خدا در سوره 3 آیه 144 می‌فرماید: (تمام پیامبران قبل از محمد مرده‌اند)، اما در سوره 4 آیه 158 می‌گوید: (خدا مسیح را به سوی خود، بالا برد). با توجه به این‌که مسیح از پیامبران است، آیا مرده بود یا خیر؟
«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»[1] : «خَلَت» از ریشه «خلو» و «خلا» به معنای خالی شدن[2] و گذشتن زمان[3] به‌کار می‌رود. راغب اصفهانی می‌گوید: خلوّ در زمان و مکان هر دو استعمال می‌شود لیکن چون از خالی شدن زمان، گذشتن آن به نظر آمده لذا اهل لغت «خلا الزمان» را؛ «زمان گذشت و سپری شد» معنا کرده‌اند.[4] اگر به استعمالات قرآن مجید بنگریم؛ همه از این قبیل است؛[5] مانند «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ»؛[6] هیچ امّتی نبوده مگر آن‌که میان آنها بیم‌دهنده‌ای گذشته است (پیامبری یا وصی معصومی یا دانشمند صالحی). «ما کانَ عَلَی النَّبِی مِنْ حَرَجٍ فیما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ»؛[7] بر پیامبر در آنچه خدا برای او مقرّر کرده هیچ گونه سختی و منعی نیست، سنّت (جاریه) خداوند است درباره کسانی (از انبیا) که پیش از این گذشته‌اند. بنابراین، ترجمه آیه شریفه «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»،[8] این‌گونه است: «محمد فقط فرستاده‌ای است که قبل از او نیز فرستادگان [دیگری‏] بوده‌اند». اما چون در ادامه آیه شریفه آمده است: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی‏ أَعْقابِکُمْ»؛ سخن از مرگ و یا کشته شدن است؛ به قرائن فهمیده می‌شود که گویا این «بودن و گذشتن» پیامبران پیش از حضرت محمد مصطفی(ص) به مرگ طبیعی و یا کشته شدن بوده است؛ یعنی قبل از محمد(ص) نیز پیامبرانی مبعوث شدند که رسالت خود را به انجام رسانیده و دوران زندگی آنان یا با مرگ طبیعی یا به کشته شدن پایان یافت[9] و محمّد(ص) نیز مانند پیامبران گذشته چنان‌چه از جهان رخت بر بندد، و به عالم باقی رهسپار شود (چه با مرگ طبیعی و چه با شهادت)، چگونه تزلزل در عقیده این گروه راه می‌یابد، و به آئین بت‌پرستی باز می‌گردند، در صورتی که دین اسلام همیشگی است، و همراه با جهان انسانیت باقی و بجا خواهد بود، از این‌رو، هرگز ایمان و خداپرستی را وابسته به زندگی پیامبر اسلام(ص) ننمائید، که وقتی زندگی را بدرود گوید، از دین اسلام خارج شوید، و هر که به آئین شرک باز گردد به خود ستم نموده، و به ساحت پروردگار هرگز نقصی رو نخواهد آورد.[10] در همین راستا باید به این نکته نیز توجه کرد که عبارت «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»، به معنای این نیست که همه پیامبران –بدون هیچ استثنایی-  قبل از رسول گرامی اسلام(ص) به مرگ طبیعی از دنیا رفته و یا به شهادت رسیده باشند تا این موضوع منافات با آیه‌ای داشته باشد که می‌فرماید: «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیه»؛ خدا مسیح را به سوی خود، بالا برد و دلالت بر زنده بودن حضرت عیسی(ع) دارد؛ زیرا «الرسل» هر چند کلمه‌ای است که صراحت در جمع دارد، اما جمع با چند پیامبر هم تحقق پیدا می‌کند و معنای جمعی خود را می‌رساند، ولی صراحت و حتی ظهور در معنای «کُلّ؛همه» ندارد، و این نیازمند قرینه و یا ذکر کردن لفظ «کل» و یا «جمیع» است که آن هم در آیه شریفه ذکر نشده است. بنابراین، جمله «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» دلالت بر این ندارد که تمام پیامبران قبل از حضرت محمد(ص) مرده و یا کشته‌شده­اند، در نتیجه منافاتی با آیه شریفه «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیه» ندارد. البته درباره زنده بودن حضرت عیسی(ع) گفتگوهای دیگری وجود دارد که در صورت تمایل می­توانید نمایه‌های زیر را مطالعه نمایید: «زندگی طولانی بعضی از پیامبران»، سؤال 1643 «زنده بودن حضرت عیسی بر اساس آیات قرآن»، سؤال 6595   [1] . آل عمران، 144. [2] . واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ‌ج 19، ص 385، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1414ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 297، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش. [3] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 297، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق‏، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ قاموس قرآن، ج 2، ص 297. [4] . المفردات فی غریب القرآن، ص 297. [5] . ر.ک: قاموس قرآن، ج 2، ص 297 – 298. [6] . فاطر، 24.  [7] . احزاب، 38. [8] . آل عمران، 144. [9] . سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 73، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ فیض کاشانی، ملا محسن، الأصفی فی تفسیرالقرآن، تحقیق: درایتی، محمدحسین، نعمتی‏، محمدرضا، ج 1، ص 175، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق.   [10] . حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج 3، ص 215 – 216، کتابفروشی لطفی، تهران، چاپ اول، 1404ق.
عنوان سوال:

خدا در سوره 3 آیه 144 می‌فرماید: (تمام پیامبران قبل از محمد مرده‌اند)، اما در سوره 4 آیه 158 می‌گوید: (خدا مسیح را به سوی خود، بالا برد). با توجه به این‌که مسیح از پیامبران است، آیا مرده بود یا خیر؟


پاسخ:

«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»[1] : «خَلَت» از ریشه «خلو» و «خلا» به معنای خالی شدن[2] و گذشتن زمان[3] به‌کار می‌رود. راغب اصفهانی می‌گوید: خلوّ در زمان و مکان هر دو استعمال می‌شود لیکن چون از خالی شدن زمان، گذشتن آن به نظر آمده لذا اهل لغت «خلا الزمان» را؛ «زمان گذشت و سپری شد» معنا کرده‌اند.[4]
اگر به استعمالات قرآن مجید بنگریم؛ همه از این قبیل است؛[5] مانند «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ»؛[6] هیچ امّتی نبوده مگر آن‌که میان آنها بیم‌دهنده‌ای گذشته است (پیامبری یا وصی معصومی یا دانشمند صالحی). «ما کانَ عَلَی النَّبِی مِنْ حَرَجٍ فیما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ»؛[7] بر پیامبر در آنچه خدا برای او مقرّر کرده هیچ گونه سختی و منعی نیست، سنّت (جاریه) خداوند است درباره کسانی (از انبیا) که پیش از این گذشته‌اند.
بنابراین، ترجمه آیه شریفه «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»،[8] این‌گونه است: «محمد فقط فرستاده‌ای است که قبل از او نیز فرستادگان [دیگری‏] بوده‌اند».
اما چون در ادامه آیه شریفه آمده است: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی‏ أَعْقابِکُمْ»؛ سخن از مرگ و یا کشته شدن است؛ به قرائن فهمیده می‌شود که گویا این «بودن و گذشتن» پیامبران پیش از حضرت محمد مصطفی(ص) به مرگ طبیعی و یا کشته شدن بوده است؛ یعنی قبل از محمد(ص) نیز پیامبرانی مبعوث شدند که رسالت خود را به انجام رسانیده و دوران زندگی آنان یا با مرگ طبیعی یا به کشته شدن پایان یافت[9] و محمّد(ص) نیز مانند پیامبران گذشته چنان‌چه از جهان رخت بر بندد، و به عالم باقی رهسپار شود (چه با مرگ طبیعی و چه با شهادت)، چگونه تزلزل در عقیده این گروه راه می‌یابد، و به آئین بت‌پرستی باز می‌گردند، در صورتی که دین اسلام همیشگی است، و همراه با جهان انسانیت باقی و بجا خواهد بود، از این‌رو، هرگز ایمان و خداپرستی را وابسته به زندگی پیامبر اسلام(ص) ننمائید، که وقتی زندگی را بدرود گوید، از دین اسلام خارج شوید، و هر که به آئین شرک باز گردد به خود ستم نموده، و به ساحت پروردگار هرگز نقصی رو نخواهد آورد.[10]
در همین راستا باید به این نکته نیز توجه کرد که عبارت «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»، به معنای این نیست که همه پیامبران –بدون هیچ استثنایی-  قبل از رسول گرامی اسلام(ص) به مرگ طبیعی از دنیا رفته و یا به شهادت رسیده باشند تا این موضوع منافات با آیه‌ای داشته باشد که می‌فرماید: «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیه»؛ خدا مسیح را به سوی خود، بالا برد و دلالت بر زنده بودن حضرت عیسی(ع) دارد؛ زیرا «الرسل» هر چند کلمه‌ای است که صراحت در جمع دارد، اما جمع با چند پیامبر هم تحقق پیدا می‌کند و معنای جمعی خود را می‌رساند، ولی صراحت و حتی ظهور در معنای «کُلّ؛همه» ندارد، و این نیازمند قرینه و یا ذکر کردن لفظ «کل» و یا «جمیع» است که آن هم در آیه شریفه ذکر نشده است.
بنابراین، جمله «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» دلالت بر این ندارد که تمام پیامبران قبل از حضرت محمد(ص) مرده و یا کشته‌شده­اند، در نتیجه منافاتی با آیه شریفه «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیه» ندارد.
البته درباره زنده بودن حضرت عیسی(ع) گفتگوهای دیگری وجود دارد که در صورت تمایل می­توانید نمایه‌های زیر را مطالعه نمایید:
«زندگی طولانی بعضی از پیامبران»، سؤال 1643
«زنده بودن حضرت عیسی بر اساس آیات قرآن»، سؤال 6595   [1] . آل عمران، 144. [2] . واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ‌ج 19، ص 385، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1414ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 297، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش. [3] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 297، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق‏، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ قاموس قرآن، ج 2، ص 297. [4] . المفردات فی غریب القرآن، ص 297. [5] . ر.ک: قاموس قرآن، ج 2، ص 297 – 298. [6] . فاطر، 24.  [7] . احزاب، 38. [8] . آل عمران، 144. [9] . سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 73، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ فیض کاشانی، ملا محسن، الأصفی فی تفسیرالقرآن، تحقیق: درایتی، محمدحسین، نعمتی‏، محمدرضا، ج 1، ص 175، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق.   [10] . حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج 3، ص 215 – 216، کتابفروشی لطفی، تهران، چاپ اول، 1404ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین