در بخشی از دعای عهد چنین آمده است: «اللّهمّ اجْعَلْنِی مِن ‏... الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه‏»؛[1] یعنی خدایا! من را از کسانی قرار ده که در برابر او (امام زمان) به شهادت می‌رسند. تلفظ کلمه «مستشهدین» به «فتح» هاء صحیح است؛ زیرا وقتی عبارت «شهد» به باب «استفعال» می‌رود، به دو صورت استعمال می‌شود؛ یکی به صورت معلوم و دیگری به صورت مجهول. اگر به معنای معلوم به‌کار رود، در این صورت، از آن اسم فاعل و با «کسر» ها ساخته می‌شود، و به معنای طلب کننده گواه و شاهد است. ولی اگر به معنای مجهولی به‌کار رود، یعنی: به شهادت رسیدن و کشته شدن در راه خدا. بنابراین، وقتی کسی در راه خدا به شهادت می‌رسد، با استفاده از فعل مجهول گفته می‌شود: «فلان اُسْتُشْهِدَ». [1] . کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین و الدرع الحصین، ص 83، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق.
در دعای عهد، اعراب کلمه (مستشهدین)؛ به کسر هاء صحیح است یا به فتح آن؟ و معنای این کلمه به کسر هاء و فتح آن چه میباشد؟
در بخشی از دعای عهد چنین آمده است: «اللّهمّ اجْعَلْنِی مِن ... الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه»؛[1] یعنی خدایا! من را از کسانی قرار ده که در برابر او (امام زمان) به شهادت میرسند.
تلفظ کلمه «مستشهدین» به «فتح» هاء صحیح است؛ زیرا وقتی عبارت «شهد» به باب «استفعال» میرود، به دو صورت استعمال میشود؛ یکی به صورت معلوم و دیگری به صورت مجهول. اگر به معنای معلوم بهکار رود، در این صورت، از آن اسم فاعل و با «کسر» ها ساخته میشود، و به معنای طلب کننده گواه و شاهد است. ولی اگر به معنای مجهولی بهکار رود، یعنی: به شهادت رسیدن و کشته شدن در راه خدا. بنابراین، وقتی کسی در راه خدا به شهادت میرسد، با استفاده از فعل مجهول گفته میشود: «فلان اُسْتُشْهِدَ». [1] . کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین و الدرع الحصین، ص 83، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق.
- [سایر] اعراب صحیح کلمه (غیرة) آیا با کسر غین است یا با فتح آن؟ در لسان العرب، ج 5 ص 40، و نیز در و در مجمعالبحرین، ج3 ص 346 به هر دو صورت آمده. خصوصاً وقتی این کلمه به معنای رایج آن یعنی (ننگ داشتن یا رشک بردن نسبت به محبوب) استفاده میشود اعرابش به چه نحو است؟ و اگر هم به فتح صحیح است و هم به کسر کدام یک ترجیح دارد؟
- [سایر] آیا کلمه (ذو الحجه) با فتح حاء است یا کسر آن؟
- [سایر] آیا (أصالة الحقیقة)(به فتح) صحیح است یا (إصالة الحقیقة)(به کسر)؟ ریشه کلمه (أصاله) یا (إصالة) چیست؟ ضمناً بیان فرمائید که تفاوت اصاله الحقیقه با تبادر چیست؟
- [سایر] در عبارتِ (و لا لشیء من عملی القبیح بالحسن مبدّلا غیرک) (در دعای کمیل) کلمه (عملی) گاه به فتح یاء ثبت شده (عَمَلِیَ القبیح) و گاه به سکون آن (یعنی عَمَلِی القبیح، اتّصال لام به القبیح). آیا هر دو اعراب صحیح است؟ اگر بله، بر چه مبنا؟
- [سایر] کلمه شفاعت - به کسر شین و فتح شین - به چه معنا است؟ و این کلمه چند بار در قرآن تکرار شده است؟
- [سایر] (نَجَس)(به فتح جیم) با (نَجِس)(به کسر جیم) چه فرقی دارد؟ چرا در قرآن برای مشرکان کلمه (نجِس) بهکار برده شده است؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر بر اثر سهل انگاری و یا لهجه ای که انسان به آن تکلم می کند، اشتباهی در قرائت حمد و سوره و یا در اعراب و حرکات کلمات نماز رخ دهد مثلاً کلمه یولَد به جای فتح لام، به کسر لام خوانده شود، نماز چه حکمی دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] می دانیم که کلمه (صلاة) به حرف (تاء) ختم می شود ولی در اذان (حیّ علی الصلاة) با (هاء) گفته می شود، آیا این صحیح است؟
- [سایر] دعای عهد را کی باید خواند ؟
- [سایر] اگر انسان قبل از چهلمین روز خواندن دعای عهد ( یا هر دعایی که باید در دفعات معینی خوانده شود) بمیرد، چه می شود؟ آیا خواندن بیش از 40 روز دعای عهد اثر خاصی دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] هزینه احضار بدهکار در صورتی که بدون اجازه طلبکار باشد، به عهده کفیل است و اگر با اجازه طلبکار بوده، به عهد او میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه عهد یعنی (عاهدت الله) یا (علیّ عهد الله) یا ترجمه آن را به زبان فارسی بگوید: (با خدای خود عهد می بندم که فلان کار را انجام دهم) و اگر صیغه نخواند و فقط در ذهن تصور کند عهد صحیح منعقد نشده است و نیز کاری را که عهد می کند انجام دهد باید امری باشد که از لحاظ شرعی خوب باشد و اگر عهد می کند که کاری را ترک کند باید ترک آن کار از لحاظ شرعی خوب باشد و اگر عهد می کند کاری را که شرعاً مباح می باشد یعنی نه خوب باشد نه بد انجام دهد بنابر احتیاط واجب باید آن کار را انجام دهد و اگر عهد می کند کاری را که شرعاً بد است انجام دهد یا کاری را که شرعاً خوب است ترک کند عهد باطل است و چیزی بر او واجب نمی شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر عامل بر مالک شرط کند که خسارت وارد بر سرمایه از سود جبران نشود شرط صحیح است و از سهم عامل کسر نمی شود
- [آیت الله علوی گرگانی] گفتن ا& اکبر در اوّل هر نماز، واجب ورکن است و باید حروف ا& وحروف اکبر ودو کلمه ا& و اکبر را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلاً ترجمه آن را به فارسیبگوید، صحیح نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] گفتن اللهُ اکبَر در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف (الله) و حروف (اکبر) و دو کلمة (اللهُ اکبر )را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید یا مثلاً ترجمة آن به فارسی بگوید ، صحیح نیست .
- [آیت الله سبحانی] گفتن اللّه اکبر در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف (الله) و حروف (اکبر) و دو کلمه (الله و اکبر) را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . گفتن "اللهُ أکْبَرْ" در اول هر نماز واجب و رکن است، و باید حروف "الله" و حروف "أکْبَر" و دو کلمه " الله" و "أکْبَر" را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلاً ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله بروجردی] گفتن (اَللهُ اَکبرُ) در اوّل هر نماز واجب و رکن است و باید حروف (الله) و حروف (اکبر) و دو کلمة (الله) و (اکبر) را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلاً ترجمهی آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [امام خمینی] گفتن "الله اکبر" در اول هر نماز، واجب و رکن است و باید حروف"الله" و حروف "اکبر" و دو کلمه "الله" و "اکبر" را پشت سر هم بگوید. و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود، و اگر به عربی غلط بگوید یا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله سیستانی] گفتن (اللّه اکبر) در اول هر نماز ، واجب و رکن است ، و باید حروف (اللّه) و حروف (اکبر) و دو کلمه (اللّه) و (اکبر) را پشت سر هم بگوید ، و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود ، و اگر به عربی غلط بگوید ، یا مثلاً ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست .