توجه به ظاهرسازی و غفلت از باطن، نشانگر آن است که انسان در واقع به خدا ایمان ندارد. بر این اساس، در مسیر خودسازی لازم است انسان تمام سعی و تلاش خود را هم در اصلاح ظاهر و هم در اصلاح باطن بنماید. البته اگرچه اصلاح باطن نسبت به ظاهر اهمیت بیشتری دارد، اما این بدان معنا نیست که اگر کسی در مسیر اصلاح باطن باشد اما بعد از تلاش نتواند باطن خود را از ظاهرش بهتر نماید، دچار نومیدی شود. در دعاهایی که از معصومان(ع) به ما رسیده این مسئله مورد توجه قرار گرفته شده است: 1. امام علی(ع) در مناجات با خدا -در دعای کمیل- چنین می‌فرماید: «وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلًا لَهُ نَشَرْتَه...»؛[1] و چه بسیار مدح و ثنای خوبی که من شایسته‌‏اش نبودم و تو آن‌را منتشر ساختی. 2. امام سجاد(ع) در دعای سحر ماه رمضان با خداوند چنین مناجات می‌نماید: «فَلَوِ اطَّلَعَ‏ الْیَوْمَ‏ عَلَی ذَنْبِی غَیْرُکَ مَا فَعَلْتُهُ... وَ اغْفِرْ لِی‏ مَا خَفِیَ‏ عَلَی الْآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی وَ أَدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی...»؛ پس اگر غیر از تو کسی از گناهانم آگاه می‌شد، مرتکب گناه نمی‌شدم... و خدایا بیامرز برای من آن خطاهایی را که از نگاه انسان‌ها مخفی کردی، و دوام بخش برایم آنچه از گناهانم پوشاندی.[2] البته مؤمن واقعی کسی است که سعی نماید ظاهر و باطنش را برابر کند. توجه به روایاتی در این زمینه مفید فایده خواهد بود. 1. امام باقر(ع) فرمود: کسی که ظاهرش از باطنش بهتر باشد، ترازوی اعمالش سبک خواهد بود.[3] 2. رسول خدا(ص) فرمود: به درستی که خدای تعالی بر موسی(ع) وحی کرد که ای موسی هر کس ظاهر او نیکوتر از باطنش باشد، پس او حقیقتاً دشمن من است و هر که ظاهرش با باطنش برابر باشد، او مؤمن حقیقی است، و هر کس باطن او نیکوتر از ظاهرش باشد او دوست حقیقی خدا است.[4] 3. امام جواد(ع) فرمود: در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن خدا نباشید.[5] نمایه‌های مرتبط: امید به رحمت خداوند، سؤال 5030 جایگاه خوف در سیر و سلوک، سؤال 13147 «مهلت دادن در زندگی» از موارد آزمایش الهی، سؤال 40144 [1] . شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 845، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411ق. [2] . همان، ص 584 و 593. [3] . شیخ صدوق، الامالی، ص 492، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش. [4] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 180، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی تا. [5] . حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 136، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، چاپ اول، 1408ق.
سلام. آیا از اینکه ظاهر ما بهتر از باطنمان است، باید بترسیم؟ به هر حال چون همه ما گنهکار هستیم.
توجه به ظاهرسازی و غفلت از باطن، نشانگر آن است که انسان در واقع به خدا ایمان ندارد. بر این اساس، در مسیر خودسازی لازم است انسان تمام سعی و تلاش خود را هم در اصلاح ظاهر و هم در اصلاح باطن بنماید. البته اگرچه اصلاح باطن نسبت به ظاهر اهمیت بیشتری دارد، اما این بدان معنا نیست که اگر کسی در مسیر اصلاح باطن باشد اما بعد از تلاش نتواند باطن خود را از ظاهرش بهتر نماید، دچار نومیدی شود.
در دعاهایی که از معصومان(ع) به ما رسیده این مسئله مورد توجه قرار گرفته شده است:
1. امام علی(ع) در مناجات با خدا -در دعای کمیل- چنین میفرماید: «وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلًا لَهُ نَشَرْتَه...»؛[1] و چه بسیار مدح و ثنای خوبی که من شایستهاش نبودم و تو آنرا منتشر ساختی.
2. امام سجاد(ع) در دعای سحر ماه رمضان با خداوند چنین مناجات مینماید: «فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلَی ذَنْبِی غَیْرُکَ مَا فَعَلْتُهُ... وَ اغْفِرْ لِی مَا خَفِیَ عَلَی الْآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی وَ أَدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی...»؛ پس اگر غیر از تو کسی از گناهانم آگاه میشد، مرتکب گناه نمیشدم... و خدایا بیامرز برای من آن خطاهایی را که از نگاه انسانها مخفی کردی، و دوام بخش برایم آنچه از گناهانم پوشاندی.[2]
البته مؤمن واقعی کسی است که سعی نماید ظاهر و باطنش را برابر کند. توجه به روایاتی در این زمینه مفید فایده خواهد بود.
1. امام باقر(ع) فرمود: کسی که ظاهرش از باطنش بهتر باشد، ترازوی اعمالش سبک خواهد بود.[3]
2. رسول خدا(ص) فرمود: به درستی که خدای تعالی بر موسی(ع) وحی کرد که ای موسی هر کس ظاهر او نیکوتر از باطنش باشد، پس او حقیقتاً دشمن من است و هر که ظاهرش با باطنش برابر باشد، او مؤمن حقیقی است، و هر کس باطن او نیکوتر از ظاهرش باشد او دوست حقیقی خدا است.[4]
3. امام جواد(ع) فرمود: در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن خدا نباشید.[5]
نمایههای مرتبط:
امید به رحمت خداوند، سؤال 5030
جایگاه خوف در سیر و سلوک، سؤال 13147
«مهلت دادن در زندگی» از موارد آزمایش الهی، سؤال 40144 [1] . شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 845، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411ق. [2] . همان، ص 584 و 593. [3] . شیخ صدوق، الامالی، ص 492، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش. [4] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 180، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی تا. [5] . حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 136، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، چاپ اول، 1408ق.
- [سایر] چرا از خدا بترسیم؟
- [سایر] باید از خدا بترسیم یا او را دوست داشته باشیم؟
- [سایر] با سلام. منظور از اینکه خدا جمع اضداد است چیست؟
- [سایر] چه کنیم با شنیدن یا خواندن در مورد عذابهای آخرت، بترسیم تا این ترس مانع ارتکاب گناه از ما شود؟
- [سایر] چرا این همه خدا در قرآن می فرماید از من بترسید، خدا که خیلی مهربان است چرا باید بترسیم؟
- [سایر] اینکه حضرت زهرا (س) الگوی حضرت مهدی (عج) است یعنی چه؟
- [سایر] اینکه حضرت زهرا (س) الگوی حضرت مهدی (عج) است یعنی چه؟
- [آیت الله خوئی] آیا جلوگیری غیبت کننده از غیبت واجب است در صورتی که از ضرر یا تهمت بترسیم یا جلوگیری او باعث شود که در معرض غیبت دیگران واقع گردد.
- [سایر] الف. اینکه امام عصر(عج) در میان مردم حضور دارند با چه چهرهای ظاهر میشوند؟ با ظاهر یک روحانی یا شخص معمولی؟ جوان یا پیر؟ لطفاً کامل توضیح دهید. ب. آیا امام که شاهد اعمال ما هستند به خانمها محرم هستند یا در زمان ظهورشان به خانمها محرم میشوند؟
- [سایر] سلام و احترام. دو اشکال در مسئله استقراء وجود دارد: اول اینکه عقل برای استقراء دلیل میخواهد، در حالیکه حکم کلی که از نمونههای جزئی صادر میشود را خود عقل استنباط میکند. دوم اینکه حیوانات هنگامی که شرطی میشوند به نوعی روش استقرائی به کار میبرند مبنی بر اینکه آینده نیز مانند گذشته است؛ لذا بین این دو مطلب یکی را باید رد کنیم: اینکه حیوانات دارای عقل هستند. و دیگر اینکه صدور حکم کلی از جزئی کار عقل نیست!
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در غیر نماز؛ مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید؛ مثلا اگر کسی گفت (سلام علیکم) در جواب بگوید (سلام علیکم ورحمه اللّه). هفتم از مبطلات نماز؛ خنده با صدا و عمدی است و چنانچه عمدا بی صدا یا سهوا با صدا بخندد؛ ظاهر این است که نمازش اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید، مثلًا اگر کسی گفت: (سلام علیکم) در جواب بگوید: (سلام علیکم و رحمة الله). هفتم- از مبطلات نماز خندة با صدا و عمدی است و چنانچه عمداً بیصدا یا سهواً با صدا بخندد، ظاهر این است که نمازش اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر مأموم سهواً پیش از امام سلام دهد، نمازش صحیح است و لازم نیست دوباره با امام سلام دهد. بلکه ظاهر این است که اگرعمداً هم پیش از امام سلام دهد درصورتی که از اول نماز قاصد نبوده نمازش اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] جایی را که شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن آن، چنانچه قبلاً از ظاهر بوده باید بشوید و در غیر این صورت واجب نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] جائی را که شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن آن؛ چنانچه قبلا از ظاهر بوده باید بشوید و الا واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در غیر نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید؛ مثلاً اگر کسی گفت: (سَلامٌ عَلَیْکُم) در جواب بگوید: (سَلامٌ عَلَیْکْم وَ رَحْمَةُ اللَّه). هفتم: (خندیدن با صدا) از مبطلات نماز آن است که نمازگزار عمداً با صدا بخندد و چنانچه عمداً بیصدا یا سهوا - باصدا یا بیصدا - بخندد، ظاهر این است که نمازش اشکال ندارد و اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند؛ مثلاً رنگش سرخ شود، بنا بر احتیاط مستحب نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] جایی را که شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن ان چنانچه قبلا از ظاهر بوده باید بشوید و اگر قبلا از ظاهر نبوده شستن ان لازم نیست و در صورتی که حالت سابقه معلوم نیست بنابر احتیاط واجب بشوید
- [آیت الله بهجت] اگر پوست صورت از لای مو پیدا باشد ، علاوه بر شستن ظاهر موها، بنا بر احوط باید آب را به پوست هم برساند ؛ و اگر پیدا نباشد شستن ظاهر مو کافی است و رساندن آب به زیر آن لازم نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] جایی را که شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن ان چنانچه قبلا از ظاهر بوده باید بشوید و اگر قبلا از ظاهر نبوده شستن ان لازم نیست و در صورتی که حالت سابقه معلوم نیست بنابر احتیاط واجب بشوید
- [آیت الله بهجت] عدالت معتبر در امام جماعت عبارت است از حُسن ظاهر، یعنی دوری جستن از گناهان کبیره، بهطوریکه ظاهر احوال شخص بهطور ظنی دلالت کند که او بنای بر ترک گناه دارد، نه آنکه اتفاقاً چند روزی گناه را ترک کرده باشد، و مأموم باید این حسن ظاهر را احراز کند. و اصرار بر گناهان صغیره بهمنزله گناه کبیره است.