پاره‌ای از قوانین و رسوم، قبل از اسلام نیز وجود داشتند که اسلام بر آنها مهر تایید زد. از جمله اینها، تقسیم سال به دوازده ماه بود که در میان ملل مختلف رواج داشت که از این میان، اعراب قبل از اسلام، چهار ماه را با عنوان ماه حرام می‌شناختند. قرآن کریم، هم تقسیم سال به دوازده ماه و هم وجود چهار ماه حرام را می‌پذیرد: «در حقیقت، شماره ماه‌ها نزد خدا، از روزی که آسمان‌ها و زمین را آفریده، در کتاب [علمِ‏] خدا، دوازده ماه است. از این [دوازده ماه‏]، چهار ماه، [ماهِ‏] حرام است. این است آیین استوار، پس در این [چهار ماه‏] بر خود ستم مکنید، و همگی با مشرکان بجنگید، چنان‌که آنان همگی با شما می‌جنگند، و بدانید که خدا با پرهیزگاران است».[1] ماه‌های حرام، احکام خاص به خود را دارد که در جایش بررسی شده است. اما در ذیل این آیه احادیثی نقل شده است که در آن یکی از بطون آیه – تطبیق دوازده ماه به دوازده امام – ذکر شده است: 1. جابر جعفی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که ایشان در ذیل آیه: «اِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً ...» فرمود: «ای جابر! مراد از «سال»، جدّ ما پیامبر اسلام است و ماه‌های آن، دوازده عدد می‌باشد؛ از جدّ ما امیر المؤمنین تا جانشین همه، مهدی(عج) از اولاد حسین(ع) که دوازده امام می‌شوند. اما چهار ماه حرام از ما، چهار امامی هستند که همه به اسم علی می‌باشند: امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب، ‌علی بن الحسین، علی بن موسی و علی بن محمد...».[2] این روایت در کتاب «الهدایه الکبری» با این سند نقل شده است: «علی بن الحسین الکُوفی» از «وَهْب بن عبد الله» از «محمد بن جبله» از «الحسین بن معمر» از «خالد بن محمد» از «جابر الجُعفی». برخی از افراد این سلسله سند مانند وهب بن عبدالله مجهول می‌باشند. این روایت را شیخ طوسی به صورت مرسل و با اندکی اختلاف نقل کرده است.[3] 2. امام صادق(ع) فرمود: «اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ... ؛ منظور امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب، حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمّد، حسن بن علی و الخلف الحجّه می‌باشد». سپس فرمود: «ای داود! آیا می‌دانی این نوشته کی نوشته شده است؟» داود گفت: خدا و رسولش و شما بهتر می‌دانید. آن‌حضرت فرمود: «دو هزار سال پیش از آن‌که آدم آفریده شود».[4] در سند این روایت نیز عبید بن کثیر عامری وجود دارد که علمای رجال او را ضعیف دانسته‌اند[5] و گفته‌اند که آشکارا حدیث جعل می‌کرد.[6] در نتیجه، این دو روایت به جهت سندی دارای اشکالاتی هستند. اما محتوای این روایت، ‌راه متفاوتی از سند دارد؛ در این روایات به برگزیده بودن دوازده امام اشاره شده است که با ذوقی بر آیه دوازده ماه سال تطبیق داده شد. اصل این محتوا و منتخب بودن دوازده امام، از اصول شیعه بوده و دلایل بسیار بر آنها وجود دارد و تطبیق آن بر این آیه نیز مشکلی را ایجاد نمی‌کند. بنابر این محتوای این روایات بعید نبوده و می‌توان بدان استناد کرد. [1] . توبه، 36. [2] . خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص 377- 378، بیروت، البلاغ، 1419ق. [3] . شیخ طوسی، کتاب الغیبه، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 149- 150، قم، دار المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 1411ق. [4] . ابن ابی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 88، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق [5] . غضائری، احمد بن حسین، کتاب الضعفاء، ج 1، ص 80، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1364ق. [6] . نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه(رجال نجاشی)، ص 234، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ علامه حلی‏، رجال، ص 245، قم‏، دار الذخائر، 1411ق.
در مورد آیه 36 سوره توبه که دوازده ماه را به دوازده امام و چهار ماه حرام را به چهار امام تفسیر کردهاند، توضیح دهید.
پارهای از قوانین و رسوم، قبل از اسلام نیز وجود داشتند که اسلام بر آنها مهر تایید زد. از جمله اینها، تقسیم سال به دوازده ماه بود که در میان ملل مختلف رواج داشت که از این میان، اعراب قبل از اسلام، چهار ماه را با عنوان ماه حرام میشناختند. قرآن کریم، هم تقسیم سال به دوازده ماه و هم وجود چهار ماه حرام را میپذیرد: «در حقیقت، شماره ماهها نزد خدا، از روزی که آسمانها و زمین را آفریده، در کتاب [علمِ] خدا، دوازده ماه است. از این [دوازده ماه]، چهار ماه، [ماهِ] حرام است. این است آیین استوار، پس در این [چهار ماه] بر خود ستم مکنید، و همگی با مشرکان بجنگید، چنانکه آنان همگی با شما میجنگند، و بدانید که خدا با پرهیزگاران است».[1]
ماههای حرام، احکام خاص به خود را دارد که در جایش بررسی شده است.
اما در ذیل این آیه احادیثی نقل شده است که در آن یکی از بطون آیه – تطبیق دوازده ماه به دوازده امام – ذکر شده است:
1. جابر جعفی از امام صادق(ع) نقل میکند که ایشان در ذیل آیه: «اِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً ...» فرمود: «ای جابر! مراد از «سال»، جدّ ما پیامبر اسلام است و ماههای آن، دوازده عدد میباشد؛ از جدّ ما امیر المؤمنین تا جانشین همه، مهدی(عج) از اولاد حسین(ع) که دوازده امام میشوند. اما چهار ماه حرام از ما، چهار امامی هستند که همه به اسم علی میباشند: امیر المؤمنین علی بن ابیطالب، علی بن الحسین، علی بن موسی و علی بن محمد...».[2]
این روایت در کتاب «الهدایه الکبری» با این سند نقل شده است: «علی بن الحسین الکُوفی» از «وَهْب بن عبد الله» از «محمد بن جبله» از «الحسین بن معمر» از «خالد بن محمد» از «جابر الجُعفی». برخی از افراد این سلسله سند مانند وهب بن عبدالله مجهول میباشند.
این روایت را شیخ طوسی به صورت مرسل و با اندکی اختلاف نقل کرده است.[3]
2. امام صادق(ع) فرمود: «اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ... ؛ منظور امیر المؤمنین علی بن ابیطالب، حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمّد، حسن بن علی و الخلف الحجّه میباشد». سپس فرمود: «ای داود! آیا میدانی این نوشته کی نوشته شده است؟» داود گفت: خدا و رسولش و شما بهتر میدانید. آنحضرت فرمود: «دو هزار سال پیش از آنکه آدم آفریده شود».[4]
در سند این روایت نیز عبید بن کثیر عامری وجود دارد که علمای رجال او را ضعیف دانستهاند[5] و گفتهاند که آشکارا حدیث جعل میکرد.[6]
در نتیجه، این دو روایت به جهت سندی دارای اشکالاتی هستند. اما محتوای این روایت، راه متفاوتی از سند دارد؛ در این روایات به برگزیده بودن دوازده امام اشاره شده است که با ذوقی بر آیه دوازده ماه سال تطبیق داده شد. اصل این محتوا و منتخب بودن دوازده امام، از اصول شیعه بوده و دلایل بسیار بر آنها وجود دارد و تطبیق آن بر این آیه نیز مشکلی را ایجاد نمیکند. بنابر این محتوای این روایات بعید نبوده و میتوان بدان استناد کرد. [1] . توبه، 36. [2] . خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص 377- 378، بیروت، البلاغ، 1419ق. [3] . شیخ طوسی، کتاب الغیبه، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 149- 150، قم، دار المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 1411ق. [4] . ابن ابی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 88، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق [5] . غضائری، احمد بن حسین، کتاب الضعفاء، ج 1، ص 80، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1364ق. [6] . نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه(رجال نجاشی)، ص 234، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ علامه حلی، رجال، ص 245، قم، دار الذخائر، 1411ق.
- [سایر] تفسیر آیه 79 سوره توبه چیست؟
- [سایر] آیه 5 سوره توبه را تفسیر کنید؟
- [سایر] سلام، تفسیر آیات 36- 40 سوره اسراء چیست؟
- [سایر] آیا مورخین و محدثین اهل سنت نیز تفسیر شیعه از آیه اکمال دین (آیه سوم سوره مائده) را قبول دارند؟
- [سایر] آیا مورخین و محدثین اهل سنت نیز تفسیر شیعه از آیه اکمال دین (آیه سوم سوره مائده) را قبول دارند؟
- [سایر] به چه دلیل امامان دوازده نفرند و امام آخر حضرت مهدی(عج) است؟
- [سایر] به چه دلیل امامان دوازده نفرند و امام آخر حضرت مهدی(عج) است؟
- [سایر] برخی مفسّران از آیه «اولی الامر» بر عصمت امامان استدلال کرده اند از این راه چگونه عصمت اثبات می شود؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 53 سوره احزاب چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله سبحانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و پیغمبران و امامان(علیهم السلام)، به طوری که در وضو گفته شد. دوم رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) اگرچه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوم توقف در مساجد دیگر ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. چهارم گذاشتن چیزی در مسجد در غیر حال عبور. پنجم خواندن آیه ای که پس از خواندن باید سجده کرد و آنها در چهار سوره است اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل) دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده) سوم: سوره پنجاه و سوم (والنجم) چهارم: سوره نود و ششم (اقرأ) و احتیاط آن است یک حرف از این چهار سوره را هم نخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] پنج چیز بر جنب حرام است : اول : رساندن جائی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) بطوری که در وضو گفته شد . دوم : رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اگر چه از یک در داخل ، و از در دیگری خارج شود . سوم : توقف در مساجد دیگر ، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگری خارج شود ، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند . چهارم : گذاشتن چیزی در مسجد . پنجم : خواندن سوره ای که سجده واجب دارد و آن چهار سوره است : اول ، سورة سی و دوم قرآن ( الم تنزیل ) دوم ، سورة چهل و یکم ( حم سجده ) سوم ، سورة پنجاه و سوم ( و النجم ) چهارم ، سورة نود و ششم ( اقرء ) و اگر یک حرف ر ا به قصد یکی از این چهار سوره هم بخواند حرام است . چیزهائی که بر جنب مکروه است
- [امام خمینی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسامی مبارکه پیامبران و امامان علیهم السلام، به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارد. دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد. و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن سوره ای که سجده واجب دارد و آن چهار سوره است: اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل) دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده) سوم: سوره پنجاه و سوم (و النجم) چهارم: سوره نود و ششم (اقرا) و اگر یک حرف را به قصد یکی از این چهار سوره هم بخواند حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] پنج کار بر جنب حرام است: 1 مس خط قرآن یا اسم خدا و پیامبران و امامان بنابر احتیاط واجب، همانطور که در وضو گفته شد. 2 رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. 3 توقف کردن در مساجد دیگر، اما اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. 4 داخل شدن در مسجد برای گذاشتن چیزی در آن. 5 خواندن یکی از آیات سجده، ولی خواندن غیر آیه سجده از سوره سجده مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] سه چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهراعلیهم السلام. دوّم: گذاشتن چیزی یا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرینعلیهم السلام، ولی اگر از یک در مسجد یا حرم داخل شود و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پیغمبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم، ولی توقف در جاهایی که مربوط بهمسجد است ولی مسجد نیست و توقف در صحنها و رواقهای پیامبران و ائمه علیهم السلام و حرمهای امامزادهها مانعی ندارد. سوّم: خواندن هر یک از آیاتی که سجده واجب دارد و آن آیات در چهار سوره است: 1 - آیه پانزده، سورة سجده 2 - آیه سی و هفت، سورة فصّلت. 3 - آیه شصت و دو، سورة النّجم. 4 - آیه نوزده، سورة علق.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.
- [آیت الله اردبیلی] پنج چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و نیز بنابر احتیاط واجب، به اسامی مبارکه پیامبران و امامان علیهمالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام . دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، اگرچه از یک در داخل و بدون توقف از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر بدون توقف خارج شود، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان علیهمالسلام نیز توقف نکند. چهارم: ورود به مسجد به قصد گذاشتن چیزی در آن و احتیاط واجب آن است که از گذاشتن چیزی در مسجد بدون وارد شدن به آن نیز اجتناب کند. پنجم: خواندن بعض یا تمام سورهای که سجده واجب دارد و آنها چهار سورهاند: 1 سوره (سجده) یعنی سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل)، 2 سوره (فصّلت) یعنی سوره چهل و یکم قرآن (حم سجده)، 3 سوره (نجم) یعنی سوره پنجاه و سوم قرآن (و النجم)، 4 سوره (علق) یعنی سوره نود و ششم قرآن (اقرء) و خواندن یک حرف از این چهار سوره نیز حرام است.
- [آیت الله بروجردی] پنج چیز بر جُنب حرام است:اوّل:رساندن جایی از بدن به خط قرآن، یا به اسم خدا و پیغمبران و امامان) عَلَیْهمُالسَّلَام) به طوری که در وضو گفته شد.دوم:رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود.سوم:توقف در مساجد دیگر و حرم امامان) عَلَیْهمُالسَّلَام)، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد.چهارم:گذاشتن چیزی در مسجد.پنجم:خواندن سورهای که سجدهی واجب دارد و آن چهار سوره است.اوّل:سورهی سی و دوم قرآن (الم تنزیل).دوم:سورهی چهل و یکم (حم سجده).سوم:سورهی پنجاه و سوم (و النّجم).چهارم:سورهی نود و ششم (اقرء ) و اگر یک حرف از این چهار سوره را هم بخواند حرام است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا، و اسامی مبارکه پیامبران و امامان(علیهم السلام)، که بنابر احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارد. دوّم: رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، اگرچه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوّم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد. و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند، اگرچه اولی آن است که حکم مسجدالحرام و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در حرم امامان(علیه السلام)رعایت نماید. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن سوره ای که سجده واجب دارد و آن چهار سوره است: 1 سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل). 2 سوره چهل و یکم (حم سجده). 3 سوره پنجاه و سوّم (والنّجم). 4 سوره نود و ششم (اقرء). و اگر یک حرف از این چهار سوره را هم بخواند حرام است