آیا مجازات گوساله پرستی بنی اسرائیل حکیمانه بود؟
شرح پرسش: آیه 53 سوره بقره می گوید:"و یاد کنید موقعی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم شما از جهالت گوساله پرست شدید. و به نفس خود ستم کردید. اکنون به سوی خدا باز گردید. و به کیفر جهالت خود به کشتن یکدیگر تیغ برکشید. این به پیشگاه خدا بهترین کفاره عمل شماست. آنگاه از شما در گذشت و توبه شما را پذیرفت که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است."دقت کنید کفاره جهالت را که گفته شده بهترین کفاره هست. آیا کشیدن تیغ بر یکدیگر عمل انسانی است که خدا آن را از بنی اسرائیل خواسته است؟ پاسخ : خداوند می فرماید: "و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: (ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید و به سوی خالق خود باز گردید! و یکدیگر را به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.) سپس خداوند توبه شما را پذیرفت زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است."[1] مفسرین در اینکه مراد خداوند در این آیه که امر به کشتن بنی اسرائیل به دست همدیگر کرده است سه احتمال داده اند: 1.امر به کشتن در این آیه یک امر امتحانی بوده است مانند امر به حضرت ابراهیم (ع) به کشتن اسماعیل، که قبل از کشته شدن اسماعیل خطاب آمد: " ای ابراهیم تو دستوری را که در خواب گرفته بودی، انجام دادی[2]. در داستان موسی (ع) هم خداوند فرمود: " توبه کنید، و یکدگر را بکشید که این در نزد خداوند شما، برایتان بهتر است)، ولی قبل از این که به صورت کامل فرمان خداوند اجرا شود خدای سبحان کشتن بعض را کشتن کل بحساب آورده، توبه آنان را پذیرفت.[3] 2.مراد از قتل و کشتن در این آیه قطع شهوات نفسانی و وسوسه های شیطانی است و معنای آیه این است که شهوات نفسانی و وساوس شیطانی را از خود قطع کنید و با اخلاص تمام به وحدانیت الهی مقر و معترف شوید[4]. 3. مراد از قتل در آیه، قتل حقیقی است یعنی یکدیگر را بکشید و هلاک کنید[5]؛ زیرا این کشته شدن از زندگانی دنیا برای شما بهتر است. کسانی که گفته اند مراد خداوند متعال کشتن حقیقی بوده است برای این حکم خداوند حکمت و فلسفه هایی ذکر کرده اند که به بعضی از آنها اشاره می کنیم : الف. این کشته شدن موجب تطهیر بنی اسرائیل از کفر و شرک و سبب وصول آنان به زندگی جاودانی و بهجت سرمدی است.[6] ب. کشتن انسان اگر چه عملی زشت و حرام است ولی گاهی از نظر پاره‌ای مصالح، نیکو و واجب می گردد و یک نوع مصلحت دینی و اجتماعی عنوان آن را تغییر می دهد. در مورد بنی اسرائیل نیز چون کشتن آنان مصلحت جلوگیری از تکرار این نوع گناه بزرگ را داشت نیکو، و حاضر شدن به آن، نیز امری پسندیده بشمار می‌ آید.[7] ج. پرستش گوساله سامری، کار کوچکی نبود، ملتی که بعد از مشاهده آن همه آیات خدا و معجزات پیامبر بزرگشان موسی (ع) همه را فراموش کنند و با یک غیبت کوتاه پیامبرشان به کلی اصل اساسی توحید و آئین خدا را زیر پا گذارده و بت‌پرست شوند. اگر این موضوع برای همیشه از مغز آنها ریشه کن نشود وضع خطرناکی به وجود خواهد آمد، و بعد از هر فرصتی مخصوصا بعد از مرگ موسی (ع)، ممکن است تمام آیات دعوت او از میان برود، و سرنوشت آئین او به کلی به خطر افتد در اینجا باید شدت عمل به خرج داده شود، و هرگز به پشیمانی و توبه زبانی نباید قناعت گردد، لذا فرمان شدیدی از طرف خداوند، صادر شد که در تمام طول تاریخ پیامبران مثل و مانند ندارد، و آن اینکه ضمن دستور توبه و بازگشت به توحید، فرمان اعدام دستجمعی گروه کثیری از گنهکاران به شکل خاصی (بدست خودشان) صادر شد. شدت و بالا بودن سطح این مجازات به این دلیل است که مساله انحراف از اصل توحید و گرایش به بت پرستی مساله ساده‌ای نبود که به این آسانی قابل گذشت باشد، آنهم بعد از مشاهده آن همه معجزات روشن و نعمت های بزرگ خدا. در حقیقت همه اصول ادیان آسمانی را می‌توان در توحید و یگانه پرستی خلاصه کرد، تزلزل این اصل معادل است با از میان رفتن تمام مبانی دین، اگر مساله گوساله‌پرستی ساده تلقی می‌شد، شاید سنتی برای آیندگان می‌گشت، بخصوص اینکه بنی اسرائیل به شهادت تاریخ مردمی پر لجاجت و بهانه جو بودند، لذا باید چنان گوشمالی به آنها داده شود که خاطره آن در تمام قرون و اعصار باقی بماند و کسی هرگز بعد از آن به فکر بت پرستی نیفتد، و شاید جمله ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ (این کشتار نزد خالقتان برای شما بهتر است) اشاره به همین معنا باشد.[8] در پایان، بیان این نکته لازم است که شدیدترین مجازاتهای دنیوی با کوچکترین عذاب آخرت قابل مقایسه نبوده و بر همین اساس، اگر شخصی بتواند با تحمل مجازاتی هر چند دشوار، خود را از سختی هایی که مستحق آن در روز معاد است، برهاند، تجارتی بس سودمند انجام داده است و ما معتقدیم که حدود و مجازاتهای الاهی در این دنیا، کفاره گناه اشخاصی خواهد بود که از صمیم قلب توبه کرده اند. به این روایت توجه فرمایید: گروهی از دزدان را نزد امیرالمؤمنین آوردند. ایشان دستهای آنان را قطع کرده و سپس این دزدان را به مکان مناسبی برده و دستور فرمود که اقدامات درمانی لازم صورت پذیرد و بعد از آن، با غذاهای لذیذی چون گوشت و عسل از افراد مجازات شده پذیرائی کرده و خطاب به آنان فرمود: ای گناهکاران! اکنون دستهای شما وارد جهنم شد. البته اگر توبه کنید و خدا بداند که در توبه خود صادق هستید، دستهایتان را از آتش نجات داده و با خود به بهشت خواهید برد، در غیر این صورت، آن دستهای بریده شده هستند که شما را به جهنم خواهند کشاند.[9] در ارتباط با کشتگان بنی اسرائیل نیز یکی از دو احتمال وجود دارد: 1. یا آنان توبه کردند که در این صورت به بهشت جاودانی وارد خواهند شد که تحمل هر سختی در راه رسیدن به آن ارزشمند است. 2. و یا بر عقیده باطل خود پایدار ماندند که مجازات مرگ نیز با توجه به نشانه ها و معجزاتی که مشاهده کردند، اندک است. پی نوشت: [1] بقره،54:" وَ إِذْ قَالَ مُوسیَ‌ لِقَوْمِهِ یَاقَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتخَِّاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلیَ‌ بَارِئکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ عِندَ بَارِئکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم‌" [2] صافات، 105:" یا إِبْراهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا" [3] موسوی همدانی سید محمد باقر،‌ترجمه المیزان، ج‌1، ص: 288 (با اندکی تصرف) نشر: انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم‌، 1374 ش‌ چاپ: پنجم [4] کاشانی ملا فتح الله‌،‌ تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‌1، ص: 192، نشر کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران‌، سال چاپ: 1336 ش [5] ‌،‌ تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‌1، ص: 192 [6] تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‌1، ص: 192 [7] ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌1، ص: 179 تحقیق: رضا ستوده‌، ،انتشارات فراهانی‌، تهران، 1360 ش‌، چاپ: اول‌ [8] مکارم شیرازی ناصر،‌ تفسیر نمونه، ج‌1، ص: 256، نشر دار الکتب الإسلامیة، تهران‌، 1374 ش‌، چاپ: اول [9] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 7، ص 266، ح 31، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ه ش. منبع:islamquest.net
عنوان سوال:

آیا مجازات گوساله پرستی بنی اسرائیل حکیمانه بود؟


پاسخ:

شرح پرسش:
آیه 53 سوره بقره می گوید:"و یاد کنید موقعی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم شما از جهالت گوساله پرست شدید. و به نفس خود ستم کردید. اکنون به سوی خدا باز گردید. و به کیفر جهالت خود به کشتن یکدیگر تیغ برکشید. این به پیشگاه خدا بهترین کفاره عمل شماست. آنگاه از شما در گذشت و توبه شما را پذیرفت که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است."دقت کنید کفاره جهالت را که گفته شده بهترین کفاره هست. آیا کشیدن تیغ بر یکدیگر عمل انسانی است که خدا آن را از بنی اسرائیل خواسته است؟

پاسخ :
خداوند می فرماید: "و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: (ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید و به سوی خالق خود باز گردید! و یکدیگر را به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.) سپس خداوند توبه شما را پذیرفت زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است."[1]
مفسرین در اینکه مراد خداوند در این آیه که امر به کشتن بنی اسرائیل به دست همدیگر کرده است سه احتمال داده اند:
1.امر به کشتن در این آیه یک امر امتحانی بوده است مانند امر به حضرت ابراهیم (ع) به کشتن اسماعیل، که قبل از کشته شدن اسماعیل خطاب آمد: " ای ابراهیم تو دستوری را که در خواب گرفته بودی، انجام دادی[2]. در داستان موسی (ع) هم خداوند فرمود: " توبه کنید، و یکدگر را بکشید که این در نزد خداوند شما، برایتان بهتر است)، ولی قبل از این که به صورت کامل فرمان خداوند اجرا شود خدای سبحان کشتن بعض را کشتن کل بحساب آورده، توبه آنان را پذیرفت.[3]
2.مراد از قتل و کشتن در این آیه قطع شهوات نفسانی و وسوسه های شیطانی است و معنای آیه این است که شهوات نفسانی و وساوس شیطانی را از خود قطع کنید و با اخلاص تمام به وحدانیت الهی مقر و معترف شوید[4].
3. مراد از قتل در آیه، قتل حقیقی است یعنی یکدیگر را بکشید و هلاک کنید[5]؛ زیرا این کشته شدن از زندگانی دنیا برای شما بهتر است.
کسانی که گفته اند مراد خداوند متعال کشتن حقیقی بوده است برای این حکم خداوند حکمت و فلسفه هایی ذکر کرده اند که به بعضی از آنها اشاره می کنیم :
الف. این کشته شدن موجب تطهیر بنی اسرائیل از کفر و شرک و سبب وصول آنان به زندگی جاودانی و بهجت سرمدی است.[6]
ب. کشتن انسان اگر چه عملی زشت و حرام است ولی گاهی از نظر پاره‌ای مصالح، نیکو و واجب می گردد و یک نوع مصلحت دینی و اجتماعی عنوان آن را تغییر می دهد. در مورد بنی اسرائیل نیز چون کشتن آنان مصلحت جلوگیری از تکرار این نوع گناه بزرگ را داشت نیکو، و حاضر شدن به آن، نیز امری پسندیده بشمار می‌ آید.[7]
ج. پرستش گوساله سامری، کار کوچکی نبود، ملتی که بعد از مشاهده آن همه آیات خدا و معجزات پیامبر بزرگشان موسی (ع) همه را فراموش کنند و با یک غیبت کوتاه پیامبرشان به کلی اصل اساسی توحید و آئین خدا را زیر پا گذارده و بت‌پرست شوند. اگر این موضوع برای همیشه از مغز آنها ریشه کن نشود وضع خطرناکی به وجود خواهد آمد، و بعد از هر فرصتی مخصوصا بعد از مرگ موسی (ع)، ممکن است تمام آیات دعوت او از میان برود، و سرنوشت آئین او به کلی به خطر افتد در اینجا باید شدت عمل به خرج داده شود، و هرگز به پشیمانی و توبه زبانی نباید قناعت گردد، لذا فرمان شدیدی از طرف خداوند، صادر شد که در تمام طول تاریخ پیامبران مثل و مانند ندارد، و آن اینکه ضمن دستور توبه و بازگشت به توحید، فرمان اعدام دستجمعی گروه کثیری از گنهکاران به شکل خاصی (بدست خودشان) صادر شد.
شدت و بالا بودن سطح این مجازات به این دلیل است که مساله انحراف از اصل توحید و گرایش به بت پرستی مساله ساده‌ای نبود که به این آسانی قابل گذشت باشد، آنهم بعد از مشاهده آن همه معجزات روشن و نعمت های بزرگ خدا. در حقیقت همه اصول ادیان آسمانی را می‌توان در توحید و یگانه پرستی خلاصه کرد، تزلزل این اصل معادل است با از میان رفتن تمام مبانی دین، اگر مساله گوساله‌پرستی ساده تلقی می‌شد، شاید سنتی برای آیندگان می‌گشت، بخصوص اینکه بنی اسرائیل به شهادت تاریخ مردمی پر لجاجت و بهانه جو بودند، لذا باید چنان گوشمالی به آنها داده شود که خاطره آن در تمام قرون و اعصار باقی بماند و کسی هرگز بعد از آن به فکر بت پرستی نیفتد، و شاید جمله ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ (این کشتار نزد خالقتان برای شما بهتر است) اشاره به همین معنا باشد.[8]
در پایان، بیان این نکته لازم است که شدیدترین مجازاتهای دنیوی با کوچکترین عذاب آخرت قابل مقایسه نبوده و بر همین اساس، اگر شخصی بتواند با تحمل مجازاتی هر چند دشوار، خود را از سختی هایی که مستحق آن در روز معاد است، برهاند، تجارتی بس سودمند انجام داده است و ما معتقدیم که حدود و مجازاتهای الاهی در این دنیا، کفاره گناه اشخاصی خواهد بود که از صمیم قلب توبه کرده اند.
به این روایت توجه فرمایید:
گروهی از دزدان را نزد امیرالمؤمنین آوردند. ایشان دستهای آنان را قطع کرده و سپس این دزدان را به مکان مناسبی برده و دستور فرمود که اقدامات درمانی لازم صورت پذیرد و بعد از آن، با غذاهای لذیذی چون گوشت و عسل از افراد مجازات شده پذیرائی کرده و خطاب به آنان فرمود: ای گناهکاران! اکنون دستهای شما وارد جهنم شد. البته اگر توبه کنید و خدا بداند که در توبه خود صادق هستید، دستهایتان را از آتش نجات داده و با خود به بهشت خواهید برد، در غیر این صورت، آن دستهای بریده شده هستند که شما را به جهنم خواهند کشاند.[9]
در ارتباط با کشتگان بنی اسرائیل نیز یکی از دو احتمال وجود دارد:
1. یا آنان توبه کردند که در این صورت به بهشت جاودانی وارد خواهند شد که تحمل هر سختی در راه رسیدن به آن ارزشمند است.
2. و یا بر عقیده باطل خود پایدار ماندند که مجازات مرگ نیز با توجه به نشانه ها و معجزاتی که مشاهده کردند، اندک است.
پی نوشت:
[1] بقره،54:" وَ إِذْ قَالَ مُوسیَ‌ لِقَوْمِهِ یَاقَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتخَِّاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلیَ‌ بَارِئکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ عِندَ بَارِئکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم‌"
[2] صافات، 105:" یا إِبْراهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا"
[3] موسوی همدانی سید محمد باقر،‌ترجمه المیزان، ج‌1، ص: 288 (با اندکی تصرف) نشر: انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم‌، 1374 ش‌ چاپ: پنجم
[4] کاشانی ملا فتح الله‌،‌ تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‌1، ص: 192، نشر کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران‌، سال چاپ: 1336 ش
[5] ‌،‌ تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‌1، ص: 192
[6] تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‌1، ص: 192
[7] ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌1، ص: 179 تحقیق: رضا ستوده‌، ،انتشارات فراهانی‌، تهران، 1360 ش‌، چاپ: اول‌
[8] مکارم شیرازی ناصر،‌ تفسیر نمونه، ج‌1، ص: 256، نشر دار الکتب الإسلامیة، تهران‌، 1374 ش‌، چاپ: اول
[9] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 7، ص 266، ح 31، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
منبع:islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین