شرح پرسش: (ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمیتوانید، مگر با نیروی فوق العاده)،(آیه 33 سوره الرحمن) در حال حاضر بشر به ماه و سیارههای دیگر میرود، منظور دقیق از این آیه چیست؟ پاسخ: در تفسیر آیه شریفه (یَا مَعْشَرَ الجِْنّ‌ِ وَ الْانسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُواْ مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَانفُذُواْ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَان)؛[1] دیدگاههای گوناگونی به شرح ذیل وجود دارد: 1. بهطوری که از سیاق آیه استفاده میشود، این خطاب از خطابهای روز محشر است و خطاب تعجیزی میباشد؛ یعنی میخواهد بفرماید: (شما در روز قیامت، عاجز و ناتوان از انجام هر گونه کاری برای نجات خود هستید). مراد از استطاعت؛ قدرت، و نفوذ از (اقطار)؛ فرار از کرانههای محشر است.[2] طبق این تفسیر؛ معنای آیه اینگونه است: (ای گروه جن و انس! اگر توانستید از حساب و کتاب قیامت بگریزید، این شما و این نواحی آسمانها و زمین، ولی به هر طرف بگریزید بالأخره به ملک خدا گریختهاید و قادر بر نفوذ نخواهید بود، مگر با نوعی سلطه و قدرت، که شما فاقد آن هستید).[3] 2. این آیه مربوط به قیامت است، و مراد از سلطان؛ قدرت نیست، بلکه برهان و دلیل است برای اینکه مدارک الهی نیز ایمان و عمل صالح و تقوا و شفاعت شفیعان و مغفرت الهی است. بنابراین، معنای آیه چنین میشود: (ای گروه جن و انس! شما در قیامت، نمیتوانید از تحت قدرت الهی بیرون روید و خود را نجات دهید و به جایی پناه برید، مگر مدرکی از خدا داشته باشید و اجازه از او صادر شود تا داخل در بهشت شوید).[4] 3. آیه مورد بحث؛ مربوط به دنیا و ناظر به مرگ است و معنای سلطان نیز ملک میباشد، پس معنای آیه چنین است: (ای گروه جن و انس! شما از چنگال مرگ نمیتوانید فرار کنید هر جا بروید ملک من و در قدرت من است).[5] 4. قرآن کریم در این آیه شریفه میخواهد بشر را به طرف یک تمدنی بزرگ در این جهان برانگیزد، لذا به لفظ (یا معشر) خطاب میکند که از عشرت و تعاشر به معنای (گرد هم آمدن) است که افراد آن به واسطه پیوندهای معینی که دارند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، و بلکه این کلمه گستردهترین معانی تعاون اجتماعی را میان افراد جامعه آشکار میسازد. با این تعبیر، قرآن کریم فکر مهمی را برای انسانها قرار میدهد، و آن اینکه دستاوردهای تمدنی بزرگ، همچون نفوذ کردن در آفاق، و پی بردن به واقعیّات علمی و عملی ممکن نیست، مگر با کوشش و تلاشی گروهی که در آن قدرتها، نیروها و اندیشهها به تعاون با یکدیگر میپردازند، شناختها تکامل پیدا میکنند، و ارادهها یکدیگر را تقویت می‌کنند، به همین جهت؛ در این آیه به ذکر بشر (الانس) اکتفا نکرده، بلکه جن و انس را با هم در معرض خطاب قرار داده است.[6] بنابراین؛ اگر تفسیر چهارم را در نظر بگیریم آیه مورد بحث، نه تنها منافاتی با پیشرفت علمی و عملی بشر در نفوذ و پیمودن آسمانها ندارد، بلکه آن را برای بشر، ممکن دانسته و پیشگویی نیز نموده است. اما بنا بر دیگر دیدگاههای مطرح شده میتوان گفت: آنچه را بشر امروز کشف نموده و به آنجا سفر نموده است، قطرهای در برابر هزاران اقیانوس بیکران الهی در مورد علم به کهکشانها و سفر به آنها است که اصلاً هیچ است و به حساب نخواهد آمد و واقعاً بشر قدرت نفوذ بر کرانههای بیکران آسمانها را ندارد و این اندک کشف علمی و مسافرتهای فضایی نمیتواند با کلام (لاتنفذون) (نمیتوانید نفوذ و دسترسی پیدا کنید) در تعارض و تنافی باشد. پی نوشت: [1]. الرحمن، 33. [2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 106، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ [3]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی،‌ محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیّب‌، ج 2، ص 345، دار الکتاب، قم، چاپ سوّم، 1404ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 106 - 107؛ مکارم، شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 148 - 149، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [4]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 380 - 381، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش. [5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، ج 9، ص 310، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372ش. [6]. ر.ک: مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 14، ص 330 – 333(با تلخیص و ویرایش)، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1377ش؛ بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 12، ص 28، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش. منبع: islamquest.net
منظور از «سُلطان»(نیروی فوق العاده) در آیه 33 سوره رحمن چیست، در حالی که بشر به ماه و سیارههای دیگر میرود؟
شرح پرسش:
(ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمیتوانید، مگر با نیروی فوق العاده)،(آیه 33 سوره الرحمن) در حال حاضر بشر به ماه و سیارههای دیگر میرود، منظور دقیق از این آیه چیست؟
پاسخ:
در تفسیر آیه شریفه (یَا مَعْشَرَ الجِْنِّ وَ الْانسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُواْ مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَانفُذُواْ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَان)؛[1] دیدگاههای گوناگونی به شرح ذیل وجود دارد:
1. بهطوری که از سیاق آیه استفاده میشود، این خطاب از خطابهای روز محشر است و خطاب تعجیزی میباشد؛ یعنی میخواهد بفرماید: (شما در روز قیامت، عاجز و ناتوان از انجام هر گونه کاری برای نجات خود هستید). مراد از استطاعت؛ قدرت، و نفوذ از (اقطار)؛ فرار از کرانههای محشر است.[2] طبق این تفسیر؛ معنای آیه اینگونه است: (ای گروه جن و انس! اگر توانستید از حساب و کتاب قیامت بگریزید، این شما و این نواحی آسمانها و زمین، ولی به هر طرف بگریزید بالأخره به ملک خدا گریختهاید و قادر بر نفوذ نخواهید بود، مگر با نوعی سلطه و قدرت، که شما فاقد آن هستید).[3]
2. این آیه مربوط به قیامت است، و مراد از سلطان؛ قدرت نیست، بلکه برهان و دلیل است برای اینکه مدارک الهی نیز ایمان و عمل صالح و تقوا و شفاعت شفیعان و مغفرت الهی است. بنابراین، معنای آیه چنین میشود: (ای گروه جن و انس! شما در قیامت، نمیتوانید از تحت قدرت الهی بیرون روید و خود را نجات دهید و به جایی پناه برید، مگر مدرکی از خدا داشته باشید و اجازه از او صادر شود تا داخل در بهشت شوید).[4]
3. آیه مورد بحث؛ مربوط به دنیا و ناظر به مرگ است و معنای سلطان نیز ملک میباشد، پس معنای آیه چنین است: (ای گروه جن و انس! شما از چنگال مرگ نمیتوانید فرار کنید هر جا بروید ملک من و در قدرت من است).[5]
4. قرآن کریم در این آیه شریفه میخواهد بشر را به طرف یک تمدنی بزرگ در این جهان برانگیزد، لذا به لفظ (یا معشر) خطاب میکند که از عشرت و تعاشر به معنای (گرد هم آمدن) است که افراد آن به واسطه پیوندهای معینی که دارند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، و بلکه این کلمه گستردهترین معانی تعاون اجتماعی را میان افراد جامعه آشکار میسازد. با این تعبیر، قرآن کریم فکر مهمی را برای انسانها قرار میدهد، و آن اینکه دستاوردهای تمدنی بزرگ، همچون نفوذ کردن در آفاق، و پی بردن به واقعیّات علمی و عملی ممکن نیست، مگر با کوشش و تلاشی گروهی که در آن قدرتها، نیروها و اندیشهها به تعاون با یکدیگر میپردازند، شناختها تکامل پیدا میکنند، و ارادهها یکدیگر را تقویت میکنند، به همین جهت؛ در این آیه به ذکر بشر (الانس) اکتفا نکرده، بلکه جن و انس را با هم در معرض خطاب قرار داده است.[6]
بنابراین؛ اگر تفسیر چهارم را در نظر بگیریم آیه مورد بحث، نه تنها منافاتی با پیشرفت علمی و عملی بشر در نفوذ و پیمودن آسمانها ندارد، بلکه آن را برای بشر، ممکن دانسته و پیشگویی نیز نموده است. اما بنا بر دیگر دیدگاههای مطرح شده میتوان گفت: آنچه را بشر امروز کشف نموده و به آنجا سفر نموده است، قطرهای در برابر هزاران اقیانوس بیکران الهی در مورد علم به کهکشانها و سفر به آنها است که اصلاً هیچ است و به حساب نخواهد آمد و واقعاً بشر قدرت نفوذ بر کرانههای بیکران آسمانها را ندارد و این اندک کشف علمی و مسافرتهای فضایی نمیتواند با کلام (لاتنفذون) (نمیتوانید نفوذ و دسترسی پیدا کنید) در تعارض و تنافی باشد.
پی نوشت:
[1]. الرحمن، 33.
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 106، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛
[3]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیّب، ج 2، ص 345، دار الکتاب، قم، چاپ سوّم، 1404ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 106 - 107؛ مکارم، شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 148 - 149، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[4]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 380 - 381، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 310، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[6]. ر.ک: مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 14، ص 330 – 333(با تلخیص و ویرایش)، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1377ش؛ بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 12، ص 28، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] در سوره «الرحمن» چرا آیه «فبایّ الاء ربکما تکذبان» تکرار شده است؟
- [سایر] منظور از «تهوی الیهم» در آیه 37 سوره ابراهیم چیست؟
- [سایر] چرا در اوّل سوره توبه «بسم الله» نیست و چرا در وسط سوره نمل «بسم الله» هست؟
- [سایر] چرا در میان سوره های قرآن سوره توبه «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ندارد؟
- [سایر] در آیه اول سوره یونس آمده است «تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ» این آیه چه ارتباطی با کل سوره یونس دارد؟ منظور از حکیم و حکمت چیست؟
- [سایر] آیا منظور از «یُطَهِّرَکُمْ» در آیه تطهیر،«اذهاب رجس» است؟
- [سایر] در آیه 108 سوره طه منظور از «داعی که در او هیچ کژی نیست»، چیست؟
- [سایر] آیا منظور از قید «أُمَّةً مُّسْلِمَةً» در آیه 128 سورۀ بقره، پیامبر اکرم(ص) و امّت ایشان است؟ و معنای «أَرِنَا مَنَاسِکَنَا» در این آیه چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [آیت الله خوئی] مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد بگوید:" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر" بسم الله" را بلند بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند، یعنی آن آیه را به آیه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت میخواند بعد از تمام شدن حمد امام، و اگر فرادا میخواند، بعد از تمام شدن حمد امام، و اگر فرادی میخواند بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگوید:" الحمد لله رب العالمین". بعد از خواندن سوره" قل هو الله احد" یک یا دو یا سه مرتبه" کذلک الله ربی" یا سه مرتبه" کذلک الله ربنا" بگوید، و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید ، مثلاً به قصد سورة قُل هواللهُ احدٌ ، بسم اللهِ الرحمنِ الرحیمِ بگوید و به رکوع رود ، بعدبایستد و بگوید : قُل هُواللهُ احدٌ ، بسم الله الرحمنِ الرحیمِ بگوید و به رکوع رود ، بعد بایستد و بگوید : قُل هُو الله احدٌ دوباره به رکوع رود به ر کوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید اللهُ الصمدُ باز به رکوع رود و بایستد و بگوید : لم یَلد و لم یولد و برود به رکوع باز هم سر برداردو بگوید : و لم یکن له کفواً احدٌ و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن ، دوسجده کند ، و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از سجدةدوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و نیز جائز است که به کمتر از پنجم قسمت نماید لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد بگوید اَعوُذُبِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم، و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر اگر امام جماعت است (بسم الله) را بلند بگوید و در حال فرادی آهسته بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند یعنی آن را به آیه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت می خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادی می خواند بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگوید: اَلْحَمْدُللهِ ربِّ الْعالَمینَ، و بعد از خواندن سوره (قل هوالله احد) یک یا دو یا سه مرتبه (کَذلِکَ اللهُ رَبّی) یا (کَذلِکَ اللهُ رَبُّنا) بگوید و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است در رکعت اوّل، پیش از خواندن حمد بگوید: (أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ). و در رکعت اوّل و دوّم نماز ظهر و عصر )بِسْمِ اللَّهِ( را بلند بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند یعنی آن را به آیه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجّه داشته باشد و اگر نماز را به جماعت میخواند، بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادی میخواند، بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگوید: (اَلْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمینَ). و بعد از خواندن سوره توحید، یک یا دو یا سه مرتبه بگوید: (کَذلِکَ اللَّهُ رَبّی). و یا بگوید: (کَذلِکَ اللَّهُ رَبُّنا). و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است در رکعت اول؛ پیش از خواندن حمد بگوید: اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر بسم اللّه را بلند بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند؛ یعنی آن را به آیه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجه داشته باشد و اگر نماز را به جماعت می خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادی می خواند بعد از آنکه حمدخودش تمام شد؛ بگوید: الحمد للّه رب العالمین و بعد از خواندن سوره قل هو اللّه احد؛ یک یا دو یا سه مرتبه کذلک اللّه ربی یا سه مرتبه کذلک اللّه ربنا بگوید و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند؛ بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید؛ یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است در رکعت اوّل پیش از خواندن حمد بگوید: (اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ) و در رکعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر (بِسْمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم) را بلند بگوید و مستحب است حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند؛ یعنی آن را به آیه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره، به معنای آیه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت میخواند، بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادی میخواند، بعد از آن که حمد خود او تمام شد بگوید: (اَلحَمْدُ للّهِ رَبِّ العالَمین) و بعد از خواندن سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ)، یک یا دو یا سه مرتبه (کَذلِکَ اللّهُ رَبِّی) یا سه مرتبه (کَذلِکَ اللّهُ رَبُّنا) بگوید و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند، بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله سیستانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند، و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند بلکه کمتر از یک آیه را نیز میتواند بخواند ولی باید بنا بر احتیاط جمله تامّه باشد، و از اوّل سوره شروع کند و به گفتن (بسم الله) اکتفا نکند، و سپس به رکوع رود و سر بردارد، و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود، و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً در سوره فلق، اوّل (بِسْمِ الله الرَّحَمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ) دوباره به رکوع رود، و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی العُقَدِ) و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند، و رکعت دوّم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد، و بعد از سجده دوّم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید، لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد؛ آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا کمتر یا بیشتر آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند؛ قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلا به قصد سوره قل هو اللّه احد؛ بسم اللّه الرحمن الرحیم قل هو اللّه احد بگوید و به رکوع رود؛ بعد بایستد و بگوید اللّه الصمد دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید لم یلد باز به رکوع رود و بایستد و بگوید و لم یولد و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید و لم یکن له کفوا احد و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن؛ دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید؛ لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند و بنا بر احتیاط لازم با (بسمله) تنها رکوع نکند.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است در رکعت اوّل، پیش از خواندن حمد بگوید:(اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیم) و در رکعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر، (بسم الله) را بلند بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند، یعنی آن را به آیه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجّه داشته باشد، اگر نماز را به جماعت میخواند بعد از تمام شدن حمدِ امام و اگر فُرادی می خواند بعد از آن که حمد خودش تمام شد بگوید:(اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ) و بعد از خواندن سورهی (قُل هُوَ اَللهُ اَحَدٌ) یک یا دو یا سه مرتبه (کَذلِکَ اللهُ رَبِّی) یا سه مرتبه (کَذلِکَ اَللهُ رَبُّنا) بگوید، بعد از خواندن سوره کمی صبر کند، بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله بروجردی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد آیههای یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید، مثلاً به قصد سورهی قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ بِسْمِ اللّهِ اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید:قُل هُوَ اللهُ أَحَدٌدوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید:اَللهُ الصَّمَدُباز به رکوع رود و بایستد و بگوید:لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْو به رکوع رود، باز هم سر بردارد و بگوید:وَ لَمْ یکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدو بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اوّل به جا آورد و بعد از سجدهی دوم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد.