هدف آفرینش انسان، عبادت کردن است، همان‌گونه که خداوند متعال می‌فرماید: «من جنّ و انس را نیافریدم جز برای این‌که عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)».[1] اما عبادات الهی، تنها اعمال و کارهای تصوری و نظری نیستند، بلکه اموری هستند که علاوه بر معنوی بودن، دارای ابعاد مادی و افعال خارجی هستند؛ مانند نماز، روزه، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر و... . از طرفی انسان دارای دو بُعد جسمی و روحی است که خداوند حکیم جسم را مَرکب و ابزار روح -جهت تعالی و تکامل و انجام عبادات- قرار داده است. اگر جسم نباشد روح به تنهایی قادر به جنگیدن و شمشیر زدن، یا انجام رکوع و سجود و...، نیست. جسم نیز چون مادی است، برای قوام و بقای خویش نیاز به غذا، آب، هوا و... دارد که همگی از امور مادی هستند و اگر به جسم، آب و غذا و هوا نرسد فرسوده شده و از بین می‌رود، آن‌گاه روح بدون ابزار و اسباب مادی قادر به انجام عبادات و کارهای معنوی نیست و هدف آفرینش انسان محقق نخواهد شد، پس رزق و روزی برای جسم امری ضروری و حیاتی است. بنابر این، بر انجام کسب و کار، جهت به دست آوردن روزی حلال فراوان تأکید شده است، تا جسم قوام و بقا داشته باشد و انسان بتواند پروردگار را عبادت نماید. در حقیقت، عبادت و کسب رزق و روزی لازم و ملزوم یکدیگرند؛ چون روح بدون جسم قادر به انجام عبادت نیست و جسم هم بدون غذا دارای قوام و ثبات نیست؛ از این رو خداوند سبحان بعد از بیان هدف آفرینش انسان، بحث رزق و روزی را مطرح نموده و می فرماید: «خداوند روزی ‏دهنده و صاحب قوّت و قدرت است».[2] گفتنی است، برخی از عبادات واجب یا مستحب؛ مانند صدقه، خمس و زکات از امور مادی هستند؛ یعنی انسان باید مال داشته باشد تا بتواند صدقه، خمس و زکات بدهد و به مستمندان کمک نماید. پس نه تنها کسب روزی حلال منافات با معنویات ندارد و با عالم ماده و مادیات در تعارض نیست، بلکه این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند از این رو گفته شده: «الدّنیا مزرعة الاخرة»،[3] دنیا مزرعه و کشت گاه آخرت است. [1] . «وَ مَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»، ذاریات، 56. [2] . «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین»، ذاریات، 58 [3] .‌ هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، حسن زاده آملیٍ، حسن، کمره ای، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم، ج 19، ص 86،‏ مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1400 ق.
اگر خداوند معنوی است، به نظر میرسد انسان هم باید کار معنوی کند. پس چرا گفته میشود 69 جزء از 70 جزء عبادت، مربوط به کسب روزی حلال است؟ مگر روزی حلال از جنس ماده نیست؟
هدف آفرینش انسان، عبادت کردن است، همانگونه که خداوند متعال میفرماید: «من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)».[1] اما عبادات الهی، تنها اعمال و کارهای تصوری و نظری نیستند، بلکه اموری هستند که علاوه بر معنوی بودن، دارای ابعاد مادی و افعال خارجی هستند؛ مانند نماز، روزه، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر و... . از طرفی انسان دارای دو بُعد جسمی و روحی است که خداوند حکیم جسم را مَرکب و ابزار روح -جهت تعالی و تکامل و انجام عبادات- قرار داده است. اگر جسم نباشد روح به تنهایی قادر به جنگیدن و شمشیر زدن، یا انجام رکوع و سجود و...، نیست. جسم نیز چون مادی است، برای قوام و بقای خویش نیاز به غذا، آب، هوا و... دارد که همگی از امور مادی هستند و اگر به جسم، آب و غذا و هوا نرسد فرسوده شده و از بین میرود، آنگاه روح بدون ابزار و اسباب مادی قادر به انجام عبادات و کارهای معنوی نیست و هدف آفرینش انسان محقق نخواهد شد، پس رزق و روزی برای جسم امری ضروری و حیاتی است. بنابر این، بر انجام کسب و کار، جهت به دست آوردن روزی حلال فراوان تأکید شده است، تا جسم قوام و بقا داشته باشد و انسان بتواند پروردگار را عبادت نماید. در حقیقت، عبادت و کسب رزق و روزی لازم و ملزوم یکدیگرند؛ چون روح بدون جسم قادر به انجام عبادت نیست و جسم هم بدون غذا دارای قوام و ثبات نیست؛ از این رو خداوند سبحان بعد از بیان هدف آفرینش انسان، بحث رزق و روزی را مطرح نموده و می فرماید: «خداوند روزی دهنده و صاحب قوّت و قدرت است».[2] گفتنی است، برخی از عبادات واجب یا مستحب؛ مانند صدقه، خمس و زکات از امور مادی هستند؛ یعنی انسان باید مال داشته باشد تا بتواند صدقه، خمس و زکات بدهد و به مستمندان کمک نماید. پس نه تنها کسب روزی حلال منافات با معنویات ندارد و با عالم ماده و مادیات در تعارض نیست، بلکه این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند از این رو گفته شده: «الدّنیا مزرعة الاخرة»،[3] دنیا مزرعه و کشت گاه آخرت است. [1] . «وَ مَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»، ذاریات، 56. [2] . «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین»، ذاریات، 58 [3] . هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، حسن زاده آملیٍ، حسن، کمره ای، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم، ج 19، ص 86، مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1400 ق.
- [سایر] معنای اینکه عبادت دارای 70 جزء است، و به دست آوردن روزی حلال دارای فضیلت بیشتری است، چیست؟
- [سایر] سلام. معنای اینکه عبادت دارای 70 جزء است، و به دست آوردن روزی حلال از همه دارای فضیلت است، چیست؟ آیا میتوان اینها را شمرد؟
- [سایر] کسب روزی حلال در سیره پیامبر خدا را بیان کنید؟
- [سایر] در مورد عبادت سؤالی دارم و آن اینکه میگویند: علما و بزرگان بیشتر وقت خود را به نماز و عبادت میگذرانند در حالی که بنده از ساعت 4:30 صبح تا 12 شب مشغول کار و کسب روزی حلال هستم (ان شاءالله) در حالی که میگویند: ارتباط این عزیزان با ائمه بسیار نزدیک است. اگر چنین است کسب و کار را رها کرده و وارد حوزه شویم. تکلیف انسانی که اینچنین سر در گم است چیست؟ اگر هم که 9 قسمت از عبادت کسب روزی حلال است پس در مورد علما و بزرگان چطور؟
- [آیت الله بهجت] آیا به ماشینی که مربوط به کسب و کار انسان است خمس تعلق می گیرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا به ماشینی که مربوط به کسب و کار انسان است خمس تعلق می گیرد؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا به ماشینی که مربوط به کسب و کار انسان است، خمس تعلّق میگیرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مقداری جنس به صورت نسیه و اقساط فروخته ام. بعضی از اقساط آن مربوط به سال بعد است آیا موقع حساب سال منافع این معامله جزء منافع سال فروش است یا از درآمد سال دریافت اقساط؟
- [سایر] سلام خدا قوت.تفسیروتوضیحی از آیه ونفخت فیه من روحی ...حجر 28 می خواستم لطفا منابعش رو هم بگید.توی دانشگاه در این مورد بحثی پیش اومد واستاد اندیشه مون گفت حرفهای من اصلا درست نیست.توی کلاس مهدویتی که شرکت میکردم گفته بودن که منظور از روح دمیده شده روح خدا نیست چون در این صورت خدا جزء پذیر میشود و منظور این است که خدا روحی پاک خلق میکند واز این روح در همه میدمد آیا این گفته درست است ؟ منبعش کجاست؟ استاد اندیشه مون گفت مگه خدا ماده است که بگیم جزء پذیره؟ و میگفت این روح از روخ خداست.کدوم درسته ...........؟؟؟ با تشکر علی یارتون
- [سایر] سؤالی در مورد کسب روزی حلال داشتم. کار من نصب درهای کرکره ای اتماتیک است که شامل خود کرکره، موتور، ریموت است من برای محاسبه سود، کرکره، موتر، ریموت را جداگانه حساب می کنم آیا سود من حلال است یا نه؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر تاجر یا کاسب و یا کشاورز از درآمد سالانه خود وسیله نقلیهای بخرد، چنانچه آن را برای استفاده در کسب و کار خریده باشد، حکم سرمایه را دارد؛ و اگر برای استفاده خانوادگی و برآوردن نیاز زندگی خریده باشد، جزء مؤونه است و خُمس آن واجب نیست و چنانچه برای هر دو باشد، به نسبتی که برای کسب و کار از آن استفاده میکند، حکم سرمایه را دارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اموالی که از را ه خدعه و نیرنگ، ادعای باطل یا ربا , از کفّار حربی به دست آمده باشد، اگر اکتساب و حرفه، شرط وجوب خمس باشد، این اموال جزء درآمد سالانه محسوب نمی شود و خمس ندارد و اگر کسب و حرفه, شرط آن نباشد، پس از گذشت سال و کسر هزینه آن , خمس دارد که مشهور میان فقیهان شیعه این است گرفتن ربا از کافر و بانک های کشورهای غیراسلامی جایز بوده و در حکم کسب حلال است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر اجیر شود که عملی را طی چند سال انجام دهد و اجرت همه را یک مرتبه دریافت نماید، اجرت بر آن سالها تقسیم میشود و آنچه در مقابل کار، در هر سال است، درآمد آن سال میباشد، مگر این که اجرت در مقابل کل کار پرداخت شده باشد و جزء جزء کار در نظر گرفته نشده باشد، به نحوی که اگر کار را نیمه تمام بگذارد مستحقّ هیچ مقدار از اجرت نخواهد بود که در این صورت تمام اجرت دریافتی، درآمد همان سالی است که در آن سال آن را دریافت کرده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر چیزی ازسرمایه به خاطر کسب و کار از بین برود بطوری که جزء ضرر معامله حساب شود، می تواند مقدار آن را از منافع بردارد، ولی اگر به واسطه حوادث دیگری از بین برود (مانند سرقت وامثال آن) نمی تواند آن را از منافع کم کند، مگر این که با سرمایه باقیمانده نتواند کسبی که سزاوار شأن اوست انجام دهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کسی از پول خمس داده شده سرقفلی ملکی را بخرد چنان چه بخواهد در آخر سال آن را بفروشد، مازاد را باید جزء منافع سال به حساب آورد، و اگر از منافع بین سال برای تجارت، سرقفلی را خریده باشد مانند منافع دیگر تجاری است که باید در آخر سال حق سرقفلی را قیمت کرده و خمس آن را پرداخت کند، قیمت آن زیاد شده باشد یا کم، ولی اگر برای کسب در آن محل خریده چون سرقفلی عین خارجی نیست و ترقی قیمت آن در صورتی که برای کسب در آن محل خریده در نظر عرف ربح حساب نمی شود تا نفروخته خمس همان مقدار که خریده واجب است و ترقی قیمت آن خمس ندارد، بلی هر وقت آن را فروخت زیادی قیمت جزء منافع همان سال است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه انسان کسی را اجیر کند و شرط نماید که مخارج او را نیز بدهد (مانند خدمتکار) باید فطره او را هم بدهد، ولی در مورد کارگرانی که مخارج آنها بر عهده صاحب کار است و این مخارج جزئی از مزد آنها محسوب می شود، فطره آنها بر صاحب کار واجب نیست، همچنین در میهمانخانه ها و مانند آن،که معمول است کارکنان غذای خود را در همان جا می خورند و این در حقیقت جزء حقوق آنها محسوب می شود، فطره آنها بر خودشان است، نه بر صاحب کار.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کتابهایی را که طلاب علوم دینی یا غیر آنها از درآمد کسب و کار می خرند چنانچه مورد نیازشان باشد خمس ندارد، ولی اگر فعلاً نیازی به آن ندارند و مقصودشان استفاده در آینده است خمس به آن تعلق می گیرد (اگر در تمام طول سال نیز از آن استفاده نکند، ولی وجود آن کتاب برای مواقع ضروری در کتابخانه لازم است، نیاز محسوب می شود) همچنین وسایلی مانند اسباب آتش نشانی در جاهایی که بیم آتش سوزی است یا داروهای ضروری و کمکهای اولیه در خانه جزء هزینه های زندگی محسوب می شود و خمس ندارد هر چند اتفاقاً در تمام سال از آنها استفاده نشود.
- [آیت الله مظاهری] در کسب و کار ده مورد مستحب است: 1 - برای تقرب به خدا باشد، زیرا کار و کوشش در اسلام از بهترین عبادات است. 2 - داعی و محرّک او در کار رفاه جامعه خصوصاً عیالات خود و فقرا باشد. 3 - به اندازه متعارف سود کند و گرانفروشی نکند. 4 - وقتی به اندازه مخارج روزانهاش منفعت برد، جنس را به همان قیمتی که خریده است بفروشد. 5 - با اخلاق اسلامی و خوشرویی با مشتری برخورد کند و در قیمت جنس سختگیری نکند. 6 - بیش از متعارف بازار، در بازار نماند. 7 - در وقت نماز کسب و کار را تعطیل کند. 8 - در قیمت جنس بین مشتریهای مسلمان فرق نگذارد، مگر اینکه مشتری اهل صلاح یا اهل علم یا مستضعف و مانند اینها باشد که مراعات آنها افضل اعمال است. 9 - چیزی را که میفروشد زیادتر بدهد و آنچه را که میخرد کمتر بگیرد. 10 - کسی که با او معامله کرده، اگر پشیمان شود و از او تقاضا کند که معامله را به هم بزند، برای به هم زدن معامله حاضر شود. معاملات مکروه:
- [آیت الله شبیری زنجانی] (استفادهای) که مال را برای آن اجاره میدهند، یا (کاری) که برای آن اجیر میشوند، شش شرط دارد: اوّل: آن که این استفاده یا کار معلوم باشد؛ پس اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، باید استفاده و کاری را که مورد نظر طرفین است، مشخص نمایند؛ مثلاً اگر ماشینی را که هم میتواند مسافر حمل کند و هم بار، اجاره دهند باید در موقع اجاره معیّن کنند که حمل مسافر یا باربری آن مال مستأجر است یا همه استفادههای آن. دوم: آن که این استفاده یا کار ممکن باشد؛ پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران برای زراعت کافی نبوده و مشروب کردن آن از راه دیگر هم ممکن نباشد، صحیح نیست. همچنان که اجیر کردن شخص بیسواد برای تدریس صحیح نمیباشد. سوم: آن که حلال باشد؛ بنابراین اجاره دادن دکان برای شرابفروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن وسیله نقلیه برای حمل و نقل شراب، باطل است. چهارم: آن که انجام آن کار از نظر شرع به طور مجّانی واجب نباشد؛ پس اجیر شدن برای انجام کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم است؛ مانند: نجات مسلمان از غرق شدن و تعلیم اصول دین و مقدار واجب از فروع دین و انجام مقدار واجب از مراسم به خاکسپاری مسلمانان، همچون کفن کردن و نماز خواندن و دفن کردن - که از حقوقی هستند که میّت مسلمان بر زندهها دارد - صحیح نیست ولی اجیر شدن برای کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم نیست، مانعی ندارد. پنجم: پول دادن برای آن در نظر مردم بیهوده نباشد؛ و اجیر کردن دیگری برای این که نماز واجب خود را بخواند یا روزه واجب خود را بگیرد، چون برای مستأجر ثواب اخروی بلکه گاهی نفع دنیوی دارد، اشکال ندارد. ششم: مدت استفاده را معیّن نمایند و اگر برای انجام کاری اجیر میشوند باید زمان انجام آن کار را مشخّص کنند؛ مثلاً در سفارش خیاطی علاوه بر این که با خیاط قرار میگذارند لباس معیّنی را به شکل مخصوصی بدوزد، باید مدّت زمانی را که خیاط باید در آن زمان لباس را بدوزد، مشخّص کنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زنی که عقد دائمی شده، نباید بیعذر شرعی بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود و باید خود را برای هر لذّتی که او میخواهد و عذر شرعی برای زن در اجتناب آن نیست، تسلیم نماید و اگر در اینها از شوهر اطاعت کند، تهیّه غذا و لباس و منزل و سایر لوازم منزل او (با در نظر گرفتن شؤون زن) بر شوهر واجب است و اگر تهیّه نکند؛ چه توانایی داشته باشد یا نداشته باشد، مدیون زن است. (گفتنیست که نزدیکی از راه دبر جزء حقوق مرد بر زن نیست و زن میتواند از تسلیم شدن در این زمینه امتناع ورزد. بلکه مرد نمیتواند بدون رضایت زن به این کار اقدام ورزد).