برای روشن شدن تفسیر آیة الکرسی چند موضوع را در این ارتباط بررسی می‌کنیم. 1. شأن نزول «آیة الکرسی» در مورد شأن نزول آیة الکرسی امام صادق(ع) می‌فرماید: «یهود معتقد بودند وقتی خدای توانا آسمان‌‌ها و زمین را آفرید در حالی‌که بر فراز کرسی نشسته بود که روی دو زانوی خود تکیه کرده بود و بدین وسیله رفع خستگی نمود؛ لذا آیة الکرسی بر ردّ اعتقاد آنان نازل شد».[1] 2. اهمیت و جایگاه «آیة الکرسی» در اهمیت و فضیلت آیة الکرسی احادیث زیادی با ثواب‌های گوناگون نقل شده است، که برای نمونه دو مورد بیان می‌شود: پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «برگزیده قرآن سوره بقره و برگزیده بقره، آیة الکرسی است، در آن پنجاه کلمه است و در هر کلمه‌ای پنجاه برکت است».[2] همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «برای هر چیز نخبه‌ای است و نخبه و قلّه قرآن، آیة الکرسی است هر کس یک‌بار آن‌را بخواند خداوند هزار ناگواری از ناگواری‌های دنیا و هزار ناگواری از ناگواری‌های آخرت را از او بر می‌گرداند، آسان‌ترین ناگواری دنیا فقر و سهل‌ترین ناگواری آخرت عذاب قبر است و من به امید ارتقای درجه و مقامم آن‌را می‌خوانم»‏.[3] در روایات به خواندن آیة الکرسی در منزل،[4] در تعقیب نمازها،[5] موقع خواب،[6] هنگام خارج شدن از منزل،[7] زمان سوار شدن بر مرکب،[8] وقت زیارت قبور مؤمنان[9] و... سفارش شده است. 3. حدود آیة الکرسی در مورد حدود آیة الکرسی دو دیدگاه وجود دارد و قائلان به هر دیدگاه، دلایلی ارائه کرده‌اند که به اختصار بیان می‌شود. 3-1. آیة الکرسی، یک آیه است؛ یعنی از «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» تا «وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» است؛ به چند دلیل: الف. ظاهر بسیاری از روایات همین را تأیید می‌کند، بویژه این‌که آنچه مشهور است و در روایات آمده عبارت «آیة الکرسی» است که کلمه «آیة» مفرد است و تنها شامل یک آیه می‌شود.[10] و اگر تا «هُمْ فِیها خالِدُونَ» بود باید تعبیر به آیات می‌شد. ب. اضافه شدن آیه به کرسی هم، مؤیّد دیگر است؛ زیرا آیه‌ای که مشتمل بر لفظ «کرسی» است، آیه 255 سوره بقره بوده، ولی در آیات بعد از آن، لفظ کرسی نیامده است.[11] ج. تمام مفسران شیعی و سنی؛ فضائل و خواص آیة الکرسی را ذیل آیه 255 سوره بقره بیان کرده‌اند، سپس به تفسیر دو آیه بعد از آن پرداخته‌اند. 2. برخی نیز آیة الکرسی را تا آیه 257 (هُمْ فِیها خالِدُونَ) دانسته‌اند. به سه دلیل: الف. متعارف بودن بین مسلمانان. ب. در روایات سفارش شده است که آیة الکرسی و دو آیه بعد از آن خوانده شود.[12] آنچه درباره آیة الکرسی مناسب به نظر می‌رسد این است که؛ با توجه به روایاتی که عنوان «آیة الکرسی» در آن ذکر شده، به همان آیه 255 سوره بقره می‌گویند، اما در برخی روایات علاوه بر سفارش به خواندن آیة الکرسی، به خواندن دو آیه بعد از آن هم سفارش شده است، ولی نه به عنوان آیة الکرسی؛ از این‌رو، میان عرف مؤمنان جا افتاده است که آیة الکرسی به سه آیه 255 تا 257 سوره بقره گفته می‌شود. در عین حال؛ در این‌جا تفسیر هر سه آیه بیان می‌شود. 4. تفسیر آیه 255 سوره بقره «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ». پس از آن‌که خداوند داستان امت‌های گذشته و اختلاف آنان را با پیامبرانشان در مسئله توحید بیان کرد، در این آیه شریفه به بیان توحید می‌پردازد. «اللَّهُ»؛ یعنی کسی که به دلیل قدرت و توانایی‌اش بر نعمت‌ها، پرستش سزاوار اوست. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»؛ احدی جز او سزاوار پرستش و خدایی نیست. «الْحَیُّ الْقَیُّومُ»؛ زنده‌ای که قائم است به تدبیر خلق از آفرینش ابتدایی مردم و سپس روزی دادن به آنها. «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ»؛ او را نه چُرت و نه خواب سنگین می‌گیرد. بعضی می‌گویند: یعنی او غافل از مردم نمی‌گردد و آنها را فراموش نمی‌نماید. «لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»؛ برای اوست سلطنت و تصرف آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است. «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»؛ کیست که شفاعت کند نزد او جز به اجازه‌اش. این جمله استفهامی است که معنای انکار و نفی دارد؛ یعنی شفاعت نمی‌کند در روز قیامت کسی برای دیگری جز به اجازه خدا و امر خدا؛ چون مشرکان می‌پنداشتند که بُت‌ها برای آنان شفاعت می‌کنند. «یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ»؛ می‌داند آنچه روبه‌رو و آنچه پشت سر ایشان است. «وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ»؛ به چیزی از دانش او احاطه ندارند. مقصود از کلمه «علم» در این‌جا «معلوم» است یعنی به معلومات او احاطه ندارند. «إِلَّا بِما شاءَ»؛ مگر آنچه را که خود او بخواهد که دیگران بدانند و آنان را آگاه کند. «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»؛ علم و آگاهی خدا آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته است. «وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما»؛ یعنی بر خداوند حفظ آسمان‌ها و زمین سنگین و سخت نمی‌باشد. «وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»؛ او بالاتر است از مانندها و ضدها و مثل‌ها و از آنچه نشانه نقص و دلیل حدوث است و او توانا است و عظیم الشأن که هیچ چیز او را ناتوان نمی‌کند و دانایی است که هیچ چیز بر او پوشیده نیست و برای مقدورات و معلومات او نهایت و پایانی نیست.[13] تفسیر آیه 256 سوره بقره «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیم». «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»؛ اکراه و اجباری در دین نیست و امور مذهب بر قدرت و اختیار مبتنی است نه بر إجبار. «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»؛ ایمان از کفر (و حق از باطل) با دلایل روشن، جدا شد. «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ...»؛ هر کس کافر شود به شیطان و بت‌ها، و خدا را تصدیق کند، به نیروی بازدارنده مطمئنی دست یافته که قطع نمی‌شود. تفسیر آیه 257 سوره بقره «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ». «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ»؛ خدا ولی و سرپرست کسانی است که بخواهند ایمان آورند، و با لطف و کمک خویش آنان را از تاریکی‌های کفر و گمراهی بیرون می‌آورد و به نور و هدایت راهنمایی می‌کند. یا منظور این است که خداوند مؤمنان را از شبهاتی که در دین برای آنها به وجود می‌آید بیرون می‌برد و به وسیله راه حل‌هایی که در اختیارشان می‌گذارد، آنان را به نور یقین می‌رساند. «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»؛ کسانی که بر کفر اصرار ورزند به عکس مؤمنان، اولیای آنها شیاطین هستند که عهده‌دار امور آنان می‌باشند. «یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ»؛ آنان را از نور هدایت و روشنایی به تاریکی‌های جهل و شرک بیرون می‌برند. «أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ»؛ اینان اهل آتش و برای همیشه در آن خواهند بود.[14] [1] . کلینی، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏2، ص 661، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‏، 1407ق‏. [2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج ‏2، ص 626، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [3] . عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏1، ص 136، تهران، چاپخانه علمیه، چاپ اول، 1380ق. [4] . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 626؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏1، ص 20، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق. [5] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 45 – 46، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا. [6] . الکافی، ج ‏2، ص 539. [7] . طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 345، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق. [8] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏73، ص 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [9] . دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج ‏1، ص 176، قم، شریف رضی، چاپ اول، 1412ق. [10] . جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏1، ص 581 – 582؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 276، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [11] . همان. [12] . الکافی، ج 2، ص 621. [13] . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 628 - 629. [14] . همان، ص 631 – 633.
تفسیر آیة الکرسی همراه با معنای واضح چیست؟
برای روشن شدن تفسیر آیة الکرسی چند موضوع را در این ارتباط بررسی میکنیم.
1. شأن نزول «آیة الکرسی»
در مورد شأن نزول آیة الکرسی امام صادق(ع) میفرماید: «یهود معتقد بودند وقتی خدای توانا آسمانها و زمین را آفرید در حالیکه بر فراز کرسی نشسته بود که روی دو زانوی خود تکیه کرده بود و بدین وسیله رفع خستگی نمود؛ لذا آیة الکرسی بر ردّ اعتقاد آنان نازل شد».[1]
2. اهمیت و جایگاه «آیة الکرسی»
در اهمیت و فضیلت آیة الکرسی احادیث زیادی با ثوابهای گوناگون نقل شده است، که برای نمونه دو مورد بیان میشود:
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «برگزیده قرآن سوره بقره و برگزیده بقره، آیة الکرسی است، در آن پنجاه کلمه است و در هر کلمهای پنجاه برکت است».[2]
همچنین امام صادق(ع) میفرماید: «برای هر چیز نخبهای است و نخبه و قلّه قرآن، آیة الکرسی است هر کس یکبار آنرا بخواند خداوند هزار ناگواری از ناگواریهای دنیا و هزار ناگواری از ناگواریهای آخرت را از او بر میگرداند، آسانترین ناگواری دنیا فقر و سهلترین ناگواری آخرت عذاب قبر است و من به امید ارتقای درجه و مقامم آنرا میخوانم».[3]
در روایات به خواندن آیة الکرسی در منزل،[4] در تعقیب نمازها،[5] موقع خواب،[6] هنگام خارج شدن از منزل،[7] زمان سوار شدن بر مرکب،[8] وقت زیارت قبور مؤمنان[9] و... سفارش شده است.
3. حدود آیة الکرسی
در مورد حدود آیة الکرسی دو دیدگاه وجود دارد و قائلان به هر دیدگاه، دلایلی ارائه کردهاند که به اختصار بیان میشود.
3-1. آیة الکرسی، یک آیه است؛ یعنی از «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» تا «وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» است؛ به چند دلیل:
الف. ظاهر بسیاری از روایات همین را تأیید میکند، بویژه اینکه آنچه مشهور است و در روایات آمده عبارت «آیة الکرسی» است که کلمه «آیة» مفرد است و تنها شامل یک آیه میشود.[10] و اگر تا «هُمْ فِیها خالِدُونَ» بود باید تعبیر به آیات میشد.
ب. اضافه شدن آیه به کرسی هم، مؤیّد دیگر است؛ زیرا آیهای که مشتمل بر لفظ «کرسی» است، آیه 255 سوره بقره بوده، ولی در آیات بعد از آن، لفظ کرسی نیامده است.[11]
ج. تمام مفسران شیعی و سنی؛ فضائل و خواص آیة الکرسی را ذیل آیه 255 سوره بقره بیان کردهاند، سپس به تفسیر دو آیه بعد از آن پرداختهاند.
2. برخی نیز آیة الکرسی را تا آیه 257 (هُمْ فِیها خالِدُونَ) دانستهاند. به سه دلیل:
الف. متعارف بودن بین مسلمانان.
ب. در روایات سفارش شده است که آیة الکرسی و دو آیه بعد از آن خوانده شود.[12]
آنچه درباره آیة الکرسی مناسب به نظر میرسد این است که؛ با توجه به روایاتی که عنوان «آیة الکرسی» در آن ذکر شده، به همان آیه 255 سوره بقره میگویند، اما در برخی روایات علاوه بر سفارش به خواندن آیة الکرسی، به خواندن دو آیه بعد از آن هم سفارش شده است، ولی نه به عنوان آیة الکرسی؛ از اینرو، میان عرف مؤمنان جا افتاده است که آیة الکرسی به سه آیه 255 تا 257 سوره بقره گفته میشود.
در عین حال؛ در اینجا تفسیر هر سه آیه بیان میشود.
4. تفسیر آیه 255 سوره بقره
«اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ».
پس از آنکه خداوند داستان امتهای گذشته و اختلاف آنان را با پیامبرانشان در مسئله توحید بیان کرد، در این آیه شریفه به بیان توحید میپردازد.
«اللَّهُ»؛ یعنی کسی که به دلیل قدرت و تواناییاش بر نعمتها، پرستش سزاوار اوست. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»؛ احدی جز او سزاوار پرستش و خدایی نیست.
«الْحَیُّ الْقَیُّومُ»؛ زندهای که قائم است به تدبیر خلق از آفرینش ابتدایی مردم و سپس روزی دادن به آنها.
«لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ»؛ او را نه چُرت و نه خواب سنگین میگیرد. بعضی میگویند: یعنی او غافل از مردم نمیگردد و آنها را فراموش نمینماید.
«لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»؛ برای اوست سلطنت و تصرف آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است.
«مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»؛ کیست که شفاعت کند نزد او جز به اجازهاش. این جمله استفهامی است که معنای انکار و نفی دارد؛ یعنی شفاعت نمیکند در روز قیامت کسی برای دیگری جز به اجازه خدا و امر خدا؛ چون مشرکان میپنداشتند که بُتها برای آنان شفاعت میکنند.
«یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ»؛ میداند آنچه روبهرو و آنچه پشت سر ایشان است.
«وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ»؛ به چیزی از دانش او احاطه ندارند. مقصود از کلمه «علم» در اینجا «معلوم» است یعنی به معلومات او احاطه ندارند.
«إِلَّا بِما شاءَ»؛ مگر آنچه را که خود او بخواهد که دیگران بدانند و آنان را آگاه کند.
«وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»؛ علم و آگاهی خدا آسمانها و زمین را فرا گرفته است.
«وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما»؛ یعنی بر خداوند حفظ آسمانها و زمین سنگین و سخت نمیباشد.
«وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»؛ او بالاتر است از مانندها و ضدها و مثلها و از آنچه نشانه نقص و دلیل حدوث است و او توانا است و عظیم الشأن که هیچ چیز او را ناتوان نمیکند و دانایی است که هیچ چیز بر او پوشیده نیست و برای مقدورات و معلومات او نهایت و پایانی نیست.[13]
تفسیر آیه 256 سوره بقره
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیم».
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»؛ اکراه و اجباری در دین نیست و امور مذهب بر قدرت و اختیار مبتنی است نه بر إجبار.
«قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»؛ ایمان از کفر (و حق از باطل) با دلایل روشن، جدا شد.
«فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ...»؛ هر کس کافر شود به شیطان و بتها، و خدا را تصدیق کند، به نیروی بازدارنده مطمئنی دست یافته که قطع نمیشود.
تفسیر آیه 257 سوره بقره
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ».
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ»؛ خدا ولی و سرپرست کسانی است که بخواهند ایمان آورند، و با لطف و کمک خویش آنان را از تاریکیهای کفر و گمراهی بیرون میآورد و به نور و هدایت راهنمایی میکند. یا منظور این است که خداوند مؤمنان را از شبهاتی که در دین برای آنها به وجود میآید بیرون میبرد و به وسیله راه حلهایی که در اختیارشان میگذارد، آنان را به نور یقین میرساند.
«وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»؛ کسانی که بر کفر اصرار ورزند به عکس مؤمنان، اولیای آنها شیاطین هستند که عهدهدار امور آنان میباشند.
«یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ»؛ آنان را از نور هدایت و روشنایی به تاریکیهای جهل و شرک بیرون میبرند.
«أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ»؛ اینان اهل آتش و برای همیشه در آن خواهند بود.[14] [1] . کلینی، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 661، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 626، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [3] . عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 136، تهران، چاپخانه علمیه، چاپ اول، 1380ق. [4] . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 626؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 20، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق. [5] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 45 – 46، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا. [6] . الکافی، ج 2، ص 539. [7] . طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 345، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق. [8] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 73، ص 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [9] . دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 176، قم، شریف رضی، چاپ اول، 1412ق. [10] . جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 581 – 582؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 276، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [11] . همان. [12] . الکافی، ج 2، ص 621. [13] . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 628 - 629. [14] . همان، ص 631 – 633.
- [سایر] لطفا آیه 34 سوره «صاد» را که در باره آزمایش و امتحان حضرت سلیمان است، به طور واضح بیان کنید که تفسیر و منظور چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه (یا لَیتَنی کُنتُ تراباً) با توجه به روایاتی که درباره تفسیر این آیه نقل شده چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 53 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 60 سوره روم چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 40 سوره سبأ چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 37 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 11 سورة رعد را بنویسید.
- [سایر] آیه 13 سوره واقعه را تفسیر نمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شایسته است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه (یس) و (صافات) و (احزاب) و (آیة الکرسی) و هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سورههای مبارکه (یس) و (صافات) و (احزاب) و (آیة الکرسی) و دو آیه بعد آن تا (هُم فِیها خالِدون) و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره را بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس والصافات واحزاب وآیْ الکرسی وآیه پنجاه وچهارم از سوره اعراف وسه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر ، در بالین او سوره مبارکه یس ، و صافّات ، و احزاب ، و آیة الکرسی ، و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف ، و سه آیه آخر سوره بقره ، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند .