جمله (إیّاک نَعبُدُ) در سوره حمد که یک جمله خبری است، چرا در معنای انشاء آمده است؟
جملات و سخنان؛ گاهی حکایت از چیزی می‌کنند و از وجود یا فقدانش در خارج خبر می‌دهند که به آن جملات اخباری گفته می‌شود؛ مانند این‌که گوینده‌ای می‌گوید: «دیروز هوا آفتابی بود». یا «فردا هوا بارانی خواهد بود». گاهی نیز جملات؛ حکایت از وجود یا فقدان چیزی ندارند، بلکه متکلم با گفتن این سخن خویش، قصد دیگری دارد. مثلاً می‌خواهد پرسشی نماید، یا می‌خواهد مدلول و معنای آن در خارج محقق شده و یا محقق نشود که به این نوع از جملات، «انشائیه» گفته می‌شود؛ مانند این‌که گوینده‌ای می‌گوید: «به مهمانان من احترام بگذار». یا «خدایا! مرا وارد دوزخ مکن».[1] جملات انشائیه یا طلبی هستند؛ مانند: امر، نهی، استفهام، تمنّی، نداء.[2] یا غیرطلبی که با صیغه‌های: مدح و ذمّ،[3] عقود[4] و ایقاعات، قسم، تعجّب، رجاء و گاهی هم با رُبّ و لعلّ و کم خبریّه ایراد می‌شوند.[5] گاهی برخی جملات از جهت لفظ، انشائی هستند، ولی در معنا اخبار می‌باشند؛ مانند: «قالَ إِنِّی اُشْهِدُ اللهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ من المشرکین».[6] در این‌جا جمله «وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ» که با فعل امر شروع شده از جهت لفظ، انشائی بوده ولی در معنای اخبار است.[7] گاهی نیز جمله‌ای از جهت لفظ، اخبار است، ولی از جهت معنا از آن اراده انشاء می‌شود؛ مانند: «تُؤْمِنُونَ باللهِ وَ رَسُولِهِ»،[8] که «تُؤْمِنُونَ» به معنای فعل امر «آمنوا» است و پروردگار از این جمله اراده انشاء نموده است.[9] با روشن شدن معنای جملات خبری و انشائی و اقسام جملات انشائی به بررسی سوره حمد می‌پردازیم که این  سوره از آیه اول، تا «مالک یوم الدین» حمد و ثنای پروردگار است، سپس اعتراف به عبودیت فقط برای او، پس از آن استعانت به پروردگار در عبادت، و از «اهدنا الصراط المستقیم» تا «وَ لَا الضَّالِّینَ» دعا است.[10] بنابراین، از جهت لفظی و ظاهری 4 آیه اول سوره حمد که «ایّاک نعبد» نیز جزو آنها است، از جملات اخباری و سه آیه آخر آن که با فعل امر «اهدنا» شروع شده و دعا است، از جملات انشائی محسوب می‌شوند. اما همان‌گونه که بیان نمودیم، گاهی برخی از جملات از جهت لفظ، اخباری هستند، ولی از جهت معنا از آنها اراده انشاء می‌شود، و سوره حمد نیز بنابر نظر برخی از اندیشمندان اسلامی از همین قبیل است[11] که هر چند پروردگار متعال خواست چگونگی حمد خویش را به ما بیاموزد، ولی هدف دیگری نیز در این سوره وجود دارد و آن ایجاد و تحقق حمد و ثنای پروردگار از سوی بندگان است، بویژه در جمله «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‏» که مقصود از آن تنها اخبار به عبودیت و استعانت نیست، بلکه ایجاد و تحقق عبودیت و استعانت از پروردگار نیز مقصود است.[12] از این‌رو؛ در ابتدای سوره حمد صیغه امری مستتر است که ما را امر به تحقق مفاد و مدلول این سوره می‌کند.[13]   [1] . ر. ک: هاشمی، احمد، ترجمه و شرح جواهر البلاغة، شارح، عرفان، حسن‏، ج 1، ص 91 - 92، قم، بلاغت، چاپ دهم، 1388ش. [2] . همان، ص 128؛ مدرس افغانی، محمد علی‏، المدرس الأفضل فیما یرمز و یشار إلیه فی المطول‏، ج 5، ص 4، قم، دارالکتاب‏، چاپ اول، 1362ش. [3] . «مانند: نعم، بئس، حبذا، لاحبذا»، ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج ‏1، ص 126. [4] . «مراد از «عقود» صیغه‌ها و واژه‌هایی است که در پیمان‌ها به کار می‌رود؛ مانند «انکحت» در پیمان زناشویی و «بعت» و «اشتریت» در داد و ستد و...،»؛ ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج ‏1، ص 126. [5] . همان؛ المدرس الأفضل فیما یرمز و یشار إلیه فی المطول، ج ‏5، ص 5. [6] . هود، 54. [7] . «أی و اَشهَدُکُم»، المدرس الأفضل‏، ج 5، ص 182. [8] . صف، 11. [9] . صفایی بوشهری، غلامعلی‏، ترجمه و شرح مغنی الأدیب،‏ ج 4، ص 132، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387ش. [10] . جصاص احمد بن علی، احکام القرآن، محقق، قمحاوی، محمد صادق، ج 1، ص 27، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق. [11] . «یعنی جمله حمد، از جهت لفظ خبریه است و از جهت معنا انشاییه می‌باشد». عاملی، ترحینی، سید محمد حسین، الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 1، ص 12، دار الفقه للطباعة و النشر‌، قم، چاپ چهارم، 1427 ق. [12] . اندلسی، ابو حیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، صدقی، محمد جمیل، ج 1، ص 44، دار الفکر، بیروت، 1420ق. [13] . ر. ک: أحکام القرآن، ج 1، ص 27.
عنوان سوال:

جمله (إیّاک نَعبُدُ) در سوره حمد که یک جمله خبری است، چرا در معنای انشاء آمده است؟


پاسخ:

جملات و سخنان؛ گاهی حکایت از چیزی می‌کنند و از وجود یا فقدانش در خارج خبر می‌دهند که به آن جملات اخباری گفته می‌شود؛ مانند این‌که گوینده‌ای می‌گوید: «دیروز هوا آفتابی بود». یا «فردا هوا بارانی خواهد بود».
گاهی نیز جملات؛ حکایت از وجود یا فقدان چیزی ندارند، بلکه متکلم با گفتن این سخن خویش، قصد دیگری دارد. مثلاً می‌خواهد پرسشی نماید، یا می‌خواهد مدلول و معنای آن در خارج محقق شده و یا محقق نشود که به این نوع از جملات، «انشائیه» گفته می‌شود؛ مانند این‌که گوینده‌ای می‌گوید: «به مهمانان من احترام بگذار». یا «خدایا! مرا وارد دوزخ مکن».[1]
جملات انشائیه یا طلبی هستند؛ مانند: امر، نهی، استفهام، تمنّی، نداء.[2] یا غیرطلبی که با صیغه‌های: مدح و ذمّ،[3] عقود[4] و ایقاعات، قسم، تعجّب، رجاء و گاهی هم با رُبّ و لعلّ و کم خبریّه ایراد می‌شوند.[5]
گاهی برخی جملات از جهت لفظ، انشائی هستند، ولی در معنا اخبار می‌باشند؛ مانند: «قالَ إِنِّی اُشْهِدُ اللهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ من المشرکین».[6] در این‌جا جمله «وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ» که با فعل امر شروع شده از جهت لفظ، انشائی بوده ولی در معنای اخبار است.[7]
گاهی نیز جمله‌ای از جهت لفظ، اخبار است، ولی از جهت معنا از آن اراده انشاء می‌شود؛ مانند: «تُؤْمِنُونَ باللهِ وَ رَسُولِهِ»،[8] که «تُؤْمِنُونَ» به معنای فعل امر «آمنوا» است و پروردگار از این جمله اراده انشاء نموده است.[9]
با روشن شدن معنای جملات خبری و انشائی و اقسام جملات انشائی به بررسی سوره حمد می‌پردازیم که این  سوره از آیه اول، تا «مالک یوم الدین» حمد و ثنای پروردگار است، سپس اعتراف به عبودیت فقط برای او، پس از آن استعانت به پروردگار در عبادت، و از «اهدنا الصراط المستقیم» تا «وَ لَا الضَّالِّینَ» دعا است.[10] بنابراین، از جهت لفظی و ظاهری 4 آیه اول سوره حمد که «ایّاک نعبد» نیز جزو آنها است، از جملات اخباری و سه آیه آخر آن که با فعل امر «اهدنا» شروع شده و دعا است، از جملات انشائی محسوب می‌شوند.
اما همان‌گونه که بیان نمودیم، گاهی برخی از جملات از جهت لفظ، اخباری هستند، ولی از جهت معنا از آنها اراده انشاء می‌شود، و سوره حمد نیز بنابر نظر برخی از اندیشمندان اسلامی از همین قبیل است[11] که هر چند پروردگار متعال خواست چگونگی حمد خویش را به ما بیاموزد، ولی هدف دیگری نیز در این سوره وجود دارد و آن ایجاد و تحقق حمد و ثنای پروردگار از سوی بندگان است، بویژه در جمله «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‏» که مقصود از آن تنها اخبار به عبودیت و استعانت نیست، بلکه ایجاد و تحقق عبودیت و استعانت از پروردگار نیز مقصود است.[12] از این‌رو؛ در ابتدای سوره حمد صیغه امری مستتر است که ما را امر به تحقق مفاد و مدلول این سوره می‌کند.[13]   [1] . ر. ک: هاشمی، احمد، ترجمه و شرح جواهر البلاغة، شارح، عرفان، حسن‏، ج 1، ص 91 - 92، قم، بلاغت، چاپ دهم، 1388ش. [2] . همان، ص 128؛ مدرس افغانی، محمد علی‏، المدرس الأفضل فیما یرمز و یشار إلیه فی المطول‏، ج 5، ص 4، قم، دارالکتاب‏، چاپ اول، 1362ش. [3] . «مانند: نعم، بئس، حبذا، لاحبذا»، ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج ‏1، ص 126. [4] . «مراد از «عقود» صیغه‌ها و واژه‌هایی است که در پیمان‌ها به کار می‌رود؛ مانند «انکحت» در پیمان زناشویی و «بعت» و «اشتریت» در داد و ستد و...،»؛ ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج ‏1، ص 126. [5] . همان؛ المدرس الأفضل فیما یرمز و یشار إلیه فی المطول، ج ‏5، ص 5. [6] . هود، 54. [7] . «أی و اَشهَدُکُم»، المدرس الأفضل‏، ج 5، ص 182. [8] . صف، 11. [9] . صفایی بوشهری، غلامعلی‏، ترجمه و شرح مغنی الأدیب،‏ ج 4، ص 132، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387ش. [10] . جصاص احمد بن علی، احکام القرآن، محقق، قمحاوی، محمد صادق، ج 1، ص 27، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق. [11] . «یعنی جمله حمد، از جهت لفظ خبریه است و از جهت معنا انشاییه می‌باشد». عاملی، ترحینی، سید محمد حسین، الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 1، ص 12، دار الفقه للطباعة و النشر‌، قم، چاپ چهارم، 1427 ق. [12] . اندلسی، ابو حیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، صدقی، محمد جمیل، ج 1، ص 44، دار الفکر، بیروت، 1420ق. [13] . ر. ک: أحکام القرآن، ج 1، ص 27.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین