آیا ابوبکر و عمر اسلام ظاهری داشتند (به ظاهر اسلام آورده بودند) و ایمان در قلبشان داخل نشده بود و همیشه در برابر پیامبر(ص) کارشکنی می‌کردند. اگر ایمان نیاورده بودند چرا خداوند در آیه 2 سوره حجرات (که در برابر پیامبر صدایشان بلند کرده بودند) با عنوان (یا ایها الذین آمنوا) مورد خطاب قرار می‌دهد؟
آیات بسیاری در قرآن پیرامون مسائل اخلاقی وجود دارد که هر یک بر اساس مناسبتی مانند رفتار افراد مختلف با پیامبر و یا بالعکس نازل شده است. در یکی از این آیات چنین آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ».[1] در مورد شأن نزول این آیه دو دیدگاه وجود دارد: 1. ابوبکر و عمر در پیش پیامبر اختلاف کرده و صدای خود را بالا بردند و این آیه نازل شد. که برای اطلاع از جزئیات آن ر.ک: 50833؛ مخالفت و درگیری عمر و ابوبکر با یکدیگر 2. در مدینه شخصی به نام «ثابت بن قیس» بود که گوشش سنگین بود؛ لذا خیلی بلند حرف می‌زد و گاهی که نزد پیامبر(ص) سخن می‌گفت نیز صدایش بلند بود؛ لذا حضرت از صدای او آزرده می‌شد. آیه نازل شد که «صدای خود را از صدای پیامبر(ص) بلندتر نکنید...». وقتی ثابت بن قیس فهمید آیه فوق درباره او نازل شده، گفت: دوزخی شدم. این سخن به پیامبر(ص) رسید، فرمود: «او از اهل بهشت است».[2] بسیاری از مفسران بین بخش اول «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ» و بخش دوم «لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ» تفاوت‌هایی گذاشته‌اند.[3] همچنین برخی از مفسران تعبیر دوم را به این معنا دانسته‌اند که نباید پیامبر را با اسم کوچک صدا کرد و از آن به بعد خطاب‌هایی؛ نظیر «یا محمد» و «یا احمد» ممنوع شده[4] و باید پیامبر را «یا رسول الله» و «یا نبی الله» خطاب کرد.[5] عبارت «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» در این آیه مانند آیات دیگر، اشاره به مؤمن واقعی بودن افراد مورد خطاب ندارد؛ به همین جهت در همین آیه و بنابر شأن نزول دوم، ثابت بن قیس گفت که جهنمی شده است با این‌که تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» به او بوده است. همان‌گونه که گفته شد؛ خطاب «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» در قرآن لزوماً در مورد مؤمنان واقعی نیست، بلکه در آیات زیادی، اشاره به مسلمانان عادی دارد، به عنوان نمونه: 1. « ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید، خدا شما را به صیدی که به دست می‌‏گیرید یا به نیزه شکار می‌‏کنید، می‌‏آزماید تا بداند چه کسی در نهان از او می‌‏ترسد».[6] در این آیه خداوند امتحانی برای مسلمانان وضع می‌کند تا مشخص شود کدام‌یک از آنها در واقع و در نهان از خداوند می‌ترسد. بنابر این، تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شامل همه افرادی که در ظاهر از خداوند می‌ترسند می‌شود، حال برخی از آنها در نهان نیز از خداوند می‌ترسند و برخی دیگر چنین نیستند؛ لذا نمی‌توان این تعبیر را در مورد مؤمنان واقعی دانست. 2. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ...».[7] در این آیه برخی از مسلمانان را با این‌که فعل قبیحی انجام داده‌اند، با تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»  خطاب کرده و مؤاخذه می‌کند که نشان از وسعت مخاطبان این تعبیر دارد. 3. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».[8] عبارت «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» در این آیه احتمال رستگاری را برای مخاطبان قرار داده و آن هم منوط به برخی شرایط، در حالی‌که اگر عبارت «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» اشاره به مؤمنان واقعی داشت، باید رستگاری را قطعی می‌گرفت.   [1] . حجرات، 2: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن‌گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!». [2] . واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص 402، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1383ش. [3] . فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 47، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق؛ بغدادی، علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، تصحیح، شاهین‏، محمد علی، ج 4، ص 176، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق. [4] . رعایت ادب در صدا زدن و پیامبر(ص)، 29158. [5] . ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 352، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 26، ص 74، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق. [6] . مائده، 94: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنالُهُ أَیْدیکُمْ وَ رِماحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَخافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدی‏ بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ». [7] . توبه، 38: «ای اهل ایمان! شما را چه عذر و بهانه‌ای است هنگامی که به شما گویند: برای نبرد در راه خدا باشتاب [از شهر و دیارتان‏] بیرون روید به سستی و کاهلی می‌گرایید [و به دنیا و شهواتش میل می‌کنید؟!] آیا به زندگی دنیا به جای آخرت دل خوش شده‌اید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت جز کالایی اندک نیست». [8] . مائده، 90: «ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست کننده و قمار و بت‌هایی که [برای پرستش‏] نصب شده و پاره چوب‌هایی که به آن تفأل زده می‌شود، پلید و نجس و از کارهای شیطان است پس از آنها دوری کنید تا شاید رستگار شوید».
عنوان سوال:

آیا ابوبکر و عمر اسلام ظاهری داشتند (به ظاهر اسلام آورده بودند) و ایمان در قلبشان داخل نشده بود و همیشه در برابر پیامبر(ص) کارشکنی می‌کردند. اگر ایمان نیاورده بودند چرا خداوند در آیه 2 سوره حجرات (که در برابر پیامبر صدایشان بلند کرده بودند) با عنوان (یا ایها الذین آمنوا) مورد خطاب قرار می‌دهد؟


پاسخ:

آیات بسیاری در قرآن پیرامون مسائل اخلاقی وجود دارد که هر یک بر اساس مناسبتی مانند رفتار افراد مختلف با پیامبر و یا بالعکس نازل شده است. در یکی از این آیات چنین آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ».[1]
در مورد شأن نزول این آیه دو دیدگاه وجود دارد:
1. ابوبکر و عمر در پیش پیامبر اختلاف کرده و صدای خود را بالا بردند و این آیه نازل شد. که برای اطلاع از جزئیات آن ر.ک: 50833؛ مخالفت و درگیری عمر و ابوبکر با یکدیگر
2. در مدینه شخصی به نام «ثابت بن قیس» بود که گوشش سنگین بود؛ لذا خیلی بلند حرف می‌زد و گاهی که نزد پیامبر(ص) سخن می‌گفت نیز صدایش بلند بود؛ لذا حضرت از صدای او آزرده می‌شد. آیه نازل شد که «صدای خود را از صدای پیامبر(ص) بلندتر نکنید...». وقتی ثابت بن قیس فهمید آیه فوق درباره او نازل شده، گفت: دوزخی شدم. این سخن به پیامبر(ص) رسید، فرمود: «او از اهل بهشت است».[2]
بسیاری از مفسران بین بخش اول «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ» و بخش دوم «لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ» تفاوت‌هایی گذاشته‌اند.[3] همچنین برخی از مفسران تعبیر دوم را به این معنا دانسته‌اند که نباید پیامبر را با اسم کوچک صدا کرد و از آن به بعد خطاب‌هایی؛ نظیر «یا محمد» و «یا احمد» ممنوع شده[4] و باید پیامبر را «یا رسول الله» و «یا نبی الله» خطاب کرد.[5]
عبارت «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» در این آیه مانند آیات دیگر، اشاره به مؤمن واقعی بودن افراد مورد خطاب ندارد؛ به همین جهت در همین آیه و بنابر شأن نزول دوم، ثابت بن قیس گفت که جهنمی شده است با این‌که تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» به او بوده است.
همان‌گونه که گفته شد؛ خطاب «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» در قرآن لزوماً در مورد مؤمنان واقعی نیست، بلکه در آیات زیادی، اشاره به مسلمانان عادی دارد، به عنوان نمونه:
1. « ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید، خدا شما را به صیدی که به دست می‌‏گیرید یا به نیزه شکار می‌‏کنید، می‌‏آزماید تا بداند چه کسی در نهان از او می‌‏ترسد».[6]
در این آیه خداوند امتحانی برای مسلمانان وضع می‌کند تا مشخص شود کدام‌یک از آنها در واقع و در نهان از خداوند می‌ترسد. بنابر این، تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شامل همه افرادی که در ظاهر از خداوند می‌ترسند می‌شود، حال برخی از آنها در نهان نیز از خداوند می‌ترسند و برخی دیگر چنین نیستند؛ لذا نمی‌توان این تعبیر را در مورد مؤمنان واقعی دانست.
2. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ...».[7] در این آیه برخی از مسلمانان را با این‌که فعل قبیحی انجام داده‌اند، با تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»  خطاب کرده و مؤاخذه می‌کند که نشان از وسعت مخاطبان این تعبیر دارد.
3. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».[8]
عبارت «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» در این آیه احتمال رستگاری را برای مخاطبان قرار داده و آن هم منوط به برخی شرایط، در حالی‌که اگر عبارت «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» اشاره به مؤمنان واقعی داشت، باید رستگاری را قطعی می‌گرفت.   [1] . حجرات، 2: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن‌گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!». [2] . واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص 402، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1383ش. [3] . فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 47، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق؛ بغدادی، علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، تصحیح، شاهین‏، محمد علی، ج 4، ص 176، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق. [4] . رعایت ادب در صدا زدن و پیامبر(ص)، 29158. [5] . ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 352، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 26، ص 74، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق. [6] . مائده، 94: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنالُهُ أَیْدیکُمْ وَ رِماحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَخافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدی‏ بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ». [7] . توبه، 38: «ای اهل ایمان! شما را چه عذر و بهانه‌ای است هنگامی که به شما گویند: برای نبرد در راه خدا باشتاب [از شهر و دیارتان‏] بیرون روید به سستی و کاهلی می‌گرایید [و به دنیا و شهواتش میل می‌کنید؟!] آیا به زندگی دنیا به جای آخرت دل خوش شده‌اید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت جز کالایی اندک نیست». [8] . مائده، 90: «ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست کننده و قمار و بت‌هایی که [برای پرستش‏] نصب شده و پاره چوب‌هایی که به آن تفأل زده می‌شود، پلید و نجس و از کارهای شیطان است پس از آنها دوری کنید تا شاید رستگار شوید».





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین