شرح پرسش: در نماز می خوانیم: "صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ". منظور از انعمت، مغضوبین و ضالین چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ پاسخ : قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم می‌ کند: 1. کسانی که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ 2. غضب شدگان؛ 3. گمراهان الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم. در سوره نساء مصادیقی برای گروه "نعمت داده شدگان" بیان شده است چنین است: "کسانی که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانی قرار می‌دهد که مشمول نعمت خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبی هستند".[1] این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفی می‌کند: پیامبران، صدیقان، شهیدان، و صالحان. اینان ویژگی های مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم ترین آنها که مشترک بین آنها است عمل صالح و راست گویی است. ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند -راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الاهی هستند- اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: 1. از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده می‌شود که "مغضوب علیهم" مرحله‌ای سخت‌تر و بدتر از "ضالین" است، و به تعبیر دیگر "ضالین" گمراهان عادی هستند، ولی مغضوب علیهم، گمراهان لجوج و یا منافق اند؛ و به همین دلیل در بسیاری از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است.[2] 2. جمعی از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین منحرفان مسیحی و منظور از مغضوب علیهم منحرفان یهودی هستند. این برداشت به دلیل موضع‌گیریهای خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو می‌کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصی نسبت به دعوت اسلام نشان می‌دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزی نگذشت که به جهاتی که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان - سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هر گونه کار شکنی در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما منحرفان مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهی شده بودند، از آنها تعبیر به "ضالین" شده است.[3] با این حال تعبیر از آنها به "مغضوب علیهم" بسیار صحیح به نظر می‌رسد، ولی باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلی بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد مغضوب و ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل می شود. 3. این احتمال نیز وجود دارد که ضالین به گمراهانی اشاره می‌کند که اصراری بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالی که مغضوب علیهم کسانی هستند که هم گمراه اند و هم گمراهگر، و با تمام قوا می‌کوشند دیگران را همرنگ خود سازند![4] قرآن خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر می کند که برای نمونه به موارد زیر اشاره می‌شود: "مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که بر خدا بدگمانند عذاب کند. بر گردشان بدی حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت".[5] "آن کس که کفر را به جای ایمان برگزیند، چون کسی است که راه راست را گم کرده باشد".[6] "آنان که درِ دل را به روی کفر می‌گشایند، مورد خشم خدایند و عذابی بزرگ برایشان مهیاست".[7] قرآن این گروه را جزو مغضوبین و ضالین نام می برد که وجه مشترک در تمام آنها نافرمانی کردن از خداوند است و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت جزو گمراهان و یا غضب شدگان قرار می گیرند. پی نوشت: [1] . نساء، 65. [2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج1، ص54، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، تهران، 1374. [3] . همان، ج 1، ص 55. [4] . همان، ج 1، ص 56. [5] . فتح، 6. [6] . بقره، 108. [7] . نحل، 106. منبع:islamquest.net
منظور از نعمت داده شدگان، مغضوبین و ضالین در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟
شرح پرسش:
در نماز می خوانیم: "صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ". منظور از انعمت، مغضوبین و ضالین چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟
پاسخ :
قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم می کند:
1. کسانی که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ 2. غضب شدگان؛ 3. گمراهان
الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم.
در سوره نساء مصادیقی برای گروه "نعمت داده شدگان" بیان شده است چنین است: "کسانی که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانی قرار میدهد که مشمول نعمت خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبی هستند".[1]
این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفی میکند: پیامبران، صدیقان، شهیدان، و صالحان. اینان ویژگی های مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم ترین آنها که مشترک بین آنها است عمل صالح و راست گویی است.
ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند -راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الاهی هستند- اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند:
1. از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده میشود که "مغضوب علیهم" مرحلهای سختتر و بدتر از "ضالین" است، و به تعبیر دیگر "ضالین" گمراهان عادی هستند، ولی مغضوب علیهم، گمراهان لجوج و یا منافق اند؛ و به همین دلیل در بسیاری از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است.[2]
2. جمعی از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین منحرفان مسیحی و منظور از مغضوب علیهم منحرفان یهودی هستند.
این برداشت به دلیل موضعگیریهای خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو میکند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصی نسبت به دعوت اسلام نشان میدادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزی نگذشت که به جهاتی که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان - سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هر گونه کار شکنی در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما منحرفان مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهی شده بودند، از آنها تعبیر به "ضالین" شده است.[3]
با این حال تعبیر از آنها به "مغضوب علیهم" بسیار صحیح به نظر میرسد، ولی باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلی بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد مغضوب و ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل می شود.
3. این احتمال نیز وجود دارد که ضالین به گمراهانی اشاره میکند که اصراری بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالی که مغضوب علیهم کسانی هستند که هم گمراه اند و هم گمراهگر، و با تمام قوا میکوشند دیگران را همرنگ خود سازند![4]
قرآن خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر می کند که برای نمونه به موارد زیر اشاره میشود:
"مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که بر خدا بدگمانند عذاب کند. بر گردشان بدی حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت".[5]
"آن کس که کفر را به جای ایمان برگزیند، چون کسی است که راه راست را گم کرده باشد".[6]
"آنان که درِ دل را به روی کفر میگشایند، مورد خشم خدایند و عذابی بزرگ برایشان مهیاست".[7]
قرآن این گروه را جزو مغضوبین و ضالین نام می برد که وجه مشترک در تمام آنها نافرمانی کردن از خداوند است و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت جزو گمراهان و یا غضب شدگان قرار می گیرند.
پی نوشت:
[1] . نساء، 65.
[2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج1، ص54، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، تهران، 1374.
[3] . همان، ج 1، ص 55.
[4] . همان، ج 1، ص 56.
[5] . فتح، 6.
[6] . بقره، 108.
[7] . نحل، 106.
منبع:islamquest.net
- [سایر] منظور از ضالین و مغضوبین چیست؟
- [سایر] در نماز می خوانیم: "صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ". منظور از انعمت، مغضوبین و ضالین چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید در سوره حمد به گروهی که "ضالین" هستند اشاره شده. تا اونجایی که میدونم هیچ جای دیگه قرآن از این کلمه استفاده نشده، همینطوره؟ می خواستم بدونم این گروه ضالین چه کسانی هستند، چه ویژگی هایی دارند و عاقبتشون در قیامت چیست؟ چون گویا نه از گروه "انعمت علیهم" هستند نه از گروه "مغضوب علیهم"
- [سایر] منظور از صراط مستقیم در سوره حمد چیست؟
- [سایر] چرا اولین سوره حمد است؟
- [سایر] تفسیر سوره حمد چیست؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره فاتحه ارایه نمایید.
- [سایر] چرا سوره حمد، اساس قرآن است ؟
- [سایر] چرا به سوره حمد ام الکتاب می گویند؟
- [سایر] سوره حمد مکی یا مدنی است؟
- [آیت الله اردبیلی] در رکعت اوّل و دوم نمازهای واجب شبانهروزی، انسان باید نخست سوره حمد و بعد از آن بنابر احتیاط یک سوره کامل بخواند.
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که نمی تواند تسبیحات را صحیح ادا کند , باید در رکعت سوم و چهارم سوره حمد را بخواند.
- [آیت الله بهجت] در رکعت اول و دوم نمازهای واجب یومیه، انسان باید اول سوره حمد و بعد از آن بنابر احتیاط در صورتی که میداند یا میتواند یاد بگیرد، یک سوره تمام بخواند. و بنابر اظهر اگر سوره ضُحی را میخواند باید سوره (الم نشرح) را هم به دنبال آن بخواند و اگر سوره فیل را خواند سوره قریش را هم بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که نمیتواند تسبیحات اربعه را یاد بگیرد یا درست بخواند، باید در رکعت سوم و چهارم سوره حمد را بخواند.
- [امام خمینی] نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و باید نیت آن را به زبان نیاورد، و احتیاط واجب آن است که سوره حمد و "بسم الله" آن را هم آهسته بگوید.
- [آیت الله اردبیلی] نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و نباید نیّت آن را به زبان آورند و احتیاط واجب آن است که سوره (حمد) و حتی (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) آن را نیز آهسته بخوانند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در رکعت اوّل و دوم نمازهای واجب روزانه باید بعد از تکبیرة الاحرام سوره حمد را قرائت کند و بعد از آن بنابر احتیاط واجب یک سوره تمام از قرآن مجید را بخواندن. و باید توجّه داشت که سوره (فیل) و (ایلاف) یک سوره حساب می شود و همچنین سوره (والضّحی) و (الم نشرح).
- [آیت الله مکارم شیرازی] در رکعت اول و دوم نمازهای واجب روزانه باید بعد از تکبیرة الاحرام سوره حمد را قرائت کند و بعد از آن بنابر احتیاط واجب یک سوره تمام از قرآن مجید را و خواندن یک یا چند آیه کافی نیست. و باید توجه داشت که سوره (فیل) و (ایلاف) یک سوره حساب می شود و همچنین سوره (والضحی) و (الم نشرح).
- [آیت الله خوئی] اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوی دهد، مقلد آن مجتهد یعنی کسی که از او تقلید میکند نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مثلًا بفرماید احتیاط آن است که در رکعت اول و دوم نماز، بعد از سورة حمد یک سورة تمام بخواند مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند و یا به فتوای مجتهد دیگری که تقلیدش جائز است عمل نماید، پس اگر او فقط سورة حمد را کافی بداند میتواند سوره را ترک کند. و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مسأله محل تأمل یا محل اشکال است.
- [آیت الله سیستانی] اگر مجتهد أعلم در مسألهای فتوا دهد، مقلّد نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند. ولی اگر فتوا ندهد، و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود مثلاً بفرماید احتیاط آن است که در رکعت اوّل و دوّم نماز بعد از سوره حمد یک سوره تمام بخواند مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجب یا لازم نامیده میشود، عمل کند، و یا به فتوای مجتهد دیگری با رعایت الأعلم فالأعلم عمل نماید، پس اگر او فقط سوره حمد را کافی بداند، میتواند سوره را ترک کند. و همچنین است اگر مجتهد أعلم بفرماید مسأله محل تأمل، یا محل اشکال است.