یکی از مسائل مهم در قرائت قرآن، شناخت جای وقف و ابتدا در فرازهای قرآنی است. این مسئله بیشتر در بحث تجوید قرآن مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ زیرا هدف از آن زیبا و شیوا ساختن قرائت قرآن است. البته از این جهت که برای وقف و ابتدا علاماتی در نظر گرفته شده، در بحث کتابت قرآن مطرح می‌شود. علامات مختلفی از جانب افراد متعددی برای وقف و ابتدا وضع شده است. یکی از این دسته علائم، رموز سجاوندی است که توسط شخصی به همین نام، یعنی محمد بن طیفور سجاوندی وضع شده است. این علائم عبارت‌اند از: 1. «م»: علامت وقف لازم است. این علامت مربوط به جایی است که وقف‌نکردن، موجب ایهام به معنایی دیگر می‌شود که مقصود واقعی نبوده و به معنای اراده شده، آسیب می‌زند. 2. «ط»: علامت وقف مطلق است؛ یعنی وقف کردن در این مکان، بهتر از وصل کردن است. 3. «ج»: علامت وقف جائز است و در جایی به کار می‌رود که وقف و وصل با هم مساوی باشد و هیچ‌کدام بر دیگری برتری ندارد. 4. «لا»: علامت عدم جواز وقف است و در جایی است که وقف در آن محل، موجب تغییر معنای آیه و یا ایجاد معنای قبیحی می‌شود.[1] البته در جایی که آخر آیه باشد، بیشتر علما، وقف در آن مورد را مستحب می‌دانند. در سال‌های اخیر، علامت‌های جدیدی نیز برای وقف و ابتدا وضع شده‌اند. این علامات عبارت‌اند از: الف. «صلی»: با این‌که وقف جایز است، ولی وصل بهتر است. ب. «قلی»: به معنای این است که وقف بهتر از وصل است.[2] 5. «:.»: علامت سه نقطه که به آن وقف معانقه یا مراقبه گفته می‌شود. معنای این علامت در دو جای نزدیک به هم، بدین معنا است که فقط بر یکی از این دو مکان می‌توان وقف کرد.[3] 6. «س»: علامت سکت است که نوعی وقف محسوب می‌شود با این تفاوت که زمان مکث بسیار کوتاه است. 7. «ق»: علامت وقفی است که بیشتر علما قائل به آن نیستند. 8. «قف»: علامت امر به وقف است ولی اگر وصل کند نیز اشکالی ندارد. 9. «صل»: علامت امر به وصل است و بیانگر این است که وصل نیکو است. 10. «قفه»: علامت وقف سکت طولانی است. 11. «صق»: علامت وصل به ماقبل است. 12. «صب»: علامت وصل به مابعد است. 13. «جه»: علامت وقف مرخص و مترادف علامت «ص» است. 14. «ک»: به معنای این است که حکم وقف در آن، مانند مورد قبلی است. 15. «قلا»: علامت این‌که بنابر قولی محل وقف است ولی وقف نکنید.[4] 16. «ع»: هم علامت وقف به معنای مساوی بودن وقف و وصل است و هم بعد از هر ده آیه به معنای (عشر) قرار داده می‌شود. همچنین علامتی بر اتمام داستان یا موضوع قرآنی است که در انتهای آخرین آیه مربوطه قرار داده می‌شود.[5] 17. «ز»: بدین معنا است که وقف کردن جایز است ولی وصل کردن بهتر از وقف کردن است. 18. «ص»: وقف مرخص است؛ یعنی فقط در صورت ضرورت می‌توان در آن مکان وقف کرد.[6] [1] . سادات فاطمی، سید جواد، پژوهشی در وقف و ابتدا ص 85 - 86، مشهد، به نشر، چاپ اول، 1382ش. [2] . ابوالوفا، علی الله بن علی، القول السدید فی علم التجوید 211، المنصوره، دار الوفاء، چاپ سوم، 1424ق. [3] . القاری، عبدالعزیز بن عبدالفتاح، قواعد التجوید علی روایه حفص عن عاصم بن أبی النجود، ص 115، بیروت، مؤسسة الرساله، چاپ اول، 1422ق. [4] . مظلومی، رجبعلی، پژوهشی پیرامون آخرین کتاب الهی، ج 2، ص 139، تهران نشر آفاق، چاپ دوم، 1403ق. [5] . حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ص 259، تهران، نشر آفاق، چاپ دوم، 1403ق. [6] . قواعد التجوید علی روایة حفص عن عاصم، ج 1، ص 114 - 115.
علامتهایی مانند (ع)، (لا)، (ج) و ... که در آیات قرآن دیده میشود، نشانه چیست؟
یکی از مسائل مهم در قرائت قرآن، شناخت جای وقف و ابتدا در فرازهای قرآنی است. این مسئله بیشتر در بحث تجوید قرآن مورد بررسی قرار میگیرد؛ زیرا هدف از آن زیبا و شیوا ساختن قرائت قرآن است. البته از این جهت که برای وقف و ابتدا علاماتی در نظر گرفته شده، در بحث کتابت قرآن مطرح میشود.
علامات مختلفی از جانب افراد متعددی برای وقف و ابتدا وضع شده است. یکی از این دسته علائم، رموز سجاوندی است که توسط شخصی به همین نام، یعنی محمد بن طیفور سجاوندی وضع شده است. این علائم عبارتاند از:
1. «م»: علامت وقف لازم است. این علامت مربوط به جایی است که وقفنکردن، موجب ایهام به معنایی دیگر میشود که مقصود واقعی نبوده و به معنای اراده شده، آسیب میزند.
2. «ط»: علامت وقف مطلق است؛ یعنی وقف کردن در این مکان، بهتر از وصل کردن است.
3. «ج»: علامت وقف جائز است و در جایی به کار میرود که وقف و وصل با هم مساوی باشد و هیچکدام بر دیگری برتری ندارد.
4. «لا»: علامت عدم جواز وقف است و در جایی است که وقف در آن محل، موجب تغییر معنای آیه و یا ایجاد معنای قبیحی میشود.[1] البته در جایی که آخر آیه باشد، بیشتر علما، وقف در آن مورد را مستحب میدانند.
در سالهای اخیر، علامتهای جدیدی نیز برای وقف و ابتدا وضع شدهاند. این علامات عبارتاند از:
الف. «صلی»: با اینکه وقف جایز است، ولی وصل بهتر است.
ب. «قلی»: به معنای این است که وقف بهتر از وصل است.[2]
5. «:.»: علامت سه نقطه که به آن وقف معانقه یا مراقبه گفته میشود. معنای این علامت در دو جای نزدیک به هم، بدین معنا است که فقط بر یکی از این دو مکان میتوان وقف کرد.[3]
6. «س»: علامت سکت است که نوعی وقف محسوب میشود با این تفاوت که زمان مکث بسیار کوتاه است.
7. «ق»: علامت وقفی است که بیشتر علما قائل به آن نیستند.
8. «قف»: علامت امر به وقف است ولی اگر وصل کند نیز اشکالی ندارد.
9. «صل»: علامت امر به وصل است و بیانگر این است که وصل نیکو است.
10. «قفه»: علامت وقف سکت طولانی است.
11. «صق»: علامت وصل به ماقبل است.
12. «صب»: علامت وصل به مابعد است.
13. «جه»: علامت وقف مرخص و مترادف علامت «ص» است.
14. «ک»: به معنای این است که حکم وقف در آن، مانند مورد قبلی است.
15. «قلا»: علامت اینکه بنابر قولی محل وقف است ولی وقف نکنید.[4]
16. «ع»: هم علامت وقف به معنای مساوی بودن وقف و وصل است و هم بعد از هر ده آیه به معنای (عشر) قرار داده میشود. همچنین علامتی بر اتمام داستان یا موضوع قرآنی است که در انتهای آخرین آیه مربوطه قرار داده میشود.[5]
17. «ز»: بدین معنا است که وقف کردن جایز است ولی وصل کردن بهتر از وقف کردن است.
18. «ص»: وقف مرخص است؛ یعنی فقط در صورت ضرورت میتوان در آن مکان وقف کرد.[6] [1] . سادات فاطمی، سید جواد، پژوهشی در وقف و ابتدا ص 85 - 86، مشهد، به نشر، چاپ اول، 1382ش. [2] . ابوالوفا، علی الله بن علی، القول السدید فی علم التجوید 211، المنصوره، دار الوفاء، چاپ سوم، 1424ق. [3] . القاری، عبدالعزیز بن عبدالفتاح، قواعد التجوید علی روایه حفص عن عاصم بن أبی النجود، ص 115، بیروت، مؤسسة الرساله، چاپ اول، 1422ق. [4] . مظلومی، رجبعلی، پژوهشی پیرامون آخرین کتاب الهی، ج 2، ص 139، تهران نشر آفاق، چاپ دوم، 1403ق. [5] . حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ص 259، تهران، نشر آفاق، چاپ دوم، 1403ق. [6] . قواعد التجوید علی روایة حفص عن عاصم، ج 1، ص 114 - 115.
- [سایر] امام صادق(ع) در مورد محمّد بن حنفیّه میگوید: (أَتَزْعُمُ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ عَدُوُّ عَمِّهِ مُحَمَّدِ ابْنِ الْحَنَفِیَّةِ؟ فَقَالَ: لَا. ثُمَّ قَالَ الصَّادِقُ(ع): یَا حَیَّانُ إِنَّکُمْ صَدَفْتُمْ عَنْ آیَاتِ اللهِ، وَ قَدْ قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: سَنَجْزِی الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیاتِنا سُوءَ الْعَذابِ بِما کانُوا یَصْدِفُونَ). (کمال الدّین، ج 1، ص 36). آیا معنای این سخن این است که امام باقر(ع) محمّد بن حنفیّه را دشمن میداشتند؟
- [سایر] چرا علامت هایی مانند ج - ع و ... در قرآن آمده؟ چه کسی این علامت ها را گذاشته است؟
- [سایر] کدامیک از آیات قرآن در مورد معجزات حضرت عیسی(ع) صحبت میکند؟
- [سایر] چرا در همه قرآنها، علامت "لا" که در پایان آیات، نشانه عدم وقف است، به یک شکل اعمال نشده و در پایان برخی از آیات این علامت نیامده است؟
- [آیت الله خامنه ای] ج: حرمت مسّ کلمات و آیات قرآنی بدون وضو اختصاص به قرآن کریم ندارد. بلکه شامل همه کلمات و آیات قرآنی می شود، هرچند در کتاب دیگری یا در روزنامه، مجله، تابلو، و غیر آنها باشد.
- [سایر] چرا آیات قرآن در مورد جواب قوم حضرت لوط(ع) به حضرتشان، تعابیر متفاوتی را نقل کردهاند؟
- [سایر] موجودات چگونه آیات و نشانه های خدواند متعال هستند؟
- [سایر] موجودات چگونه آیات و نشانه های خدواند متعال هستند؟
- [سایر] موجودات چگونه آیات و نشانه های خدواند متعال هستند؟
- [سایر] معنا و تفسیر حدیث (لا تستنجوا بعظم و لا روث فانهما لا یطهران) چیست؟ حکم شرعی استنجاء چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده بر زمین بگذارد، اگرچه ذکر نگوید کافی است وگفتن ذکر مستحبّ است و بهتر است بگوید: )لا اًّلهَ اًّلا اللّهُ حَقَّاً حَقّا، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ ایماناً وَتَصْدِیقاً، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ عُبودِیًَّْ وَرِقّاً، سَجَدتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لا مُسْتَنْکِفَاً وَلا مُسْتَکْبِراً، بَلْ أنَا عَبْد ذَلیل ضَعیف خائِف مُسْتَجیر(.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای سجده واجب قرآن کافی است به سجده رود و ذکر گفتن واجب نمی باشد، اما بهتر است ذکر بگوید و بهتر است این ذکر را انتخاب کند: (لا اله إلا الله حقاً حقاً لا اله إلا الله ایماناً و تصْدیقاً لا اله إلا الله عبودیةً ورقاً سجدْت لک یا رب تعبداً ورقاً لا مسْتنْکفاً و لا مسْتکْبراً بلْ انا عبْدٌ ذلیلٌ ضعیفٌ خائفٌ مسْتجیرٌ).
- [امام خمینی] هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگر چه ذکر نگوید کافی است، و گفتن ذکر مستحب است. و بهتر است بگوید: (لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله ایمانا و تصدیقا لا اله الا الله عبودیة و رقا سجدت لک یا رب تعبدا و رقا لا مستنکفا و لا مستکبرا بل انا عبد ذلیل ضعیف خائف مستجیر).
- [آیت الله مظاهری] هرگاه در سجده قرآن پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، گرچه ذکر نگوید کافی است و گفتن ذکر، مستحب است و بهتر است بگوید: (لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ ایماناً وَ تَصْدیقاً لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ عُبُودِیَّةً وَ رِقّاً سَجَدْتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لا مُسْتَنْکِفاً وَ لا مُسْتَکْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلیلٌ ضَعیفٌ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ). 8 - تشهّد:
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه در سجده واجب قران پیشانی را به قصد سجده بر زمین بگذارد اگر چه ذکر نگوید کافیست و گفتن ذکر مستحب است و بهتر این است که بگوید لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله ایمانا و تصدیقا لا اله الا الله عبودیه و رقا سجدت لک یا رب تعبدا و رقا لا مستنکفا و لا مستکبرا بل انا عبد ذلیل ضعیف خایف مستجیر
- [آیت الله سبحانی] هر گاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده بر زمین بگذارد: اگرچه ذکر نگوید کافیست و گفتن ذکر، مستحب است و بهتر است بگوید: (لا اِلَهَ اِلاَّ اللهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ اِیماناً وَ تَصْدِیقاً لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عُبُودِیَّةً وَ رِقاً سَجَدْتُ لَکَ یَا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لا مُسْتَنْکِفاً وَ لا مُسْتَکْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ).
- [آیت الله بهجت] هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگرچه ذکر نگوید کافی است، و گفتن ذکر مستحب است، و بهتر است بگوید: (لا إلهَ اِلاّ اللّه حَقّاً حَقّاً، لا اِلهَ اِلاّ اللّه ایماناً وَ تَصْدیقاً، لا اِلهَ اِلاّ اللّه عُبودِیةً وَ رِقّاً، سَجَدْتُ لَک یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لا مُسْتَنکفاً وَ لا مُسْتَکبِراً، بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلیلٌ ضَعیفٌ خائِفٌ مُسْتَجیر).
- [آیت الله بروجردی] هرگاه در سجدهی قرآن پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگر چه ذکر نگوید کافیست و گفتن ذکر مستحب است و بهتر است بگوید:لا اِلهَ اِلا اللهُ حَقّاً حَقّاً، لا اِلهَ الا اَللهُ اِیماناً وَ تَصدیقاً، لا اِلهَ اِلا اللهُ عُبودیِّةً وَ رِقّاً سَجَدتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً، لامُسْتَنْکِفاً وَ لا مُستَکبِراً بَلْ انَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعیِفٌ خائِفٌ مُسْتَجیِرٌ.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر گاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگر چه ذکر نگوید کافیست ولی گفتن ذکر، مستحب و مطابق با احتیاط است، و بهتر است بگوید: لاَ اِلَهَ إلاَّ اللهُ حَقّاً حَقّاً لاَ اِلَهَ إلاَّ اللهُ اِیمَاناً وَتَصْدِیقاً لاَ اِلَهَ إلاَّ اللهُ عُبوُدِیَّةً وَرِقّاً سَجَدْتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لاَ مُسْتَنْکِفاً وَلاَ مُسْتَکْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خائِفٌ مُسْتَجِیر
- [آیت الله سیستانی] هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده بر زمین بگذارد اگر چه ذکر نگوید کافی است . و گفتن ذکر مستحب است ، و بهتر این است که بگوید : (لا إلهَ إلاَّ اللّهُ حَقّاً حَقاً ، لا إلهَ إلاَّ اللّهُ إیماناً و تَصْدِیقاً ، لا إلهَ إلاَّ اللّهُ عُبُودِیَّةً وَرِقّاً ، سَجَدْتُ لَک یا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً ، لا مُسْتَنْکِفاً وَلا مُسْتَکْبِراً ، بَلْ اَنْا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خائِفٌ مُسْتَجِیرُ) . تشهد