با جست‌وجویی که در منابع روایی انجام پذیرفت چنین روایتی یافت نشد. البته سخنی در برخی کتاب‌های قدیمی با عنوان یک ضرب المثل عربی این چنین نقل شده است: «تعاشروا کالإخوان و تعاملوا کالأجانب»[1] که متن آن جمله عاقلانه‌ای است؛ یعنی اگر انسان هر چقدر با کسی برادر و دوستی داشته باشد، در معاملات احتیاط و دقت کند و کارهای محکمی مانند ثبت معامله و دریافت رسید را انجام دهد، همان‌طور که در آیات و روایات نیز به آن سفارش شده است. یکی از صفات نیک که در قرآن به آن سفارش شده است، دادن قرض الحسنه به مؤمنان است که پاداش بسیاری برای آن در آموزه‌های دینی بیان شده، اما در عین حال لازم است که شخصی که قرض می‌دهد از قرض گیرنده - حتی اگر شخص قابل اعتمادی باشد - رسید دریافت نماید. که این آیه شریفه به روشنی به این مطلب دلالت دارد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که بدهی مدّت‌داری [به خاطر وام یا داد و ستد] به یکدیگر پیدا کنید، آن‌را بنویسید! و باید نویسنده‌ای از روی عدالت، [سند را] در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن -همان طور که خدا به او تعلیم داده- خودداری کند! پس باید بنویسد، و آن‌کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر کسی که حق بر ذمه اوست، سفیه [یا از نظر عقل] ضعیف [و مجنون] است، یا [به خاطر لال بودن،] توانایی بر املا کردن ندارد، باید ولیّ او [بجای او،] با رعایت عدالت، املا کند! و دو نفر از مردان [عادل] خود را [بر این حقّ] شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! [و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،] تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند. و شهود نباید به هنگامی که آنها را [برای شهادت] دعوت می‌کنند، خودداری نمایند! و از نوشتن [بدهیِ خود،] چه کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید [هر چه باشد بنویسید]! این، در نزد خدا به عدالت نزدیک‌تر، و برای شهادت مستقیم‌تر، و برای جلوگیری از تردید و شک [و نزاع و گفتگو] بهتر می‌باشد؛ مگر این‌که داد و ستد نقدی باشد که بین خود، دست به دست می‌کنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست که آن‌را ننویسید. ولی هنگامی که خرید و فروش [نقدی] می‌کنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، [به خاطر حقگویی،] زیانی برسد [و تحت فشار قرار گیرند]! و اگر چنین کنید، از فرمان پروردگار خارج شده‌اید. از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما تعلیم می‌دهد؛ خداوند به همه چیز داناست».[2] امام صادق(ع)، از پدران خویش به نقل از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل می‌کنند: «گروه‌هایی هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود؛ یکی کسی که پولی به دیگری برای مدّتی معیّن وام داده است، و در این‌باره چیزی (سندی و دستخطی) ننوشته است، و کسانی را نیز گواه نگرفته است ...».[3] این روایت به خوبی به این نکته اشاره دارد که در ارتباطات مالی، تعارف و رودربایستی جایگاهی ندارد و لازم است با محکم‌کاری و سنجیدن تمام جوانب آن اقدام به این کار نمود. [1] . خوارزمی(متوفّی: 383 ق)، ابو بکر، الأمثال المولدة، ص 314، مجمع ثقافی، ابو ظبی، 1424ق؛ میدانی نیشابوری(متوفّی: 518 ق)، احمد بن محمد، مجمع الأمثال، ج ‏1، ص 158، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، مشهد، 1407ق؛ شهاب الدین ابشهی(متوفی: 852)، محمد بن احمد، المستطرف فی کل فن مستطرف، ص 38، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ شیخ بهایی، محمد بن حسین، ‏الکشکول‏، ج ‏2، ص 67، اعلمی‏، بیروت، چاپ اول، بی‌تا. [2] . بقره، 282؛ ر.ک: «آداب و شرایط قرض الحسنه»، سؤال 15215. [3] . حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 79، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1413ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ‏7، ص 127، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
با جستوجویی که در منابع روایی انجام پذیرفت چنین روایتی یافت نشد. البته سخنی در برخی کتابهای قدیمی با عنوان یک ضرب المثل عربی این چنین نقل شده است: «تعاشروا کالإخوان و تعاملوا کالأجانب»[1] که متن آن جمله عاقلانهای است؛ یعنی اگر انسان هر چقدر با کسی برادر و دوستی داشته باشد، در معاملات احتیاط و دقت کند و کارهای محکمی مانند ثبت معامله و دریافت رسید را انجام دهد، همانطور که در آیات و روایات نیز به آن سفارش شده است.
یکی از صفات نیک که در قرآن به آن سفارش شده است، دادن قرض الحسنه به مؤمنان است که پاداش بسیاری برای آن در آموزههای دینی بیان شده، اما در عین حال لازم است که شخصی که قرض میدهد از قرض گیرنده - حتی اگر شخص قابل اعتمادی باشد - رسید دریافت نماید. که این آیه شریفه به روشنی به این مطلب دلالت دارد: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که بدهی مدّتداری [به خاطر وام یا داد و ستد] به یکدیگر پیدا کنید، آنرا بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، [سند را] در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن -همان طور که خدا به او تعلیم داده- خودداری کند! پس باید بنویسد، و آنکس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر کسی که حق بر ذمه اوست، سفیه [یا از نظر عقل] ضعیف [و مجنون] است، یا [به خاطر لال بودن،] توانایی بر املا کردن ندارد، باید ولیّ او [بجای او،] با رعایت عدالت، املا کند! و دو نفر از مردان [عادل] خود را [بر این حقّ] شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! [و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،] تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند. و شهود نباید به هنگامی که آنها را [برای شهادت] دعوت میکنند، خودداری نمایند! و از نوشتن [بدهیِ خود،] چه کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید [هر چه باشد بنویسید]! این، در نزد خدا به عدالت نزدیکتر، و برای شهادت مستقیمتر، و برای جلوگیری از تردید و شک [و نزاع و گفتگو] بهتر میباشد؛ مگر اینکه داد و ستد نقدی باشد که بین خود، دست به دست میکنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست که آنرا ننویسید. ولی هنگامی که خرید و فروش [نقدی] میکنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، [به خاطر حقگویی،] زیانی برسد [و تحت فشار قرار گیرند]! و اگر چنین کنید، از فرمان پروردگار خارج شدهاید. از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما تعلیم میدهد؛ خداوند به همه چیز داناست».[2]
امام صادق(ع)، از پدران خویش به نقل از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل میکنند: «گروههایی هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود؛ یکی کسی که پولی به دیگری برای مدّتی معیّن وام داده است، و در اینباره چیزی (سندی و دستخطی) ننوشته است، و کسانی را نیز گواه نگرفته است ...».[3] این روایت به خوبی به این نکته اشاره دارد که در ارتباطات مالی، تعارف و رودربایستی جایگاهی ندارد و لازم است با محکمکاری و سنجیدن تمام جوانب آن اقدام به این کار نمود. [1] . خوارزمی(متوفّی: 383 ق)، ابو بکر، الأمثال المولدة، ص 314، مجمع ثقافی، ابو ظبی، 1424ق؛ میدانی نیشابوری(متوفّی: 518 ق)، احمد بن محمد، مجمع الأمثال، ج 1، ص 158، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، مشهد، 1407ق؛ شهاب الدین ابشهی(متوفی: 852)، محمد بن احمد، المستطرف فی کل فن مستطرف، ص 38، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ شیخ بهایی، محمد بن حسین، الکشکول، ج 2، ص 67، اعلمی، بیروت، چاپ اول، بیتا. [2] . بقره، 282؛ ر.ک: «آداب و شرایط قرض الحسنه»، سؤال 15215. [3] . حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 79، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1413ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 7، ص 127، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
- [آیت الله بهجت] گویا از حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم روایت شده که فرموده اند: کسانی که به جماعت حاضر نمی شوند و فُرادا نماز می خوانند، یهودی هستند با آنان معاشرت نکنید. آیا این حدیث صحیح است یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] فضیلت قرض دادن به برادر مسلمان را از منظرآیات و روایات معصومین(علیهم السلام ) بیان کنید؟
- [سایر] نقش بیگانگان در نهضت تنباکو چه بود؟
- [سایر] چرا مردم عراق با حضور بیگانگان در کشورشان مخالفند؟
- [سایر] چرا مشروطیت منجر به پیوند با بیگانگان گردید؟
- [سایر] سیاست جمهوری اسلامی ایران در مقابل دخالت بیگانگان چیست ؟
- [سایر] برای مصون ماندن از تهاجم فرهنگی بیگانگان، چه باید کرد؟
- [سایر] در برخی روایات تعریف مؤمن را در روبروی خودش منع کردند ودر روایات دیگر فرمودهاند علاقه خود را به برادر دینی خود ابراز داشته و اگر کار خوبی از او سرزد تشویقش کنید، این دو روایت چگونه جمع میشوند؟
- [سایر] شرایط آینده کشور و انقلاب ما با توجه به تهدیدها و فشارهای بیگانگان چگونه خواهد بود؟
- [سایر] چرا بیگانگان از نوع نظارت فعلی در کشور ما ناراحت هستند؟
- [امام خمینی] اگر معاشرت و مراوده علمای اعلام با ظلمه، خالی از مصلحت راجحه ملزمه باشد، نباید معاشرت کنند، زیرا این امر موجب اتهام آنها خواهد شد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معاشرت و مراوده عالمان با ستمگران، شرعا خالی از مصلحت باشد، نباید معاشرت کنند زیرا این امر موجب اتّهام آنها خواهد شد.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] اگر مراوده و معاشرت عالمان با ستمگران و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اَهمّ است زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اَهمّ باشد، به آن عمل کنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] برخی از معاملات مکروه است و کارهایی چند در معامله کراهت دارد که عمده آنها عبارتند از: اوّل: فروش زمین و آب مگر این که با پول آن زمین یا آب دیگری بخرد. دوم: ذبح زیاد حیوانات. سوم: کفنفروشی. چهارم: معامله با مردمان پست. پنجم: معامله بین اذان صبح و اوّل آفتاب. ششم: آن که کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم: فرق گذاشتن بین مشتریهای مسلمان، مگر به جهت علم و تقوی. هشتم: سختگیری در معامله در جایی که قیمت عادلانه باشد، ولی چانه زدن و سختگیری برای اجتناب از زیان دیدن مستحبّ است. نهم: داخل معامله شدن برای خریدن یا فروختن جنسی که برادر مؤمن میخواهد بخرد یا بفروشد، مگر آن که معامله برادر مؤمن سر نگیرد یا معامله بر اساس مزایده باشد. دهم: قسم خوردن اگر راست باشد وگرنه حرام است.
- [امام خمینی] اگر مراوده و معاشرت علمای اعلام با ظلمه و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اهم است- زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود، و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود- یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اهم است، به آن عمل کنند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . همکاری و شرکت با مؤسسات فرهنگی بیگانگان و فِرَق ضاله که از عوامل مهم استعمار و تضعیف مسلمین و تقویت کفار بوده و هست جایز نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . سازش با بیگانگان، علیه منافع مسلمانان و اتکاء به آنها و همدستی با آنها همه از گناهان بزرگ و معاصی کبیره است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بر مسلمانان لازم است که حقوق و روابط اجتماعی خود را طبق احکام اسلام، مرتب و منظم کنند و از بدع و سنت های بیگانگان، جداً پرهیز نمایند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مبارزه با نفوذ اقتصادی و فکری و سیاسی بیگانگان، در بلاد اسلام، بر هر مسلمان واجب است و کمک کردن به آن حرام است.