تفسیر آیه (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا)، چیست؟
آیه 36 سوره اسراء: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»، در ادامه آیات گذشته است که در آنها یک سلسله از اصولی‌‌‏ترین تعلیمات و احکام اسلامی، از توحید گرفته تا قوانین و دستوراتی که مربوط به شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها است، بیان شده است. این آیه در صدد بیان این مهم است که از آنچه به آن آگاهی ندارید پیروی نکنید؛ یعنی سوء ظن و بدگمانی نداشته باشید و بر اساس تخمین‌‌‏ها و گمان‏‌ها درباره مردم به داوری منشینید. پس از بیان این مطلب اضافه می‌‏کند که گوش، چشم و دل که سه وسیله برای ارتباط با دنیای خارج‌اند، همه مسئولیت دارند و در قیامت بازخواست خواهند شد. بنابر این، باید داوری‏‌ها بر اساس آگاهی‏‌هایی باشد که به درستی از این ابزار کسب می‌شود. به بیان دیگر، خداوند در این آیه می‌فرماید؛ از چیزهایی که علم به آنها ندارید پیروی نکنید؛ زیرا خدای سبحان به زودی از گوش، چشم و قلب که وسائل تحصیل علم‌اند بازخواست می‌کند. دلیلش آن است که گوش، چشم و قلب نعمت‌هایی هستند که خداوند به انسان ارزانی داشته، تا وی به وسیله آنها حق را از باطل تمیز دهد و خود را به واقع و حقیقت برساند، و به وسیله آنها اعتقاد و عمل درست کسب نماید، و به زودی از یک یک آنها بازخواست می‌‏شود که آیا در آنچه که به کار بستی، علمی به دست آوردی یا نه؟، و اگر به دست آوردی پیروی هم کردی یا خیر؟ مثلاً از گوش می‌‏‌پرسند آیا آنچه شنیدی از معلوم‌ها و یقین‌ها بود یا هر کس هر چه گفت، گوش دادی؟ از چشم می‌‏پرسند آیا آنچه تماشا می‌‏کردی واضح و یقینی بود یا خیر؟ و از قلب می‏‌پرسند آنچه که اندیشیدی و یا بدان حکم کردی به آن یقین داشتی یا نه؟ گوش و چشم و قلب ناگزیرند که حق را اعتراف نمایند و به آنچه که واقع شده گواهی دهند. بنابر این بر هر فردی لازم است که از پیروی کردن غیر علم(گمان) بپرهیزد؛ زیرا اعضا و ابزاری که وسیله تحصیل علم‌اند، و به زودی علیه آدمی گواهی می‌‏دهند. همچنین از انسان می‌‏پرسند آیا چشم، گوش و قلب را در علمشان پیروی کردی یا در غیر علم؟ اگر در غیر علم پیروی کردی چرا کردی؟ و آدمی در آن روز عذر موجهی نخواهد داشت.[1] بنابر این آیه می‌فرماید تنها از علم و یقین پیروی کنید؛ یعنی نه در عمل شخصی خود از غیر علم پیروی کنید، و نه به هنگام قضاوت در باره دیگران، نه شهادت به غیر علم دهید، و نه به غیر علم اعتقاد پیدا کنید. به این ترتیب، نهی از پیروی غیر علم معنای وسیعی دارد که مسائلی اعتقادی، گفتار، شهادت، قضاوت و عمل را شامل می‏شود. آنها که بدون تکیه بر دانش، اعتقادی پیدا می‏کنند، به قضاوت و داوری می‏نشینند، شهادت می‏دهند، و یا حتی در عمل شخصی خود طبق آن رفتار می‏کنند بر خلاف این دستور صریح اسلامی گام برداشته‏‌اند. به تعبیر دیگر، نه شایعات می‏‌تواند مقیاس قضاوت و شهادت و عمل گردد و نه قرائن ظنی و نه اخبار غیر قطعی که از منابع غیر موثق به ما می‌‏رسد.[2]   [1] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 95، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق. [2] . ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏12، ص 116- 117، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
عنوان سوال:

تفسیر آیه (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا)، چیست؟


پاسخ:

آیه 36 سوره اسراء: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»، در ادامه آیات گذشته است که در آنها یک سلسله از اصولی‌‌‏ترین تعلیمات و احکام اسلامی، از توحید گرفته تا قوانین و دستوراتی که مربوط به شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها است، بیان شده است.
این آیه در صدد بیان این مهم است که از آنچه به آن آگاهی ندارید پیروی نکنید؛ یعنی سوء ظن و بدگمانی نداشته باشید و بر اساس تخمین‌‌‏ها و گمان‏‌ها درباره مردم به داوری منشینید. پس از بیان این مطلب اضافه می‌‏کند که گوش، چشم و دل که سه وسیله برای ارتباط با دنیای خارج‌اند، همه مسئولیت دارند و در قیامت بازخواست خواهند شد. بنابر این، باید داوری‏‌ها بر اساس آگاهی‏‌هایی باشد که به درستی از این ابزار کسب می‌شود.
به بیان دیگر، خداوند در این آیه می‌فرماید؛ از چیزهایی که علم به آنها ندارید پیروی نکنید؛ زیرا خدای سبحان به زودی از گوش، چشم و قلب که وسائل تحصیل علم‌اند بازخواست می‌کند. دلیلش آن است که گوش، چشم و قلب نعمت‌هایی هستند که خداوند به انسان ارزانی داشته، تا وی به وسیله آنها حق را از باطل تمیز دهد و خود را به واقع و حقیقت برساند، و به وسیله آنها اعتقاد و عمل درست کسب نماید، و به زودی از یک یک آنها بازخواست می‌‏شود که آیا در آنچه که به کار بستی، علمی به دست آوردی یا نه؟، و اگر به دست آوردی پیروی هم کردی یا خیر؟ مثلاً از گوش می‌‏‌پرسند آیا آنچه شنیدی از معلوم‌ها و یقین‌ها بود یا هر کس هر چه گفت، گوش دادی؟ از چشم می‌‏پرسند آیا آنچه تماشا می‌‏کردی واضح و یقینی بود یا خیر؟ و از قلب می‏‌پرسند آنچه که اندیشیدی و یا بدان حکم کردی به آن یقین داشتی یا نه؟ گوش و چشم و قلب ناگزیرند که حق را اعتراف نمایند و به آنچه که واقع شده گواهی دهند. بنابر این بر هر فردی لازم است که از پیروی کردن غیر علم(گمان) بپرهیزد؛ زیرا اعضا و ابزاری که وسیله تحصیل علم‌اند، و به زودی علیه آدمی گواهی می‌‏دهند. همچنین از انسان می‌‏پرسند آیا چشم، گوش و قلب را در علمشان پیروی کردی یا در غیر علم؟ اگر در غیر علم پیروی کردی چرا کردی؟ و آدمی در آن روز عذر موجهی نخواهد داشت.[1]
بنابر این آیه می‌فرماید تنها از علم و یقین پیروی کنید؛ یعنی نه در عمل شخصی خود از غیر علم پیروی کنید، و نه به هنگام قضاوت در باره دیگران، نه شهادت به غیر علم دهید، و نه به غیر علم اعتقاد پیدا کنید.
به این ترتیب، نهی از پیروی غیر علم معنای وسیعی دارد که مسائلی اعتقادی، گفتار، شهادت، قضاوت و عمل را شامل می‏شود. آنها که بدون تکیه بر دانش، اعتقادی پیدا می‏کنند، به قضاوت و داوری می‏نشینند، شهادت می‏دهند، و یا حتی در عمل شخصی خود طبق آن رفتار می‏کنند بر خلاف این دستور صریح اسلامی گام برداشته‏‌اند.
به تعبیر دیگر، نه شایعات می‏‌تواند مقیاس قضاوت و شهادت و عمل گردد و نه قرائن ظنی و نه اخبار غیر قطعی که از منابع غیر موثق به ما می‌‏رسد.[2]   [1] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 95، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق. [2] . ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏12، ص 116- 117، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین