می‌خواستم بدانم کارهای خیر چیست که برای انجامش قرآن به سبقت و سرعت توصیه نموده است؟
واژه «خیر» در لغت به کارهایی اطلاق می‌شود که دل‌‌پسند و مرغوب است.[1] راغب در مفردات می‌‌گوید: خیر آن است که همه بدان رغبت کنند؛ مثل عقل، عدل، فضل و ...، که در مقابل آن شرّ است.[2] پروردگار حکیم در آیات متعددی از قرآن کریم،[3] انسان‌ها را تشویق و ترغیب به سبقت و سرعت گرفتن در خیرات نموده است. برای به دست آوردن معنا و مصداق خیرات، یکی از آیاتی را که در آن دستور به پیشی گرفتن در خیرات داده شده، مورد بررسی قرار می‌‌دهیم: «وَ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ»؛[4] هر طایفه‏ای قبله‏‌ای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است (بنابر این، زیاد در باره قبله گفتگو نکنید! و به جای آن،) در نیکی‌‏ها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید، خداوند همه شما را (برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز،) حاضر می‏‌کند زیرا او، بر هر کاری توانا است. این آیه پیرامون گفت‌وگوی مردم در مورد تغییر قبله نازل شده است که خداوند حکیم، آنان را از این گفت‌‌وگو نهی می‌‌کند و دستور به سبقت در نیکی‌‌ها و اعمال خیر می‌‌دهد. «مراد از «الخیرات» در این آیه، طاعات و اعمال نیک است و معنایش این است که به جای گفت‌وگو در مورد تغییر قبله به انجام طاعات و کارهای نیک بشتابید که گردن نهادن به دستور پروردگار در تغییر قبله نیز یکی از مصداق‌‌های طاعات است».[5] باید توجه داشت که خیرات، جمع خیر است که در این آیه و آیات دیگر با الف و لام آمده و جمع محلی به الف و لام نیز افاده عموم می‌‌کند، بنابر این شامل تمام کارهای خیر و نیک، چه واجب چه مستحب می‌شود، و خواندن نماز به سوی کعبه نیز یکی از مصادیق خیرات به شمار می‌آید. همان گونه که انسان برای صحت ظاهری نماز، نیاز دارد صورت ظاهری خود را به سوی جهتی متوجه کند که پروردگار، به آن دستور داده و بر گرداندن وجه و صورت ظاهری از آن جهت، موجب باطل شدن نماز می‌‌شود، برای صحت واقعی نماز و دیگر اعمال و عبادات نیز باید با صورت دل به جهتی توجه کند که خداوند به آن جهت امر نموده و به غیر آن جهت رو نمودن موجب حبط و باطل شدن اعمال است. بنابر این امام باقر(ع) در تفسیر «الخیرات» در این آیه می‌‌فرماید: «مراد از خیرات، ولایت است».[6] یعنی آن جهت دل، که به منزله روح برای هر عبادت می‌‌باشد، ولایت حضرت علی (ع) است، که خداوند حکیم به آن امر فرموده و حتی به پیامبرش می‌‌فرماید: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر اعلام نکنی، رسالت خود را انجام نداده‌‏ای».[7] پس می‌‌توان نتیجه گرفت؛ هر چیزی که با ولایت ارتباط پیدا کند، خیر است و نیک، هر چه که می‌‏خواهد باشد و هر چیزی که با ولایت ارتباط پیدا نکند، خیر نیست هر چه که باشد.[8]   [1] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 317، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش. [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 300، دارالعلم الدار الشامیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [3] . آل عمران، 114؛ مائده، 48؛ انبیا 90؛ مؤمنون، 56؛ مؤمنون، 61. [4] . بقره، 148.  [5] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، محقق، بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 425، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ فیض کاشانی، ملا محسن، الأصفی فی تفسیرالقرآن، محقق، درایتی، محمد حسین، نعمتی، محمدرضا، ج 1، ص 72، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق. [6] . «اَلْخَیْرَاتُ‏ الْوَلَایَة»؛ کلینی، محمد، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 313، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [7] . «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»؛ مائده، 67.  [8] . گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 1، ص 152، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1408ق.
عنوان سوال:

می‌خواستم بدانم کارهای خیر چیست که برای انجامش قرآن به سبقت و سرعت توصیه نموده است؟


پاسخ:

واژه «خیر» در لغت به کارهایی اطلاق می‌شود که دل‌‌پسند و مرغوب است.[1] راغب در مفردات می‌‌گوید: خیر آن است که همه بدان رغبت کنند؛ مثل عقل، عدل، فضل و ...، که در مقابل آن شرّ است.[2]
پروردگار حکیم در آیات متعددی از قرآن کریم،[3] انسان‌ها را تشویق و ترغیب به سبقت و سرعت گرفتن در خیرات نموده است. برای به دست آوردن معنا و مصداق خیرات، یکی از آیاتی را که در آن دستور به پیشی گرفتن در خیرات داده شده، مورد بررسی قرار می‌‌دهیم: «وَ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ»؛[4] هر طایفه‏ای قبله‏‌ای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است (بنابر این، زیاد در باره قبله گفتگو نکنید! و به جای آن،) در نیکی‌‏ها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید، خداوند همه شما را (برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز،) حاضر می‏‌کند زیرا او، بر هر کاری توانا است.
این آیه پیرامون گفت‌وگوی مردم در مورد تغییر قبله نازل شده است که خداوند حکیم، آنان را از این گفت‌‌وگو نهی می‌‌کند و دستور به سبقت در نیکی‌‌ها و اعمال خیر می‌‌دهد.
«مراد از «الخیرات» در این آیه، طاعات و اعمال نیک است و معنایش این است که به جای گفت‌وگو در مورد تغییر قبله به انجام طاعات و کارهای نیک بشتابید که گردن نهادن به دستور پروردگار در تغییر قبله نیز یکی از مصداق‌‌های طاعات است».[5]
باید توجه داشت که خیرات، جمع خیر است که در این آیه و آیات دیگر با الف و لام آمده و جمع محلی به الف و لام نیز افاده عموم می‌‌کند، بنابر این شامل تمام کارهای خیر و نیک، چه واجب چه مستحب می‌شود، و خواندن نماز به سوی کعبه نیز یکی از مصادیق خیرات به شمار می‌آید.
همان گونه که انسان برای صحت ظاهری نماز، نیاز دارد صورت ظاهری خود را به سوی جهتی متوجه کند که پروردگار، به آن دستور داده و بر گرداندن وجه و صورت ظاهری از آن جهت، موجب باطل شدن نماز می‌‌شود، برای صحت واقعی نماز و دیگر اعمال و عبادات نیز باید با صورت دل به جهتی توجه کند که خداوند به آن جهت امر نموده و به غیر آن جهت رو نمودن موجب حبط و باطل شدن اعمال است. بنابر این امام باقر(ع) در تفسیر «الخیرات» در این آیه می‌‌فرماید: «مراد از خیرات، ولایت است».[6] یعنی آن جهت دل، که به منزله روح برای هر عبادت می‌‌باشد، ولایت حضرت علی (ع) است، که خداوند حکیم به آن امر فرموده و حتی به پیامبرش می‌‌فرماید: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر اعلام نکنی، رسالت خود را انجام نداده‌‏ای».[7]
پس می‌‌توان نتیجه گرفت؛ هر چیزی که با ولایت ارتباط پیدا کند، خیر است و نیک، هر چه که می‌‏خواهد باشد و هر چیزی که با ولایت ارتباط پیدا نکند، خیر نیست هر چه که باشد.[8]   [1] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 317، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش. [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 300، دارالعلم الدار الشامیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [3] . آل عمران، 114؛ مائده، 48؛ انبیا 90؛ مؤمنون، 56؛ مؤمنون، 61. [4] . بقره، 148.  [5] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، محقق، بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 425، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ فیض کاشانی، ملا محسن، الأصفی فی تفسیرالقرآن، محقق، درایتی، محمد حسین، نعمتی، محمدرضا، ج 1، ص 72، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق. [6] . «اَلْخَیْرَاتُ‏ الْوَلَایَة»؛ کلینی، محمد، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 313، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [7] . «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»؛ مائده، 67.  [8] . گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 1، ص 152، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1408ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین