کلمه (رزق) که معادل فارسی آن روزی است؛ یعنی هر چیزی که موجودی دیگر را در بقای حیات و زندگیاش کمک نماید، و در صورتی که آن رزق ضمیمه آن موجود و یا به هر صورتی ملحق به آن شود، حیاتش ادامه می‌یابد؛ مانند غذایی که زندگی بشر و بقائش به وسیله آن ادامه پیدا می‌کند. به این صورت که غذا داخل بدن انسان شده و جزو بدن او میشود. همچنین مانند همسر که در ارضای غریزه جنسی آدمی او را کمک نموده و مایهی ادامه نسل او می‌گردد. اینگونه است هر چیزی که دخالتی در بقای موجودی داشته باشد، رزق آن موجود شمرده می‌شود.[1] در مورد ارتباط تکوینی میان رزق و مرزوق(کسی که از رزق استفاده میکند) باید گفت؛ بقای مرزوق به واسطه رزق است و از طرفی رزق به واسطه اینکه جزئی از مرزوق شده و به نوعی با آن متحد شده، وجود کاملتری پیدا میکند؛ مانند گوشت و نان که وقتی مورد استفاده قرار میگیرند و رزق و روزی فردی شدند جزئی از بدن او میشوند و به نوعی در سیر تکاملی قرار میگیرند و کاملتر میشوند.[2] (نِعْمَت) - با کسره حرف اوّل - در اصل به معنای نیکویی و حالت نیکو است.[3] سپس به معنای هر آن چیزی آمده است که خداوند به بندگان خود عطا میکند که عبارتند از مال یا رزق.[4] بنابر آنچه در کتب لغت گفته شده؛ ظاهراً رزق جزو و از سنخ نعمتها است، و به یک معنا با هم مترادفاند. گفتنی است؛ لذتی که انسانها از نعمتهای خداوند میبرند رزق آنها است. پس امکان دارد نعمت کم باشد اما رزق زیاد. گاهی انسانهایی هستند که در وفور نعمتاند اما رزقشان کمتر از انسانی است که در فقر زندگی میکنند. بر این اساس، هر چیزی برای هر کسی نعمت و خیر نخواهد بود. برای مثال موادّ قندی برای افراد عادی نعمت شمرده میشوند ولی برای فرد مبتلا به دیابت نه تنها رزق و نعمت نیستند، بلکه برعکس، مانع از کسب برخی کمالات و بلکه زائل کننده بعض کمالات وجودی او هستند. به همین نحو ثروت، مقام، شهرت و ... نیز برای عدّهای نعمت محسوب میشوند، که از راه آنها به کمالات جسمی و روحی میرسند؛ امّا برای عدّهای دیگر نه تنها نعمت نیستند، بلکه چه بسا نقمت بوده مایه دور افتادن آنها از کمالات انسانی است؛[5] چنانکه در قرآن میخوانیم: (اگر خدا رزق را بر بندگانش وسعت دهد، در زمین سرکشی و ستم کنند، ولی آنچه را بخواهد به اندازه نازل میکند؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بینا است).[6] با توجه به معنایی که از (رزق) ارائه شد، در تعریف رزق حلال باید گفت؛ 1. رزق و روزی حلال رزقی است که از راههای مشروع و در چهارچوب قوانین شرع به دست آمده باشد؛ یعنی در ضمن معامله شرعی، تجارت، و یا از راه کار و تلاشی که حاصل دست رنج انسان باشد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: (وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا)؛[7] و خداوند معامله را حلال و ربا را حرام کرده است. 2. رزق حلال درآمد مشروعی است که حقوق خدا که در آن مال است پرداخته شده باشد؛ مانند خمس، زکات و...: (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی‌ وَ الْیَتامی‌ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّه...)؛[8] بدانید هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، پیامبر، و... است. 3. روزی حلال مال و سرمایهای است که حق الناسی در آن نباشد؛ یعنی مال حلالی که انسان از راه مشروع به دست آورده، اگر بدهکاری دارد، اعم از دیه، قرض و ... و توانایی پرداخت آنها را دارد، باید پرداخت کند. آنچه در موضوع روزی حلال مورد توجه است؛ این است که پیشوایان دین با گفتار و عمل خود همواره پیروان خویش را به تلاش برای به دست آوردن روزی حلال تشویق کرده و حلال بودن را شرط لازم و ضروری درآمدها دانستهاند. آنان کوشیدهاند تا از این راه نظام مالی و اقتصادی سالم بر زندگی مردم و جامعه حکمفرما شود و راههای نامشروع کسب درآمد از بین رفته و یا به حداقل برسد. اهمیت این موضوع یعنی جایگزین کردن راههای مشروع در به دست آوردن روزی به اندازهای است که این موضوع در منابع دینی به گونههای مختلف مطرح شده است. در این فرصت برخی از روایات را در این زمینه مطرح خواهیم کرد. در دین اسلام، درآمدهای مشروع و کسب و کار و اموال حلال، جایگاه ویژهای دارد، به گونهای که در آموزهها و تعالیم آن، تلاش برای کسب درآمد حلال جزو بهترین و با ارزشترین عبادتها به شمار رفته است: (أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ)؛[9] امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند که عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین بخش آن تلاش در راه کسب روزی حلال است. امام علی(ع) و دیگر ائمه(ع) در جایگاه پیشوایان دین، جهت کسب روزی حلال برای گذران زندگی خود از کار و تلاش دریغ نمیکردند. در تاریخ آمده است: (وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ)؛[10] علی(ع) در شدّت گرما به دنبال حاجتی بیرون می‌شد که دیگران می‌توانستند انجام دهند، امّا مقصودش از اینکه خود اقدام کند و به دیگری وانگذارد، این بود که خداوند شاهد باشد که برای روزی حلال خود را به زحمت انداخته و کار می‌کند. و نیز حضرتشان یکی از ویژگیهای انسانهای مؤمن و با تقوا را تلاش برای روزی حلال میداند: (...وَ طَلَباً فِی حَلَال‌).[11] (کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ: الْحَلَالُ هُوَ قُوتُ الْمُصْطَفَیْنَ)؛[12] امام سجاد(ع) میفرمود روزی حلال از آن برگزیدگان است. (فَقُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِک)؛[13] امام صادق(ع) میفرماید: بگویید خدایا ما را از راه حلال از درآمد نامشروع بینیاز فرما. حضرتش درجایی دیگر میفرماید: ( ... فَبَکِّرُوا فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ اطْلُبُوا الْحَلَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ سَیَرْزُقُکُمْ وَ یُعِینُکُمْ عَلَیْهِ)؛[14] صبح زود برای به دست آوردن روزی اقدام کنید و روزی حلال را از خدا بخواهید که خداوند آنرا به شما خواهد داد و در به دست آوردنش یاریتان خواهد نمود. البته به دست آوردن روزی کاملاً حلال مشکلاتی نیز دارد؛ به همین دلیل امام صادق(ع) فرمود: (مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَال‌)؛[15] نبرد با شمشیر از کسب روزی حلال راحتتر است. اینگونه است که پاداشی چون جهاد دارد. پی نوشتها: [1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌18، ص 376، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [2]. ر. ک: همان. [3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص 814، بیروت، دار القلم‌، چاپ اول، 1412ق. [4]. (النِّعْمة، بکسر النون: ما أنعم اللَّه به علی عِباده من مال أو رزق)؛ ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج 2، ص 953، بیروت، دار العلم للملایین‌، چاپ اول، 1988م. [5]. ر.ک: http://www.maaref.porsemani.ir/node/5278 [6]. شوری، 27. [7]. بقره، 275. [8]. انفال، 41. [9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌5، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [10]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‌3، ص 163، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق. [11]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 305، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [12]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، متن، ص 380، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق. [13]. علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام، ص 399، مشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1406ق. [14]. کافی، ج ‌5، ص 78- 79. [15]. همان، ص 162. منبع: www.islamquest.net
کلمه (رزق) که معادل فارسی آن روزی است؛ یعنی هر چیزی که موجودی دیگر را در بقای حیات و زندگیاش کمک نماید، و در صورتی که آن رزق ضمیمه آن موجود و یا به هر صورتی ملحق به آن شود، حیاتش ادامه مییابد؛ مانند غذایی که زندگی بشر و بقائش به وسیله آن ادامه پیدا میکند. به این صورت که غذا داخل بدن انسان شده و جزو بدن او میشود. همچنین مانند همسر که در ارضای غریزه جنسی آدمی او را کمک نموده و مایهی ادامه نسل او میگردد. اینگونه است هر چیزی که دخالتی در بقای موجودی داشته باشد، رزق آن موجود شمرده میشود.[1]
در مورد ارتباط تکوینی میان رزق و مرزوق(کسی که از رزق استفاده میکند) باید گفت؛ بقای مرزوق به واسطه رزق است و از طرفی رزق به واسطه اینکه جزئی از مرزوق شده و به نوعی با آن متحد شده، وجود کاملتری پیدا میکند؛ مانند گوشت و نان که وقتی مورد استفاده قرار میگیرند و رزق و روزی فردی شدند جزئی از بدن او میشوند و به نوعی در سیر تکاملی قرار میگیرند و کاملتر میشوند.[2]
(نِعْمَت) - با کسره حرف اوّل - در اصل به معنای نیکویی و حالت نیکو است.[3] سپس به معنای هر آن چیزی آمده است که خداوند به بندگان خود عطا میکند که عبارتند از مال یا رزق.[4]
بنابر آنچه در کتب لغت گفته شده؛ ظاهراً رزق جزو و از سنخ نعمتها است، و به یک معنا با هم مترادفاند.
گفتنی است؛ لذتی که انسانها از نعمتهای خداوند میبرند رزق آنها است. پس امکان دارد نعمت کم باشد اما رزق زیاد. گاهی انسانهایی هستند که در وفور نعمتاند اما رزقشان کمتر از انسانی است که در فقر زندگی میکنند. بر این اساس، هر چیزی برای هر کسی نعمت و خیر نخواهد بود. برای مثال موادّ قندی برای افراد عادی نعمت شمرده میشوند ولی برای فرد مبتلا به دیابت نه تنها رزق و نعمت نیستند، بلکه برعکس، مانع از کسب برخی کمالات و بلکه زائل کننده بعض کمالات وجودی او هستند. به همین نحو ثروت، مقام، شهرت و ... نیز برای عدّهای نعمت محسوب میشوند، که از راه آنها به کمالات جسمی و روحی میرسند؛ امّا برای عدّهای دیگر نه تنها نعمت نیستند، بلکه چه بسا نقمت بوده مایه دور افتادن آنها از کمالات انسانی است؛[5] چنانکه در قرآن میخوانیم: (اگر خدا رزق را بر بندگانش وسعت دهد، در زمین سرکشی و ستم کنند، ولی آنچه را بخواهد به اندازه نازل میکند؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بینا است).[6]
با توجه به معنایی که از (رزق) ارائه شد، در تعریف رزق حلال باید گفت؛
1. رزق و روزی حلال رزقی است که از راههای مشروع و در چهارچوب قوانین شرع به دست آمده باشد؛ یعنی در ضمن معامله شرعی، تجارت، و یا از راه کار و تلاشی که حاصل دست رنج انسان باشد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: (وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا)؛[7] و خداوند معامله را حلال و ربا را حرام کرده است.
2. رزق حلال درآمد مشروعی است که حقوق خدا که در آن مال است پرداخته شده باشد؛ مانند خمس، زکات و...: (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّه...)؛[8] بدانید هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، پیامبر، و... است.
3. روزی حلال مال و سرمایهای است که حق الناسی در آن نباشد؛ یعنی مال حلالی که انسان از راه مشروع به دست آورده، اگر بدهکاری دارد، اعم از دیه، قرض و ... و توانایی پرداخت آنها را دارد، باید پرداخت کند.
آنچه در موضوع روزی حلال مورد توجه است؛ این است که پیشوایان دین با گفتار و عمل خود همواره پیروان خویش را به تلاش برای به دست آوردن روزی حلال تشویق کرده و حلال بودن را شرط لازم و ضروری درآمدها دانستهاند. آنان کوشیدهاند تا از این راه نظام مالی و اقتصادی سالم بر زندگی مردم و جامعه حکمفرما شود و راههای نامشروع کسب درآمد از بین رفته و یا به حداقل برسد. اهمیت این موضوع یعنی جایگزین کردن راههای مشروع در به دست آوردن روزی به اندازهای است که این موضوع در منابع دینی به گونههای مختلف مطرح شده است. در این فرصت برخی از روایات را در این زمینه مطرح خواهیم کرد.
در دین اسلام، درآمدهای مشروع و کسب و کار و اموال حلال، جایگاه ویژهای دارد، به گونهای که در آموزهها و تعالیم آن، تلاش برای کسب درآمد حلال جزو بهترین و با ارزشترین عبادتها به شمار رفته است:
(أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ)؛[9] امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند که عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین بخش آن تلاش در راه کسب روزی حلال است.
امام علی(ع) و دیگر ائمه(ع) در جایگاه پیشوایان دین، جهت کسب روزی حلال برای گذران زندگی خود از کار و تلاش دریغ نمیکردند.
در تاریخ آمده است: (وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ)؛[10] علی(ع) در شدّت گرما به دنبال حاجتی بیرون میشد که دیگران میتوانستند انجام دهند، امّا مقصودش از اینکه خود اقدام کند و به دیگری وانگذارد، این بود که خداوند شاهد باشد که برای روزی حلال خود را به زحمت انداخته و کار میکند.
و نیز حضرتشان یکی از ویژگیهای انسانهای مؤمن و با تقوا را تلاش برای روزی حلال میداند: (...وَ طَلَباً فِی حَلَال).[11]
(کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ: الْحَلَالُ هُوَ قُوتُ الْمُصْطَفَیْنَ)؛[12] امام سجاد(ع) میفرمود روزی حلال از آن برگزیدگان است.
(فَقُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِک)؛[13] امام صادق(ع) میفرماید: بگویید خدایا ما را از راه حلال از درآمد نامشروع بینیاز فرما.
حضرتش درجایی دیگر میفرماید: ( ... فَبَکِّرُوا فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ اطْلُبُوا الْحَلَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ سَیَرْزُقُکُمْ وَ یُعِینُکُمْ عَلَیْهِ)؛[14] صبح زود برای به دست آوردن روزی اقدام کنید و روزی حلال را از خدا بخواهید که خداوند آنرا به شما خواهد داد و در به دست آوردنش یاریتان خواهد نمود.
البته به دست آوردن روزی کاملاً حلال مشکلاتی نیز دارد؛ به همین دلیل امام صادق(ع) فرمود: (مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَال)؛[15] نبرد با شمشیر از کسب روزی حلال راحتتر است. اینگونه است که پاداشی چون جهاد دارد.
پی نوشتها:
[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 376، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[2]. ر. ک: همان.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 814، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق.
[4]. (النِّعْمة، بکسر النون: ما أنعم اللَّه به علی عِباده من مال أو رزق)؛ ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج 2، ص 953، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1988م.
[5]. ر.ک: http://www.maaref.porsemani.ir/node/5278
[6]. شوری، 27.
[7]. بقره، 275.
[8]. انفال، 41.
[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 163، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[11]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 305، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[12]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، متن، ص 380، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق.
[13]. علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام، ص 399، مشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1406ق.
[14]. کافی، ج 5، ص 78- 79.
[15]. همان، ص 162.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] تعریف و اهمیت رزق حلال در اسلام را بیان فرمایید؟ و فرق میان نعمت و رزق چیست؟
- [سایر] اهمیت ازدواج در دین اسلام را بیان کنید؟
- [سایر] اهمیت وجدان کاری در اسلام چقدر است؟
- [سایر] اهمیت ازدواج در اسلام چقدر است؟
- [سایر] اهمیت فعالیت سیاسی در اسلام چیست؟
- [سایر] کسب روزی حلال در سیره پیامبر خدا را بیان کنید؟
- [سایر] نان و گندم در دین اسلام چقدر اهمیت دارد؟
- [سایر] دلایل قداست و اهمیت بیت المقدس برای مسلمانان چیست؟
- [سایر] اهمیت کار و تلاش از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] اگر خداوند معنوی است، به نظر میرسد انسان هم باید کار معنوی کند. پس چرا گفته میشود 69 جزء از 70 جزء عبادت، مربوط به کسب روزی حلال است؟ مگر روزی حلال از جنس ماده نیست؟
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدّس به آن اهمیّت زیاد میدهد، مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروری اسلام، باید ملاحظه این اهمیّت بشود و مجرّدِ خوف ضرر، موجب سقوط وجوب آن نمیشود؛ پس اگر حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروری اسلام بر بذل جان و مال توقّف داشته باشد، بذل آن واجب است.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائزهای را که بانک یا صندوق قرض الحسنه به بعضی از کسانیکه در صندوق پس انداز حساب دارند میدهد، چون برای تشویق مردم ازخودش میدهد وضرر آن به کسی نمیرسد، حلال است. حدّی که برای بعضی از گناهان معیّن شده است حدّی که برای بعضی از گناهان معیّن شده است
- [آیت الله مظاهری] چیزی که از دست مسلمان یا بازار مسلمین گرفته میشود پاک و خوردن آن حلال است، گرچه آن مسلمان لاابالی باشد و تفحّص هم لازم نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صید ماهی لازم نیست صیاد مسلمان باشد و اگر ماهی در تور یا وسیله دیگر صیادی در داخل آب هم بمیرد حلال است، با توجه به نحوه صیادی فعلی که اطمینان حاصل می شود که ماهی در تور و وسایل صیادی مرده است ماهی فلس دار موجود در بازارهای مسلمانان و حتی کشورهای غیر مسلمان حلال است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند، و یکی از آنان مسلمان و دیگری کافر باشد آن حیوان حلال نیست، و اگر هر دو مسلمان باشند و یکی از آن دو نام خدا را ببرد و دیگری عمداً نام خدا را نبرد آن حیوان حلال نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند، و یکی از آنان مسلمان و دیگری کافر باشد، آن حیوان حلال نیست؛ و اگر هر دو مسلمان باشند و یکی از آن دو نام خدا را ببرد، و دیگری عمداً نام خدا را نبرد، آن حیوان بنابر احتیاط لازم حلال نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] امام جماعت باید (بالغ) و (عاقل) و (عادل) و (حلال زاده) و (شیعه دوازده امامی) باشد و قرائت را صحیح بخواند و اگر مأموم مرد است امام هم باید مرد باشد، ولی امامت زن برای زن مانعی ندارد و هر انسانی حلال زاده است خواه مسلمان یا غیر مسلمان، مگر این که خلاف آن ثابت شود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند ، ویکی از آنان مسلمان و دیگری کافر باشد یا یکی از آن دو نام خدا را نبرد ، آن حیوان حلال نیست .
- [آیت الله مظاهری] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد میدهد باید ملاحظه اهمیّت شود و مجرّد ضرر قابل توجّه موجب سقوط آن نمیشود.