چرا (منی) که شالوده خلقت انسان‌ها است، از دیدگاه قرآن، چیزی پست و بی‌ارزش اعلام شده است؟
در تعابیر قرآن کریم از «منی» به آب بی‌ارزش و بی‌مقدار تعبیر شده است: «أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهین»؛‏[1] آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم؟! «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ»؛[2] سپس نسل او را از عصاره‏ای از آب ناچیز و بی‏قدر آفرید. «مهین» از «هون» به معنای ذلت و حقارت است، در مقابل عزت.[3] برخی آن‌را به «بدبو» معنا کرده‌اند.[4] خداوند در برابر منکران و تکذیب کنندگان آیات الهی، همچنین برای تحقیر و تهدید کفار، اشاره به نفوذ قدرت، عظمت و خالقیت خود نموده، و انسان را مورد خطاب عتاب‌آمیز خود قرار می‌دهد که آیا شما افراد بشر را از منی سست بی‌مقدار خلق ننمودیم: «أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ». این آیه استفهام انکاری است در راستای منت و اظهار قدرت و نیز تذکر برای ذلت و خواری بشر. خطاب تهدیدآمیز به بت‌‏پرستان و کفار است که چگونه در مقام مبارزه با ساحت کبریائی برمی‌آیند، در حالی‌که پروردگار، هر یک از افراد بشر را از ماده تناسلی پست و گندیده و متعفن آفریده است؛ از آب منی که از کثافات به شمار می‌رود و انسان از آن نفرت و دوری می‌نماید[5] و یا حداکثر آنکه برای او بها و ارزشی ندارد. بر این اساس، اگرچه ساختمان پیچیده «منی» خود نشانه‌ای از نشانه‌های خداست، اما با این وجود، «منی» از دیدگاه عرف مردم چیز باارزشی نیست و خدا می‌گوید که شما از همین چیزی که به نظرتان ارزشی ندارد، آفریده شده‌اید. این آیه در عین اختصار می‌خواهد به انسان‌ها بگوید؛ چرا نشان‌های پروردگار، آخرت و قیامت را تکذیب می‌کنید و رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را نمی‌پذیرید؟ می‌خواهد بگوید؛ در اصل آفرینش خودمان بیندیشیم ‌که چگونه آیت و نشانه آشکاری برای راهنمایی ما به قدرت خداوند متعال بر همه چیزها است. ما را از موجود کوچک و حقیری که جز با میکروسکوپ‌ قابل مشاهده نیست، و به خواست خداوند متعال - نه به اراده ما- در زهدان مادر قرار داد، با تبعیت از قوانین و سنت‌هایی که نسبت به اکثر آنها آگاهی نداریم، ما را رشد و پرورش داد تا به صورت یک انسان تمام عیار، مرد یا زن، در آمدیم. پروردگار ما را در برابر این حقایق فطری قرار می‌دهد که هیچ کس راهی برای انکار کردن آنها ندارد: «آیا شما را از آبی گندیده و خوار نیافریدیم»؟ هر کس بیندیشد همه اسباب پستی و خواری را در این آب می‌بیند؛ حجم آن اندک، بوی آن زننده و انسان خود آن‌را کثیف احساس می‌کند و ارزشی برای آن قایل نمی‌شود. براستی که شگفت‌انگیز است؛ آدمی فضل و کرم پروردگارش را در خود - پس از آن‌که آب بی‌مقدار و بی‌ارزش بود - فراموش کند و به تکذیب پروردگار توانا و فرمان‌روای بر آسمان‌ها و زمین بپردازد.[6]   [1] . مرسلات، 20. [2] . سجده، 8. [3] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏13، ص 438، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [4] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ‏2، ص 400، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق. [5] . حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‏، محمد باقر، ج ‏17، ص 283، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، 1404ق. [6] . مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏17، ص 232- 233، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.
عنوان سوال:

چرا (منی) که شالوده خلقت انسان‌ها است، از دیدگاه قرآن، چیزی پست و بی‌ارزش اعلام شده است؟


پاسخ:

در تعابیر قرآن کریم از «منی» به آب بی‌ارزش و بی‌مقدار تعبیر شده است: «أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهین»؛‏[1] آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم؟! «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ»؛[2] سپس نسل او را از عصاره‏ای از آب ناچیز و بی‏قدر آفرید.
«مهین» از «هون» به معنای ذلت و حقارت است، در مقابل عزت.[3] برخی آن‌را به «بدبو» معنا کرده‌اند.[4]
خداوند در برابر منکران و تکذیب کنندگان آیات الهی، همچنین برای تحقیر و تهدید کفار، اشاره به نفوذ قدرت، عظمت و خالقیت خود نموده، و انسان را مورد خطاب عتاب‌آمیز خود قرار می‌دهد که آیا شما افراد بشر را از منی سست بی‌مقدار خلق ننمودیم: «أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ».
این آیه استفهام انکاری است در راستای منت و اظهار قدرت و نیز تذکر برای ذلت و خواری بشر. خطاب تهدیدآمیز به بت‌‏پرستان و کفار است که چگونه در مقام مبارزه با ساحت کبریائی برمی‌آیند، در حالی‌که پروردگار، هر یک از افراد بشر را از ماده تناسلی پست و گندیده و متعفن آفریده است؛ از آب منی که از کثافات به شمار می‌رود و انسان از آن نفرت و دوری می‌نماید[5] و یا حداکثر آنکه برای او بها و ارزشی ندارد.
بر این اساس، اگرچه ساختمان پیچیده «منی» خود نشانه‌ای از نشانه‌های خداست، اما با این وجود، «منی» از دیدگاه عرف مردم چیز باارزشی نیست و خدا می‌گوید که شما از همین چیزی که به نظرتان ارزشی ندارد، آفریده شده‌اید.
این آیه در عین اختصار می‌خواهد به انسان‌ها بگوید؛ چرا نشان‌های پروردگار، آخرت و قیامت را تکذیب می‌کنید و رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را نمی‌پذیرید؟ می‌خواهد بگوید؛ در اصل آفرینش خودمان بیندیشیم ‌که چگونه آیت و نشانه آشکاری برای راهنمایی ما به قدرت خداوند متعال بر همه چیزها است. ما را از موجود کوچک و حقیری که جز با میکروسکوپ‌ قابل مشاهده نیست، و به خواست خداوند متعال - نه به اراده ما- در زهدان مادر قرار داد، با تبعیت از قوانین و سنت‌هایی که نسبت به اکثر آنها آگاهی نداریم، ما را رشد و پرورش داد تا به صورت یک انسان تمام عیار، مرد یا زن، در آمدیم. پروردگار ما را در برابر این حقایق فطری قرار می‌دهد که هیچ کس راهی برای انکار کردن آنها ندارد: «آیا شما را از آبی گندیده و خوار نیافریدیم»؟ هر کس بیندیشد همه اسباب پستی و خواری را در این آب می‌بیند؛ حجم آن اندک، بوی آن زننده و انسان خود آن‌را کثیف احساس می‌کند و ارزشی برای آن قایل نمی‌شود. براستی که شگفت‌انگیز است؛ آدمی فضل و کرم پروردگارش را در خود - پس از آن‌که آب بی‌مقدار و بی‌ارزش بود - فراموش کند و به تکذیب پروردگار توانا و فرمان‌روای بر آسمان‌ها و زمین بپردازد.[6]   [1] . مرسلات، 20. [2] . سجده، 8. [3] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏13، ص 438، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [4] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ‏2، ص 400، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق. [5] . حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‏، محمد باقر، ج ‏17، ص 283، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، 1404ق. [6] . مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏17، ص 232- 233، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین