کلمه شفاعت - به کسر شین و فتح شین - به چه معنا است؟ و این کلمه چند بار در قرآن تکرار شده است؟
واژه «شفاعت» در قرآن کریم با ترکیب‌های مختلف؛ مانند «الشفاعة»، «شفاعة» و «شفاعتهم» سیزده بار مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه در هر سیزده مورد تکرار آن در قرآن آمده، تنها به فتح «شین» است. همچنین حدود سی واژگان از ریشه «شفع» در قرآن وجود دارد. «شفع»، در لغت به معنای منضم کردن چیزی به چیزی دیگر است. و «شفاعت»، ضمیمه شدن فردی به فرد دیگری است برای کمک گرفتن از وی. شفاعت عمدتاً در جایی به کار می‌رود که کسی که از مقام بالاتری برخوردار باشد ضمیمه به فردی می‌شود که مقامش پایین‌تر از او است.[1] از همین معنا سرچشمه می‌گیرد معنای اصطلاحی آن در فرهنگ قرآن؛ یعنی شفاعت در اصطلاح، واسطه شدن یک فرد میان خداوند و مخلوق برای رساندن خیر یا دفع شر. و همین است معنای شفاعت در قیامت: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً».[2] از شفاعت بی‏نصیب‌اند، مگر آن کس که با خدای رحمان پیمانی بسته باشد. «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ»؛[3] در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمی‌‏بخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است. البته دهخدا به نقل از ناظم الاطباء، شِفاعت به کسر شین را به معنای همدیگر را طلب شفعه کردن، نقل کرده است.[4]   .[1] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 457، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیه، 1412 ق. «الشّفع ضمّ شی‏ء الی مثله». و الشَّفَاعَةُ: الانضمام إلی آخر ناصرا له و سائلا عنه، و أکثر ما یستعمل فی انضمام من هو أعلی حرمة و مرتبة إلی من هو أدنی. و منه: الشَّفَاعَةُ فی القیامة. [2] . مریم، 87. [3] . طه، 109. [4] . دهخدا، علی اکبر،  لغت‌نامه، واژه «شفاعة».
عنوان سوال:

کلمه شفاعت - به کسر شین و فتح شین - به چه معنا است؟ و این کلمه چند بار در قرآن تکرار شده است؟


پاسخ:

واژه «شفاعت» در قرآن کریم با ترکیب‌های مختلف؛ مانند «الشفاعة»، «شفاعة» و «شفاعتهم» سیزده بار مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه در هر سیزده مورد تکرار آن در قرآن آمده، تنها به فتح «شین» است.
همچنین حدود سی واژگان از ریشه «شفع» در قرآن وجود دارد.
«شفع»، در لغت به معنای منضم کردن چیزی به چیزی دیگر است. و «شفاعت»، ضمیمه شدن فردی به فرد دیگری است برای کمک گرفتن از وی. شفاعت عمدتاً در جایی به کار می‌رود که کسی که از مقام بالاتری برخوردار باشد ضمیمه به فردی می‌شود که مقامش پایین‌تر از او است.[1]
از همین معنا سرچشمه می‌گیرد معنای اصطلاحی آن در فرهنگ قرآن؛ یعنی شفاعت در اصطلاح، واسطه شدن یک فرد میان خداوند و مخلوق برای رساندن خیر یا دفع شر. و همین است معنای شفاعت در قیامت: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً».[2] از شفاعت بی‏نصیب‌اند، مگر آن کس که با خدای رحمان پیمانی بسته باشد.
«لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ»؛[3] در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمی‌‏بخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است.
البته دهخدا به نقل از ناظم الاطباء، شِفاعت به کسر شین را به معنای همدیگر را طلب شفعه کردن، نقل کرده است.[4]   .[1] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 457، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیه، 1412 ق. «الشّفع ضمّ شی‏ء الی مثله». و الشَّفَاعَةُ: الانضمام إلی آخر ناصرا له و سائلا عنه، و أکثر ما یستعمل فی انضمام من هو أعلی حرمة و مرتبة إلی من هو أدنی. و منه: الشَّفَاعَةُ فی القیامة. [2] . مریم، 87. [3] . طه، 109. [4] . دهخدا، علی اکبر،  لغت‌نامه، واژه «شفاعة».





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین