واژه «اصلاح» از ریشه «صلح» در لغت به معنای مسالمت و سازش است.[1] راغب آن‌را از بین بردن نفرت میان مردم، معنا کرده است.[2] این ریشه با مشتقاتش؛ مانند الصالحات، صالحا، صالحین، الصالحون و...، 180 مرتبه در قرآن به کار رفته است. واژه اصلاح در معنای محدود خود که به معنای برطرف کردن فساد است، در جایی به کار می‌رود که از پیش، چیزی فاسد شده باشد و با کار اصلاحی، عیب و فساد آن برطرف می‌شود. اما اصلاح معنای دیگری نیز دارد که این محدودیت را نداشته و از معنایی گسترده برخوردار است و در هر جایی به کار می‌رود که در چیزی استعدادی یافت می‌شود و تنها نیاز به بازپروری و پرورش دارد تا به فعلیت خود برسد. در فرهنگ قرآن اصلاح انواع مختلفی دارد: 1. اصلاح فرد: اصلاح فرد یعنی خودسازی و تهذیب نفس که در تعالیم پیامبران فراوان بر آن تأکید شده است: «ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده، نمی‌فرستیم آنها که ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح کنند، نه ترسی بر آنها است و نه غمگین می‌شوند».[3] اهمیت و تأکید بر اصلاح فرد از آ‌ن‌رو است که تا زمانی که انسان موفق به اصلاح نفس خویش نشود و اصلاح‌گری را از خود شروع نکند، نمی‌تواند در اصلاح دیگران موفق باشد. آیات و روایات بسیاری بر این نکته تأکید دارند؛ مانند: «آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید با این‌که شما کتاب (آسمانی) را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید».[4] «هر کس میان خود و خدایش را اصلاح کند، خداوند میانه او با بندگانش را اصلاح می‌کند».[5] 2. اصلاح خانواده: «و اگر از ناسازگاری میان آنها بیم داشتید داوری از کسان مرد و داوری از کسان زن انتخاب کنید، اگر این دو قصد اصلاح داشته باشند خداوند آنها را به توافق خواهد رساند؛ زیرا خدا دانای آگاه است».[6] 3. اصلاح اموال یتیمان: «و از تو در باره یتیمان سؤال می‌کنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد) آنها برادر (دینی) شما هستند. خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمی‌شناسد».[7] 4. اصلاح جامعه: «و موسی به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما».[8] [1] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏4، ص 141، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق داودی، صفوان عدنان، ص 489، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق. [3] . انعام، 48. [4] . بقره، 44. [5] . برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج ‏1، ص 29، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق. [6] . نساء، 35. [7] . بقره، 220. [8] . اعراف، 142.
واژه «اصلاح» از ریشه «صلح» در لغت به معنای مسالمت و سازش است.[1] راغب آنرا از بین بردن نفرت میان مردم، معنا کرده است.[2] این ریشه با مشتقاتش؛ مانند الصالحات، صالحا، صالحین، الصالحون و...، 180 مرتبه در قرآن به کار رفته است.
واژه اصلاح در معنای محدود خود که به معنای برطرف کردن فساد است، در جایی به کار میرود که از پیش، چیزی فاسد شده باشد و با کار اصلاحی، عیب و فساد آن برطرف میشود. اما اصلاح معنای دیگری نیز دارد که این محدودیت را نداشته و از معنایی گسترده برخوردار است و در هر جایی به کار میرود که در چیزی استعدادی یافت میشود و تنها نیاز به بازپروری و پرورش دارد تا به فعلیت خود برسد.
در فرهنگ قرآن اصلاح انواع مختلفی دارد:
1. اصلاح فرد: اصلاح فرد یعنی خودسازی و تهذیب نفس که در تعالیم پیامبران فراوان بر آن تأکید شده است: «ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده، نمیفرستیم آنها که ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح کنند، نه ترسی بر آنها است و نه غمگین میشوند».[3]
اهمیت و تأکید بر اصلاح فرد از آنرو است که تا زمانی که انسان موفق به اصلاح نفس خویش نشود و اصلاحگری را از خود شروع نکند، نمیتواند در اصلاح دیگران موفق باشد.
آیات و روایات بسیاری بر این نکته تأکید دارند؛ مانند: «آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید با اینکه شما کتاب (آسمانی) را میخوانید! آیا نمیاندیشید».[4]
«هر کس میان خود و خدایش را اصلاح کند، خداوند میانه او با بندگانش را اصلاح میکند».[5]
2. اصلاح خانواده: «و اگر از ناسازگاری میان آنها بیم داشتید داوری از کسان مرد و داوری از کسان زن انتخاب کنید، اگر این دو قصد اصلاح داشته باشند خداوند آنها را به توافق خواهد رساند؛ زیرا خدا دانای آگاه است».[6]
3. اصلاح اموال یتیمان: «و از تو در باره یتیمان سؤال میکنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد) آنها برادر (دینی) شما هستند. خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمیشناسد».[7]
4. اصلاح جامعه: «و موسی به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما».[8] [1] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 141، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق داودی، صفوان عدنان، ص 489، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق. [3] . انعام، 48. [4] . بقره، 44. [5] . برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 29، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق. [6] . نساء، 35. [7] . بقره، 220. [8] . اعراف، 142.
- [سایر] آیات تطهیر در قرآن کریم کداماند؟
- [سایر] از نظر قرآن کریم الگوهای منفی کداماند؟
- [سایر] از نظر قرآن کریم الگوهای منفی کداماند؟ لطفا آیات مربوط را هم در پاسخ بنویسید.
- [سایر] از نظر قرآن کریم راههای خودسازی و اصلاح در مورد غیبت کردن، و طریقه امر به معروف و نهی از منکر در مورد چیست؟
- [سایر] عوامل مؤثر بر تحوّلات اخلاقی انسان از دیدگاه قرآن کداماند؟
- [سایر] زنانی که در قرآن مستقیم و غیر مستقیم از آنها یاد شده است کداماند؟
- [سایر] کدام آیه قرآن دربردارنده اقسام توحید است؟ و اقسام توحید کداماند؟
- [سایر] آیات قرآن که در آنها راجع به (فساد) بحث شده کداماند؟
- [سایر] مثال قضایای منطقی در قرآن(شخصیه؛ مهمله؛ محصوره؛ منفصله؛ متصله) کداماند؟
- [سایر] (بِرّ) یعنی چه؟ ابرار به چه کسانی میگویند؟ و اوصاف (ابرار) در قرآن کداماند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خرید و فروش تمام انواع مسکرات حرام و باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن گوشت جانوران ریز و خزندگان و انواع حشرات مانند موش، مار، سوسمار، مارمولک، خرچنگ، عقرب، سوسک، زنبور، مورچه، مگس، پشه، شبپره و انواع کرمها حرام است.
- [آیت الله وحید خراسانی] بیمه انواع و اقسام متعددی دارد مانند بیمه حیات و بیمه سلامت و بیمه مال و چون حکم انها یکی است نیازی به بیان اقسام و انواع ان نیست
- [آیت الله سبحانی] خرید و فروش تمام انواع مسکرات حرام و باطل است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] گوشت پرندگانی که دارای چنگال هستند و درنده می باشند حرام است مانند باز و عقاب و کرکس و شاهین و امثال اینها و همچنین است بنابر احتیاط واجب انواع کلاغ و شب پره و طاووس. ولی گوشت پرندگانی مانند انواع کبوتر و کبک و تیهو و قطا و مرغ خانگی و انواع گنجک و امثال اینها حلال می باشد (بلبل و سار و چکاوک از اقسام گنجشک است)، امّا بنابر احتیاط واجب باید از خوردن گوشت پرستو و هدهد اجتناب کرد.
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که باغ دارای انواع درختان میوه باشد، میتوان برای هر نوع، سهمیهای مخصوص نوع خود قرارداد کرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شایسته است جنب چند چیز را ترک کند: 1 و 2 خوردن و آشامیدن، ولی اگر وضو بگیرد مکروه نیست. 3 خواندن بیشتر از هفت آیه از قرآن، حتی از سوره هایی که سجده واجب ندارد. 4 تماس بدن با جلد وحاشیه و فاصله سطور قرآن مجید و همراه داشتن آن. 5 خوابیدن بدون وضو. 6 رنگ کردن موها به حنا و مانند آن. 7 مالیدن روغن و انواع کرم ها به بدن. 8 جماع کردن بعد از محتلم شدن.
- [آیت الله مظاهری] سجده بر انواع کاغذها نظیر دستمال کاغذی و کاغذ دیواری و کاغذی که روی آن نوشته شده است صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بز و میش و شیشک در زکات با هم فرق ندارد و همچنین انواع شتر، گاو و گاومیش نیز یک جنس حساب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر عدّهای از مسلمانان به دسته دیگر تجاوز نمایند، بر مسلمانان لازم است موجبات فیصله اختلافات و اصلاح بین آنان را فراهم سازند و اگر به هیچ وجه اصلاح ممکن نباشد، بر همه مسلمانان واجب است که با دسته متجاوز و باغی مقابله کنند تا از تجاوز دست بردارند و قتال با دسته متجاوز در ماههای حرام اشکال ندارد.