مشهور آن است که عبدالله بن عبدالمطلب قبل از این‌که فرزند بزرگوارش ‏حضرت محمد(ص) به دنیا بیاید، در شهر یثرب(مدینه) از دنیا رفت[1] و در همان‌جا او را دفن کردند. ولی نقل دیگری می‌گوید که؛ حضرت محمد(ص) متولد شده بود و دو ماه[2] یا بیشتر[3] از عمر شریف آن‌حضرت گذشته بود که عبدالله از دنیا رفت.[4] یعقوبی و برخی دیگر معتقدند که؛ دیدگاه دوم اجماعی است و مورد قبول ‏بیشتر علماء و دانشمندان است.[5] ولی ابن اثیر در کتاب «اسد الغابة» دیدگاه اول را ثابت‌تر و محکم‌تر می‌داند.[6] ماجرای وفات عبدالله را نیز این‌گونه نوشته‌اند که؛ ایشان به منظور تجارت، همراه کاروان قریش رهسپار شام شد. او هنگام بازگشت ‏از شام بیمار شد و به خاطر همان پیوند خویشاوندی که ‏ذکر شد در میان‏ قوم «بنی عدی بن نجار» توقف کرد. ولی بیماری ‏او طولانی شده و پس از یک ماه که بستری بود، از دنیا رفت. وقتی کاروان قریش به مکه رسید و عبدالمطلب از حال فرزندش جویا شد و با خبر شد که در مدینه گرفتار بیماری شده است‏، بزرگ‌ترین فرزند خود؛ یعنی‏ حارث را نزد او به مدینه فرستاد. اما هنگامی که حارث به مدینه‏ رسید، متوجه شد که عبدالله از دنیا رفته است. پدر گرامی پیامبر(ص) را در مکانی به نام ‏«دار النابغة‏» دفن کردند.[7] طبق آنچه که ابن اثیر در «اسد الغابة» نوشته آنچه از عبدالله به رسول ‏خدا(ص) به ارث رسید عبارت بود از: یک کنیز و نیز پنج ‏شتر و یک گله گوسفند و یک شمشیر و مقداری پول.[8] همچنین نظیر این گفتار از واقدی در کتاب ‏«المنتقی فی مولود المصطفی‏» نقل شده که بجز شمشیر و پول، اموال دیگر را ذکر کرده است.[9] قابل ذکر است که «برکة بنت ثعلبة» و یا همان «ام ایمن‏»، همان کنیزی است که پس ‏از وفات آمنه تربیت رسول خدا(ص) را بر عهده گرفت و همیشه همراه آن‌حضرت بود تا وقتی که رسول خدا بزرگ شد. پیامبر او را آزاد کرد و به ازدواج عبید در آورد که از او صاحب فرزندی به نام أیمن شد. پس از مرگ شوهر، به همسری زید بن حارثه درآمد. او دوبار به حبشه و مدینه مهاجرت کرد. ام ایمن تا پنج‏ یا شش ماه پس ‏از رحلت رسول خدا(ص) زنده بود و آن‌گاه از دنیا رفت.[10] [1] . بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج 1، ص 88، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق. [2] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 439، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [3] . ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، ج 1، ص 158، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا. [4] . ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 1، ص 33 - 34، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق. [5] . یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 10، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا. [6] . ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 20، بیروت، دار الفکر، 1409ق. [7] . ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج 1، ص 50، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق. [8] . اسد الغابه، ج 1، ص 21. [9] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 15، ص 125، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، 1410ق. [10] . ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 334، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
عبدالله پدر پیامبر اسلام(ص) چه زمانی و چگونه از دنیا رفت و آیا ارثی برای پیامبر باقی گذاشت؟
مشهور آن است که عبدالله بن عبدالمطلب قبل از اینکه فرزند بزرگوارش حضرت محمد(ص) به دنیا بیاید، در شهر یثرب(مدینه) از دنیا رفت[1] و در همانجا او را دفن کردند.
ولی نقل دیگری میگوید که؛ حضرت محمد(ص) متولد شده بود و دو ماه[2] یا بیشتر[3] از عمر شریف آنحضرت گذشته بود که عبدالله از دنیا رفت.[4]
یعقوبی و برخی دیگر معتقدند که؛ دیدگاه دوم اجماعی است و مورد قبول بیشتر علماء و دانشمندان است.[5] ولی ابن اثیر در کتاب «اسد الغابة» دیدگاه اول را ثابتتر و محکمتر میداند.[6]
ماجرای وفات عبدالله را نیز اینگونه نوشتهاند که؛ ایشان به منظور تجارت، همراه کاروان قریش رهسپار شام شد. او هنگام بازگشت از شام بیمار شد و به خاطر همان پیوند خویشاوندی که ذکر شد در میان قوم «بنی عدی بن نجار» توقف کرد. ولی بیماری او طولانی شده و پس از یک ماه که بستری بود، از دنیا رفت. وقتی کاروان قریش به مکه رسید و عبدالمطلب از حال فرزندش جویا شد و با خبر شد که در مدینه گرفتار بیماری شده است، بزرگترین فرزند خود؛ یعنی حارث را نزد او به مدینه فرستاد. اما هنگامی که حارث به مدینه رسید، متوجه شد که عبدالله از دنیا رفته است. پدر گرامی پیامبر(ص) را در مکانی به نام «دار النابغة» دفن کردند.[7]
طبق آنچه که ابن اثیر در «اسد الغابة» نوشته آنچه از عبدالله به رسول خدا(ص) به ارث رسید عبارت بود از: یک کنیز و نیز پنج شتر و یک گله گوسفند و یک شمشیر و مقداری پول.[8] همچنین نظیر این گفتار از واقدی در کتاب «المنتقی فی مولود المصطفی» نقل شده که بجز شمشیر و پول، اموال دیگر را ذکر کرده است.[9]
قابل ذکر است که «برکة بنت ثعلبة» و یا همان «ام ایمن»، همان کنیزی است که پس از وفات آمنه تربیت رسول خدا(ص) را بر عهده گرفت و همیشه همراه آنحضرت بود تا وقتی که رسول خدا بزرگ شد. پیامبر او را آزاد کرد و به ازدواج عبید در آورد که از او صاحب فرزندی به نام أیمن شد. پس از مرگ شوهر، به همسری زید بن حارثه درآمد. او دوبار به حبشه و مدینه مهاجرت کرد. ام ایمن تا پنج یا شش ماه پس از رحلت رسول خدا(ص) زنده بود و آنگاه از دنیا رفت.[10] [1] . بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج 1، ص 88، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق. [2] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 439، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [3] . ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، ج 1، ص 158، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا. [4] . ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 1، ص 33 - 34، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق. [5] . یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 10، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا. [6] . ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 20، بیروت، دار الفکر، 1409ق. [7] . ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج 1، ص 50، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق. [8] . اسد الغابه، ج 1، ص 21. [9] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 15، ص 125، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، 1410ق. [10] . ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 334، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
- [سایر] جریان واقعه ذبح «عبداللّه» پدر پیامبراکرم(ص) چه بود؟
- [سایر] جریان واقعه ذبح عبدالله پدر پیامبراکرم (ص) چه بود؟
- [سایر] پدر، مادر و جد پیامبر اکرم(ص) در چه تاریخی از دنیا رفتند؟
- [سایر] حضرت علی(ع) در نزد پیامبر اکرم(ص) چه جایگاهی داشت و پیامبر(ص) چقدر وقت برای حضرت علی(ع) می گذاشت؟
- [سایر] برکات رسالت پیامبراکرم(ص) در جامعه بشری چیست؟
- [سایر] پیامبراکرم(ص) ، قبل از نبوت، چه دینی داشت؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] محمد بن عبدالله نفس زکیّه کیست؟
- [سایر] آیا پیامبران پیشین چون حضرت مسیح(ع) از نبوت پیامبر اسلام(ص) آگاه بودند؟
- [سایر] آیا غیر از پیامبر خاتم(ص) پیامبر دیگری از نسل حضرت اسماعیل(ع) وجود داشت؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)