امام علی(ع) در یکی از سخنانش در ارتباط با آفات حرص و طمع می‌فرماید: «أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِع‏»؛[1] بیشتر لغزشگاه‌های عقل‌ها، زیر درخشش حرص و آزها است. معنای سخن امام علی(ع) این است که خداوند به انسان عقل داده تا خوبی‌ها را از بدی‌ها و هنجارها را از ناهنجاری‌ها بازشناسد. اما این عقل گاهی دچار لغزش شده و قربانی حرص و طمع می‌شود. گفتنی است که لغزش عقل می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، اما طمع‌ورزی اصلی‌ترین دلیل آن است. توضیح: از خصوصیت عقل آن است که شایستگی دارد تا در برابر نفس امّاره بایستد، آن‌را از پای درآورد و در مسیر خواسته‌‏های شایسته خود به کار گیرد. و از ویژگی‌های نفس، فریب دادن عقل و گول زدن آن به وسیله آراستن زندگانی و اندوخته‌‏های دنیا و دل‌بستن بدان‌ها است. پس خردهای سستی که از طرف خدا پشتیبانی نشده‌‏اند، بیشتر فریب می‌خورند و در ستیز با نفس امّاره - وقتی که چیزی طمع برانگیز و خواسته‌‌‏ای از امور دنیا بدرخشد- به خاک می‌‏افتند. بنابر این، امام علی(ع) در این‌جا کلمه «مصارع» را به جهت مغلوبیّت عقول و تحت تأثیر قرار گرفتن آنها از نفوس، استعاره آورده است، و در خواری و فرمانبری از نفوس و تاب مقاومت نیاوردن در برابر نفوس، عقل را به مردی که در جنگ به خاک می‌‏افتد تشبیه کرده است. همچنین لفظ «بروق» (درخشش‌ها) را استعاره برای آنچه از موارد طمع، آورده است که در تصوّر انسان می‌‏درخشد. و بیشتر اوقات علوم و خاطره‏‌های ذهنی را - به جهت لطافت، درخشش و سرعت حرکت- به برق‌ها تشبیه می‌‏کنند. اما این که کلمه تحت را به کار برده، برای آن است، که از خصوصیت به خاک افتادن‌ها، پایین بودن است.[2] منظور امام(ع) در این‌جا هشدار دادن به انسان است که وقتی طمع‌ها بر او ظاهر می‌‏شوند استوار و مقاوم باشد تا بدان‌ها مایل نگردد و جز به طمع‌هایی که شایسته است، به گونه‌‏ای شایسته نزدیک نشود. حضرت این نکته را یادآور می‌‏شود که سر چشمه و آغاز بیشتر اشتباهات عقل، کشش نیروی شهوانی به طرف خواسته‌‏های خود است، با این اعتقاد که آنها را به دست می‌‏آورد.[3] خلاصه این‌که معمولاً لغزش‌های عقل‌ در جایی است که طمعی باشد، و اگر آن طمع عقل را به غلط اندازد و بر وفق آن حکم کند، پس دچار خطا می‌شود، و در جایی که طمعی نباشد خطاهای عقل کمتر است؛ لذا انسان باید در هر کاری اندیشه کند و دست از حرص و طمع بردارد تا حکم عقل در آن کار مورد اعتماد باشد. [1] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 507، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [2] . ر. ک: بحرانی، ابن میثم، ‏شرح ‏نهج ‏البلاغه، ترجمه، محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج 5، ص‏ 599- 600، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1385ش [3] . ر. ک: بحرانی، ابن میثم، ‏شرح ‏صد کلمه ‏امیرالمؤمنین‏ ع ، ترجمه، صاحبی، عبدالعلی، تصحیح و تعلیق، الحسینی الارموی المحدث، ص، 240- 243، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ دوم، 1385ش.
امام علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: بیشترین قربانگاه اندیشهها زیر برق طمعها است! منظور حضرت را شرح دهید.
امام علی(ع) در یکی از سخنانش در ارتباط با آفات حرص و طمع میفرماید:
«أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِع»؛[1] بیشتر لغزشگاههای عقلها، زیر درخشش حرص و آزها است.
معنای سخن امام علی(ع) این است که خداوند به انسان عقل داده تا خوبیها را از بدیها و هنجارها را از ناهنجاریها بازشناسد. اما این عقل گاهی دچار لغزش شده و قربانی حرص و طمع میشود. گفتنی است که لغزش عقل میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، اما طمعورزی اصلیترین دلیل آن است.
توضیح:
از خصوصیت عقل آن است که شایستگی دارد تا در برابر نفس امّاره بایستد، آنرا از پای درآورد و در مسیر خواستههای شایسته خود به کار گیرد. و از ویژگیهای نفس، فریب دادن عقل و گول زدن آن به وسیله آراستن زندگانی و اندوختههای دنیا و دلبستن بدانها است. پس خردهای سستی که از طرف خدا پشتیبانی نشدهاند، بیشتر فریب میخورند و در ستیز با نفس امّاره - وقتی که چیزی طمع برانگیز و خواستهای از امور دنیا بدرخشد- به خاک میافتند.
بنابر این، امام علی(ع) در اینجا کلمه «مصارع» را به جهت مغلوبیّت عقول و تحت تأثیر قرار گرفتن آنها از نفوس، استعاره آورده است، و در خواری و فرمانبری از نفوس و تاب مقاومت نیاوردن در برابر نفوس، عقل را به مردی که در جنگ به خاک میافتد تشبیه کرده است. همچنین لفظ «بروق» (درخششها) را استعاره برای آنچه از موارد طمع، آورده است که در تصوّر انسان میدرخشد. و بیشتر اوقات علوم و خاطرههای ذهنی را - به جهت لطافت، درخشش و سرعت حرکت- به برقها تشبیه میکنند. اما این که کلمه تحت را به کار برده، برای آن است، که از خصوصیت به خاک افتادنها، پایین بودن است.[2]
منظور امام(ع) در اینجا هشدار دادن به انسان است که وقتی طمعها بر او ظاهر میشوند استوار و مقاوم باشد تا بدانها مایل نگردد و جز به طمعهایی که شایسته است، به گونهای شایسته نزدیک نشود. حضرت این نکته را یادآور میشود که سر چشمه و آغاز بیشتر اشتباهات عقل، کشش نیروی شهوانی به طرف خواستههای خود است، با این اعتقاد که آنها را به دست میآورد.[3]
خلاصه اینکه معمولاً لغزشهای عقل در جایی است که طمعی باشد، و اگر آن طمع عقل را به غلط اندازد و بر وفق آن حکم کند، پس دچار خطا میشود، و در جایی که طمعی نباشد خطاهای عقل کمتر است؛ لذا انسان باید در هر کاری اندیشه کند و دست از حرص و طمع بردارد تا حکم عقل در آن کار مورد اعتماد باشد. [1] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 507، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [2] . ر. ک: بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ترجمه، محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج 5، ص 599- 600، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1385ش [3] . ر. ک: بحرانی، ابن میثم، شرح صد کلمه امیرالمؤمنین ع ، ترجمه، صاحبی، عبدالعلی، تصحیح و تعلیق، الحسینی الارموی المحدث، ص، 240- 243، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ دوم، 1385ش.
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] امام علی(ع) در نهج البلاغه منافقان را چگونه معرّفی میکند و دارای چه مشخصاتی میداند؟
- [سایر] با توجه به کلام امام علی(ع) در نهج البلاغه؛ چگونه عبادتی، عبادت آزادگان خواهد بود؟
- [سایر] امام علی(ع) در نهج البلاغه (خطبه هفت) برخی پیروان شیطان را چگونه توصیف میکند؟
- [سایر] آیا حضرت علی ع در خطبه 228 نهج البلاغه عمر را ستایش کرده است؟
- [سایر] منظور حضرت علی(ع) از اینکه در نهج البلاغه میفرمایند: (مردان، هم از نظر عقلی و هم از نظر احساسی بالاتر از زنان هستند)، چیست؟
- [سایر] منظور حضرت علی(ع) از این که در نهج البلاغه می فرمایند، مردان، هم از نظر عقلی و هم از نظر احساسی بالاتر از زنان هستند، چیست؟
- [سایر] با سلام؛ منظور امام علی از این عبارت در نهج البلاغه چیست؟ (وقرضوا الدنیا قرضا علی منهاج المسیح). آیا این همان تجرد و رهبانیت نیست؟!
- [سایر] خطبه بدون نقطه امام علی(ع) کدام است؟ و چرا در نهج البلاغه سید رضی نیامده است؟
- [سایر] خطبه بدون نقطه امام علی(ع) کدام است؟ و چرا در نهج البلاغه سید رضی نیامده است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطم باشد ، باید بگوید : بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل همر او پس او رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : بارأْتُ زَوْجَهَ مُوَکِلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . و در هر دو صورت به جای دو کلمه ( عَلی مَهْرِها ) ( بِمَهْرِها ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .