آیا کسانی که از دنیا رفته‌اند و در عالم برزخ، زندگی برزخی را می‌گذرانند با دنیا ارتباط دارند، یا خیر؟ اگر ارتباط دارند این ارتباط چگونه است و در چه زمان‌هایی اتفاق می‌افتد؟ اینها مسائلی است که در احادیث و روایات به آنها اشاره شده است. بر اساس احادیث و روایاتی که در این زمینه از پیشوایان دین به ما رسیده، روح انسان‌ها پس از مرگ می‌توانند از مسائل دنیا آگاهی پیدا کنند و تا حدودی از احوال خانواده خود آگاه شوند. در کتاب کافی در سرفصلی با نام «أَنَّ الْمَیِّتَ یَزُورُ أَهْلَه‏،» روایاتی در این موضوع وجود دارد که برای نمونه چند روایت را بیان می‌کنیم. 1. راوی می‌گوید از امام کاظم(ع) پرسیدم: آیا مؤمن(بعد از مرگ) به دیدار خانواده‌اش می‏رود؟! امام(ع) فرمود: آری، گفتم: هر چند وقت یکبار؟! فرمود: بر حسب فضایلشان؛ پاره‌‏ای از آنان هر روز و پاره‌‏ای هر سه روز.[1] 2. اسحاق بن عمار می‏گوید: در اثنای کلام امام کاظم(ع) دریافتم که کمترین آنان هر جمعه (خانواده خود را زیارت می‏کنند)؛ پس گفتم: در چه ساعتی؟ فرمود: «هنگام زوال خورشید یا مثل آن، خداوند فرشته‏ای را با او روانه می‏کند تا چیزهایی را به او نشان دهد که شاد شود و از وی چیزهایی را بپوشاند که او را غمگین می‌کند».[2] 3. امام صادق(ع) می‏فرماید: «به درستی که مؤمن به دیدار خانواده خویش می‌شتابد؛ پس آنچه را دوست دارد، می‏بیند و آنچه را ناخوشایند دارد، از او پوشیده می‏شود و به درستی که کافر به دیدار خانواده خود رفته؛ آنچه ناخوشایند او است را دیده و آنچه را دوست دارد از او پوشیده می‏شود. امام(ع) می‏فرماید: پاره‏ای از ایشان هر جمعه[3] به دیدار خانواده خویش رفته و پاره‏ای دیگر (با زمان‌بندی های دیگر)بر حسب عمل خود».[4] 4. همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است روز جمعه که می‌شود یا روز عید، خداوند به نگهبان بهشت می‌فرماید به ارواح مؤمنان اعلام کند که خداوند به شما اجازه داده است تا به دیدار خانواده و دوستان خود در دنیا بروید.[5] 5. در مورد چگونگی این دیدار راوی از امام هفتم پرسید که مرده در چه صورتی و شکلی نزد خانواده خود می‌آید؟ فرمود: در صورت پرنده لطیفی بر دیوارهاشان می‌نشیند و به آنها سرکشی می‌کند، اگر خوش باشند شاد می‌شود، و اگر بدشان ببیند و نیازمند، اندوهناک و غمگین می‌شود.[6] همچنین از امام کاظم(ع) نقل شده است به مرده به صورت گنجشک یا کوچک‌تر به دیدارشان می‌آید: «قَالَ فِی صُورَةِ الْعُصْفُورِ أَوْ أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ».[7] در مورد کیفیت احساسات انسان در عالم برزخ پاسخ 5674 را مطالعه کنید. [1] . کافی کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏3، ص 231، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . همان. [3] . أرید بالجمعة الأسبوع لا الیوم المخصوص بقرینة معطوفیه. با توجه به قرائن منظور از جمعه هفته است نه فقط روز جمعه، همان، ج ‏3، ص 230- 231. [4] . همان، ص 230. [5] . عده‌ای از علماء، الأصول الستة عشر، المتن، ص 43، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، 1363ش.. [6] . کافی، ج ‏3، ص 231. [7] . همان.
آیا کسانی که از دنیا رفتهاند و در عالم برزخ، زندگی برزخی را میگذرانند با دنیا ارتباط دارند، یا خیر؟
اگر ارتباط دارند این ارتباط چگونه است و در چه زمانهایی اتفاق میافتد؟
اینها مسائلی است که در احادیث و روایات به آنها اشاره شده است.
بر اساس احادیث و روایاتی که در این زمینه از پیشوایان دین به ما رسیده، روح انسانها پس از مرگ میتوانند از مسائل دنیا آگاهی پیدا کنند و تا حدودی از احوال خانواده خود آگاه شوند. در کتاب کافی در سرفصلی با نام «أَنَّ الْمَیِّتَ یَزُورُ أَهْلَه،» روایاتی در این موضوع وجود دارد که برای نمونه چند روایت را بیان میکنیم.
1. راوی میگوید از امام کاظم(ع) پرسیدم: آیا مؤمن(بعد از مرگ) به دیدار خانوادهاش میرود؟!
امام(ع) فرمود: آری، گفتم: هر چند وقت یکبار؟!
فرمود: بر حسب فضایلشان؛ پارهای از آنان هر روز و پارهای هر سه روز.[1]
2. اسحاق بن عمار میگوید: در اثنای کلام امام کاظم(ع) دریافتم که کمترین آنان هر جمعه (خانواده خود را زیارت میکنند)؛
پس گفتم: در چه ساعتی؟
فرمود: «هنگام زوال خورشید یا مثل آن، خداوند فرشتهای را با او روانه میکند تا چیزهایی را به او نشان دهد که شاد شود و از وی چیزهایی را بپوشاند که او را غمگین میکند».[2]
3. امام صادق(ع) میفرماید: «به درستی که مؤمن به دیدار خانواده خویش میشتابد؛ پس آنچه را دوست دارد، میبیند و آنچه را ناخوشایند دارد، از او پوشیده میشود و به درستی که کافر به دیدار خانواده خود رفته؛ آنچه ناخوشایند او است را دیده و آنچه را دوست دارد از او پوشیده میشود.
امام(ع) میفرماید: پارهای از ایشان هر جمعه[3] به دیدار خانواده خویش رفته و پارهای دیگر (با زمانبندی های دیگر)بر حسب عمل خود».[4]
4. همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است روز جمعه که میشود یا روز عید، خداوند به نگهبان بهشت میفرماید به ارواح مؤمنان اعلام کند که خداوند به شما اجازه داده است تا به دیدار خانواده و دوستان خود در دنیا بروید.[5]
5. در مورد چگونگی این دیدار راوی از امام هفتم پرسید که مرده در چه صورتی و شکلی نزد خانواده خود میآید؟ فرمود: در صورت پرنده لطیفی بر دیوارهاشان مینشیند و به آنها سرکشی میکند، اگر خوش باشند شاد میشود، و اگر بدشان ببیند و نیازمند، اندوهناک و غمگین میشود.[6] همچنین از امام کاظم(ع) نقل شده است به مرده به صورت گنجشک یا کوچکتر به دیدارشان میآید: «قَالَ فِی صُورَةِ الْعُصْفُورِ أَوْ أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ».[7]
در مورد کیفیت احساسات انسان در عالم برزخ پاسخ 5674 را مطالعه کنید. [1] . کافی کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 231، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . همان. [3] . أرید بالجمعة الأسبوع لا الیوم المخصوص بقرینة معطوفیه. با توجه به قرائن منظور از جمعه هفته است نه فقط روز جمعه، همان، ج 3، ص 230- 231. [4] . همان، ص 230. [5] . عدهای از علماء، الأصول الستة عشر، المتن، ص 43، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، 1363ش.. [6] . کافی، ج 3، ص 231. [7] . همان.
- [سایر] آیا مردگان در عالم برزخ از خانواده خود اطلاعی دارند و نگران سرنوشت آنها هستند؟
- [سایر] کیفیت ارتباط ارواح با یکدیگر در عالم برزخ چگونه است؟
- [سایر] آیا اعتقادات ما علم روحی جدید را تایید می کند؟ آیا امکان تجسد ارواح به صورتی که قابل شناسائی زیست شناسی باشند وجود دارد؟ آن چنانکه در علوم روحی جدید ادعا می شود، آیا آیا ارواح قادر به دخل و تصرف در جهان مادی می باشند؟ از حرکت اشیاء گرفته تا تسخیر دیگر ابدان. مکان بدن مثالی جای خاصی است آن چنانچه علم روحی جدید ادعا می کند؟ نیاز به ماده اکتو پلاسم برای احضار ارواح و تجسد آن ها ضروری است؟ آیا مومنین و غیر آن ها در جهان برزخ وضع یکسانی دارند زیرا در کتاب (انسان روح است نه جسد) ظاهراً در تماس با ارواح غیر مسلمانان که گرفته شده این ارواح از غیر مسلمان بودن خود شکایتی نکرده اند و فقط راحتی آن ها در برزخ به نیکو کار بودن آن ها در جهان مادی بستگی داشته است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی محترم و خیّر در وصیتنامه خود از بازماندگان درخواست نموده، از محلّ ثلث اموال او یک حسینیّه و یک مسجد احداث نمایند. بازماندگان حسینیّه را ساخته اند و اکنون در صدد احداث مسجد می باشند، حال با توجه به اینکه مسجد در آن محل زیاد است وبازماندگان متوفّی اصرار به ساخت مسجد در محل و محدوده زندگی خود دارند ولی وکیل متوفّی تمایل به احداث بنایی برای رفع نیازها ی امامزاده محل را دارند.واینکه ) زمینهای امامزاده همگی وقف می باشند و ساخت مسجد در این مکان چندان مناسب و ضروری نمی باشد.آیا می توان به جای مسجد حسینیّه ای دیگر، یا یکی دو سالن به بنای امامزاده محل اضافه نمود؟
- [سایر] با سلام. منظور این که همه تمثّلها در صُقع ذات نفس تمثّل مییابد، چیست؟ ابتدا بفرمائید منظور از کلمه صقع چیست و سپس این عبارت را تشریح فرمائید. در مورد احضار و ارتباط با ارواح هم گفته میشود که اینطور نیست که روح از برزخ بیاید به عالم دنیا و در اتاق را باز کند بیاید با ما ارتباط بگیرد، بلکه در صقع ذاتمان با او ارتباط میگیریم. کیفیت و تشریح فلسفی و عرفانی این امر چگونه است که روح با آنکه در برزخ است، و ما با اینکه در این دنیائیم با او ارتباط میگیریم. با تشکر.
- [سایر] خانم کهتری عزیز ، با سلام در ارتباط با سوال 764962 .من پسر فعال و پر انرژی هستم.ارتباطم با همه زیاده.همیشه از زندگیم لذت بردم.اما الان چندین ماهه به دلیل دچار شدن به این افکار مزاحم زندگی برام سخت و عذاب آور شده.وقتی یک فکر وسواسی سراغم میاد دچار تپش قلب شدید سر درد و بعضی مواقع هم حالم به هم میخوره و ...و خانوادم همه نگران من هستن که چرا اینجوری شدم.اما هیچ کس از دل من خبر نداره که بیماری من روانیه نه جسمانی.الان هم زمان امتحانتم هست و اصلا نمیتونم درس بخونم.چون وضع جسمانیم و روحیم جوریه که تعریف کردم. چندین جلسه پیش روانشناس رفتم و کمکم کرد که مقابله کنم.خوب بود .اما وقتی افکار مزاحم رو اهمیت نمیدم به یک شکل جدید خودشونو نشون میدن. ((مثلا موقع غذا خوردن یک احساس بهم میگه اگه یک دونه برنج از قاشقم افتاد یعنی زمان ازدواج برادرم من میمیرم...)) من اهمیت نمیدم در ظاهر.اما انگار دستم نا خواسته به سمت تکرار اون عمل میره تا اون احساس ازم دور بشه. وقتی که بار اول فکر وسواسی به سراغم میاد بهش عمل نکنم تا 1 ساعت بعد کاملا از ذهنم دور میشه.اما اگه فقط یک بار بهش عمل بکنم دیگه نمیتونم ترکش کنم و بارها و بارها تکرار میکنم و متاسفانه همیشه بار اول ناخواسته پیش میاد.(مثل مثال قاشق که گفتم) انگار منتظرم بهم یه چیزی مثل وحی به من بگه این افکار حقیقت نداره که دیگه تکرار نکنم و هر چی روانشناس میگه این افکار پوچ هستند احساس میکنم روانشناس حس درونی من رو نمیدونه که احساس میکنم واقعا مثلا فلان اتفاق رخ میده و چون اینو میدونم که آدم با فکر کردن به یک مثلا ممکنه براش اتفاق بیفته یه چیزی مثل تکنولوژی فکر ،همش نگرانم نکنه این افکار بد من هم اتفاق بیافتن. دیگه واقغا زندگی کردن برام سخت شده لطفا کمکم کنید
- [سایر] با سلام و سپاس از سایت خوبتان؛ وهابیان با استناد به دو آیه شریفه مدعیاند ارواح مؤمنان هرچند دارای حیات برزخی هستند، (و عند ربهم یرزقون)، اما از وقایع دنیا خبری ندارند: (أَوْ کاَلَّذِی مَرَّ عَلیَ قَرْیَةٍ وَ هِیَ خَاوِیَةٌ عَلیَ عُرُوشِهَا قَالَ أَنیَ یُحْیِ هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِاْئَةَ عَام) بقره، 259. حضرت عزیر(ع) در عالم برزخ حتی متوجه نشده بود که در دنیا صدام گذشته است و تصور میکرد نصف روز گذشته است. (ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً ما دُمْتُ فیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهید). مائده، 117. حضرت عیسی(ع) میگوید تا زمانی که در میانشان بودم من شاهد اعمالشان بودم، امّا پس از آن تو شاهد بودی. لطفاً راهنمایی بفرمایید، با سپاس
- [سایر] خانم کهتری سلام و روزتون بخیر من دو تا سوال دارم: 1-در تصوراتی که از آینده برای خودم دارم فقط خودم رو در جمع دوستان و در یک زندگی مجردی بسیار مرفه می بینم. 2- در ادامه اینکه گاهی خودم رو بیمکار شدید می بینم در حال که تحمل می کنم و دم نمی زنم و اطرافیانم به من توجه زیادی نشون می دن -.آیا افکار من نگران کننده نیست. نکنه عقده دارم ( البته به این یکی که عمیقا معتقدم) آیا واقع من کمبود توجه دارم در هر حال اگه میشه راهنماییم کنید و لطفا پیشنهاداتی بدهید که خودم برای خودم اجرا کنم در خانواده ما کسی به من کاری نداره فقط خودمم که برای خودم حاضرم وقت بگذارم ممنون ( برای اطلاع مجرد هستم .ساکن و دانشجوی شیراز-زورکی خانواده هم مذهبی اما خودم در حد تعادل انسان معتقدی هستم)
- [سایر] حدوادا از 4-5 سال پیش افکاری در رابطه با مرگ و جزئیات اون مثل کفن و داخل قبر و اسکلت و روح و برزخ و خیلی موارد جزئی و کلی دیگه به ذهنم میومد و هر وقت که این افکار به ذهنم خطور میکرد باعث اذیتم میشد چون خیلی موشکافانه همه چیو بررسی میکردم و الان حدودا 1-2 ماه هست که به شدت این افکار زیاد شده و واقعا روحم رو آزار میده مثلا خیلی وقتا شبها که از خواب بیدار میشم اولین چیزی که به ذهنم میاد همین فکراست .حتی در طول روز هم همینطوره حتی مواقعی که شدیدا مشغول کاری هستم یک دفعه این افکار به ذهنم میاد و خیلی حال روحیم بد میشه. میخواستم بدونم علتش چیه و باید چی کار کنم که مثل خیلی از آدما معمولی به این قضایا فکر کنم زیاده از حد به فکر مرگ و جزئیاتش نباشم و نترسم. این نکته رو هم باید ذکر کنم که بنده دلبستگی و تعلقات دنیوی مثل مال و منال ندارم و بیشتر ترسم از لحظه ی جون دادن و موقعی هست که دیگه روح از بدنم خارج شده و بعدشم کفن و قبر و تبیدیل شدن به اسکلت و موارد دیگه. همش با خودم میگم یعنی چه؟ برای چی باید مرد؟ خدا برای چی اینو گذاشته؟ بیشتر از مسائل اولیه ی مرگ میترسم. لازم به ذکره که از لحاظ مذهبی هم آدم مقیدی هستم و امید به رحمت خداوند دارم ولی از خارج شدن روح و داخل قبر و تبدیل شدن به اسکلت و وارد شدن به یه دنیای دیگه خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مترسم. این مسئله زندگیمو تحت الشعاع قرار داده. مشکل دیگه ای هم که دارم این هست که چند ساله دچار وسواس شدم. وسواس در شستشو وطهارت. منتظر راهنمایی شما هستم.
- [سایر] سلام و خسته نباشید روزتون مبارک من و خانواده ام از طرفداران مباحث شما هستیم وقتی آدرس سایتتونو گفتین مادرم پیشنهاد کرد از شما راهنمایی بخوام اگر وقتتون و نمی گیرم ممنون می شوم راهنماییم کنید شکر خدا بعضی کارهایی را که دوست داشتم موفق شدم انجام بدهم مثل خواندن به موقع نماز و قضا نشدن نمازهام و با وجود دوستها و فامیل بی حجاب راه خودم و انتخاب کردم و حجاب کامل دارم یاد نوشته مرحوم برادرتون افتادم این که حجاب و عفاف یک نماد، نماد اسلام بزرگ نوشته زیبای ایشون تعبیر من و از قشنگی حجاب کامل کرد(خدا رحمت کند آقا محسن بزرگوار را) 1-متاسفانه اولین مشکلم اینکه آرایش می کنم و خیلی دوست دارم انجامش ندم ولی عادت بدی پیدا کردم و بدون اون حس بدی دارم چگونه موفق به ترکش شوم؟ 2-من 20 سالمه و دانشجو و آقای 25 ساله ای که به من پیشنهاد ازدواج داده خودش خوبیهای زیادی داره ولی از نظر خانواده شبیه ما نیست ما خانواده مذهبی و آنها از نظر افکار سیاسی گرفته تا ثروت و مد روز بودن و--- فرق می کنند و من همیشه نگران آینده ام که با خانواده ایشون مشکل پیدا کنم آیا این ازدواج موجب پشیمانی می شود؟ می بخشید که وقت با ارزشتونو و گرفتم ، خدا خیرتون بده در دو جهان و یا علی