هنگامی که روز قیامت فرا میرسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقف میشوند.[1] همچنانکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: (فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة)؛[2] در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است. برای نمونه به برخی از هولناکترین مواقف و ایستگاهها در قیامت اشاره میشود: 1. ایستگاه اول؛ بیرون آمدن از قبر[3] چنانچه در قرآن کریم میخوانیم: (و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده میکند).[4] در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع)نقل شده است: (در این ایستگاه، مردم هزار سال با بدن و پای برهنه با حال تشنگی و گرسنگی حبس و نگهداری میشوند. هر کس به خدا، بهشت، جهنم، برانگیخته شدن و حساب و قیامت، ایمان داشته باشد از گرسنگی و تنشنگی نجات مییابد).[5] امام صادق(ع) میفرماید: (حکایت مردم در روز قیامت، آن هنگامی که در پیشگاه پروردگار جهانیان بایستند مانند تیر در ترکش است؛ یعنی در جایی که ایستادهاند جز همان جای پای خود، جای دیگری (از شدت ازدحام جمعیّت) ندارد، و نمیتواند از جای خودش به این سو و آن سو برود).[6] 2. ایستگاه دوم؛ سنجیدن و وزن کردن اعمال[7] در قرآن کریم آمده است: (وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است،افرادی هستند که سرمایه وجود خود را، به خاطر ظلم و ستمی که نسبت به آیات ما میکردند، ازدست دادهاند).[8] 3. ایستگاه سوم؛ حسابرسی نمودن[9] چنانچه خداوند متعال میفرماید: (حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالیکه در غفلتاند و روی گردانند).[10] پیامبر اسلام(ص) میفرماید: (در روز قیامت، بندهای قدم از قدم برنمیدارد، مگر اینکه از او در مورد چهار چیز میپرسند: 1. از عمر او که در چه چیز صرف کرده است، 2. از جوانی او که در چه چیز و راهی آنرا پیر و فنا کرده است، 3. از اموال او که از کجا آورده و در چه چیزی خرج نموده است. 4. از محبت اهل بیت(ع)).[11] همچنین امام باقر(ع) فرمود: (اول چیزی که از بنده به حساب میکشند، نماز است، پس اگر نماز قبول شد، دیگر اعمال نیک نیز پذیرفته میشود).[12] امام سجاد میفرماید: (برای اهل شرک ترازو و میزانی نصب نمیشود آنان را گروه گروه بیحساب به جهنم میبرند. نصب ترازو و سنجیدن اعمال برای اهل اسلام است).[13] 4. ایستگاه چهارم؛ نامه اعمال[14] خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: (و در آن هنگام که نامههای اعمال گشوده شود).[15] همچنین بر اساس آیات قرآن؛ انسانها در روز قیامت هنگام گرفتن نامه اعمال به دو دسته تقسیم میشوند: گروهی که نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند؛ گروه دیگری که نامه اعمالشان را از پشت سر به دست چپشان میدهند. گروه اول شادمان و دارای حسابرسی آسان و اهل بهشت هستند. اما گروه دوم، اهل جهنم میباشند.[16] 5. ایستگاه پنجم؛ پل صراط[17] صراط، پُلی است که بر روی جهنم کشیده میشود[18] و تمام بندگان خداوند باید از روی آن عبور کنند تا اگر بهشتی است، داخل بهشت شود. چنانکه خدای متعال میفرماید: (و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید این امری است حتمی و قطعی بر پروردگارت).[19] پل صراط دارای عقبات و گذرگاههای بسیاری است که هر عقبه به اسم واجبات و محرّمات الهی است؛ یعنی به تعداد واجبات و محرّماتی که انسانها مکلّف به انجام و ترک آن شدهاند، عقبه و گذرگاه وجود دارد.[20] بنابراین، اگر در روایات وارده در این باب، تعداد یا نوع ایستگاههای بیان شده با یکدیگر از جهت عدد یا نام متفاوت بوده دلیل بر تعارض و تضاد روایات نیست، بلکه در هر روایتی برخی از آن مصادیق، برای نمونه بیان شدهاند. در اینجا به برخی از مهمترین عقبات و گذرگاهها بر روی پل صراط[21] اشاره میشود: یک. عقبه ولایت: در این عقبه تمام افراد را نگه میدارند و از ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امامان بعد از او سؤال میپرسند، هر کس در دنیا امام خود را بشناسد و از دستوراتش پیروی نماید از صراط آخرت خواهد گذشت، هر کس او را نشناسد پایش در صراط جهنم خواهد لغزید و میان جهنم خواهد افتاد.[22] دو. عقبه مرصاد(کمینگاه): خداوند متعال میفرماید: (به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است!).[23] امام صادق(ع) فرمود:(مرصاد، گذرگاهی است بر پُل‌ صراط که هیچ بنده ستمگری از آن نخواهد گذشت)؛[24] یعنی خدای متعال در این عقبه و گذرگاه، حق هر مظلومی را از ستمگران میگیرد و از هیچ ستمگری گذشت نخواهد کرد.[25] سه. عقبه رحم:[26] امام باقر(ع) به نقل از رسول اکرم(ص) میفرماید: (در روز قیامت وقتی جهنم را آوردند پُل صراط را بر روی آن میگذارند که خودش دارای سه پُل است بر روی یک پُل، امانت و صله رحم میباشد و بر پُل دوم، نماز، بر پُل سوم، عدالت پروردگار عالمیان است. پس مردم را تکلیف میکنند که بر صراط عبور کنند. در عقبه صله رحم و امانت، ایشان را نگه میدارند اگر قطع رحم و یا خیانت در اموال مردم کرده باشند از این عقبه نمیگذرند تا از عهده آن بر آیند در غیر این صورت به جهنم میافتند. اگر از این عقبه نجات پیدا کنند در عقبه نماز، ایشان را نگه دارند، اگر از این عقبه نجات یافتند باید در عقبه عدالت الهی برای پاسخگویی به حق بندگان نگه داشته شوند، اگر از این عقبه هم به سلامت عبور کردند نجات پیدا میکنند و خدا را حمد و ستایش مینمایند).[27] چهار. عقبه امانت:[28] چنانچه در قرآن کریم میخوانیم: (خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها رابه صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما میدهد! خداوند، شنوا و بینا است).[29] در روایتی که امام باقر(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود و در بالا به آن اشاره شد؛ یکی از عقبات بر روی پل صراط، عقبه امانت معرّفی شده است. پنج. عقبه نماز:[30] امام صادق(ع)فرمود: (اولین چیزی که از انسان در روز قیامت پرسیده میشود و مورد حسابرسی قرار میگیرد نماز است).[31] پس از طی نمودن ایستگاهها و گذرگاههای یاد شده؛ سرانجام انسان، به جهنّم یا بهشت ختم میشود، و نامه اعمال هر دو گروه به دست آنها داده میشود، اهل تقوا و پرهیزگاران، گروه گروه به تناسب کارهای نیک خود در دنیا و پیروی از پیامبران الهی خویش، با احترام و تکریم از سوی فرشتگان خداوند از درهای هشتگانه بهشت که از قبل بر روی آنان گشوده شده بود و انتظار ورود آنان را میکشید وارد بهشت میشوند و فرشتگان از آنان استقبال نموده، سلام میکنند و میگویند: شما پاکیزه شدید داخل بهشت شوید و تا ابد در آن بمانید.[32] اما اهل دوزخ چون مایل به رفتن به سوی دوزخ نیستند فرشتگان عذاب به زور و زجر، بر گردن و دست و پایشان غل و زنجیر انداخته[33] و با تازیانههای آتشین آنها را دسته دسته به مقتضای راه و روش و چگونگی گناهانشان در دنیا؛ مانند کفر، شرک، انکار ضروریات دین و... از هر کدام از درهای هفتگانه جهنم وارد جهنم میکنند.[34] نگهبانان جهنم آنان را مسخره میکنند و میگویند آیا برای شما پیامبری فرستاده نشده بود که شما را از چنین روزی بترساند و آگاه نماید؟ آنان در جواب میگویند چرا فرستاده شده بود. آنگاه به آنان گفته میشود داخل جهنم شوید که بد جایگاه و منزلگاهی برای شما خواهد بود.[35] پی نوشتها: [1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 143، دارالکتب الإسلامیة، تهران،چاپ چهارم، 1407ق. [2]. معارج، 4. [3]. قمی، شیخ عباس، منازل الآخره، ص 83 – 85، انتشارات انصاری، تهران، چاپ هشتم، 1390ش. [4]. حج، 7. [5]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 7، ص 111، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [6]. الکافی، ج 8، ص 143. [7]. منازل الآخره، ص 93. [8]. اعراف، 8 - 9. [9]. منازل الآخره، ص 117 – 118. [10]. انبیاء، 1. [11]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 253، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش. [12].الکافی، ج ‌3، ص 268. [13]. بحارالأنوار، ج ‌7، ص 250. [14]. منازل الآخرة، ص 125 – 128. [15]. تکویر، 10. [16]. ر.ک: انشقاق، 7 – 12. [17].منازل الآخرة، ص 131 – 132. [18]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa367 [19]. مریم، 71. [20]. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 71 - 72، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، 1414ق. [21]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/id21569 [22]. همان، ص 72. [23]. فجر، 14. [24]. بحارالأنوار، ج ‌8، ص 64. [25]. الاعتقادات، ص 72. [26].همان. [27]. بحارالأنوار، ج ‌8، ص 65. [28]. الاعتقادات، ص 72. [29]. نساء، 58. [30]. الاعتقادات، ص 72. [31].الکافی، ج ‌3، ص 268. [32]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمدجواد، ج 8، ص 795 - 796، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 347، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش. [33]. غافر، 71: (إِذِ الْأَغْلالُ فی‌ أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یسْحَبُونَ)؛در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را می‌کشند. [34]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 344 _ 345. [35].مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795. islamquest.net
هنگامی که روز قیامت فرا میرسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقف میشوند.[1] همچنانکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: (فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة)؛[2] در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است.
برای نمونه به برخی از هولناکترین مواقف و ایستگاهها در قیامت اشاره میشود:
1. ایستگاه اول؛ بیرون آمدن از قبر[3]
چنانچه در قرآن کریم میخوانیم: (و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده میکند).[4]
در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع)نقل شده است: (در این ایستگاه، مردم هزار سال با بدن و پای برهنه با حال تشنگی و گرسنگی حبس و نگهداری میشوند. هر کس به خدا، بهشت، جهنم، برانگیخته شدن و حساب و قیامت، ایمان داشته باشد از گرسنگی و تنشنگی نجات مییابد).[5]
امام صادق(ع) میفرماید: (حکایت مردم در روز قیامت، آن هنگامی که در پیشگاه پروردگار جهانیان بایستند مانند تیر در ترکش است؛ یعنی در جایی که ایستادهاند جز همان جای پای خود، جای دیگری (از شدت ازدحام جمعیّت) ندارد، و نمیتواند از جای خودش به این سو و آن سو برود).[6]
2. ایستگاه دوم؛ سنجیدن و وزن کردن اعمال[7]
در قرآن کریم آمده است: (وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است،افرادی هستند که سرمایه وجود خود را، به خاطر ظلم و ستمی که نسبت به آیات ما میکردند، ازدست دادهاند).[8]
3. ایستگاه سوم؛ حسابرسی نمودن[9]
چنانچه خداوند متعال میفرماید: (حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالیکه در غفلتاند و روی گردانند).[10]
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: (در روز قیامت، بندهای قدم از قدم برنمیدارد، مگر اینکه از او در مورد چهار چیز میپرسند: 1. از عمر او که در چه چیز صرف کرده است، 2. از جوانی او که در چه چیز و راهی آنرا پیر و فنا کرده است، 3. از اموال او که از کجا آورده و در چه چیزی خرج نموده است. 4. از محبت اهل بیت(ع)).[11]
همچنین امام باقر(ع) فرمود: (اول چیزی که از بنده به حساب میکشند، نماز است، پس اگر نماز قبول شد، دیگر اعمال نیک نیز پذیرفته میشود).[12]
امام سجاد میفرماید: (برای اهل شرک ترازو و میزانی نصب نمیشود آنان را گروه گروه بیحساب به جهنم میبرند. نصب ترازو و سنجیدن اعمال برای اهل اسلام است).[13]
4. ایستگاه چهارم؛ نامه اعمال[14]
خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: (و در آن هنگام که نامههای اعمال گشوده شود).[15]
همچنین بر اساس آیات قرآن؛ انسانها در روز قیامت هنگام گرفتن نامه اعمال به دو دسته تقسیم میشوند: گروهی که نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند؛ گروه دیگری که نامه اعمالشان را از پشت سر به دست چپشان میدهند. گروه اول شادمان و دارای حسابرسی آسان و اهل بهشت هستند. اما گروه دوم، اهل جهنم میباشند.[16]
5. ایستگاه پنجم؛ پل صراط[17]
صراط، پُلی است که بر روی جهنم کشیده میشود[18] و تمام بندگان خداوند باید از روی آن عبور کنند تا اگر بهشتی است، داخل بهشت شود. چنانکه خدای متعال میفرماید: (و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید این امری است حتمی و قطعی بر پروردگارت).[19]
پل صراط دارای عقبات و گذرگاههای بسیاری است که هر عقبه به اسم واجبات و محرّمات الهی است؛ یعنی به تعداد واجبات و محرّماتی که انسانها مکلّف به انجام و ترک آن شدهاند، عقبه و گذرگاه وجود دارد.[20]
بنابراین، اگر در روایات وارده در این باب، تعداد یا نوع ایستگاههای بیان شده با یکدیگر از جهت عدد یا نام متفاوت بوده دلیل بر تعارض و تضاد روایات نیست، بلکه در هر روایتی برخی از آن مصادیق، برای نمونه بیان شدهاند. در اینجا به برخی از مهمترین عقبات و گذرگاهها بر روی پل صراط[21] اشاره میشود:
یک. عقبه ولایت: در این عقبه تمام افراد را نگه میدارند و از ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امامان بعد از او سؤال میپرسند، هر کس در دنیا امام خود را بشناسد و از دستوراتش پیروی نماید از صراط آخرت خواهد گذشت، هر کس او را نشناسد پایش در صراط جهنم خواهد لغزید و میان جهنم خواهد افتاد.[22]
دو. عقبه مرصاد(کمینگاه): خداوند متعال میفرماید: (به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است!).[23]
امام صادق(ع) فرمود:(مرصاد، گذرگاهی است بر پُل صراط که هیچ بنده ستمگری از آن نخواهد گذشت)؛[24] یعنی خدای متعال در این عقبه و گذرگاه، حق هر مظلومی را از ستمگران میگیرد و از هیچ ستمگری گذشت نخواهد کرد.[25]
سه. عقبه رحم:[26] امام باقر(ع) به نقل از رسول اکرم(ص) میفرماید: (در روز قیامت وقتی جهنم را آوردند پُل صراط را بر روی آن میگذارند که خودش دارای سه پُل است بر روی یک پُل، امانت و صله رحم میباشد و بر پُل دوم، نماز، بر پُل سوم، عدالت پروردگار عالمیان است. پس مردم را تکلیف میکنند که بر صراط عبور کنند. در عقبه صله رحم و امانت، ایشان را نگه میدارند اگر قطع رحم و یا خیانت در اموال مردم کرده باشند از این عقبه نمیگذرند تا از عهده آن بر آیند در غیر این صورت به جهنم میافتند. اگر از این عقبه نجات پیدا کنند در عقبه نماز، ایشان را نگه دارند، اگر از این عقبه نجات یافتند باید در عقبه عدالت الهی برای پاسخگویی به حق بندگان نگه داشته شوند، اگر از این عقبه هم به سلامت عبور کردند نجات پیدا میکنند و خدا را حمد و ستایش مینمایند).[27]
چهار. عقبه امانت:[28] چنانچه در قرآن کریم میخوانیم: (خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها رابه صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما میدهد! خداوند، شنوا و بینا است).[29] در روایتی که امام باقر(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود و در بالا به آن اشاره شد؛ یکی از عقبات بر روی پل صراط، عقبه امانت معرّفی شده است.
پنج. عقبه نماز:[30] امام صادق(ع)فرمود: (اولین چیزی که از انسان در روز قیامت پرسیده میشود و مورد حسابرسی قرار میگیرد نماز است).[31]
پس از طی نمودن ایستگاهها و گذرگاههای یاد شده؛ سرانجام انسان، به جهنّم یا بهشت ختم میشود، و نامه اعمال هر دو گروه به دست آنها داده میشود، اهل تقوا و پرهیزگاران، گروه گروه به تناسب کارهای نیک خود در دنیا و پیروی از پیامبران الهی خویش، با احترام و تکریم از سوی فرشتگان خداوند از درهای هشتگانه بهشت که از قبل بر روی آنان گشوده شده بود و انتظار ورود آنان را میکشید وارد بهشت میشوند و فرشتگان از آنان استقبال نموده، سلام میکنند و میگویند: شما پاکیزه شدید داخل بهشت شوید و تا ابد در آن بمانید.[32]
اما اهل دوزخ چون مایل به رفتن به سوی دوزخ نیستند فرشتگان عذاب به زور و زجر، بر گردن و دست و پایشان غل و زنجیر انداخته[33] و با تازیانههای آتشین آنها را دسته دسته به مقتضای راه و روش و چگونگی گناهانشان در دنیا؛ مانند کفر، شرک، انکار ضروریات دین و... از هر کدام از درهای هفتگانه جهنم وارد جهنم میکنند.[34] نگهبانان جهنم آنان را مسخره میکنند و میگویند آیا برای شما پیامبری فرستاده نشده بود که شما را از چنین روزی بترساند و آگاه نماید؟ آنان در جواب میگویند چرا فرستاده شده بود. آنگاه به آنان گفته میشود داخل جهنم شوید که بد جایگاه و منزلگاهی برای شما خواهد بود.[35]
پی نوشتها:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 143، دارالکتب الإسلامیة، تهران،چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. معارج، 4.
[3]. قمی، شیخ عباس، منازل الآخره، ص 83 – 85، انتشارات انصاری، تهران، چاپ هشتم، 1390ش.
[4]. حج، 7.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 7، ص 111، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. الکافی، ج 8، ص 143.
[7]. منازل الآخره، ص 93.
[8]. اعراف، 8 - 9.
[9]. منازل الآخره، ص 117 – 118.
[10]. انبیاء، 1.
[11]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 253، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش.
[12].الکافی، ج 3، ص 268.
[13]. بحارالأنوار، ج 7، ص 250.
[14]. منازل الآخرة، ص 125 – 128.
[15]. تکویر، 10.
[16]. ر.ک: انشقاق، 7 – 12.
[17].منازل الآخرة، ص 131 – 132.
[18]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa367
[19]. مریم، 71.
[20]. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 71 - 72، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، 1414ق.
[21]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/id21569
[22]. همان، ص 72.
[23]. فجر، 14.
[24]. بحارالأنوار، ج 8، ص 64.
