معنای یتیهون چیست؟ آیا حضرت موسی نیز با قوم بنی اسرائیل در تیه بود یا نه؟
شرح پرسش: در سورۀ مائده می فرماید: (قَالَ فَإِنَّهَا محُرَّمَةٌ عَلَیهْمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فیِ الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلیَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِین). معنای یتیهون فی الارض چیست؟ آیا حضرت موسی نیز با آنان بود؟ پاسخ : قبل از پاسخ به سؤال خلاصه ای از داستان قوم بنی اسرائیل پس از نجات از دست فرعون و مأمور شدن آنها به جنگ با عمالقه[1] که جمعیّتی تنومند از نژاد سامی بودند و در شمال شبه جزیره عربستان نزدیک صحرای سینا زندگی می‌کردند،[2]را بیان می کنیم تا مقدمه ای راه گشا برای رسیدن به جواب باشد. مفسران می گویند:[3] هنگامی که حضرت موسی و بنی اسرائیل از دریای احمر گذشتند و فرعون هلاک شد، خداوند آنها را مأمور کرد که داخل سرزمین مقدس[4] شوند.[5] همین که به رود اردن رسیدند، دچار ترس شدند و از ورود به آن جا خود داری کردند.[6] موسی(ع) از هر قبیله‌ای یکی را مأمور کرد به آن سرزمین روند و موقعیت و وضع مردم آن جا را شرح دهند، آنها رفتند و با مردمی نیرومند روبرو شدند. پس از بازگشت، آنچه را دیده بودند برای موسی(ع) شرح دادند، موسی(ع) به آنها دستور داد که مطلب را کتمان کنند. دو تن از ایشان- (یوشع بن نون) و (کالب بن یوفنا)- اطاعت کردند و ده نفر دیگر عاصی شدند و مردم را از آنچه دیده بودند، مطلع ساختند و خبر دهن به دهن شد و به گوش همه رسید. کالب و یوشع به پیروان خود گفتند: (عمالقه) مردمان تنومندی هستند، ولی دل و جرأت ندارند، شما ترسی به دل راه ندهید و به طرف آنان پیشروی کنید، البته شما بر آنها پیروز خواهید شد.[7] مردم گفتند: اگر داخل شویم، زنان و فرزندان ما اسیر دست آنها خواهند شد و خواستند به مصر باز گردند. ضمناً تصمیم گرفتند (یوشع) و (کالب) را سنگسار کنند.[8] به حضرت موسی گفتند: (ما تا زمانی که این گروه در بیت المقدس هستند داخل این سرزمین نخواهیم شد، بلکه همین جا می نشینیم تو و پروردگارت که به تو وعدۀ پیروزی داده بروید با آنان جنگ کنید).[9] موسی(ع) خشمگین شد و گفت: (پروردگارا من فقط مالک خودم و برادرم هستم، بین ما و این قوم نافرمان و فاسق بنی اسرائیل جدایی افکن).[10] خداوند به موسی(ع) وحی کرد: (قَالَ فَإِنَّهَا محُرَّمَةٌ عَلَیهْمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فیِ الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلیَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِین).[11] آنها به کیفر کردارشان به مدت چهل سال در بیابان سرگردان خواهند شد.[12] گفته‌ اند آن بیابان دوازده فرسخ طول داشت و شش فرسخ عرض و موضع آن تیه میان فلسطین و ایله مصر بود و آن جماعتی که مخالفت کردند از صبح راه می ‌افتادند تا شبانگاه و شبانگاه در همان منزل اول بودند، و به قولی در روز محبوس بودند و شبها راه میرفتند.[13] سرانجام همه نقبا- جز (یوشع) و (کالب)- و اکثر افراد آنها مردند و اطفال آنها بزرگ شدند و به جنگ (اریحا) رفتند و آن جا را فتح کردند. فتح سرزمین مقدّس(اریحا) در باره این که چه کسی آن جا را فتح کرد، اختلاف است.[14] گروهی گفته‌اند: چون چهل سال بسر آمد موسی(ع) با آن بقیّه بنی اسرائیل که مانده بودند به جنگ جبّاران رفتند، و اهل سیر خلاف کردند در آن که فتح أریحا که کرد؟ بعضی گفتند: موسی- علیه السّلام- کرد، و یوشع بر مقدّمه او بود، یوشع شهر بگشاد و موسی و بنی اسرائیل در شهر شدند و مدّتی مقام کرد (4) آن جا و خدای تعالی قبض روح او کرد موسی(ع) با بقیه لشگر باقی مانده از نسل بنی اسرائیل به جنگ با جباران روان شد و اریحا را فتح کردند و مقدمۀ لشگر، (یوشع بن نون) بود که شهر را گشود و داخل شهر شد و پشت سرش حضرت موسی و بقیّۀ لشکر وارد شهر شدند. آن حضرت مدّتی در آن جا زندگی کردند و سپس خدای تعالی او را قبض روح کرد.[15] به دلیل این که اجماع اهل نقل و علما بر آن است که عوج بن عناق، حاکم ارض مقدس به دست حضرت موسی کشته شد.[16] برخی دیگر می گویند: پس از مرگ هارون و حضرت موسی در بیابان تیه، وصیّ موسی(ع) (یوشع بن نون) اریحا را فتح کرد.[17] لازم به یادآوری است این گروه نیز قبول دارند عوج بن عناق به دست حضرت موسی کشته شد، اما اریحا به دست یوشع بن نون بعد از فوت آن حضرت فتح شد و در مقام توضیح می گویند: پس از این که بنی اسرائیل دچار عذاب شدند از کار خویش پشیمان گشته و بدون حضرت موسی به جنگ با بنی عناق رفتند و شکست خوردند برگشتند حضرت موسی(ع) فرمود (چون با امر خدا مخالفت کرده‌اید شکست خوردید) اینک بمانید تا من خودم با بنی عناق مصادف شده و آنها را از بین ببرم. حضرت موسی و هارون و یوشع و کالب روانه شده با عوج بن عناق روبرو گشتند، حضرت موسی(ع) عصایش را بر ساق پای عوج زده عوج بر زمین افتاد و در دم جان سپرد. اما سرزمین مقدس فتح نشد، بلکه پس از فوت آن حضرت، وصی او یوشع بن نون به امر پروردگار، آنجا را فتح کرد.[18] معنای یتیهون (یتیهون) از ماده (تیه) به معنای تحیّر و سرگردانی است،[19] به گونه ای که انسان به سبب آن نتواند راهی پیدا کند و به مقصد خود برسد.[20] (تیه) بیابان بی ‌آب و علفی است که انسان در آن سرگردان می‌شود.[21] اکنون، (تیه) اسم شده برای همان بیابانی که قوم حضرت موسی(ع) در آن جا سرگردان شده بودند، این بیابان بخشی از بیابان سینا بوده است.[22] آیا موسی(ع) و هارون نیز در آن بیابان با قوم بنی اسرائیل بوده اند یا نه؟ درباره این که آیا موسی و هارون با بنی اسرائیل در آن بیابان بوده‌اند یا نه اختلاف نظر وجود دارد: مشهور میان مفسّران و مورّخان، آن است که حضرت موسی و هارون همراه بنی اسرائیل در بیابان تیه بودند، ولی بیابان برای آن دو جای راحت و سالمی بود نه جای مجازات شدن - چنان که آتش نمرود، برای حضرت ابراهیم سرد و سالم بود-[23] امّا برای بنی اسرائیل عذاب و زندان بود.[24] در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است که حضرت موسی قصد کرد از قومش کناره گیری نماید، آنها تضرع و التماس نمودند که کناره‌گیری نفرماید مبادا به عذاب الاهی گرفتار شوند، درخواست نمودند آن حضرت از خدا بخواهد توبه آنها را قبول فرماید. حضرت موسی از خداوند درخواست کرد توبه آنها را بپذیرد و خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت، اما فرمود به سبب این که به پیامبرشان گفتند تو و پروردگارت به جنگ عمالقه بروید باید چهل سال در تیه سرگردان باشند.[25] برخی گفته‌اند: موسی(ع) و هارون با آنان در بیابان نبودند؛ زیرا اولاً: موسی(ع) از خدا درخواست کرد: (فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ)؛[26] خدایا بین ما و این گروه فاسق جدایی بینداز. و دعای انبیا نیز مستجاب است.[27] ثانیاً: تیه عذاب و عقاب برای قوم بنی اسرائیل بود به خاطر گوساله پرستی که کرده بودند به ازاء هر یک روز گوساله پرستی، یک سال در آن بیابان سرگردان شدند، در حالی که انبیا عذاب نمی شوند.[28] ثالثاً: قوم بنی اسرائیل عذاب شدند؛ چون سرپیچی از اطاعت امر پروردگار نموده اند، در حالی که موسی و هارون سرپیچی نکردند، پس چگونه می شود این دو نیز با آن گروه فاسق در آن عذاب گرفتار باشند؟[29] پی نوشت: [1]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج 4، ص 402، کتابفروشی لطفی، تهران، چاپ اوّل، 1404 ق. [2]. مترجمان، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، تحقیق، با مقدمه آیة الله واعظ زاده خراسانی، ج 2، ص 58، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ دوّم، 1377 ش، (نقل از دایرة المعارف فرید وجدی، ج 6، ص 232، چاپ سوم)؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌4، ص 339، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش. [3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 276 - 277، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش؛ تفسیر نمونه، ج 4، ص 342- 343. [4]. مراد، بیت المقدس، فلسطین، شامات و طور سینا می باشد؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 336، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش؛ تفسیر نمونه، ج ‌4، ص 337. [5]. مائده، 21. [6]. مائده، 22. [7]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 322، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377 ش؛ مائده، 23. [8]. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 340؛ مجمع البیان، ج 3، ص 277. [9]. مائده، 24. [10]. مائده، 25. [11]. خداوند (به موسی) فرمود: (این سرزمین (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین (در این بیابان)، سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) این جمعیّت گنهکار، غمگین مباش!)، مائده، 26. [12]. مائده، 26. [13]. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 4، ص 295، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361 ش. [14]. اطیب البیان، ج 4، ص 341؛ مجمع البیان، ج 3، ص 277. [15]. حسینی، شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 3، ص 61، انتشارات میقات، تهران، چاپ اول، 1363 ش؛ ‌کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 3، ص 214 - 215، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336 ش؛ جرجانی ابو المحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج 2، ص 347، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اوّل، 1377 ش؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر – ناصح، محمد مهدی، ج 6، ص 321، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408 ق؛ حائری تهرانی، میر سید علی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 3، ص 287 ، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1377 ش؛ مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری،محقق، غلام نبی تونسی، ج 3، ص 75، مکتبة رشدیه، پاکستان، 1412 ق. [16]. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج 6، ص 321؛ جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج 2، ص 347؛ نقل از مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌4، ص 295 – 296؛ ، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 3، ص 287؛ التفسیر المظهری، ج 3، ص 75. [17]. انوار درخشان، ج 4، ص 402 – 403؛ بروجردی سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، ج 2، ص 194 - 197، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم، 1366 ش؛ نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 4، ص 142، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1398 ق. [18]. تفسیر جامع، ج 2، ص 194 – 197. [19]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،ج 5، ص 294، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417 ق؛ مجمع البیان، ج 3، ص 280؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 169، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412 ق؛ ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 482، دار صادر، بیروت، 1414 ق. [20]. مجمع البیان، ج 3، ص 280. [21]. تفسیر جوامع الجامع، ج‌1، ص 323. [22]. تفسیر نمونه، ج 4، ص 343. [23]. (قُلْنَا یَا ناَرُ کُونیِ بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلیَ إِبْرَاهِیم)؛ (سرانجام او را به آتش افکندند ولی ما) گفتیم: (ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!؛ انبیاء، 69. [24]. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج 2، ص 448، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اوّل، 1406 ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 281؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 2، ص 377، دارالفکر، بیروت، بی تا؛ مغنیه، محمد جواد، التفسیر المبین، ص 141، بنیاد بعثت، قم؛ کاشانی ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، تحقیق، بنیاد معارف اسلامی، ج 2، ص 245، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1423 ق؛ التفسیر المظهری، ج ‌3، ص 76. [25]. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار(ط- بیروت)، محقق، مصحح، جمعی از محققان‌، ج 13، ص 175، دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت‌، چاپ دوم‌، 1403 ق؛ ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج 2، ص 196، انتشارات برهان، تهران، چاپ سوم، 1398 ق؛ بحرانی سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة- قم، ج 2، ص 270، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416 ق. [26] . مائده، 25. [27]. تفسیر جوامع الجامع، ج ‌1، ص323 - 324 . [28]. مجمع البیان، ج 3، ص 281. [29]. فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 11، ص 335، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوّم، 1420 ق؛ زبدة التفاسیر، ج 2، ص 245. منبع:islamquest.net
عنوان سوال:

معنای یتیهون چیست؟ آیا حضرت موسی نیز با قوم بنی اسرائیل در تیه بود یا نه؟


پاسخ:

شرح پرسش:
در سورۀ مائده می فرماید: (قَالَ فَإِنَّهَا محُرَّمَةٌ عَلَیهْمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فیِ الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلیَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِین). معنای یتیهون فی الارض چیست؟ آیا حضرت موسی نیز با آنان بود؟

پاسخ :
قبل از پاسخ به سؤال خلاصه ای از داستان قوم بنی اسرائیل پس از نجات از دست فرعون و مأمور شدن آنها به جنگ با عمالقه[1] که جمعیّتی تنومند از نژاد سامی بودند و در شمال شبه جزیره عربستان نزدیک صحرای سینا زندگی می‌کردند،[2]را بیان می کنیم تا مقدمه ای راه گشا برای رسیدن به جواب باشد.
مفسران می گویند:[3] هنگامی که حضرت موسی و بنی اسرائیل از دریای احمر گذشتند و فرعون هلاک شد، خداوند آنها را مأمور کرد که داخل سرزمین مقدس[4] شوند.[5] همین که به رود اردن رسیدند، دچار ترس شدند و از ورود به آن جا خود داری کردند.[6]
موسی(ع) از هر قبیله‌ای یکی را مأمور کرد به آن سرزمین روند و موقعیت و وضع مردم آن جا را شرح دهند، آنها رفتند و با مردمی نیرومند روبرو شدند. پس از بازگشت، آنچه را دیده بودند برای موسی(ع) شرح دادند، موسی(ع) به آنها دستور داد که مطلب را کتمان کنند. دو تن از ایشان- (یوشع بن نون) و (کالب بن یوفنا)- اطاعت کردند و ده نفر دیگر عاصی شدند و مردم را از آنچه دیده بودند، مطلع ساختند و خبر دهن به دهن شد و به گوش همه رسید.
کالب و یوشع به پیروان خود گفتند: (عمالقه) مردمان تنومندی هستند، ولی دل و جرأت ندارند، شما ترسی به دل راه ندهید و به طرف آنان پیشروی کنید، البته شما بر آنها پیروز خواهید شد.[7] مردم گفتند: اگر داخل شویم، زنان و فرزندان ما اسیر دست آنها خواهند شد و خواستند به مصر باز گردند. ضمناً تصمیم گرفتند (یوشع) و (کالب) را سنگسار کنند.[8] به حضرت موسی گفتند: (ما تا زمانی که این گروه در بیت المقدس هستند داخل این سرزمین نخواهیم شد، بلکه همین جا می نشینیم تو و پروردگارت که به تو وعدۀ پیروزی داده بروید با آنان جنگ کنید).[9]
موسی(ع) خشمگین شد و گفت: (پروردگارا من فقط مالک خودم و برادرم هستم، بین ما و این قوم نافرمان و فاسق بنی اسرائیل جدایی افکن).[10] خداوند به موسی(ع) وحی کرد: (قَالَ فَإِنَّهَا محُرَّمَةٌ عَلَیهْمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فیِ الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلیَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِین).[11] آنها به کیفر کردارشان به مدت چهل سال در بیابان سرگردان خواهند شد.[12]
گفته‌ اند آن بیابان دوازده فرسخ طول داشت و شش فرسخ عرض و موضع آن تیه میان فلسطین و ایله مصر بود و آن جماعتی که مخالفت کردند از صبح راه می ‌افتادند تا شبانگاه و شبانگاه در همان منزل اول بودند، و به قولی در روز محبوس بودند و شبها راه میرفتند.[13]
سرانجام همه نقبا- جز (یوشع) و (کالب)- و اکثر افراد آنها مردند و اطفال آنها بزرگ شدند و به جنگ (اریحا) رفتند و آن جا را فتح کردند.
فتح سرزمین مقدّس(اریحا)
در باره این که چه کسی آن جا را فتح کرد، اختلاف است.[14]
گروهی گفته‌اند: چون چهل سال بسر آمد موسی(ع) با آن بقیّه بنی اسرائیل که مانده بودند به جنگ جبّاران رفتند، و اهل سیر خلاف کردند در آن که فتح أریحا که کرد؟ بعضی گفتند: موسی- علیه السّلام- کرد، و یوشع بر مقدّمه او بود، یوشع شهر بگشاد و موسی و بنی اسرائیل در شهر شدند و مدّتی مقام کرد (4) آن جا و خدای تعالی قبض روح او کرد موسی(ع) با بقیه لشگر باقی مانده از نسل بنی اسرائیل به جنگ با جباران روان شد و اریحا را فتح کردند و مقدمۀ لشگر، (یوشع بن نون) بود که شهر را گشود و داخل شهر شد و پشت سرش حضرت موسی و بقیّۀ لشکر وارد شهر شدند. آن حضرت مدّتی در آن جا زندگی کردند و سپس خدای تعالی او را قبض روح کرد.[15]
به دلیل این که اجماع اهل نقل و علما بر آن است که عوج بن عناق، حاکم ارض مقدس به دست حضرت موسی کشته شد.[16] برخی دیگر می گویند: پس از مرگ هارون و حضرت موسی در بیابان تیه، وصیّ موسی(ع) (یوشع بن نون) اریحا را فتح کرد.[17]
لازم به یادآوری است این گروه نیز قبول دارند عوج بن عناق به دست حضرت موسی کشته شد، اما اریحا به دست یوشع بن نون بعد از فوت آن حضرت فتح شد و در مقام توضیح می گویند: پس از این که بنی اسرائیل دچار عذاب شدند از کار خویش پشیمان گشته و بدون حضرت موسی به جنگ با بنی عناق رفتند و شکست خوردند برگشتند حضرت موسی(ع) فرمود (چون با امر خدا مخالفت کرده‌اید شکست خوردید) اینک بمانید تا من خودم با بنی عناق مصادف شده و آنها را از بین ببرم.
حضرت موسی و هارون و یوشع و کالب روانه شده با عوج بن عناق روبرو گشتند، حضرت موسی(ع) عصایش را بر ساق پای عوج زده عوج بر زمین افتاد و در دم جان سپرد. اما سرزمین مقدس فتح نشد، بلکه پس از فوت آن حضرت، وصی او یوشع بن نون به امر پروردگار، آنجا را فتح کرد.[18]
معنای یتیهون
(یتیهون) از ماده (تیه) به معنای تحیّر و سرگردانی است،[19] به گونه ای که انسان به سبب آن نتواند راهی پیدا کند و به مقصد خود برسد.[20] (تیه) بیابان بی ‌آب و علفی است که انسان در آن سرگردان می‌شود.[21]
اکنون، (تیه) اسم شده برای همان بیابانی که قوم حضرت موسی(ع) در آن جا سرگردان شده بودند، این بیابان بخشی از بیابان سینا بوده است.[22]
آیا موسی(ع) و هارون نیز در آن بیابان با قوم بنی اسرائیل بوده اند یا نه؟
درباره این که آیا موسی و هارون با بنی اسرائیل در آن بیابان بوده‌اند یا نه اختلاف نظر وجود دارد:
مشهور میان مفسّران و مورّخان، آن است که حضرت موسی و هارون همراه بنی اسرائیل در بیابان تیه بودند، ولی بیابان برای آن دو جای راحت و سالمی بود نه جای مجازات شدن - چنان که آتش نمرود، برای حضرت ابراهیم سرد و سالم بود-[23] امّا برای بنی اسرائیل عذاب و زندان بود.[24]
در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است که حضرت موسی قصد کرد از قومش کناره گیری نماید، آنها تضرع و التماس نمودند که کناره‌گیری نفرماید مبادا به عذاب الاهی گرفتار شوند، درخواست نمودند آن حضرت از خدا بخواهد توبه آنها را قبول فرماید. حضرت موسی از خداوند درخواست کرد توبه آنها را بپذیرد و خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت، اما فرمود به سبب این که به پیامبرشان گفتند تو و پروردگارت به جنگ عمالقه بروید باید چهل سال در تیه سرگردان باشند.[25]
برخی گفته‌اند: موسی(ع) و هارون با آنان در بیابان نبودند؛ زیرا اولاً: موسی(ع) از خدا درخواست کرد: (فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ)؛[26] خدایا بین ما و این گروه فاسق جدایی بینداز. و دعای انبیا نیز مستجاب است.[27] ثانیاً: تیه عذاب و عقاب برای قوم بنی اسرائیل بود به خاطر گوساله پرستی که کرده بودند به ازاء هر یک روز گوساله پرستی، یک سال در آن بیابان سرگردان شدند، در حالی که انبیا عذاب نمی شوند.[28] ثالثاً: قوم بنی اسرائیل عذاب شدند؛ چون سرپیچی از اطاعت امر پروردگار نموده اند، در حالی که موسی و هارون سرپیچی نکردند، پس چگونه می شود این دو نیز با آن گروه فاسق در آن عذاب گرفتار باشند؟[29]
پی نوشت:
[1]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج 4، ص 402، کتابفروشی لطفی، تهران، چاپ اوّل، 1404 ق.
[2]. مترجمان، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، تحقیق، با مقدمه آیة الله واعظ زاده خراسانی، ج 2، ص 58، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ دوّم، 1377 ش، (نقل از دایرة المعارف فرید وجدی، ج 6، ص 232، چاپ سوم)؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌4، ص 339، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 276 - 277، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش؛ تفسیر نمونه، ج 4، ص 342- 343.
[4]. مراد، بیت المقدس، فلسطین، شامات و طور سینا می باشد؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 336، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش؛ تفسیر نمونه، ج ‌4، ص 337.
[5]. مائده، 21.
[6]. مائده، 22.
[7]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 322، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377 ش؛ مائده، 23.
[8]. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 340؛ مجمع البیان، ج 3، ص 277.
[9]. مائده، 24.
[10]. مائده، 25.
[11]. خداوند (به موسی) فرمود: (این سرزمین (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین (در این بیابان)، سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) این جمعیّت گنهکار، غمگین مباش!)، مائده، 26.
[12]. مائده، 26.
[13]. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 4، ص 295، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361 ش.
[14]. اطیب البیان، ج 4، ص 341؛ مجمع البیان، ج 3، ص 277.
[15]. حسینی، شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 3، ص 61، انتشارات میقات، تهران، چاپ اول، 1363 ش؛ ‌کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 3، ص 214 - 215، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336 ش؛ جرجانی ابو المحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج 2، ص 347، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اوّل، 1377 ش؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر – ناصح، محمد مهدی، ج 6، ص 321، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408 ق؛ حائری تهرانی، میر سید علی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 3، ص 287 ، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1377 ش؛ مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری،محقق، غلام نبی تونسی، ج 3، ص 75، مکتبة رشدیه، پاکستان، 1412 ق.
[16]. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج 6، ص 321؛ جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج 2، ص 347؛ نقل از مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌4، ص 295 – 296؛ ، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 3، ص 287؛ التفسیر المظهری، ج 3، ص 75.
[17]. انوار درخشان، ج 4، ص 402 – 403؛ بروجردی سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، ج 2، ص 194 - 197، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم، 1366 ش؛ نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 4، ص 142، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1398 ق.
[18]. تفسیر جامع، ج 2، ص 194 – 197.
[19]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،ج 5، ص 294، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417 ق؛ مجمع البیان، ج 3، ص 280؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 169، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412 ق؛ ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 482، دار صادر، بیروت، 1414 ق.
[20]. مجمع البیان، ج 3، ص 280.
[21]. تفسیر جوامع الجامع، ج‌1، ص 323.
[22]. تفسیر نمونه، ج 4، ص 343.
[23]. (قُلْنَا یَا ناَرُ کُونیِ بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلیَ إِبْرَاهِیم)؛ (سرانجام او را به آتش افکندند ولی ما) گفتیم: (ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!؛ انبیاء، 69.
[24]. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج 2، ص 448، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اوّل، 1406 ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 281؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 2، ص 377، دارالفکر، بیروت، بی تا؛ مغنیه، محمد جواد، التفسیر المبین، ص 141، بنیاد بعثت، قم؛ کاشانی ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، تحقیق، بنیاد معارف اسلامی، ج 2، ص 245، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1423 ق؛ التفسیر المظهری، ج ‌3، ص 76.
[25]. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار(ط- بیروت)، محقق، مصحح، جمعی از محققان‌، ج 13، ص 175، دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت‌، چاپ دوم‌، 1403 ق؛ ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج 2، ص 196، انتشارات برهان، تهران، چاپ سوم، 1398 ق؛ بحرانی سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة- قم، ج 2، ص 270، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416 ق.
[26] . مائده، 25.
[27]. تفسیر جوامع الجامع، ج ‌1، ص323 - 324 .
[28]. مجمع البیان، ج 3، ص 281.
[29]. فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 11، ص 335، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوّم، 1420 ق؛ زبدة التفاسیر، ج 2، ص 245.
منبع:islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین