پاسخ اجمالی: اجمالا می دانیم که امکان ارتباط و وسوسه شیطان، نیازی به حضور فیزیکی او نزد انسان ندارد و بر این اساس، این امکان وجود دارد که او بدون ورود به بهشت، وسوسه خود را انجام داده باشد ولی به هر حال فرض هایی برای پرسش وجود دارد که پس از طرح آنها به پاسخ می پردازیم. 1. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند همان بهشت موعودی بود که خداوند به صالحان و نیکوکاران وعده فرموده است. برخی از مفسران بر این باورند که بهشت آدم و حوا، همان بهشت جاویدی است که به انسان های پرهیزگار وعده داده شده است. 2. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند، باغی بود از باغ های دنیوی که خداوند برای حضرت آدم و حوا در نظر گرفته است. 3. برخی از مفسران معتقدند بهشتی که آدم در آن ساکن شده بود، باغی از باغ های آسمان بوده نه بهشت جاوید. بنابر فرض اوّل راه شیطان به قلب توسط نیروی شهوت و غضب و وهم است، نیروی شهوت وسیله ای برای شیطان شد که به وسیله آن، راه به سوی قلب پیدا کرد. امّا بنابر فرض دوم و سوم: اساساً آن جایی که آدم و حوا در آن حضور داشتند، بهشت موعود نبود تا این پرسش مطرح شود که چگونه شیطان مجدداً وارد آن شد.‌ پاسخ تفصیلی: در ابتدا باید دانست که امروزه که با پیشرفت دانش بشر، این توانایی به وجود آمده که بدون حضور فیزیکی در یک مکان، می توان با صدا، تصویر و حتی تصویر سه بعدی با دیگران ارتباط برقرار کرد. با توجه به این نکته و نیز با در نظر داشتن این حقیقت که به تصریح قرآن کریم، شیطان از همان زمان اخراج، مجوز ادامه ارتباطش با انسانها را نیز از پروردگار دریافت کرد [1] ، این پرسش تا حدودی حل شده به نظر می آید، اما با این وجود می توان گفت که پیرامون این پرسش بحث های فراوانی انجام گرفته که به دنبال آن دیدگاه های متعددی نیز مطرح شده است: 1. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند همان بهشت موعودی بود که خداوند به صالحان و نیکوکاران وعده فرموده است. برخی از مفسران بر این باورند که بهشت آدم و حوا، همان بهشت جاویدی است که به انسان های پرهیزکار وعده داده شده است؛ زیرا "الف و لامی" که در اوّل "الجنة" [2] واقع شده "الف و لام" عهد است و به همان بهشت برین اشاره دارد، هم چنین جمله "اهْبِطُوا" [3] نیز بر این دلالت دارد که از بالا به پائین بیائید. [4] 2. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند، همان بهشت موعود نبود، بلکه باغی بود از باغ های دنیوی که خداوند برای حضرت آدم حوا در نظر گرفته است. این بهشتی که آدم (ع) در آن می زیست نباید بهشت موعود باشد؛ زیرا: الف. آن بهشت (بهشت موعود) در مسیر کمال یا به اصطلاح در قوس صعود و نتیجه اعمال و ملکات است نه مقدم بر عمل. ب. کسی که به این بهشت وارد گردد بیرون رانده نمی‌شود. ج. آن جا محیط وسوسه شیطان نیست، از این رو آن بهشت، غیر از بهشت جاویدان عالم قیامت است و شاید مراد از این بهشت یکی از باغ های مناطق خوش آب و هوای زمین بوده باشد. [5] 3. برخی از مفسران معتقدند بهشتی که آدم در آن ساکن شده بود باغی از باغ های آسمان بوده نه بهشت جاوید؛ زیرا در بهشت موعود تکلیفی وجود ندارد و کسی که بر آن وارد شد خارج نخواهد شد؛ و در آن جا ابدی و جاودانی است.‌ [6] حال بررسی می کنیم که بنا بر فرض اول که منظور از بهشت آدم را همان بهشت موعود بدانیم چگونه شیطان وارد بهشت شد؟ الف. باید دید شیطان چگونه وارد قلب بنی آدم می شود؟ آیا از راه منافذ بدن؟ آیا می توان تصور کرد که شیطان جسمی است که داخل قلب می شود؟ در این مورد باید گفت که راه شیطان به قلب توسط نیروی شهوت و غضب و وهم است، چنان چه راه فرشتگان توسط نیروی عقل است. وقتی آدم و همسرش به درخت منهیّه متمایل شدند نیروی شهوت وسیله شیطان شد و به وسیله آن، راه به سوی قلب پیدا کرد پس نه داخل بهشت شد و نه از منافذ بدن آدم وارد قلب شد و نه به صورت جسمیّت مقابل آدم آمد. [7] ب. شیطان داخل بهشت نشده، بلکه از خارج با تدلیس آنها را فریب داد. [8] امّا بنابر فرض دوم و سوم: اساساً آن جایی که آدم و حوا در آن حضور داشتند، بهشت موعود نبود تا این پرسش مطرح شود که چگونه شیطان مجدداً وارد آن شد.‌ [9] بنابراین اشکال وقتی وارد است که بهشت مورد بحث را بهشت موعود و بهشت جاوید بدانیم ، امّا بنابر قول دوم و سوم چنین نبوده، بلکه این جریان در بهشتی دیگر صورت گرفته، به دلیل این که همگی آنها از آن بهشت بیرون شدند. [10] پی نوشتها: [1]. اعراف، 18-13. [2]. یا بَنی‌ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ، اعراف، 27. [3]. فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی‌ حین‌، بقره، 36. [4]. داور پناه، ابوالفضل، أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج‌1، ص 456، ناشر انتشارات صدر، تهران‌، 1375 ش‌. [5]. همان، ص 432. [6]. همان، ص 456. [7]. طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌9، ص 111 و 112، ناشر: انتشارات اسلام، چاپ دوم‌، تهران، 1378 ش‌. [8]. أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج‌1، ص 456 [9]. همان. [10]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج‌1، ص 202، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374 ش‌. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
اجمالا می دانیم که امکان ارتباط و وسوسه شیطان، نیازی به حضور فیزیکی او نزد انسان ندارد و بر این اساس، این امکان وجود دارد که او بدون ورود به بهشت، وسوسه خود را انجام داده باشد ولی به هر حال فرض هایی برای پرسش وجود دارد که پس از طرح آنها به پاسخ می پردازیم.
1. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند همان بهشت موعودی بود که خداوند به صالحان و نیکوکاران وعده فرموده است.
برخی از مفسران بر این باورند که بهشت آدم و حوا، همان بهشت جاویدی است که به انسان های پرهیزگار وعده داده شده است.
2. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند، باغی بود از باغ های دنیوی که خداوند برای حضرت آدم و حوا در نظر گرفته است.
3. برخی از مفسران معتقدند بهشتی که آدم در آن ساکن شده بود، باغی از باغ های آسمان بوده نه بهشت جاوید.
بنابر فرض اوّل راه شیطان به قلب توسط نیروی شهوت و غضب و وهم است، نیروی شهوت وسیله ای برای شیطان شد که به وسیله آن، راه به سوی قلب پیدا کرد.
امّا بنابر فرض دوم و سوم: اساساً آن جایی که آدم و حوا در آن حضور داشتند، بهشت موعود نبود تا این پرسش مطرح شود که چگونه شیطان مجدداً وارد آن شد.
پاسخ تفصیلی:
در ابتدا باید دانست که امروزه که با پیشرفت دانش بشر، این توانایی به وجود آمده که بدون حضور فیزیکی در یک مکان، می توان با صدا، تصویر و حتی تصویر سه بعدی با دیگران ارتباط برقرار کرد.
با توجه به این نکته و نیز با در نظر داشتن این حقیقت که به تصریح قرآن کریم، شیطان از همان زمان اخراج، مجوز ادامه ارتباطش با انسانها را نیز از پروردگار دریافت کرد [1] ، این پرسش تا حدودی حل شده به نظر می آید، اما با این وجود می توان گفت که پیرامون این پرسش بحث های فراوانی انجام گرفته که به دنبال آن دیدگاه های متعددی نیز مطرح شده است:
1. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند همان بهشت موعودی بود که خداوند به صالحان و نیکوکاران وعده فرموده است.
برخی از مفسران بر این باورند که بهشت آدم و حوا، همان بهشت جاویدی است که به انسان های پرهیزکار وعده داده شده است؛ زیرا "الف و لامی" که در اوّل "الجنة" [2] واقع شده "الف و لام" عهد است و به همان بهشت برین اشاره دارد، هم چنین جمله "اهْبِطُوا" [3] نیز بر این دلالت دارد که از بالا به پائین بیائید. [4]
2. آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند، همان بهشت موعود نبود، بلکه باغی بود از باغ های دنیوی که خداوند برای حضرت آدم حوا در نظر گرفته است.
این بهشتی که آدم (ع) در آن می زیست نباید بهشت موعود باشد؛ زیرا:
الف. آن بهشت (بهشت موعود) در مسیر کمال یا به اصطلاح در قوس صعود و نتیجه اعمال و ملکات است نه مقدم بر عمل.
ب. کسی که به این بهشت وارد گردد بیرون رانده نمیشود.
ج. آن جا محیط وسوسه شیطان نیست، از این رو آن بهشت، غیر از بهشت جاویدان عالم قیامت است و شاید مراد از این بهشت یکی از باغ های مناطق خوش آب و هوای زمین بوده باشد. [5]
3. برخی از مفسران معتقدند بهشتی که آدم در آن ساکن شده بود باغی از باغ های آسمان بوده نه بهشت جاوید؛ زیرا در بهشت موعود تکلیفی وجود ندارد و کسی که بر آن وارد شد خارج نخواهد شد؛ و در آن جا ابدی و جاودانی است. [6]
حال بررسی می کنیم که بنا بر فرض اول که منظور از بهشت آدم را همان بهشت موعود بدانیم چگونه شیطان وارد بهشت شد؟
الف. باید دید شیطان چگونه وارد قلب بنی آدم می شود؟ آیا از راه منافذ بدن؟ آیا می توان تصور کرد که شیطان جسمی است که داخل قلب می شود؟ در این مورد باید گفت که راه شیطان به قلب توسط نیروی شهوت و غضب و وهم است، چنان چه راه فرشتگان توسط نیروی عقل است. وقتی آدم و همسرش به درخت منهیّه متمایل شدند نیروی شهوت وسیله شیطان شد و به وسیله آن، راه به سوی قلب پیدا کرد پس نه داخل بهشت شد و نه از منافذ بدن آدم وارد قلب شد و نه به صورت جسمیّت مقابل آدم آمد. [7]
ب. شیطان داخل بهشت نشده، بلکه از خارج با تدلیس آنها را فریب داد. [8]
امّا بنابر فرض دوم و سوم: اساساً آن جایی که آدم و حوا در آن حضور داشتند، بهشت موعود نبود تا این پرسش مطرح شود که چگونه شیطان مجدداً وارد آن شد. [9]
بنابراین اشکال وقتی وارد است که بهشت مورد بحث را بهشت موعود و بهشت جاوید بدانیم ، امّا بنابر قول دوم و سوم چنین نبوده، بلکه این جریان در بهشتی دیگر صورت گرفته، به دلیل این که همگی آنها از آن بهشت بیرون شدند. [10]
پی نوشتها:
[1]. اعراف، 18-13.
[2]. یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ، اعراف، 27.
[3]. فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی حین، بقره، 36.
[4]. داور پناه، ابوالفضل، أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 456، ناشر انتشارات صدر، تهران، 1375 ش.
[5]. همان، ص 432.
[6]. همان، ص 456.
[7]. طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 111 و 112، ناشر: انتشارات اسلام، چاپ دوم، تهران، 1378 ش.
[8]. أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 456
[9]. همان.
[10]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج1، ص 202، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] چگونه شیطان توانست بعد از اخراج از بهشت دوباره وارد بهشت شود؟
- [سایر] وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون کرد. چطور شیطان توانست دوباره وارد بهشت شود و آدم و حوا را گول بزند؟
- [سایر] شیطان چگونه علیرغم رانده شده بودن، وارد بهشت شد و آدم را فریب داد؟
- [سایر] آیا عذاب الهی در قیامت، شامل شیطان و یارانش میشود؟ آیا عذاب آنها دائمی است یا پس از تحمل جزای خود وارد بهشت میشوند؟
- [سایر] چرا خدا به خاطر خوردن یک سیب ناقابل همه ما را از بهشت اخراج کرد؟
- [سایر] در قیامت کسی که وارد بهشت شد، تا آخر در بهشت مسکن می گزیند. اگر کسی وارد جهنم شد، آیا احتمال دارد بعد از مدتی وارد بهشت شود؟
- [سایر] آیا وسوسه شیطان و تکالیف شرعی در بهشت هم وجود دارد؟
- [سایر] چه کسانی وارد بهشت میشوند؟
- [سایر] چه کسانی وارد بهشت میشوند؟
- [سایر] چه نقدهای کلی بر شیطان پرستان ها وارد است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر معدن در زمین آبادی باشد که مسلمین آن را به زور و غلبه بدست آورده اند مانند اکثر اراضی ایران و عراق، چنانچه مسلمانی آن معدن را اخراج کند مالک می شود، و احتیاط واجب این است که به اذن ولی امر باشد، و باید خمس آن را بپردازد، و اگر غیر مسلمان اخراج کند مالک نمی شود. و اگر کافر معدنی را از زمینی که در حال فتح مسلمین موات است اخراج کند مالک می شود. 3 گنج
- [آیت الله بهجت] لازم نیست که معدن را یکدفعه اخراج کند، بلکه اگر مدتی اعراض کند و دوباره مشغول شود نیز کافی است.
- [آیت الله سیستانی] گچ و آهک بنابر احتیاط لازم حکم معدن بر آنها جاری است ، پس اگر به حد نصاب برسند ، باید خمس آنها را بدون اخراج مؤنه سال بدهد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه معدن از معادن عظیمه و در اراضی مباح یا ملکی باشد، حاکم شرع (مجتهد عادل) حق دارد بر اخراج و صرف آن در مصارف مسلمین نظارت کند در این صورت استخراج کنندگان باید نظر حاکم شرع را رعایت کنند.
- [آیت الله بهجت] نصاب معدن 15 مثقال معمولی طلای سکهدار است، یعنی اگر قیمت چیزی را که از معدن بیرون آورده، بعد از کم کردن هزینه اخراج به 15 مثقال طلای سکهدار برسد، باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد نماز هر دو صحیح است چه با هم وارد نماز شوند یا به ترتیب، بلی ثواب نماز هر کدام که بعد مشغول نماز شده اند کمتر است ولی بنابراحتیاط مؤکد سزاوار است در صورتی که هر دو با هم وارد نماز شوند، هر دو و در صورتی که به ترتیب وارد شده باشند کسی که بعد وارد شده نماز را اعاده نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] نصاب گنج همان اوّلین نصاب طلا ونقره در زکاْ است یعنیهرکدام از طلا ونقره که اوّلین نصاب آنها قیمتش کمتر باشد همان نصاب گنج است ومخارج به دست آوردن او از نصاب کم میشود و خمس او بعد از اخراج مخارج است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کسی را وکیل کند که زکاه مال او را بدهد؛ موقعی که زکاه را به آن وکیل می دهد نیت کند کافی است و چنانچه وکیل کند که زکاه او را از مالش اخراج کند؛ وکیل باید نیت زکاه کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگامی که امام تکبیر می گوید و وارد نماز می شود در صورتی که صفهای جلوتر آماده نماز باشند همه می توانند تکبیر بگویند و وارد نماز شوند و لازم نیست انتظار بکشند تا صفهای جلو وارد نماز شوند بلکه انتظار کشیدن بر خلاف احتیاط است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن در کنار مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند نماز هر دو باطل است امّا اگر یکی قبلاً وارد نماز شده باشد نماز او صحیح است ولی نماز دوّمی باطل است.