ما با عقل تنها به اطلاعات محدودی از اصول بهشت و جهنم می رسیم و سایر اطلاعات از زبان دین گرفته می شود. چون ابزاری غیر از وحی برای کشف جزئیات عالم دیگر نداریم. و آنچه از زبان وحی بیان شده، در نظر توده مردم، نعمت ها و عذاب هایی مادی و مرتبط به جسم ماست. مثلا در بهشت باغ، رود، همسر، شراب و میوه های متنوع و ... لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ (25 بقره) برایشان بهشتهایی است که در آن نهرها جاری است. و هر گاه که از میوههای آن برخوردار شوند گویند: پیش از این، در دنیا، از چنین میوههایی برخوردار شده بودیم، که این میوهها شبیه به یکدیگرند. و نیز در آنجا و در جهنم نیز سوزاندن با آتش و ... یَوْمَ یُحْمی عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ (35 توبه) روزی که در آتش جهنم گداخته شود و پیشانی و پهلو و پشتشان را با آن داغ کنند. اما باید برای شناخت بیشتر به چند نکته توجه کرد: 1-میزان درک ما از همین دسته از نعمت ها و یا نقمت ها، بسیار محدود و نارساست. مثل اینکه بخواهند برای کور مادر زاد، رنگ سبز را توضیح بدهند. یا در حالتی بسیار خوش بینانه، مثل فهمیدن مزه غذایی که تاکنون نخورده ایم و برایمان توصیفش می کنند. نعمت ها یا نقمت های جهان دیگر فرق های اساسی با مشابه آن ها در این دنیا دارد و در مواردی این فرق ها بیان شده است: مثلا درباره شراب بهشتی گفته شده است: لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ (47 صافات) نه عقل از آن تباهی گیرد و نه نوشنده مست شود. یا در توصیف آتش جهنم گفته شده است که علیرغم شدتش سبب مرگ نمی شود: لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضی عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا (36 فاطر) برای آنان آتش جهنم است نه مرگشان دهند تا بمیرند. 2- در قرآن توصیفات فراوانی از نعمت های معنوی وجود دارد. اما چون اکثر مردم، جز مادیات را نمی شناسند، این آیات قرآن نیز بر دل آن ها نمی نشیند و شناخت خود را بر پایه آن ها شکل نمی دهند: مثلا درباره بهشت، تکریم و شادابی و رفع هر گونه کینه و ... عَلیَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ(23) تَعْرِفُ فیِ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ(24 مطففین ) بر تختها [نشسته] مینگرند. از چهرههایشان طراوت نعمت [بهشت] را درمییابی. فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ (73 زمر) تا وقتی که نزدیک آن شوند درهایش گشوده میشود و خازنانش به ایشان گویند سلام بر شما که پاک بودید پس برای همیشه داخل بهشت شوید. وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلینَ (47 حجر) و بیرون کشیم آنچه در سینههای ایشان باشد، از عداوت و کینه (که در دار دنیا داشتند) در حالی که برادران یکدیگر میباشند که بر تختها برابر هم قرار میگیرند. و در آن سو، جهنم پر از کینه و دشمنی و نفرت از یکدیگر و ... کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّی إِذَا ادَّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لاتَعْلَمُونَ (38 اعراف) هر امتی که به آتش داخل شود امت همکیش خود را لعنت کند. تا چون همگی در آنجا گرد آیند، گروههایی که پیرو بودهاند در باره گروههایی که پیشوا بودهاند گویند: پروردگارا، اینان ما را گمراه کردند، 3- برای شناخت بیشتر باید قدر اشاره ها را دانست. برای طفلی که تازه به مدرسه رفته، معلم یک مطلب را چند بار تکرار می کند تا در ذهن او بنشیند. او در دانشگاه، دانشجوی زیرک، منتظر اشاره ها و نکته های ظریف در سخن استاد است. وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (72 توبه) خشنودی خدا از همه برتر است که پیروزی بزرگ، خشنودی خداوند است. اگر بخواهیم بسیار خلاصه بهشت را توصیف کنیم باید بگوییم: آن قدر هست که حتی در تصور ما نیز نمی گنجد و هر چه بخواهیم برایمان فراهم می شود مِنَ الدَّرَجَاتِ وَ الْمَنَازِلِ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَرٍ.[1] لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (31 فصلت) در بهشت هر چه دلتان بخواهد و هر چه طلب کنید برایتان فراهم است. و جهنم نیز آن گونه است که سخن کافران در ابتدای قیامت (هر چند برایمان تصویر بسیار مبهمی ایجاد می کند) این است که : وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً (40 نبا) کافر می گوید: ای کاش من خاک میبودم. [1]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج65 108.
ما با عقل تنها به اطلاعات محدودی از اصول بهشت و جهنم می رسیم و سایر اطلاعات از زبان دین گرفته می شود. چون ابزاری غیر از وحی برای کشف جزئیات عالم دیگر نداریم.
و آنچه از زبان وحی بیان شده، در نظر توده مردم، نعمت ها و عذاب هایی مادی و مرتبط به جسم ماست.
مثلا در بهشت باغ، رود، همسر، شراب و میوه های متنوع و ...
لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ
(25 بقره) برایشان بهشتهایی است که در آن نهرها جاری است. و هر گاه که از میوههای آن برخوردار شوند گویند: پیش از این، در دنیا، از چنین میوههایی برخوردار شده بودیم، که این میوهها شبیه به یکدیگرند. و نیز در آنجا
و در جهنم نیز سوزاندن با آتش و ...
یَوْمَ یُحْمی عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ (35 توبه) روزی که در آتش جهنم گداخته شود و پیشانی و پهلو و پشتشان را با آن داغ کنند.
اما باید برای شناخت بیشتر به چند نکته توجه کرد:
1-میزان درک ما از همین دسته از نعمت ها و یا نقمت ها، بسیار محدود و نارساست. مثل اینکه بخواهند برای کور مادر زاد، رنگ سبز را توضیح بدهند. یا در حالتی
بسیار خوش بینانه، مثل فهمیدن مزه غذایی که تاکنون نخورده ایم و برایمان توصیفش می کنند. نعمت ها یا نقمت های جهان دیگر فرق های اساسی با مشابه آن ها در این دنیا دارد و در مواردی این فرق ها بیان شده است:
مثلا درباره شراب بهشتی گفته شده است:
لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ (47 صافات) نه عقل از آن تباهی گیرد و نه نوشنده مست شود.
یا در توصیف آتش جهنم گفته شده است که علیرغم شدتش سبب مرگ نمی شود:
لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضی عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا (36 فاطر) برای آنان آتش جهنم است نه مرگشان دهند تا بمیرند.
2- در قرآن توصیفات فراوانی از نعمت های معنوی وجود دارد. اما چون اکثر مردم، جز مادیات را نمی شناسند، این آیات قرآن نیز بر دل آن ها نمی نشیند و شناخت خود را بر پایه آن ها شکل نمی دهند:
مثلا درباره بهشت، تکریم و شادابی و رفع هر گونه کینه و ...
عَلیَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ(23) تَعْرِفُ فیِ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ(24 مطففین ) بر تختها [نشسته] مینگرند. از چهرههایشان طراوت نعمت [بهشت] را درمییابی.
فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ (73 زمر) تا وقتی که نزدیک آن شوند درهایش گشوده میشود و خازنانش به ایشان گویند سلام بر شما که پاک بودید پس برای همیشه داخل بهشت شوید.
وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلینَ (47 حجر) و بیرون کشیم آنچه در سینههای ایشان باشد، از عداوت و کینه (که در دار دنیا داشتند) در حالی که برادران یکدیگر میباشند که بر تختها برابر هم قرار میگیرند.
و در آن سو، جهنم پر از کینه و دشمنی و نفرت از یکدیگر و ...
کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّی إِذَا ادَّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لاتَعْلَمُونَ (38 اعراف) هر امتی که به آتش داخل شود امت همکیش خود را لعنت کند. تا چون همگی در آنجا گرد آیند، گروههایی که پیرو بودهاند در باره گروههایی که پیشوا بودهاند گویند: پروردگارا، اینان ما را گمراه کردند،
3- برای شناخت بیشتر باید قدر اشاره ها را دانست. برای طفلی که تازه به مدرسه رفته، معلم یک مطلب را چند بار تکرار می کند تا در ذهن او بنشیند. او در دانشگاه، دانشجوی زیرک، منتظر اشاره ها و نکته های ظریف در سخن استاد است.
وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (72 توبه)
خشنودی خدا از همه برتر است که پیروزی بزرگ، خشنودی خداوند است.
اگر بخواهیم بسیار خلاصه بهشت را توصیف کنیم باید بگوییم: آن قدر هست که حتی در تصور ما نیز نمی گنجد و هر چه بخواهیم برایمان فراهم می شود
مِنَ الدَّرَجَاتِ وَ الْمَنَازِلِ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَرٍ.[1]
لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (31 فصلت) در بهشت هر چه دلتان بخواهد و هر چه طلب کنید برایتان فراهم است.
و جهنم نیز آن گونه است که سخن کافران در ابتدای قیامت (هر چند برایمان تصویر بسیار مبهمی ایجاد می کند) این است که :
وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً (40 نبا) کافر می گوید: ای کاش من خاک میبودم.
[1]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج65 108.
- [سایر] بهشت کجاست ؟ آیا بهشت و دوزخ در همین دنیاست ؟
- [سایر] حقیقت بهشت و جهنم چیست؟
- [سایر] بهشت و جهنم چگونه هستند؟
- [سایر] طبقات دوزخ و بهشت را بیان کنید؟
- [سایر] آیا بهشت و دوزخ الآن موجودند؟
- [سایر] غایت و نهایت بهشت و جهنم چیست ؟
- [سایر] آیا جهنم و بهشت حقیقت دارد؟
- [سایر] چهره بهشت و دوزخ را ترسیم نمایید؟
- [سایر] فلسفه وجود بهشت و جهنم چیست؟
- [سایر] بهشت و جهنم چند درب دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ربنا آتنا فی الدنْیا حسنةً و فی الاْخرة حسنةً و قنا عذاب النار: خداوندا در دنیا و درسرای دیگر به ما نیکی مرحمت فرما و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نودونه تازیانه هرقدر صلاح میداند، به او میزند، وروایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش بدهان او میزند وملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنّم برای او مهیّا خواهد بود ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود هر قدر صلاح میداند تازیانه به او میزند و روایت شده که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکة رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند توبهی او قبول میشود.
- [آیت الله خوئی] هر گاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند، به او میزند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبة او قبول میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند به او میزند، و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند، و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد؛ حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح می داند؛ به او می زند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانه ای از آتش به دهان او می زند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت می کنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبه او قبول می شود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وضو میگیرد، مستحب است هنگامی که نگاهش به آب میافتد، بگوید: (بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُورا ولَمْ یَجْعَلْهُ نَجِسا) یعنی: (با نام خدا آغاز میکنم و با کمک از او وضو میگیرم، همه حمد و سپاس از آنِ خدایی است که آب را پاکیزه قرار داده و آن را نجس قرار نداده است) و هنگامی که پیش از وضو دست خود را میشوید، بگوید: (أَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ) یعنی: (خدایا مرا از توبهکنندگان و پاکشوندگان قرار بده) و در وقت مضمضه کردن (یعنی آب در دهان گرداندن) بگوید: (أَللّهُمَّ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ أَلْقاکَ وَأَطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ) یعنی: (خدایا روزی که با تو دیدار میکنم، دلیلم را به من تلقین کن و زبانم را به یاد خود بگشا) و در وقت استنشاق (یعنی آب در بینی کردن) بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الجَنَّةِ وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشُمُّ ریحَهَا وَرَوْحَها وَطیبَها) یعنی: (خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان، و از کسانی قرارم ده که نسیم و عطر بهشت را میبویند) و در هنگام شستن صورت بگوید: (أَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ) یعنی: (خدایا رویم را در آن روز که چهرهها سیاه میگردند سپید گردان، و در آن روزی که چهرهها سپید میشوند، رویم را سیاه مگردان) و در وقت شستن دست راست بخواند: (أَللّهُمَّ أَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَالْخُلْدَ فی الْجِنَانِ بِیَساری وَحاسِبْنی حِسابَا یَسیرا) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست راستم بده، و جاودانی در بهشت را به دست چپم، و حساب مرا آسان فرما) و هنگام شستن دست چپ بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُعْطِنی کِتابی بِشِمالی وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْری ولا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلی عُنُقی، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده، و دستم را به گردنم مبند، و من از پارههای آتش سوزان جهنم به تو پناه میبرم) و هنگامی که سر را مسح میکند، بگوید: (أَللّهُمَ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَعَفْوِکَ) یعنی: (خدایا مرا با رحمت و برکتها و بخشایش خود در بر گیر) و در وقت مسح پا بخواند: (أَللّهُمَ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الأَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیکَ عَنّی یَا ذَا الْجَلالِ وَالإکْرامِ) یعنی: (خدایا آن روز که گامها بر صراط میلغزند، گام مرا ثابت و استوار بدار، و کوششم را در آنچه از من خرسند میشوی قرار ده، ای دارنده شکوه و بزرگواری).
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] جهاد از واجبات دین و دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کیان اسلام و امنیت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و یاری مستضعفان، مورد تأکید قرآن و معصومان علیهمالسلام قرار گرفته است. امّتی که از جهاد روی گردانند، جامه ذلّت و خواری و ردای بلا و گرفتاری بپوشند و با حقارت و پستی از انصاف و عدالت محروم شوند.