[25]. الاعتقادات، ص 72.
[26].همان.
[27]. بحارالأنوار، ج 8، ص 65.
[28]. الاعتقادات، ص 72.
[29]. نساء، 58.
[30]. الاعتقادات، ص 72.
[31].الکافی، ج 3، ص 268.
[32]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمدجواد، ج 8، ص 795 - 796، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 347، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[33]. غافر، 71: (إِذِ الْأَغْلالُ فی أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یسْحَبُونَ)؛در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را میکشند.
[34]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 344 _ 345.
[35].مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795.
islamquest.net
- [سایر] انتقال انسانها از محشر به جنت یا دوزخ چگونه است؟
- [سایر] انتقال انسانها از محشر به جنت یا نعوذ بالله به دوزخ چگونه است؟
- [سایر] چرا خداوند جهنم، بهشت و فرشتگان را از دید انسانها مخفی نگه داشت؟
- [سایر] در قیامت جنیان هم با انسانها حسابرسی میشوند؟ آیا در برزخ هم جنیان در کنار انسانها هستند؟ در بهشت و دوزخ چطور؟
- [سایر] چطور میتوان به کسی که تازه میخواهد مسلمان شود آدرس بهشت و جهنم را داد؟ جای بهشت و جهنم کجاست؟
- [سایر] بهشت کجاست ؟ آیا بهشت و دوزخ در همین دنیاست ؟
- [سایر] حقیقت بهشت و جهنم چیست؟
- [سایر] بهشت و جهنم چگونه هستند؟
- [سایر] طبقات دوزخ و بهشت را بیان کنید؟
- [سایر] آیا بهشت و دوزخ الآن موجودند؟
- [آیت الله سیستانی] چیزی که معلوم نیست غوره است یا انگور ، اگر جوش بیاید حلال است . 6 انتقال :
- [آیت الله جوادی آملی] .انتقال سهم سادات از شهری به شهر دیگر جایز است ; چه در آن شهر مستحق خمس باشد یا نباشد . در صورت ی که مستحق در شهری که خمس در آن جا واجب شده وجود داشته و خمس را به شهر دیگر منتقل نماید، اگر تلف شد , ضامن است و بریء الذمّ ه نشده است . چنانچه در آن شهر مستحق نباشد ; یا به اذن مجتهد جامع الشرایط به شهر دیگر انتقال داد، اگر هنگام انتقال بدون کوتاهی تلف شد, ضامن نیست.
- [آیت الله سبحانی] چیزی که معلوم نیست غوره است یا انگور; اگر جوش بیاید نه حرام است و نه نجس. 6. انتقال
- [آیت الله مظاهری] اگر بخواهند در چند دیگ شیره بپزند جایز است کفگیری را که در دیگ جوش آمده زدهاند در دیگی که جوش نیامده بزنند. 6 - انتقال:
- [آیت الله اردبیلی] ولایت پدر و جدّ پدری قابل انتقال به دیگری نیست؛ ولی آنان در صورت وجود مصلحت میتوانند دیگری را وکیل خود نمایند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که در میدان جنگ مجروح شود و بعد از انتقال به پشت جبهه از دنیا برود، گرچه شهید است ولی غسل و کفن ساقط نمیشود.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مالک در جای دیگر مالی دارد , می تواند همان مال را به مستحق بپردازد و این فرض , داخل در انتقال خمس نیست , چنان که اگر طلبی در ذمّه کسی دارد که او در شهر دیگر به سر می برد و بدهکار مستحقّ دریافت خمس است , می تواند ذمّه را از بابت خمس تبرئه کند و این عمل , مصداق انتقال خمس از جایی به جای دیگر نیست.
- [آیت الله بهجت] اگر در بین سال، مالی که زکات به آن تعلق میگیرد، مثل گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره بهعلت انتقال یا صدقه یا نذر به عین مال، از حد نصاب خارج شود، زکات واجب نمیشود.