سوره یونس، از سوره های مکی است و بعد از سوره اسراء و قبل از سوره هود نازل شده است و به دو مسأله (مبدأ) و (معاد) تکیه فراوانی دارد. منتها به مسائل وحی و مقام پیامبر، عظمت آفرینش، دل نبستن به دنیا، آمادگی روحی برای آخرت، بررسی زندگی پیامبران مانند حضرت نوح، موسی، یونس... پرداخته شد و به علت پرداختن به زندگی حضرت یونس علیه السّلام نام سوره را (یونس) نهادند. ارتباط آیات برای فهم و تفسیر قرآن، توجه به قواعد و ملاکات تفسیر ضروری به نظر می رسد تا جایی که باید مفسر، قبل از هر چیز شناخت کافی از این قواعد داشته باشد و الا دچار تفسیر به رأی و تأویل نادرست قرآن می گردد. یکی از قواعد تفسیر شناخت ارتباطات و قراین آیات است. و قرائن آیات اموری هستند که به نحوی ارتباط لفظی یا معنوی با کلام داشته و در فهم مفاد کلام و درک مراد گوینده مؤثر باشد. ارتباطات در آیات قرآن، از نظر بلندی و کوتاهی بسیار مختلف است بعضی از آنها دارای ارتباط صدوری یا پیوستگی در نزول هستند بعضی دیگر ارتباط موضوعی دارند و بعضی با آیات دیگر مستقل بیان شده اند. ارتباط صدوری یعنی؛ مجموعه ای از سخنان گوینده که به صورت پی در پی و تتابع جمله ها و اقتران آنها به یکدیگر از گوینده صادر شود. و ثمره آن، فهم بهتر و درک مراد جدی متکلم است مانند: سوره های کوچک قرآن که نزول آنها دفعی بوده و با هم ارتباط دارند و به سیاق و مراد آن پی برده می شود. امّا در بسیاری از آیات و سوره ها، پراکنده و برخلاف ترتیب فعلی نازل شده است. به عنوان مثال؛ در سوره بقره آیه ناسخ (234) جلوتر از آیه منسوخ (240) قرار داده شده است با وجود این، ارتباطی بین این آیات نیست.[1] این به معنای عدم هماهنگی و اختلاف در آیات نیست بلکه به معنای عدم پیوستگی در نزول و عدم انسجام در موضوعات است. سوره یونس و ارتباط آیات: قبل از آن که به ارتباط و انسجام این سوره بپردازیم لازم است به واژه حکیم و حکمت پرداخته شود: واژه (حکم) به معنای اصلاح و قضاوت و داوری آمده است. (إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبادِ).[2] و (احکام) نیز به معنی اتقان و استوار کردن معنا است. و واژه (حکمت) یک حالت و خصیصه درک و تشخیص است که شخص به وسیله آن می تواند حق و واقعیت را درک کند و مانع از فساد شود. و راغب در مفردات می گوید: حکمت رسیدن به حق به واسطه علم و عقل است. این واژه (20) بار در قرآن بیان شده است و در بیشتر موارد با واژه (کتاب) توأم است. و همچنین (حکیم) به معنی (حکمت کردار) و کسی که کار را از روی تشخیص و مصلحت انجام دهد می باشد.[3] این کلمه از اسماء حسنی است و 97 بار در قرآن تکرار شده است و از این 97 مرتبه 91 بار صفت خداوند سبحان آمده و در یک مرتبه صفت امر[4] آمده و 5 مرتبه صفت قرآن بیان شده است مانند؛ آل عمران/ 58، یس/ 1، یونس/ 1، لقمان/ 2، زخرف/ 4. علامه طباطبایی درباره حکمت قرآن می نویسد: حکمت.عبارت از معارف حقیقی و فروعات آن است. قرآن حکیم است زیرا که حکمت و حقایق معارف در آن مستقر است.[5] در قاموس قرآن آمده: قرآن حکیم است یعنی از روی تشخیص دستور می دهد و محکم کار و حکمت کردار است.[6] با توجه به معنای لغوی (حکیم) که هم وصف خداوند و هم وصف قرآن آمد، روشن شده که آیات قرآن دارای آن چنان مستحکم است که هر گونه باطل و خرافه و هزل را از خود دور می سازد. جز حق نمی گوید؛ و جز به راه حق دعوت نمی کند.[7] به طور کل می توان گفت: در آیه فوق قاعده کلیی برای تمام سوره ها و آیات بیان شده است که هیچ یک از آیات مورد تردید و شک قرار نگیرد. چون استوار، محکم و متقن بیان شده است. در نتیجه آیه اول سوره یونس با تمام سوره ها حتی سوره یونس ارتباط برون محتوایی دارد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 8، ص 215. 2. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه اول سوره یس. 3. سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ماده (حکم). -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ر.ک: رجبی، محمود، روش شناسی تفسیر قرآن، تهران، انتشارات سمت، 1379، چاپ اول، ص 133118. [2] . غافر/ 48. [3] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ذیل ماده (حکم). [4] . دخان/ 4. [5] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ذیل آیه اول سوره یس. [6] . قاموس قرآن، همان. [7] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 8، ص 215.
در آیه اول سوره یونس آمده است «تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ» این آیه چه ارتباطی با کل سوره یونس دارد؟ منظور از حکیم و حکمت چیست؟
سوره یونس، از سوره های مکی است و بعد از سوره اسراء و قبل از سوره هود نازل شده است و به دو مسأله (مبدأ) و (معاد) تکیه فراوانی دارد. منتها به مسائل وحی و مقام پیامبر، عظمت آفرینش، دل نبستن به دنیا، آمادگی روحی برای آخرت، بررسی زندگی پیامبران مانند حضرت نوح، موسی، یونس... پرداخته شد و به علت پرداختن به زندگی حضرت یونس علیه السّلام نام سوره را (یونس) نهادند.
ارتباط آیات
برای فهم و تفسیر قرآن، توجه به قواعد و ملاکات تفسیر ضروری به نظر می رسد تا جایی که باید مفسر، قبل از هر چیز شناخت کافی از این قواعد داشته باشد و الا دچار تفسیر به رأی و تأویل نادرست قرآن می گردد.
یکی از قواعد تفسیر شناخت ارتباطات و قراین آیات است. و قرائن آیات اموری هستند که به نحوی ارتباط لفظی یا معنوی با کلام داشته و در فهم مفاد کلام و درک مراد گوینده مؤثر باشد.
ارتباطات در آیات قرآن، از نظر بلندی و کوتاهی بسیار مختلف است بعضی از آنها دارای ارتباط صدوری یا پیوستگی در نزول هستند بعضی دیگر ارتباط موضوعی دارند و بعضی با آیات دیگر مستقل بیان شده اند.
ارتباط صدوری یعنی؛ مجموعه ای از سخنان گوینده که به صورت پی در پی و تتابع جمله ها و اقتران آنها به یکدیگر از گوینده صادر شود. و ثمره آن، فهم بهتر و درک مراد جدی متکلم است مانند: سوره های کوچک قرآن که نزول آنها دفعی بوده و با هم ارتباط دارند و به سیاق و مراد آن پی برده می شود.
امّا در بسیاری از آیات و سوره ها، پراکنده و برخلاف ترتیب فعلی نازل شده است. به عنوان مثال؛ در سوره بقره آیه ناسخ (234) جلوتر از آیه منسوخ (240) قرار داده شده است با وجود این، ارتباطی بین این آیات نیست.[1] این به معنای عدم هماهنگی و اختلاف در آیات نیست بلکه به معنای عدم پیوستگی در نزول و عدم انسجام در موضوعات است.
سوره یونس و ارتباط آیات:
قبل از آن که به ارتباط و انسجام این سوره بپردازیم لازم است به واژه حکیم و حکمت پرداخته شود:
واژه (حکم) به معنای اصلاح و قضاوت و داوری آمده است. (إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبادِ).[2] و (احکام) نیز به معنی اتقان و استوار کردن معنا است. و واژه (حکمت) یک حالت و خصیصه درک و تشخیص است که شخص به وسیله آن می تواند حق و واقعیت را درک کند و مانع از فساد شود. و راغب در مفردات می گوید: حکمت رسیدن به حق به واسطه علم و عقل است. این واژه (20) بار در قرآن بیان شده است و در بیشتر موارد با واژه (کتاب) توأم است. و همچنین (حکیم) به معنی (حکمت کردار) و کسی که کار را از روی تشخیص و مصلحت انجام دهد می باشد.[3] این کلمه از اسماء حسنی است و 97 بار در قرآن تکرار شده است و از این 97 مرتبه 91 بار صفت خداوند سبحان آمده و در یک مرتبه صفت امر[4] آمده و 5 مرتبه صفت قرآن بیان شده است مانند؛ آل عمران/ 58، یس/ 1، یونس/ 1، لقمان/ 2، زخرف/ 4.
علامه طباطبایی درباره حکمت قرآن می نویسد: حکمت.عبارت از معارف حقیقی و فروعات آن است. قرآن حکیم است زیرا که حکمت و حقایق معارف در آن مستقر است.[5]
در قاموس قرآن آمده: قرآن حکیم است یعنی از روی تشخیص دستور می دهد و محکم کار و حکمت کردار است.[6]
با توجه به معنای لغوی (حکیم) که هم وصف خداوند و هم وصف قرآن آمد، روشن شده که آیات قرآن دارای آن چنان مستحکم است که هر گونه باطل و خرافه و هزل را از خود دور می سازد. جز حق نمی گوید؛ و جز به راه حق دعوت نمی کند.[7] به طور کل می توان گفت: در آیه فوق قاعده کلیی برای تمام سوره ها و آیات بیان شده است که هیچ یک از آیات مورد تردید و شک قرار نگیرد. چون استوار، محکم و متقن بیان شده است. در نتیجه آیه اول سوره یونس با تمام سوره ها حتی سوره یونس ارتباط برون محتوایی دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 8، ص 215.
2. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه اول سوره یس.
3. سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ماده (حکم).
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ک: رجبی، محمود، روش شناسی تفسیر قرآن، تهران، انتشارات سمت، 1379، چاپ اول، ص 133118.
[2] . غافر/ 48.
[3] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ذیل ماده (حکم).
[4] . دخان/ 4.
[5] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ذیل آیه اول سوره یس.
[6] . قاموس قرآن، همان.
[7] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 8، ص 215.
- [سایر] در آیات اول سوره فتح «لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر» منظور از «ذنب» و گناه پیامبر(ص) چیست؟
- [سایر] منظور از «تهوی الیهم» در آیه 37 سوره ابراهیم چیست؟
- [سایر] منظور از جایگاه ترسناک که در آیات 21، 22، 23 سوره «ق» آمده است، چیست؟
- [سایر] آیا منظور از «یُطَهِّرَکُمْ» در آیه تطهیر،«اذهاب رجس» است؟
- [سایر] در آیه 108 سوره طه منظور از «داعی که در او هیچ کژی نیست»، چیست؟
- [سایر] آیا منظور از قید «أُمَّةً مُّسْلِمَةً» در آیه 128 سورۀ بقره، پیامبر اکرم(ص) و امّت ایشان است؟ و معنای «أَرِنَا مَنَاسِکَنَا» در این آیه چیست؟
- [سایر] معنی «عدمه منّا» چیست و آیه «امن یجیب...» چه ارتباطی با امام زمان دارد؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] در سوره «الرحمن» چرا آیه «فبایّ الاء ربکما تکذبان» تکرار شده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در آیات حمد یا سوره شک کند، مثلاً موقعی که وارد آیه دوم شده شک کند آیه اول را خوانده یا نه یا وارد کلمه ای از یک آیه شده، شک کند کلمه قبل را خوانده باید بنابر احتیاط برگردد و آن را به قصد قربت به جا آورد و بعد دنبال آن را ادامه دهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله مظاهری] سه چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهراعلیهم السلام. دوّم: گذاشتن چیزی یا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرینعلیهم السلام، ولی اگر از یک در مسجد یا حرم داخل شود و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پیغمبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم، ولی توقف در جاهایی که مربوط بهمسجد است ولی مسجد نیست و توقف در صحنها و رواقهای پیامبران و ائمه علیهم السلام و حرمهای امامزادهها مانعی ندارد. سوّم: خواندن هر یک از آیاتی که سجده واجب دارد و آن آیات در چهار سوره است: 1 - آیه پانزده، سورة سجده 2 - آیه سی و هفت، سورة فصّلت. 3 - آیه شصت و دو، سورة النّجم. 4 - آیه نوزده، سورة علق.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است پیش از شروع در قرائت رکعت اول نماز بگوید : (أعوذ باالله من الشیطان الرجیم ). حمد و سوره را شمرده بخواند و آخر هر آیه را وقف نماید . درصورتی که مأموم است ; یا خود به تنهایی نماز اقامه میکند, بعد از حمد بگوید: (الحمد الله رب العالمین). در رکعت اول هر نماز سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ و در رکعت دوم آن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌّ بخواند. پس ازقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌّ ّبگوید: (کذلک االله ربّی) (یک تا سه بار). معانی آیات و اذکار را به ذهن آورده و خواهان نعمت الهی و برکناری از نقمت او باشد. (بسم االله...) را در نمازهایی که آهسته خوانده میشود, بلند بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] شکل دیگر خواندن نماز آیات این است که انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا کمتر یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً به قصد سوره توحید، (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد) دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (اَللَّهُ الصَّمَد) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد) و برود به رکوع، باز هم سر بردارد و بگوید: (وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَد) بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سربرداشتن، دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد شکل دیگر نماز آیات آن است که سوره را به کمتر از پنج قسمت تقسیم کند، لکن هر وقت سوره را تمام کرد، لازم است حمد را بخواند و سپس تمام یا بعضی از سوره را به شکلی که اشاره شد، بخواند و سپس به رکوع رود.
- [آیت الله وحید خراسانی] در نماز ایات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد ایه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک ایه یا بیشتر یا کمتر از ان را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید مثلا به قصد سوره قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و به رکوع رود بعد بایستد و بگوید قل هو الله احد دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید الله الصمد باز به رکوع رود و بایستد و بگوید لم یلد و لم یولد و به رکوع برود و سر بردارد و بگوید و لم یکن له کفوا احد و بعد از ان به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا اورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و نیز جایز است به کمتر از پنج قسمت تقسیم کند ولی هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند و بعد از ان یک سوره یا بعض از یک سوره را نیز بخواند
- [آیت الله علوی گرگانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیّت وتکبیر وخواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند ویک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود وسر بردارد وبدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود وهمینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید، مثلاً به قصد سوره )قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَد(، )بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم( بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: )قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَد( دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید: )اللّهُ الصَّمَد(، باز به رکوع رود وبایستد و بگوید: )لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ( وبرود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: )وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أحَد( و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن دو سجده کند ورکعت دوم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد و بعد از سجده دوم تشهّد بخواند ونماز را سلام دهد.
- [آیت الله سیستانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند، و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند بلکه کمتر از یک آیه را نیز میتواند بخواند ولی باید بنا بر احتیاط جمله تامّه باشد، و از اوّل سوره شروع کند و به گفتن (بسم الله) اکتفا نکند، و سپس به رکوع رود و سر بردارد، و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود، و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً در سوره فلق، اوّل (بِسْمِ الله الرَّحَمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ) دوباره به رکوع رود، و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی العُقَدِ) و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند، و رکعت دوّم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد، و بعد از سجده دوّم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید، لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پنج عمل بر جنب حرام است: اول رساندن جایی از بدن بخط قرآن، یا به اسم خدا و سائر اسما و صفات خاصه خدا، و بنابر احتیاط رساندن جایی از بدن به نام پیغمبران و ائمه:، و حضرت زهرا علیها السلام، بطوری که در وضو گفته شد. دوم رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه وآله اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوم توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد. و احتیاط واجب نرفتن در حرم ائمه:است اگر چه از یک در وارد و از در دیگر خارج شود. چهارم گذاشتن چیزی در مسجد بلکه بنابر احتیاط لازم از خارج هم چیزی در مسجد نگذارد. پنجم خواندن آیه ای که سجده واجب دارد و آن در چهار سوره است: 1. سوره سی و دوم قرآن " الم تنزیل". 2. سوره چهل و یکم " حم سجده". 3. سوره پنجاه و سوم " والنجم". 4. سوره نود و ششم " اقرأ " و اگر یک حرف از این چهار آیه را هم بخواند حرام است و احتیاط مستحب آن است که آیات دیگر سوره سجده دار را نیز نخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد؛ آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا کمتر یا بیشتر آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند؛ قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلا به قصد سوره قل هو اللّه احد؛ بسم اللّه الرحمن الرحیم قل هو اللّه احد بگوید و به رکوع رود؛ بعد بایستد و بگوید اللّه الصمد دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید لم یلد باز به رکوع رود و بایستد و بگوید و لم یولد و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید و لم یکن له کفوا احد و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن؛ دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید؛ لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند و بنا بر احتیاط لازم با (بسمله) تنها رکوع نکند.