انسان علاوه بر بدن مادی، یک بدن مثالی و یک روح دارد. هنگام مرگ، بدن مادی را رها می‌کند، به عالم برزخ وارد می‌شود و با بدن مثالی خود در آن جا به حیات خویش ادامه می‌دهد، این بدن، تجسم حقیقت و باطن خود اوست که در حقیقت خود آن را زیبا یا زشت درست کرده است. این بدن مثالی، به هر شکلی که باشد، چون حقیقت وی است، هر کسی با مشاهده‌ی آن صاحب آن را تشخیص می‌دهد، همان گونه که ما در این دنیا افراد را از قیافه‌ی ظاهری آن‌ها تشخیص می‌دهیم. مهم‌ترین تفاوت زندگی این دنیا و عالم برزخ، گذشته از این که در عالم برزخ ماده و لذا تغییر و تحول مادی نیست، به لحاظ زندگی اجتماعی و عدم آن است؛ یعنی انسان در دنیا چاره‌ای جز زندگی اجتماعی ندارد، و کارهای فرد در اجتماع تأثیر می‌گذارد، همان گونه که اجتماع نیز در فرد تأثیر می‌گذارد. به علاوه، نیکوکاران و بدکاران از هم جدا نیستند و نمی‌توان به باطن و واقعیت افراد پی برد )و ای بسا گرگ‌هایی در لباس میش(. اما با مرگ این وضعیت دگرگون می‌شود؛ یعنی دیگر در آن جا زندگی اجتماعی، همکاری، همیاری، آزار رساندن و اذیت شدن از دیگران وجود ندارد. اگر چه ارواح همدیگر را می‌بینند و همنشین یکدیگرند، اما اولا: هر کسی تکلیفش از دیگران جداست و بر خلاف دنیا که اگر به خاطر خطاهای عده‌ای، مصیبتی می‌رسید، خشک و تر را با هم می‌سوختند، در آن جا به حساب هر کس جداگانه رسیدگی می‌شود. ثانیا: نیکان و بدان از هم جدا شده‌اند و دیگر ریا و تظاهری در کار نیست. خوبان در جوار هم و بدان نیز در کنار هم هستند. در این جا برای آشنایی بیش‌تر با کیفیت ارتباط ارواح بعد از مرگ،سراغ سخنان معصومان )ع( می‌رویم. در حدیث مفصلی از امام صادق )ع( پس از بیان مطالبی درباره‌ی کیفیت قبض روح مؤمن آمده است: )... این مؤمن وقتی روحش گرفته می‌شود، او را با بدن و صورتی نظیر صورتی که در دنیا داشت، به بهشت می‌برند. مؤمنان در آن جا می‌خورند و می‌نوشند، به طوری که اگر کسی از آشنایانشان از دنیا به نزدشان بیاید، او را می‌شناسند، چون به همان صورتی که در دنیا بودند، هستند.( (امالی، شیخ صدوق، ج 2، ص 33؛ به نقل از ترجمه‌ی تفسیر المیزان، ج 1، ص 547) از عماد بن عثمان نقل شده است که گفت: )در محضر امام صادق )ع( سخن از ارواح مؤمنان به بیان آمد و آن جناب فرمود آن‌ها یکدیگر را دیدار می‌کنند. من با تعجب پرسیدم: دیدار می‌کنند؟ فرمود: آری، از یکدیگر احوال می‌پرسند و یکدیگر را می‌شناسند، حتی وقتی تو یکی از ایشان را ببینی، می‌گویی که این، فلانی است.( (محاسن برقی، 178، حدیث 146؛ به نقل از منبع پیشین) و باز از امام صادق )ع( روایت شده است که: )ارواح اموات در آن دنیا بدنی دارند که یکدیگر را می‌شناسند و حال همدیگر را می‌پرسند. چون روحی تازه از راه برسد، به یکدیگر می‌گویند: فعلا مزاحمش نشوید که از هول و وحشت عظیمی عبور کرده است. آن گاه از او می‌پرسند: فلانی چه کرد؟ فلانی چه شد؟ اگر در پاسخ بگوید: او در دنیا زنده بود که من آمدم، به انتظارش می‌نشینند و اگر بگوید مدتی است که از دنیا رفته، می‌فهمند که او بهشتی نبوده است و از روی ترحم می‌گویند: سقوط کرده سقوط کرده است.( (فروع کافی ج 3، ص 244؛ به نقل از منبع پیشین)
انسان علاوه بر بدن مادی، یک بدن مثالی و یک روح دارد. هنگام مرگ، بدن مادی را رها میکند، به عالم برزخ وارد میشود و با بدن مثالی خود در آن جا به حیات خویش ادامه میدهد، این بدن، تجسم حقیقت و باطن خود اوست که در حقیقت خود آن را زیبا یا زشت درست کرده است. این بدن مثالی، به هر شکلی که باشد، چون حقیقت وی است، هر کسی با مشاهدهی آن صاحب آن را تشخیص میدهد، همان گونه که ما در این دنیا افراد را از قیافهی ظاهری آنها تشخیص میدهیم.
مهمترین تفاوت زندگی این دنیا و عالم برزخ، گذشته از این که در عالم برزخ ماده و لذا تغییر و تحول مادی نیست، به لحاظ زندگی اجتماعی و عدم آن است؛ یعنی انسان در دنیا چارهای جز زندگی اجتماعی ندارد، و کارهای فرد در اجتماع تأثیر میگذارد، همان گونه که اجتماع نیز در فرد تأثیر میگذارد. به علاوه، نیکوکاران و بدکاران از هم جدا نیستند و نمیتوان به باطن و واقعیت افراد پی برد )و ای بسا گرگهایی در لباس میش(. اما با مرگ این وضعیت دگرگون میشود؛ یعنی دیگر در آن جا زندگی اجتماعی، همکاری، همیاری، آزار رساندن و اذیت شدن از دیگران وجود ندارد. اگر چه ارواح همدیگر را میبینند و همنشین یکدیگرند، اما اولا: هر کسی تکلیفش از دیگران جداست و بر خلاف دنیا که اگر به خاطر خطاهای عدهای، مصیبتی میرسید، خشک و تر را با هم میسوختند، در آن جا به حساب هر کس جداگانه رسیدگی میشود. ثانیا: نیکان و بدان از هم جدا شدهاند و دیگر ریا و تظاهری در کار نیست. خوبان در جوار هم و بدان نیز در کنار هم هستند.
در این جا برای آشنایی بیشتر با کیفیت ارتباط ارواح بعد از مرگ،سراغ سخنان معصومان )ع( میرویم.
در حدیث مفصلی از امام صادق )ع( پس از بیان مطالبی دربارهی کیفیت قبض روح مؤمن آمده است:
)... این مؤمن وقتی روحش گرفته میشود، او را با بدن و صورتی نظیر صورتی که در دنیا داشت، به بهشت میبرند. مؤمنان در آن جا میخورند و مینوشند، به طوری که اگر کسی از آشنایانشان از دنیا به نزدشان بیاید، او را میشناسند، چون به همان صورتی که در دنیا بودند، هستند.( (امالی، شیخ صدوق، ج 2، ص 33؛ به نقل از ترجمهی تفسیر المیزان، ج 1، ص 547)
از عماد بن عثمان نقل شده است که گفت: )در محضر امام صادق )ع( سخن از ارواح مؤمنان به بیان آمد و آن جناب فرمود آنها یکدیگر را دیدار میکنند.
من با تعجب پرسیدم: دیدار میکنند؟
فرمود: آری، از یکدیگر احوال میپرسند و یکدیگر را میشناسند، حتی وقتی تو یکی از ایشان را ببینی، میگویی که این، فلانی است.( (محاسن برقی، 178، حدیث 146؛ به نقل از منبع پیشین)
و باز از امام صادق )ع( روایت شده است که: )ارواح اموات در آن دنیا بدنی دارند که یکدیگر را میشناسند و حال همدیگر را میپرسند. چون روحی تازه از راه برسد، به یکدیگر میگویند: فعلا مزاحمش نشوید که از هول و وحشت عظیمی عبور کرده است. آن گاه از او میپرسند: فلانی چه کرد؟ فلانی چه شد؟ اگر در پاسخ بگوید: او در دنیا زنده بود که من آمدم، به انتظارش مینشینند و اگر بگوید مدتی است که از دنیا رفته، میفهمند که او بهشتی نبوده است و از روی ترحم میگویند: سقوط کرده سقوط کرده است.( (فروع کافی ج 3، ص 244؛ به نقل از منبع پیشین)
- [سایر] با سلام. منظور این که همه تمثّلها در صُقع ذات نفس تمثّل مییابد، چیست؟ ابتدا بفرمائید منظور از کلمه صقع چیست و سپس این عبارت را تشریح فرمائید. در مورد احضار و ارتباط با ارواح هم گفته میشود که اینطور نیست که روح از برزخ بیاید به عالم دنیا و در اتاق را باز کند بیاید با ما ارتباط بگیرد، بلکه در صقع ذاتمان با او ارتباط میگیریم. کیفیت و تشریح فلسفی و عرفانی این امر چگونه است که روح با آنکه در برزخ است، و ما با اینکه در این دنیائیم با او ارتباط میگیریم. با تشکر.
- [سایر] ارتباط با ارواح چه حکمی دارد؟ ارتباط با ارواح خوب مثل ارواح اولیاء، بزرگان جهت بهره گیری که بیشتر معنوی هست چیست؟
- [سایر] کیفیت موجودات در عالم برزخ چگونه است؟
- [سایر] ارتباط ارواح با زمینی ها چگونه است؟
- [سایر] آیا افکار ارواح متوفی در عالم برزخ باز هم نگران سرنوشت بازماندگان است یا خیر؟
- [سایر] کیفیت وجود روح در عالم برزخ چگونه است؟
- [سایر] ارتباط با ارواح مردگان تا چه اندازه معتبر است؟
- [سایر] آیا ارتباط با عالم ارواح امکان پذیر است؟
- [سایر] ارتباط با عالم برزخ و دید برزخی به چه معناست؟
- [سایر] آیا ارتباط و استفاده از جن و ارواح و حتی شیاطین در امور زندگی قابل توجیه است یا خیر ؟ چرا؟
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .لازم نیست سهم سادات را به صورت مساوی میان سادات یتیم، مسکین و در سفرمانده آنان تقسیم کرد , بلکه اختیار کیفیّت توزیع آن , با فقیه جامع الشرایط است.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است نماز آیات به جماعت بجا آورده شود و کیفیّت جماعت آن مانند نمازهای واجب شبانهروزی است که به جماعت خوانده میشوند.
- [آیت الله علوی گرگانی] فرشی را که برای حسینیّه وقف کردهاند، نمیشود برای نماز به مسجد ببرند، اگرچه آن مسجد نزدیک حسینیّه باشد مگر آن که کیفیّت وقف بگونهای باشد که شامل آن بشود.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که برای نماز قضای میت اجیر شده ، باید یا مجتهد باشد یا مسائل نماز راروی تقلید صحیح بداند واگر عالم به کیفیت احتیاط باشد و احتیاط کند اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] عامل در سفر خود باید در حد امکان صرفه جویی کند و از هزینه کردن سرمایه در مواردی که ارتباط به تجارت ندارد خودداری کند.
- [آیت الله مظاهری] اگر پدر و مادر از دنیا رفتند، بر اولاد واجب است به فکر آنها باشند و اگر آنها را فراموش کردند و خیرات و مبرّات برای آنها نفرستادند، پدر و مادر در عالم برزخ آنها را عاق میکنند و گناه عاقّ پدر و مادر برایشان نوشته میشود. [1]. اسراء، 23. [2]. لقمان، 15.
- [آیت الله اردبیلی] احضار ارواح چنانچه موجب اشاعه دروغ و فریب مردم یا برهم زدن نظم عمومی و مانند آن باشد، جایز نیست و خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) در صورتی که اثر سویی بر آن مترتّب نباشد یا معالجه امراضی بر آن متوقّف باشد، دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد، اما اگر از این ناحیه اثر سوء یا خطر جانی پدید آید، حرام بوده و در این صورت مسبِّب، ضامن است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ارتباط عالمان با ستمگران، موجب تقویت یا تبرئه ستمگران در نزد افراد بیاطّلاع شود یا موجب جرأت آنها گردد یا موجب هتک مقام علم شود، ترک آن واجب است.
- [آیت الله اردبیلی] وسایل ارتباط جمعی باید در جهت اشاعه مکارم اخلاق و خصال پسندیده انسانی و اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از اندیشههای متفاوت بهره جویند و از ترویج فرهنگ ضد اسلامی و بیبندوباری به شدّت پرهیز نمایند.