منظور از دو مرگ و دو حیات در آیه 11 سوره غافر چیست؟
شرح پرسش: در آیه 11 سوره غافر می خوانیم: خدایا ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی! چرا دو بار مردن؟! مگر به هنگام قیامت هرکس که زنده است نمی میرد؟ مرده ها هم که مرده اند و بعد همه زنده می شویم! پاسخ : در این که منظور از (دو بار میراندن) و (دو بار زنده کردن) در آیه 11 سوره غافر چیست؟ مفسران قرآن کریم چندین نظر ارائه کرده اند. در این مقال برخی از مهم ترین و مشهورترین آنها را به اختصار بیان خواهیم کرد. اما قبل از بیان اقوال، یاد آوری این نکته ضروری است که این آیه در حقیقت بیان حال کفار در آتش جهنم است. آنها با مشاهدۀ اوضاع و احوال قیامت و آگاهی بر خشم خداوند، از خواب غفلت طولانی خویش بیدار می ‌شوند و در فکر چاره می ‌افتند، و می ‌گویند پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی و ما در این مرگ و زندگی ها همه چیز را فهمیدیم، اکنون به گناهان خود اعتراف می ‌کنیم، آیا راهی برای خارج شدن از دوزخ (و بازگشت به دنیا و جبران ما فات) وجود دارد؟! دو مرگ و دو حیات 1. گروهی از مفسران بر آنند که مراد از دو مرگ و دو زنده کردن در سخن کفار: (رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ...)، میراندن در آخرین روز زندگی دنیا و زنده کردن در برزخ، و سپس میراندن از برزخ، و زنده کردن در قیامت، برای حساب و کتاب است. بنابر این، آیه شریفه که سخن از دو میراندن و دو زنده کردن دارد، اشاره به میراندن بعد از زندگی دنیا و میراندن بعد از زندگی در برزخ، و احیای در برزخ، و احیای در قیامت دارد؛ چراکه اگر زندگی در برزخ نبود، دیگر میراندن دومی تصور صحیحی نداشت؛ زیرا هم میراندن باید بعد از زندگی باشد و هم احیا باید بعد از مردن، و هر یک از این دو باید مسبوق به خلافش باشد، و گرنه (میراندن) و (زنده کردن) معنا ندارد. در نتیجه زندگی دارای سه مرحله می‌شود: یکی زندگی در دنیا، دوم در برزخ، سوم در قیامت، و کفار در این کلام خود متعرض حیات دنیوی نشده‌اند، و گرنه ‌باید می گفتند: (و أحییتنا ثلاثا) و ما را سه زندگی دادی، با این که زندگی دنیا هم احیا بود، برای این که این زندگی هم بعد از مرگ یعنی بعد از دورانی واقع شده که هنوز روح در بدن دمیده نشده؛ به این دلیل که مرادشان از احیا آن احیایی بوده که باعث پیدا شدن یقین به معاد گشته، و آن عبارت است از احیای در برزخ، و احیای در قیامت. و اما زندگی دنیا هر چند که آن هم احیا است، اما به خودی خود باعث پیدا شدن یقین به معاد نیست، به شهادت این که کفار تا زمانی که در دنیا زندگی می کردند نسبت به معاد در شک و تردید بودند. با این بیان صحیح نبودن اعتراضی که به این بحث شده روشن می‌ شود که اگر مراد از دو احیا، زنده کردن در برزخ و زنده کردن در قیامت باشد، باید می‌ گفتند: (امتنا اثنتین و احییتنا ثلاثا)؛ زیرا منظور شمردن مرگ ها و زندگی هایی است که بر آنان گذشته، و آن عبارت است از دو میراندن و سه زنده کردن؛ دلیل وارد نبودن اعتراض همان است که بیان شد: منظور تنها شمردن مطلق مرگ ها و زنده کردن هایی که بر آنان گذشته نبوده، بلکه آن اماته و احیایی منظور بوده که در حصول یقین برای آنان دخالت داشته، و احیای در دنیا چنین دخالتی نداشت.[1] 2. بعضی دیگر گفته ‌اند: حیات اولی، زندگی دنیا و دومی، زنده شدن در قبر است. و میراندن اولی مرگ در دنیا و دومی مردن در قبر است. و آیه شریفه اساساً متعرض زندگی در قیامت نیست.[2] 3. عده ای نیز بر این عقیده اند که منظور از دو حیات، زنده شدن در قبر برای پاره ‌ای از سؤالات، و زنده شدن در قیامت است، و منظور از دو مرگ، مرگ در پایان عمر و مرگ در قبر می ‌باشد؛ لذا جمعی از مفسران این آیه را دلیل بر حیات موقت در قبر دانسته ‌اند.[3] 4. بعضی می گویند؛ مردن اول در حالی است که انسان نطفه بوده پس خداوند او را در دنیا زنده گردانیده است، سپس برای بار دوم خداوند او را می‌ میراند، سپس او را در رستاخیز زنده می ‌گرداند، پس این دو زندگی و دو مرگ می ‌باشد کسانی که این تفسیر را برگزیده‌اند به آیه 28 سوره بقره نیز استدلال کرده‌اند که می فرماید: (کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ) چگونه به خدا کافر می ‌شوید در حالی که شما مرده بودید او شما را زنده کرد، سپس می‌ میراند، بار دیگر زنده می‌ کند، سپس به سوی او باز می ‌گردید. این آیه نمی تواند مؤید نظریه مطرح شده باشد؛ زیرا آیه مورد بحث سخن از دو (اماته) (میراندن) می کند، در حالی که در آیه سوره بقره یک (موت) و یک (اماته) است.[4] 5. بعضی از مفسران این احتمال را نیز داده‌اند که آیه فوق ناظر به (رجعت) باشد. آنان برای این نظر به روایات استدلال می کنند؛ مانند آنچه را که در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق(ع) نقل شده است: (رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ...‌)، قال الصادق (ع): (ذلک فی الرجعة)؛[5] این امر در بازگشت است. 6. بعضی دیگر گفته‌ اند؛ منظور احیای نفوس در عالم ذر و سپس میراندن در آن عالم، آن گاه احیای آنها در دنیا، و سپس اماته آنها در دنیا و سرانجام زنده کردن آنها در قیامت است.[6] پی نوشت: [1] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌17، ص 313، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417 ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 12، ص 304، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1415ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌20، ص 43، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش. [2] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 8، ص 805، ناصر خسرو، تهران، 1372ش. [3] ر. ک: روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج‌12، ص 305؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 805. [4] این قول (ابن عباس) و (قتاده) و (ضحاک) و (مختار) و (ابو مسلم) است. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 805. [5] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‌2، ص 256؛ دار الکتاب، قم، 1367ش؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج ‌3، ص 900- 901، نشر داد، تهران، 1373ش. [6] ر. ک: روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‌12، ص 306. منبع:islamquest.net
عنوان سوال:

منظور از دو مرگ و دو حیات در آیه 11 سوره غافر چیست؟


پاسخ:

شرح پرسش:
در آیه 11 سوره غافر می خوانیم: خدایا ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی! چرا دو بار مردن؟! مگر به هنگام قیامت هرکس که زنده است نمی میرد؟ مرده ها هم که مرده اند و بعد همه زنده می شویم!

پاسخ :
در این که منظور از (دو بار میراندن) و (دو بار زنده کردن) در آیه 11 سوره غافر چیست؟ مفسران قرآن کریم چندین نظر ارائه کرده اند.
در این مقال برخی از مهم ترین و مشهورترین آنها را به اختصار بیان خواهیم کرد. اما قبل از بیان اقوال، یاد آوری این نکته ضروری است که این آیه در حقیقت بیان حال کفار در آتش جهنم است. آنها با مشاهدۀ اوضاع و احوال قیامت و آگاهی بر خشم خداوند، از خواب غفلت طولانی خویش بیدار می ‌شوند و در فکر چاره می ‌افتند، و می ‌گویند پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی و ما در این مرگ و زندگی ها همه چیز را فهمیدیم، اکنون به گناهان خود اعتراف می ‌کنیم، آیا راهی برای خارج شدن از دوزخبازگشت به دنیا و جبران ما فات) وجود دارد؟!
دو مرگ و دو حیات
1. گروهی از مفسران بر آنند که مراد از دو مرگ و دو زنده کردن در سخن کفار: (رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ...)، میراندن در آخرین روز زندگی دنیا و زنده کردن در برزخ، و سپس میراندن از برزخ، و زنده کردن در قیامت، برای حساب و کتاب است. بنابر این، آیه شریفه که سخن از دو میراندن و دو زنده کردن دارد، اشاره به میراندن بعد از زندگی دنیا و میراندن بعد از زندگی در برزخ، و احیای در برزخ، و احیای در قیامت دارد؛ چراکه اگر زندگی در برزخ نبود، دیگر میراندن دومی تصور صحیحی نداشت؛ زیرا هم میراندن باید بعد از زندگی باشد و هم احیا باید بعد از مردن، و هر یک از این دو باید مسبوق به خلافش باشد، و گرنه (میراندن) و (زنده کردن) معنا ندارد. در نتیجه زندگی دارای سه مرحله می‌شود: یکی زندگی در دنیا، دوم در برزخ، سوم در قیامت، و کفار در این کلام خود متعرض حیات دنیوی نشده‌اند، و گرنه ‌باید می گفتند: (و أحییتنا ثلاثا) و ما را سه زندگی دادی، با این که زندگی دنیا هم احیا بود، برای این که این زندگی هم بعد از مرگ یعنی بعد از دورانی واقع شده که هنوز روح در بدن دمیده نشده؛ به این دلیل که مرادشان از احیا آن احیایی بوده که باعث پیدا شدن یقین به معاد گشته، و آن عبارت است از احیای در برزخ، و احیای در قیامت. و اما زندگی دنیا هر چند که آن هم احیا است، اما به خودی خود باعث پیدا شدن یقین به معاد نیست، به شهادت این که کفار تا زمانی که در دنیا زندگی می کردند نسبت به معاد در شک و تردید بودند.
با این بیان صحیح نبودن اعتراضی که به این بحث شده روشن می‌ شود که اگر مراد از دو احیا، زنده کردن در برزخ و زنده کردن در قیامت باشد، باید می‌ گفتند: (امتنا اثنتین و احییتنا ثلاثا)؛ زیرا منظور شمردن مرگ ها و زندگی هایی است که بر آنان گذشته، و آن عبارت است از دو میراندن و سه زنده کردن؛ دلیل وارد نبودن اعتراض همان است که بیان شد: منظور تنها شمردن مطلق مرگ ها و زنده کردن هایی که بر آنان گذشته نبوده، بلکه آن اماته و احیایی منظور بوده که در حصول یقین برای آنان دخالت داشته، و احیای در دنیا چنین دخالتی نداشت.[1]
2. بعضی دیگر گفته ‌اند: حیات اولی، زندگی دنیا و دومی، زنده شدن در قبر است. و میراندن اولی مرگ در دنیا و دومی مردن در قبر است. و آیه شریفه اساساً متعرض زندگی در قیامت نیست.[2]
3. عده ای نیز بر این عقیده اند که منظور از دو حیات، زنده شدن در قبر برای پاره ‌ای از سؤالات، و زنده شدن در قیامت است، و منظور از دو مرگ، مرگ در پایان عمر و مرگ در قبر می ‌باشد؛ لذا جمعی از مفسران این آیه را دلیل بر حیات موقت در قبر دانسته ‌اند.[3]
4. بعضی می گویند؛ مردن اول در حالی است که انسان نطفه بوده پس خداوند او را در دنیا زنده گردانیده است، سپس برای بار دوم خداوند او را می‌ میراند، سپس او را در رستاخیز زنده می ‌گرداند، پس این دو زندگی و دو مرگ می ‌باشد کسانی که این تفسیر را برگزیده‌اند به آیه 28 سوره بقره نیز استدلال کرده‌اند که می فرماید: (کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ) چگونه به خدا کافر می ‌شوید در حالی که شما مرده بودید او شما را زنده کرد، سپس می‌ میراند، بار دیگر زنده می‌ کند، سپس به سوی او باز می ‌گردید.
این آیه نمی تواند مؤید نظریه مطرح شده باشد؛ زیرا آیه مورد بحث سخن از دو (اماته) (میراندن) می کند، در حالی که در آیه سوره بقره یک (موت) و یک (اماته) است.[4]
5. بعضی از مفسران این احتمال را نیز داده‌اند که آیه فوق ناظر به (رجعت) باشد. آنان برای این نظر به روایات استدلال می کنند؛ مانند آنچه را که در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق(ع) نقل شده است: (رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ...‌)، قال الصادق (ع): (ذلک فی الرجعة)؛[5] این امر در بازگشت است.
6. بعضی دیگر گفته‌ اند؛ منظور احیای نفوس در عالم ذر و سپس میراندن در آن عالم، آن گاه احیای آنها در دنیا، و سپس اماته آنها در دنیا و سرانجام زنده کردن آنها در قیامت است.[6]
پی نوشت:
[1] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌17، ص 313، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417 ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 12، ص 304، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1415ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌20، ص 43، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[2] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 8، ص 805، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[3] ر. ک: روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج‌12، ص 305؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 805.
[4] این قول (ابن عباس) و (قتاده) و (ضحاک) و (مختار) و (ابو مسلم) است. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 805.
[5] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‌2، ص 256؛ دار الکتاب، قم، 1367ش؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج ‌3، ص 900- 901، نشر داد، تهران، 1373ش.
[6] ر. ک: روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‌12، ص 306.
منبع:islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین