یکی از اصطلاحات کاربردی در علم درایه(حدیث‌شناسی)، «تعلیق» است. تعلیق به معنای «افتادگی در آغاز سند بدون هیچ نشانه‌ای» است.[1] در همین راستا، افتادگی در سند، به سه صورت است: الف. افتادگی در ابتدای سند: اگر در یک کتاب حدیثی، افتادگی در ابتدای سند روایت وجود داشت و هیچ نشانه‌ای هم دالّ بر این‌که افتادگی وجود دارد نبود، به آن تعلیق گفته می‌شود.[2] ب. افتادگی در میان سند که به آن حدیث، منقطع می‌گویند. ج. افتادگی در انتهای سند که به آن حدیث، مرسل می‌گویند.[3] گاه این نوع افتادگی در سند، به منظور اختصار در نگارش رخ داده است. نویسندگان کتاب‌ها، برای این‌که متن کتاب طولانی و ملال‌آور نشود، در بسیاری از موارد، به نگارش اختصاری روی می‌آوردند که با این کارشان، علاوه بر تندنویسی، در میزان استفاده از کاغذ و قلم هم صرفه‌جویی می‌شد.[4] مثلاً سند دو روایت پیاپی ذیل را ملاحظه کنید:[5] 1. محمد بن یعقوب الکلینی رَضِیَ اللهُ عَنْهُ عن أَبی علی الأَشْعَری عن الحسن بن علی الکُوفی عن عَبَّاس بن عَامر عن أَبانِ بن عُثْمانَ عن الفُضَیل بن یَسار عن أَبی جعفر(ع) قال:‏...». 2. و عن علی بن إبراهیم عن أَبیه و عبد الله بن الصَّلْت جَمیعاً عن حَمَّاد بن عیسی عن حریز بْنِ عبد الله عن زُرارة عن أَبی جعفر(ع) قال:...». در سند روایت دوم تعلیق شکل گرفته است؛ چرا که با اعتماد به سند روایت اول، نام «محمد بن یعقوب کلینی» از ابتدای سند دوم حذف شده است. البته چنین تعلیق‌هایی به مُسند بودن روایت ضربه نزده و روایت می‌تواند در صورت ثقه بودن راویان دیگر، از صحت و اعتبار برخوردار باشد. [1] . حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص 27، قم، هجرت، 1381ش. [2] . غلامعلی، مهدی، سندشناسی احادیث، ص 21 - 22، قم، دارالحدیث. [3] . ر. ک: «حدیث مرفوع، مرسل، مقطوع و موقوف»، سؤال 10825؛ «تقسیمات حدیث»، سؤال 28261. [4] . ر.ک: سندشناسی احادیث، ص 21 – 22. [5] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 1، ص 13، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.
یکی از اصطلاحات کاربردی در علم درایه(حدیثشناسی)، «تعلیق» است. تعلیق به معنای «افتادگی در آغاز سند بدون هیچ نشانهای» است.[1]
در همین راستا، افتادگی در سند، به سه صورت است:
الف. افتادگی در ابتدای سند: اگر در یک کتاب حدیثی، افتادگی در ابتدای سند روایت وجود داشت و هیچ نشانهای هم دالّ بر اینکه افتادگی وجود دارد نبود، به آن تعلیق گفته میشود.[2]
ب. افتادگی در میان سند که به آن حدیث، منقطع میگویند.
ج. افتادگی در انتهای سند که به آن حدیث، مرسل میگویند.[3]
گاه این نوع افتادگی در سند، به منظور اختصار در نگارش رخ داده است. نویسندگان کتابها، برای اینکه متن کتاب طولانی و ملالآور نشود، در بسیاری از موارد، به نگارش اختصاری روی میآوردند که با این کارشان، علاوه بر تندنویسی، در میزان استفاده از کاغذ و قلم هم صرفهجویی میشد.[4]
مثلاً سند دو روایت پیاپی ذیل را ملاحظه کنید:[5]
1. محمد بن یعقوب الکلینی رَضِیَ اللهُ عَنْهُ عن أَبی علی الأَشْعَری عن الحسن بن علی الکُوفی عن عَبَّاس بن عَامر عن أَبانِ بن عُثْمانَ عن الفُضَیل بن یَسار عن أَبی جعفر(ع) قال:...».
2. و عن علی بن إبراهیم عن أَبیه و عبد الله بن الصَّلْت جَمیعاً عن حَمَّاد بن عیسی عن حریز بْنِ عبد الله عن زُرارة عن أَبی جعفر(ع) قال:...».
در سند روایت دوم تعلیق شکل گرفته است؛ چرا که با اعتماد به سند روایت اول، نام «محمد بن یعقوب کلینی» از ابتدای سند دوم حذف شده است. البته چنین تعلیقهایی به مُسند بودن روایت ضربه نزده و روایت میتواند در صورت ثقه بودن راویان دیگر، از صحت و اعتبار برخوردار باشد. [1] . حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص 27، قم، هجرت، 1381ش. [2] . غلامعلی، مهدی، سندشناسی احادیث، ص 21 - 22، قم، دارالحدیث. [3] . ر. ک: «حدیث مرفوع، مرسل، مقطوع و موقوف»، سؤال 10825؛ «تقسیمات حدیث»، سؤال 28261. [4] . ر.ک: سندشناسی احادیث، ص 21 – 22. [5] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 1، ص 13، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.
- [آیت الله سبحانی] آیا تعلیق در ایقاعات صحیح است؟
- [سایر] آیا حدیث زیر از نظر علم حدیثشناسی از احادیث درست و قابل اعتماد هستند؟ معنایش چیست؟ قالَ الصَّادِقُ(ع): (کَانَ الْقَلْبُ کَحَبِّ الصَّنَوْبَرِ لِأَنَّهُ مُنَکَّسٌ فَجَعَلَ رَأْسَهُ دَقِیقاً لِیَدْخُلَ فِی الرِّئَةِ فَتَرَوَّحَ عَنْهُ بِبَرْدِهَا لِئَلَّا یَشِیطَ الدِّمَاغُ بِحَرِّهِ).
- [سایر] از جهت حدیثشناسی چه عواملی مانع فهم حدیث میشود؟
- [سایر] آیا در کلیه موارد تعلیق که کارگر فاقد رابطه کاری و مزدی با کارفرماست مدت تعلیق جزء سابقه کار کارگر به حساب می آید؟
- [سایر] اولاً آیا نیازی به بررسی سندی احادیث اعتقادی هست؟ بررسی سند کتاب های اصول کافی کتب شیخ طوسی و صدوق چطور؟ علم رجال و مبانی آن در این اواخر کمیاب و مختلف است از شما یزرگواران می خواهم درس رجالی از آیت الله هادوی طلب کنید، یا اگر هست به ما هم اطلاع دهید، یا تقریرات فارسی برایم بفرستید.
- [آیت الله سبحانی] آثار عقد(مالکیت عین و منافع) بر فرض صحت تعلیق در مُنْشَأ، از چه زمانی مترتب می شود؟
- [آیت الله سبحانی] آیا تعلیق در انشاء یا منشأ موجب بطلان عقد می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا تعلیق در مُنشاء در صداق ، مانند آنکه آن را معلق بر طلاق نمایند صحیح است یا خیر؟
- [سایر] وادیالسلام نجف و وادی برهوت در یمن چه سندی دارد؟
- [سایر] آیا روایات علایم ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنان چه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد. ولی احتیاط برای اهل علم نگرفتن زکات است مگر در صورتی که از تحصیل مخارج عاجز باشند ولکن جایز است اشتغال به تحصیل علم هر چند باعث عجز از تحصیل نفقه بشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه آن علم واجب یا مستحبّ باشد، میشود به او زکاْ داد، و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکاْ دادن به او اشکال دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [امام خمینی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ باشد میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند چنانچه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد می توان به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کفالت را می توان با صیغه لفظی ادا کرد، مثلاً کفیل به طلبکار بگوید من ضامنم هر وقت بدهکار را بخواهی به دست تو دهم و طلبکار هم قبول نماید، یا کاری انجام دهند که معنی این صیغه لفظی را برساند خواه از طریق امضاء سندی باشد یا غیر آن، کفالت صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد می شود از سهم (فی سبیل الله) به او زکات داد. زکات فطره;
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خاک نجسی که به واسطه باران گل شود و علم برسیدن باران به وصف اطلاق به تمام اجزای آن حاصل شود پاک است ولی حصول علم به آن مشکل است.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است امام در وسط صف بایستد واهل علم وکمال وتقوی در صف اوّل بایستند.