شاه نعمت الله ولی که در شهر ماهان استان کرمان مدفون است، را معرفی کنید.
زندگی و شرح احوال شاه[1] نعمت‏ الله‏ ولی‏ سید نور الدین نعمت الله بن عبد الله بن محمد معروف به شاه نعمت الله ولی[2] مؤسس فرقه نعمت‌اللهی[3] از سادات حسینی بود و نسبش با نوزده واسطه به پیامبر اسلام(ص) می‌رسید.[4] پدرش، میر عبد الله، از علما و دانشمندان شهر حلب به‌شمار می‌رفت.[5] سید نعمت الله ولی در سال 730 ه.ق در شهر حلب متولد شد و در سال 834 ه.ق در سن 104 سالگی درگذشت.[6] پدر شاه نعمت الله ولی در اوانِ کودکی او، از شهر حلب به ناحیه «مَکران»[7] مهاجرت می‌کند و سید نعمت الله کودکی و جوانی خود را در ایران می‌گذراند. وی در دوران جوانی به فراگیری علوم متداول زمان پرداخت.[8] شاه نعمت الله قسمتی از عمر خود را با امیر تیمور و پسرش سلطان شاهرخ تیموری معاصر بود. بقعه وی در ماهان کرمان واقع است.[9] با این‌که امیر تیمور با عرفا و بزرگان تصوف اظهار ارادت می‌نمود، بعد از مدتی، از توقف شاه نعمت الله ولی در سمرقند نگران گردید؛ زیرا مریدان زیادی به آستان سید جمع شدند. افرادی به او حسادت ورزیدند و این خبر را به امیر تیمور رساندند. امیر تیمور به توهم آن‌که شاید فتنه‌ای ایجاد شود، کسی نزد سید فرستاد و او را از توقف در سمرقند منع کرد.[10] شاه نعمت الله، در مکتب استادانی؛ مانند «شیخ رکن الدین شیرازی»، «شیخ شمس الدین مکی» و «قاضی عضد الدین ایجی» علم کلام و بلاغت و فقه را آموخت. سپس سال‌ها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و به سیر آفاق و انفس پرداخت و در سن 24 سالگی در مکّه معظمه از دست شیخ عبد الله یافعی خرقه پوشید و از جمله مریدان او گردید. شاه نعمت الله پس از آن، دست به مسافرت‌های گوناگونی می‌زند از طریق مصر و شام و آذربایجان به ماوراءالنّهر می‌رود و پس از مدتی اقامت در سمرقند، عاقبت در کرمان رحل‏ اقامت می‌افکند و در ماهان خانقاه و باغ و حمّام می‌سازد و بیست و پنج سال باقیمانده عمر خود را در ماهان می‌گذراند و سرانجام در سال 834 ه.ق در همان‌جا دار فانی را وداع گفت. و او را در همان باغ خود در ماهان به خاک می‌سپارند.[11] بعدها به دستور سلطان احمد شاه دکنی، پادشاه دکن، بنای باشکوه و بقعه‌ای بر آرامگاه او بنا کردند.[12] افکار و آثار شاه نعمت الله ولی‏ قرون هشتم و نهم، سیطره افکار و آرای محی الدین ابن عربی در تصوف و عرفان است. تقریباً تمامی فرقه‌های مختلف تصوف، نظیر نقشبندیه، نوربخشیه و مولویه، مروّج آرای ابن عربی هستند. شاه نعمت الله نیز از این قاعده مستثنا نیست و از جمله شارحان مهم نظریه‌های ابن عربی به‌شمار می‌رود. شاه ولی به محی الدین ابن عربی به دیده تکریم و احترام می‌نگریست و کتاب «فصوص الحکم» او را از حفظ بود و حتی یکی از مفصل‌ترین رساله‌های خود را به شرح ابیات «فصوص الحکم» اختصاص داده است. به‌طور کلی می‌توان گفت آثار شاه ولی اعم از منظوم و منثور آیینه تمام‌نمای آرای ابن عربی، نظیر: وحدت وجود، انسان کامل، مسئله قطب و ولایت و علم اسرار حروف و نقطه، است. آثار شاه نعمت الله به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شوند؛ مهم‌ترین اثر منظوم شاه ولی، دیوان اشعار اوست که شامل قصاید، غزلیات، قطعات، مثنوی‌ها و رباعیات است که بالغ بر دوازده هزار بیت می‌باشد. بعضی از اشعار و ابیات این دیوان منسوب‏ به اوست. همه آنها از نوع اشعار عرفانی و حاوی اشارات و توضیحات درباره عقاید و افکار متصوفه می‌باشد. تعداد رسالات منثور شاه نعمت الله را تا پانصد ذکر کرده‌اند. البته تاکنون انتساب 114 رساله به او مسلّم شده است. نثر این رساله‌ها اغلب مشکل و پیچیده است و اکثراً از ویژگی‌های نثر قرن هشتم و نهم برخوردار است.[13]   [1] . از سده هشتم هجری به بعد اولیای الهی را «شاه» می‌خواندند. [2] . شیرازی‏، محمد معصوم، طرائق الحقائق‏، ج 3، ص 1، تهران، سنائی‏، چاپ اول‏، بی‌تا؛ حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج ‏1، ص 759 ، قم، دلیل ما، 1422ق. [3] . ریپکا، یان، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ترجمه: شهابی‏، عیسی، ص 401، تهران، علمی و فرهنگی‏، چاپ اول‏، 1381ش؛ مشکور،  محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 447، مشهد، آستان قدس رضوی‏، چاپ دوم‏، 1372ش. [4] . شیروانی‏، زین العابدین، ریاض السیاحة، ج ‏1، ص 583، تهران، سعدی‏، چاپ اول‏، 1361ش. [5] . ولی، شاه نعمت الله، دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 9، کرمان، خانقاه نعمت اللهی، چاپ اول، 1380ش. [6] . فهرس ‏التراث، ج ‏1، ص 759. [7] . سرزمینی ساحلی در جنوب شرقی ایران. [8] . دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 9. [9] . قدیانی‏، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ‏2، ص 516، تهران، آرون‏، چاپ ششم‏، 1387ش. [10] . راوندی‏، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ‏3، ص 472، تهران، نگاه‏،  چاپ دوم‏، 1382ش. [11] . دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 9؛ فهرس ‏التراث، ج ‏1، ص 759. [12] . سایکس‏، سرپرسی، تاریخ ایران، ‏ ترجمه: فخر داعی گیلانی‏، سید محمد تقی، ج ‏2، ص 224 – 225، تهران، افسون‏، چاپ هفتم‏، 1380ش. [13] . دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 10 – 11.
عنوان سوال:

شاه نعمت الله ولی که در شهر ماهان استان کرمان مدفون است، را معرفی کنید.


پاسخ:

زندگی و شرح احوال شاه[1] نعمت‏ الله‏ ولی‏
سید نور الدین نعمت الله بن عبد الله بن محمد معروف به شاه نعمت الله ولی[2] مؤسس فرقه نعمت‌اللهی[3] از سادات حسینی بود و نسبش با نوزده واسطه به پیامبر اسلام(ص) می‌رسید.[4] پدرش، میر عبد الله، از علما و دانشمندان شهر حلب به‌شمار می‌رفت.[5] سید نعمت الله ولی در سال 730 ه.ق در شهر حلب متولد شد و در سال 834 ه.ق در سن 104 سالگی درگذشت.[6]
پدر شاه نعمت الله ولی در اوانِ کودکی او، از شهر حلب به ناحیه «مَکران»[7] مهاجرت می‌کند و سید نعمت الله کودکی و جوانی خود را در ایران می‌گذراند. وی در دوران جوانی به فراگیری علوم متداول زمان پرداخت.[8]
شاه نعمت الله قسمتی از عمر خود را با امیر تیمور و پسرش سلطان شاهرخ تیموری معاصر بود. بقعه وی در ماهان کرمان واقع است.[9] با این‌که امیر تیمور با عرفا و بزرگان تصوف اظهار ارادت می‌نمود، بعد از مدتی، از توقف شاه نعمت الله ولی در سمرقند نگران گردید؛ زیرا مریدان زیادی به آستان سید جمع شدند. افرادی به او حسادت ورزیدند و این خبر را به امیر تیمور رساندند. امیر تیمور به توهم آن‌که شاید فتنه‌ای ایجاد شود، کسی نزد سید فرستاد و او را از توقف در سمرقند منع کرد.[10]
شاه نعمت الله، در مکتب استادانی؛ مانند «شیخ رکن الدین شیرازی»، «شیخ شمس الدین مکی» و «قاضی عضد الدین ایجی» علم کلام و بلاغت و فقه را آموخت. سپس سال‌ها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و به سیر آفاق و انفس پرداخت و در سن 24 سالگی در مکّه معظمه از دست شیخ عبد الله یافعی خرقه پوشید و از جمله مریدان او گردید. شاه نعمت الله پس از آن، دست به مسافرت‌های گوناگونی می‌زند از طریق مصر و شام و آذربایجان به ماوراءالنّهر می‌رود و پس از مدتی اقامت در سمرقند، عاقبت در کرمان رحل‏ اقامت می‌افکند و در ماهان خانقاه و باغ و حمّام می‌سازد و بیست و پنج سال باقیمانده عمر خود را در ماهان می‌گذراند و سرانجام در سال 834 ه.ق در همان‌جا دار فانی را وداع گفت. و او را در همان باغ خود در ماهان به خاک می‌سپارند.[11]
بعدها به دستور سلطان احمد شاه دکنی، پادشاه دکن، بنای باشکوه و بقعه‌ای بر آرامگاه او بنا کردند.[12]
افکار و آثار شاه نعمت الله ولی‏
قرون هشتم و نهم، سیطره افکار و آرای محی الدین ابن عربی در تصوف و عرفان است. تقریباً تمامی فرقه‌های مختلف تصوف، نظیر نقشبندیه، نوربخشیه و مولویه، مروّج آرای ابن عربی هستند. شاه نعمت الله نیز از این قاعده مستثنا نیست و از جمله شارحان مهم نظریه‌های ابن عربی به‌شمار می‌رود. شاه ولی به محی الدین ابن عربی به دیده تکریم و احترام می‌نگریست و کتاب «فصوص الحکم» او را از حفظ بود و حتی یکی از مفصل‌ترین رساله‌های خود را به شرح ابیات «فصوص الحکم» اختصاص داده است.
به‌طور کلی می‌توان گفت آثار شاه ولی اعم از منظوم و منثور آیینه تمام‌نمای آرای ابن عربی، نظیر: وحدت وجود، انسان کامل، مسئله قطب و ولایت و علم اسرار حروف و نقطه، است.
آثار شاه نعمت الله به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شوند؛ مهم‌ترین اثر منظوم شاه ولی، دیوان اشعار اوست که شامل قصاید، غزلیات، قطعات، مثنوی‌ها و رباعیات است که بالغ بر دوازده هزار بیت می‌باشد. بعضی از اشعار و ابیات این دیوان منسوب‏ به اوست. همه آنها از نوع اشعار عرفانی و حاوی اشارات و توضیحات درباره عقاید و افکار متصوفه می‌باشد.
تعداد رسالات منثور شاه نعمت الله را تا پانصد ذکر کرده‌اند. البته تاکنون انتساب 114 رساله به او مسلّم شده است. نثر این رساله‌ها اغلب مشکل و پیچیده است و اکثراً از ویژگی‌های نثر قرن هشتم و نهم برخوردار است.[13]   [1] . از سده هشتم هجری به بعد اولیای الهی را «شاه» می‌خواندند. [2] . شیرازی‏، محمد معصوم، طرائق الحقائق‏، ج 3، ص 1، تهران، سنائی‏، چاپ اول‏، بی‌تا؛ حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج ‏1، ص 759 ، قم، دلیل ما، 1422ق. [3] . ریپکا، یان، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ترجمه: شهابی‏، عیسی، ص 401، تهران، علمی و فرهنگی‏، چاپ اول‏، 1381ش؛ مشکور،  محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 447، مشهد، آستان قدس رضوی‏، چاپ دوم‏، 1372ش. [4] . شیروانی‏، زین العابدین، ریاض السیاحة، ج ‏1، ص 583، تهران، سعدی‏، چاپ اول‏، 1361ش. [5] . ولی، شاه نعمت الله، دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 9، کرمان، خانقاه نعمت اللهی، چاپ اول، 1380ش. [6] . فهرس ‏التراث، ج ‏1، ص 759. [7] . سرزمینی ساحلی در جنوب شرقی ایران. [8] . دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 9. [9] . قدیانی‏، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ‏2، ص 516، تهران، آرون‏، چاپ ششم‏، 1387ش. [10] . راوندی‏، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ‏3، ص 472، تهران، نگاه‏،  چاپ دوم‏، 1382ش. [11] . دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 9؛ فهرس ‏التراث، ج ‏1، ص 759. [12] . سایکس‏، سرپرسی، تاریخ ایران، ‏ ترجمه: فخر داعی گیلانی‏، سید محمد تقی، ج ‏2، ص 224 – 225، تهران، افسون‏، چاپ هفتم‏، 1380ش. [13] . دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص 10 – 11.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین