براساس آیه شریفه «و لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ ... وفَضَّلنهُم عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقنا تَفضیلا»، خداوند به انسان هم کرامت و هم فضیلت داده است. در این‌که میان کرامت و فضیلت چه تفاوتی است؟ نظریات گوناگونی از سوی مفسران قرآن بیان شده است. برخی می‌گویند؛ کرامت، ناظر به شرافت ذاتی شیء است که ویژه او است و مقایسه با غیر در آن لحاظ نمی‌شود؛ برخلاف فضیلت که مقایسه با غیر، رکن آن است. به بیان دیگر؛ تکریم و کرامت یک معنای نفسی و مستقل است و آن عبارت است از این که خداوند انسان را با شرافت و با کرامت قرار داد. در تکریم کاری به غیر نیست، بلکه تنها شخص مورد تکریم در نظر است که دارای شرافت و کرامت شود. ولی تفضیل یک معنای نفسی و اضافی است و آن عبارت از این است که با اشتراک دو فرد در اصل بخشش، به یکی بیشتر از دیگری عطا نمود. به بیان روشن‌تر، کرامت انسان نشان دهنده آن است که وی حقیقتاً از لحاظ وجودی دارای امتیاز و برجستگی است؛ اما افزون بر تکریم انسان، خداوند وی را بر بسیاری از موجودات برتری داده است. بنابر این مقصود از فضیلت انسان نسبت به بسیاری از مخلوقات، این است که هر چیزی که به موجودات دیگر داده شد، بیش از آن به انسان عطا شده است. ممکن است چیزی به انسان داده باشد که اصلاً اندکی از آن‌را به حیوان نداده باشد.[1] برخی نیز بر این باورند که؛ کرامت مربوط به امور ذاتی و طبیعی است، و فضیلت مربوط به اموری است که انسان با تلاش و کوشش خویش به دست می‌‌آورد و اکتسابی است؛ یعنی کرامت اشاره به مواهبی است که خدا ذاتا به انسان داده، و فضیلت اشاره به فضائلی است که انسان به توفیق الهی، به دست می‌آورد. گروهی معتقدند؛ تکریم، گرامی داشتن به وسیله نعمت است و مستلزم این نیست که کسی را که به وسیله نعمت‌‌ها گرامی می‌‌‏دارند، برتر هم باشد؛ از این‌رو پس از ذکر تکریم، تفضیل را آورد، تا مطلب را تمام کرده باشد. برخی گفته‌‏‌اند؛ تکریم مربوط به نعمت‌‌های دنیا و تفضیل مربوط به نعمت‌‌های آخرت است. عده‌ای بر آنند؛ تکریم، به نعمت‌هایی است که باعث صحت تکلیف می‌‏شوند و تفضیل، به تکلیفی است که انسان را در معرض منزلت‌‏های عالی قرار می‌‏دهد.[2] بعضی هم می‌گویند؛ این احتمال نیز بسیار نزدیک به نظر می‌‌‏رسد که کرامت به جنبه‌‏های مادی اشاره داشته باشد و فضیلت، به مواهب معنوی؛ زیرا کلمه «فَضّلنا» غالباً در قرآن به همین معنا آمده است.[3] [1] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 156، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، ص 216، قم، اسراء، چاپ اول، 1384ش. [2] . ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏6، ص 662- 663، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏12، ص 199، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
براساس آیه شریفه «و لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ ... وفَضَّلنهُم عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقنا تَفضیلا»، خداوند به انسان هم کرامت و هم فضیلت داده است.
در اینکه میان کرامت و فضیلت چه تفاوتی است؟ نظریات گوناگونی از سوی مفسران قرآن بیان شده است.
برخی میگویند؛ کرامت، ناظر به شرافت ذاتی شیء است که ویژه او است و مقایسه با غیر در آن لحاظ نمیشود؛ برخلاف فضیلت که مقایسه با غیر، رکن آن است.
به بیان دیگر؛ تکریم و کرامت یک معنای نفسی و مستقل است و آن عبارت است از این که خداوند انسان را با شرافت و با کرامت قرار داد. در تکریم کاری به غیر نیست، بلکه تنها شخص مورد تکریم در نظر است که دارای شرافت و کرامت شود. ولی تفضیل یک معنای نفسی و اضافی است و آن عبارت از این است که با اشتراک دو فرد در اصل بخشش، به یکی بیشتر از دیگری عطا نمود.
به بیان روشنتر، کرامت انسان نشان دهنده آن است که وی حقیقتاً از لحاظ وجودی دارای امتیاز و برجستگی است؛ اما افزون بر تکریم انسان، خداوند وی را بر بسیاری از موجودات برتری داده است. بنابر این مقصود از فضیلت انسان نسبت به بسیاری از مخلوقات، این است که هر چیزی که به موجودات دیگر داده شد، بیش از آن به انسان عطا شده است. ممکن است چیزی به انسان داده باشد که اصلاً اندکی از آنرا به حیوان نداده باشد.[1]
برخی نیز بر این باورند که؛ کرامت مربوط به امور ذاتی و طبیعی است، و فضیلت مربوط به اموری است که انسان با تلاش و کوشش خویش به دست میآورد و اکتسابی است؛ یعنی کرامت اشاره به مواهبی است که خدا ذاتا به انسان داده، و فضیلت اشاره به فضائلی است که انسان به توفیق الهی، به دست میآورد.
گروهی معتقدند؛ تکریم، گرامی داشتن به وسیله نعمت است و مستلزم این نیست که کسی را که به وسیله نعمتها گرامی میدارند، برتر هم باشد؛ از اینرو پس از ذکر تکریم، تفضیل را آورد، تا مطلب را تمام کرده باشد.
برخی گفتهاند؛ تکریم مربوط به نعمتهای دنیا و تفضیل مربوط به نعمتهای آخرت است.
عدهای بر آنند؛ تکریم، به نعمتهایی است که باعث صحت تکلیف میشوند و تفضیل، به تکلیفی است که انسان را در معرض منزلتهای عالی قرار میدهد.[2]
بعضی هم میگویند؛ این احتمال نیز بسیار نزدیک به نظر میرسد که کرامت به جنبههای مادی اشاره داشته باشد و فضیلت، به مواهب معنوی؛ زیرا کلمه «فَضّلنا» غالباً در قرآن به همین معنا آمده است.[3] [1] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 156، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، ص 216، قم، اسراء، چاپ اول، 1384ش. [2] . ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 662- 663، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 199، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
- [سایر] آیا کرامت با فضیلت فرق دارد؟
- [سایر] در معنای لقب طاهره و بتول گفته اند: آن حضرت عادت زنانه نداشته اند. آیا این به عنوان فضیلت و کرامت ویژه می باشد یا یک علت طبیعی داشته است؟
- [سایر] عوامل کرامت انسان چیست؟
- [سایر] کرامت چیست؟ چگونه میتوان در طریق کرامت گام برداشت؟ و انسانهای کریم در نزد خداوند از چه مقامی برخوردار هستند؟
- [سایر] تفاوت معجزه و کرامت چیست؟
- [سایر] ویژگی انسان با کرامت چیست؟
- [سایر] فرق معجزه با کرامت چیست؟
- [سایر] کرامت انسانی را توضیح دهید؟
- [سایر] چگونه در دعا از خداوند کرامت بخواهیم؟
- [سایر] مهمترین کرامت امام عسکری(ع) چی بوده؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] یکی از مستحبات مؤکد این است که نماز را در اول وقت فضیلت آن بخوانند و در روایات راجع به آن بسیار سفارش شده است و هرچه به اول وقت فضیلت نزدیکتر باشد بهتر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است پنج نماز را در پنج وقت به جا آورد، یعنی هرکدام را در وقت فضیلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله یا تعقیبات کافی نیست، بلکه معیار همان وقت فضیلت است.
- [آیت الله مظاهری] وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا مغرب )تقریباً یک ربع بعد از غروب آفتاب( ولی وقت فضیلت آنها از اوّل زوال است تا موقعی که سایه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود )تقریباً یک ساعت و نیم بعد از ظهر( و وقت فضیلت عصر ادامه دارد تا موقعی که سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد (تقریباً سه ساعت بعد از ظهر) و وقت نماز مغرب و عشا بعد از مغرب است تا اوّل اذان صبح ولی وقت فضیلت آنها از مغرب است تا وقتی که سرخی طرف مغرب از بین برود (یک ساعت و نیم بعد از غروب آفتاب) و وقت فضیلت عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقریباً ساعت نه و نیم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر است تا طلوع آفتاب و وقت فضیلت آن از طلوع فجر است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود (تقریباً یک ساعت بعد از طلوع فجر).
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اوّل وقت فرادی، بهتر است - ولی نماز فرادی در وقت فضیلت، افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است - و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند، از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر است.
- [آیت الله جوادی آملی] . نافله نماز عصر, پیش از نماز عصر انجام میشود و وقت فضیلت آن, تا موقعی است که سایه پدید آمده از اول ظهر به مقدار چهار هفتمِ اندازه شاخص شود و پس از آن، وقت فضیلت زائل میشود; اما اصل وقت نافله باقی است, تا آخرین فرصت نماز عصر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است انسان صبر کند نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی - یعنی تنها خوانده شود بهتر است؛ ولی نماز فرادی در وقت فضیلت افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر می باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده میشود. وقت فضیلت آن از اول ظهر است، تا هنگامی که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود به اندازه دو هفتم آن شود؛ مثلاً اگر درازای شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایهای که بعد از ظهر پیدا میشود به دو وجب رسید، آخر وقت فضیلت نافله ظهر است.
- [آیت الله خوئی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند. و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی- یعنی تنها خوانده شود- بهتر است. ولی نماز فرادی در وقت فضیلت افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادایی که آن را طول بدهند بهتر میباشد.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را با جماعت بخواند ، و نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر میباشد . و نیز نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی یعنی تنها خوانده شود بهتر است ، ولی بهتر بودن نماز جماعت در غیر وقت فضیلت نماز ، از نماز فرادی در وقت فضیلت آن ، معلوم نیست .
- [آیت الله مظاهری] وقت فضیلت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا ثلث شب است (تقریباً ساعت ده) و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.