قبل از این‌که خداوند خلقت انسان را آغاز کند، موضوع آفرینش آدم را به فرشتگان اطلاع داد.[1] فرشتگان هم که می‌دانستند این مخلوقات، دست به فساد و تباهی می‌زنند، این سؤال برایشان پیش آمد که با بودن فرشتگان معصوم که دائماً مشغول عبادت و تسبیح و تقدیس هستند، چه نیازی به آفرینش انسان است؟ اما خداوند به آنان نشان داد که آنها نتوانسته‌اند حقیقت وجودی انسان را درک کنند.[2] یکی از شبهاتی که این‌جا به ذهن می‌رسد؛ این است که اصلاً چرا خدا، جریان آفرینش آدم و انسان‌ها را با فرشتگان درمیان گذاشته و آنان را از تصمیم خود آگاه می‌کند؟ مفسران چند علت را برای این موضوع ذکر کرده‌اند: 1. واسطه بودن فرشتگان: ملائکه موجوداتی هستند مخلوق خدا و واسطه‌هایی بین او و بین عالم مشهودند، که خداوند آنان را موکّل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است. قرآن کریم کارهای فراوانی را برای فرشتگان برشمرده است. در جریان آفرینش انسان نیز فرشتگان به عنوان واسطه، نقش‌آفرین بودند. حضرت علی(ع) در این‌باره می‌فرماید: «خداوند به جبرئیل دستور داد از روی زمین، چهار نوع خاک سفید، قرمز، تیره و سیاه بیاورد. سپس دستور داد چهار نوع آب شیرین، شور، تلخ و بد بو بیاورد. سپس دستور داد تا آب را در خاک بریزد».[3] همان‌گونه که فرشتگان در خلقت جنین و رشد آن نقش ایفا می‌کنند،[4] بر این اساس لازم بود که آنها قبل از مأمور شدن به این کار، از این تصمیم آگاه شوند. 2. سجده بر آدم: چون آدم (به عنوان یک انسان کامل) مقامش از فرشتگان بالاتر بود، لازم بود که آنها به این مقام حضرت آدم اعتراف کرده و در مقابل آن خضوع و سجده کنند. زمانی که خداوند برای سجده فرشتگان بر آدم در نظر گرفته بود، هنگام تمام شدن آفرینش او و آغاز حیاتش بود؛ از این‌رو لازم بود که قبل از خلقت او، فرشتگان را از جریان خلقت و لزوم سجده آنان بر او با خبر کند تا آمادگی لازم برای این کار داشته باشند. این موضوع را می‌توان از برخی آیات قرآن که جریان ابتدای خلقت را به صورت مختصر بیان کرده، به خوبی فهمید. خداوند می‌فرماید: «و به خاطر بیاور هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گِل می‌آفرینم هنگامی که آن‌را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، به او سجده کنید».[5] 3. تبیین مقام آدم: برخی از مفسران، یکی از علل این خبر دادن، را زمینه‌سازی برای سؤال فرشتگان دانسته‌اند. خدا می‌خواست تا فرشتگان درباره این‌که چرا خدا می‌خواهد آدم را جانشین خود در زمین قرار دهد، سؤال کنند تا فرصتی برای نشان دادن مقام و جایگاه آدم پیش بیاید و فرشتگان از حکمت این کار باخبر شوند؛ لذا با اعلام خلقت انسان، فرشتگان را به سؤال کردن واداشت.[6] 4. بشارت دادن به وجود آدم و خیر کثیر آن: این اعلان، برای بشارت دادن فرشتگان به وجود این مخلوق جدید و ابراز خلیفه بودن آدم و نشان دادن خیر کثیر وجود انسان در مقابل شرّ قلیل آن بوده و ترک خیر کثیر به خاطر شرّ قلیل، خلاف حکمت و خود شرّ کثیر است.[7] 5. تعلیم مشاوره: هر چند خداوند به خاطر داشتن علم بی‌نهایت و حکمت بی‌حد و حصر، از مشورت گرفتن بی‌نیاز است، ولی با این کار خواسته است به بندگانش مشورت کردن در کارها و استفاده از نصیحت‌های افراد مورد اعتماد و راهنمایی‌های آنان، را بیاموزد.[8] البته به نظر می‌رسد که این دلیل، چندان با مقام الهی مناسب نیست. [1] . بقره، 30. [2] . بقره، 30 - 33. [3] . شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج 1، ص 2، قم، کتاب‌فروشی داوری، چاپ اول، 1966م. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏6، ص 13، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم 1407ق. [5] . سوره ص، 71 - 72. [6] . زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 124، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ سوم، 1407ق. [7] . آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‏1، ص 94، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق. [8] . الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 125.
چرا خداوند وقتی میخواست انسان را بیافریند به ملائکه گفت: (من میخواهم انسان خلق کنم که خلیفه در روی زمین باشد) چه لزومی داشت با آنها درمیان بگذارد؟
قبل از اینکه خداوند خلقت انسان را آغاز کند، موضوع آفرینش آدم را به فرشتگان اطلاع داد.[1] فرشتگان هم که میدانستند این مخلوقات، دست به فساد و تباهی میزنند، این سؤال برایشان پیش آمد که با بودن فرشتگان معصوم که دائماً مشغول عبادت و تسبیح و تقدیس هستند، چه نیازی به آفرینش انسان است؟ اما خداوند به آنان نشان داد که آنها نتوانستهاند حقیقت وجودی انسان را درک کنند.[2]
یکی از شبهاتی که اینجا به ذهن میرسد؛ این است که اصلاً چرا خدا، جریان آفرینش آدم و انسانها را با فرشتگان درمیان گذاشته و آنان را از تصمیم خود آگاه میکند؟ مفسران چند علت را برای این موضوع ذکر کردهاند:
1. واسطه بودن فرشتگان: ملائکه موجوداتی هستند مخلوق خدا و واسطههایی بین او و بین عالم مشهودند، که خداوند آنان را موکّل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است. قرآن کریم کارهای فراوانی را برای فرشتگان برشمرده است. در جریان آفرینش انسان نیز فرشتگان به عنوان واسطه، نقشآفرین بودند. حضرت علی(ع) در اینباره میفرماید: «خداوند به جبرئیل دستور داد از روی زمین، چهار نوع خاک سفید، قرمز، تیره و سیاه بیاورد. سپس دستور داد چهار نوع آب شیرین، شور، تلخ و بد بو بیاورد. سپس دستور داد تا آب را در خاک بریزد».[3] همانگونه که فرشتگان در خلقت جنین و رشد آن نقش ایفا میکنند،[4] بر این اساس لازم بود که آنها قبل از مأمور شدن به این کار، از این تصمیم آگاه شوند.
2. سجده بر آدم: چون آدم (به عنوان یک انسان کامل) مقامش از فرشتگان بالاتر بود، لازم بود که آنها به این مقام حضرت آدم اعتراف کرده و در مقابل آن خضوع و سجده کنند. زمانی که خداوند برای سجده فرشتگان بر آدم در نظر گرفته بود، هنگام تمام شدن آفرینش او و آغاز حیاتش بود؛ از اینرو لازم بود که قبل از خلقت او، فرشتگان را از جریان خلقت و لزوم سجده آنان بر او با خبر کند تا آمادگی لازم برای این کار داشته باشند. این موضوع را میتوان از برخی آیات قرآن که جریان ابتدای خلقت را به صورت مختصر بیان کرده، به خوبی فهمید. خداوند میفرماید: «و به خاطر بیاور هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گِل میآفرینم هنگامی که آنرا نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، به او سجده کنید».[5]
3. تبیین مقام آدم: برخی از مفسران، یکی از علل این خبر دادن، را زمینهسازی برای سؤال فرشتگان دانستهاند. خدا میخواست تا فرشتگان درباره اینکه چرا خدا میخواهد آدم را جانشین خود در زمین قرار دهد، سؤال کنند تا فرصتی برای نشان دادن مقام و جایگاه آدم پیش بیاید و فرشتگان از حکمت این کار باخبر شوند؛ لذا با اعلام خلقت انسان، فرشتگان را به سؤال کردن واداشت.[6]
4. بشارت دادن به وجود آدم و خیر کثیر آن: این اعلان، برای بشارت دادن فرشتگان به وجود این مخلوق جدید و ابراز خلیفه بودن آدم و نشان دادن خیر کثیر وجود انسان در مقابل شرّ قلیل آن بوده و ترک خیر کثیر به خاطر شرّ قلیل، خلاف حکمت و خود شرّ کثیر است.[7]
5. تعلیم مشاوره: هر چند خداوند به خاطر داشتن علم بینهایت و حکمت بیحد و حصر، از مشورت گرفتن بینیاز است، ولی با این کار خواسته است به بندگانش مشورت کردن در کارها و استفاده از نصیحتهای افراد مورد اعتماد و راهنماییهای آنان، را بیاموزد.[8] البته به نظر میرسد که این دلیل، چندان با مقام الهی مناسب نیست. [1] . بقره، 30. [2] . بقره، 30 - 33. [3] . شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج 1، ص 2، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، 1966م. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 13، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم 1407ق. [5] . سوره ص، 71 - 72. [6] . زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 124، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ سوم، 1407ق. [7] . آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 94، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق. [8] . الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 125.
- [سایر] خداوند چه نیازی به گذاشتن خلیفه در زمین دارد؟
- [سایر] خداوند خلق میکند انسان هم این کار را میکند! فرق بین این دو خلق چیست؟
- [سایر] آقایان مذهب شیعه می گویند ملائکه از نور امامان آنها خلق شده اند. و از وظایف ملائکه گریه کردن نزد قبر حسین است و خداوند 4000 ملک را دستور فرموده تا روز قیامت بر حسین (ع) گریه کنند و ملائکه از خدا اجازه می خواهند تا به زیارت امام حسین (ع) بروند گروهی از ملائکه نازل می شوند و گروهی دیگر عروج می کنند (ر. ک. جامع الفوائد، ص 334).
- [سایر] انسان به عنوان خلیفة الله است ، چرا باید یک انسان ، واسطه بین خدا و انسان بشود ؟
- [سایر] فرشتگان الهی چگونه دریافتند که خلیفه خدا در روی زمین فسادانگیز و خونریز است؟
- [سایر] خداوند با وجود قدرت بی انتهایی که دارد می توانست همه آسمانها و زمین را در یک لحظه بیافریند چرا آنها را در دورانهای طولانی قرار داد ؟
- [سایر] خداوند با وجود قدرت بی انتهایی که دارد می توانست همه آسمانها و زمین را در یک لحظه بیافریند چرا آنها را در دورانهای طولانی قرار داد ؟
- [سایر] خداوند انسان را با چه هدفی خلق کرد؟
- [سایر] گفتگوی ملائکه با خداوند و سجده بر انسان را بیان کنید؟
- [سایر] به نام خدا، سلام، در فلسفه خلقت انسان گفته میشود؛ از دلایل آن خالق بودن خداوند است؛ یعنی گفته میشود چون خلاقیت صفت خداوند است، انسان را خلق کرده است. 1. مگر خداوند (نعوذ بالله) غیر ارادی این کار را انجام داده است؟ 2. اگر خداوند ما را بر اساس صفت خلاقیت خلق فرمودند، پس بر همین اساس بینهایت کره زمین عیناً مانند شرایط ما - با توجه به اینکه خداوند ما را به بهترین وجه خلق کردند- باید وجود داشته باشد، چنین چیزی درست است؟!
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند به او میزند، و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند، و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد؛ حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح می داند؛ به او می زند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانه ای از آتش به دهان او می زند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت می کنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبه او قبول می شود.
- [آیت الله خوئی] هر گاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند، به او میزند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبة او قبول میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نودونه تازیانه هرقدر صلاح میداند، به او میزند، وروایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش بدهان او میزند وملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنّم برای او مهیّا خواهد بود ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه کسی در حال احرام پسری را از روی شهوت ببوسد، صد تازیانه به او میزنند و اگر چنین گناهی را در غیر حال احرام مرتکب شود هر مقداری که حاکم شرع صلاح بداند، از سی تازیانه تا نود تازیانه، به او میزنند. درباره این گناه روایت شده که هر کس آن را مرتکب شود، خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و نیز روایت شده که ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیّا است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دیگر از مستحبات بعد از نماز سجده شکر است و آن این است که پیشانی را به قصد شکر بر زمین بگذارد و اگر شکر خداوند را به زبان نیز آورد بهتر است و به قصد رجاء یک مرتبه یا سه مرتبه، یا صد مرتبه (شکْراً لله) بگوید و مستحب است هر وقت نعمتی به انسان برسد یا بلایی از او دفع شود سجده شکر به جا آورد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از نماز، سجده شکر نماید وهمینقدر که پیشانی را به قصد شکر بر زمین بگذارد کافی است ولی بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه، )شکراً & یا شکراً یا عفواً( بگوید، و نیز مستحبّ است هر وقت نعمتی به انسان میرسد یا بلایی از او دور میشود، سجده شکر بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است بعد از نماز، سجده شکر نماید، و همین قدر که پیشانی را بقصد شکر بر زمین بگذارد کافی است، ولی بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه، "شُکْراً لله، یا شُکْراً، یا عَفْواً" بگوید، و نیز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان می رسد یا بلایی از او دور می شود، سجده شکر به جا آورد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است بعد از نماز سجده شکر نماید و همین قدر که پیشانی را به قصد شکر بر زمین بگذارد کافیست ولی بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه شکرا لله یا عفوا بگوید و نیز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان می رسد یا بلایی از او دور می شود سجده شکر به جا اورد
- [آیت الله سیستانی] مستحب است بعد از نماز ، سجده شکر نماید و همین قدر که پیشانی را بقصد شکر بر زمین بگذارد کافی است ، ولی بهتر است صد مرتبه ، یا سه مرتبه ، یا یک مرتبه (شکراً للّه) یا (شکراً) یا (عفواً) بگوید . و نیز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان میرسد ، یا بلائی از او دور میشود سجده شکر بجا آورد. صلوات بر پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم