آیا قرار دادن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل و تهدید نمودن آنان به معنای اجباری شدن ایمان آنان است؟
شرح پرسش: خداوند با قرار دادن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل آنها را تهدید کرد که اگر ایمان نیاورند کوه را رویشان می اندازد، ولی آیا ایمان آوردن اجباری هم می شود؟ پاسخ : در بیان این که ایمان آوردن و پای بندی به پیمان بعد از آن واقعه (قرار دادن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل)، اجباری نبود پاسخ هایی داده شده که ما پس از بیان برخی از آنها، پاسخ نهایی و نتیجه را بیان خواهیم نمود. 1. هیچ مانعی ندارد که افراد متمرّد و سرکش را با تهدید به مجازات در برابر حق تسلیم کنند، این تهدید و فشار که جنبه موقتی دارد، غرور آنها را در هم می‌شکند و آنها را وادار به اندیشه و تفکر صحیح می‌کند و در ادامه راه با اراده و اختیار به وظائف خویش عمل می‌کند. [1] 2. اگر صرف نگه داشتن کوه بالای سر بنی اسرائیل، ایشان را مجبور به ایمان و عمل می‌کرد، بایستی بگوئیم: بیشتر معجزات موسی (ع)، نیز باعث اکراه و اجبار شده است. [2] نتیجه: همه انذارهایی که در قرآن آمده و همه وعیدهایی که برای بندگان وارد شده، همه برای ترسانیدن بندگان و جهت دادن آنها برای بندگی است، پس اگر به این جهت خدا را پرستش کند بنابر منطقی که شما بیان کردید باید به اجبار باشد که ارزشی ندارد. ما مدعی هستیم که این نحو ترساندن ها از رحمت الاهی سرچشمه می گیرد؛ چون کسی که به دلیل ترسیدن از این معجزه، ایمان می آورد در حقیقت پس از آن اندیشیده و به این نتیجه رسیده است که این نیرویی که می تواند در یک چشم بر هم زدن کوه را در بالای سر آنان قرار دهد و آن کوه را در همان حالت معلق داشته باشد که روی آنان نیفتد این یک نیروی قوی و مافوق همه قدرت ها است که خدای قادر، حکیم، متعال، خالق و ... است که باید به او ایمان آورد و از او اطاعت نمود و از همین باب پیمانی که به دنبال آن است اجباری نیست، بلکه بعد از تنبیه و توجه، آگاهانه و با اختیار به آن پای بند خواهند بود. علاوه بر این، به تجربه ثابت شده است، اگر کسی به خاطر ترس از ناهنجاری ها فاصله بگیرد، معمولاً این رفتار کم کم در او به عنوان یک عادت و ملکه تبدیل خواهد شد؛ نظیر این که راننده ای به دلیل ترس از جریمه سنگین یا تصادف و یا ... از سبقت بی جا یا عبور از چراغ قرمز و یا ... خودداری نماید. پی نوشت: [1] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 295، دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، چاپ اول، 1374 ش‌. [2] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‌1، ص 300، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم‌، 1374 ش‌. منبع:islamquest.net
عنوان سوال:

آیا قرار دادن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل و تهدید نمودن آنان به معنای اجباری شدن ایمان آنان است؟


پاسخ:

شرح پرسش:
خداوند با قرار دادن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل آنها را تهدید کرد که اگر ایمان نیاورند کوه را رویشان می اندازد، ولی آیا ایمان آوردن اجباری هم می شود؟

پاسخ :
در بیان این که ایمان آوردن و پای بندی به پیمان بعد از آن واقعه (قرار دادن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل)، اجباری نبود پاسخ هایی داده شده که ما پس از بیان برخی از آنها، پاسخ نهایی و نتیجه را بیان خواهیم نمود.
1. هیچ مانعی ندارد که افراد متمرّد و سرکش را با تهدید به مجازات در برابر حق تسلیم کنند، این تهدید و فشار که جنبه موقتی دارد، غرور آنها را در هم می‌شکند و آنها را وادار به اندیشه و تفکر صحیح می‌کند و در ادامه راه با اراده و اختیار به وظائف خویش عمل می‌کند. [1]
2. اگر صرف نگه داشتن کوه بالای سر بنی اسرائیل، ایشان را مجبور به ایمان و عمل می‌کرد، بایستی بگوئیم: بیشتر معجزات موسی (ع)، نیز باعث اکراه و اجبار شده است. [2]
نتیجه: همه انذارهایی که در قرآن آمده و همه وعیدهایی که برای بندگان وارد شده، همه برای ترسانیدن بندگان و جهت دادن آنها برای بندگی است، پس اگر به این جهت خدا را پرستش کند بنابر منطقی که شما بیان کردید باید به اجبار باشد که ارزشی ندارد.
ما مدعی هستیم که این نحو ترساندن ها از رحمت الاهی سرچشمه می گیرد؛ چون کسی که به دلیل ترسیدن از این معجزه، ایمان می آورد در حقیقت پس از آن اندیشیده و به این نتیجه رسیده است که این نیرویی که می تواند در یک چشم بر هم زدن کوه را در بالای سر آنان قرار دهد و آن کوه را در همان حالت معلق داشته باشد که روی آنان نیفتد این یک نیروی قوی و مافوق همه قدرت ها است که خدای قادر، حکیم، متعال، خالق و ... است که باید به او ایمان آورد و از او اطاعت نمود و از همین باب پیمانی که به دنبال آن است اجباری نیست، بلکه بعد از تنبیه و توجه، آگاهانه و با اختیار به آن پای بند خواهند بود.
علاوه بر این، به تجربه ثابت شده است، اگر کسی به خاطر ترس از ناهنجاری ها فاصله بگیرد، معمولاً این رفتار کم کم در او به عنوان یک عادت و ملکه تبدیل خواهد شد؛ نظیر این که راننده ای به دلیل ترس از جریمه سنگین یا تصادف و یا ... از سبقت بی جا یا عبور از چراغ قرمز و یا ... خودداری نماید.
پی نوشت:
[1] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 295، دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، چاپ اول، 1374 ش‌.
[2] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‌1، ص 300، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم‌، 1374 ش‌.
منبع:islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین