در آیهی 37 سوره ابراهیم آمده است: (رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‌ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُون)؛ (پروردگارا، من [یکی از] فرزندانم را در درّه‌ای بی‌کشت، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان‌] روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند). این آیه به دو صورت قرائت شده است. قرائت مشهور که قرائت حفص از عاصم نیز از آن جمله بوده، (تهوِی الیهم) با کسره واو است.[1] قرائت دیگر مانند قرائت مجاهد، (تهوَی الیهم) یعنی با فتحه میباشد.[2] ریشهی (ه و ی) در ساختار ثلاثی مجرد خود دارای دو باب است، یکی فَعِل یفعَل؛ مانند عَلِم و دیگری فعَل یفعِل مانند ضرب یضرب. باب اول به معنای (أحبّه و أراده) متعدی بوده و در گرفتن مفعول به نیازی به حروف جر ندارد؛[3] مانند (کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوی‌ أَنْفُسُهُم).[4] از این رو در قرائت مجاهد برخی إلی را زائده دانسته و برخی دیگر نیز تهوَی را متضمن معنای تمیل دانستهاند که با إلی متعدی میشود.[5] اما باب دوم دارای معنای دیگری است و اکثر اهل لغت معنای آن را سقوط از بلندی به پایین ذکر کردهاند. چنانچه در بسیاری از آیات قرآن که ریشه (ه و ی) از این باب به کار رفته به همین معنا بوده و دارای نوعی ذم است؛ مانند: (مَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبی‌ فَقَدْ هَوی)،[6] و (وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَکَ مِنَ الْحَق)[7]. اما این معنا در مورد آیه 37 سوره ابراهیم مناسب نیست؛ از این رو برخی از لغتشناسان عربی برای عبارت (تهوِی الیهم) معنای متفاوتی ارائه کردهاند که در ظاهر متضاد با معنای دیگر است و آن (ترتفع الیهم) است؛ یعنی (به سوی آنها اوج بگیرد و عروج کند).[8] و یا مانند فراء که (تسرع) یعنی (سرعت بگیرد) معنا کرده است.[9] معنای صعود و ارتفاع در بعضی اشعار و احادیث نیز استعمال شده است؛ مانند: (یَهْوِی مَخَارِمَهَا هُوِیَّ الأَجْدَلِ‌)؛ به سوی راه کوهها به مانند باز شکاری بالا میرود.[10] و یا (یهوی إلی المنبر)؛ از منبر بالا رفت.[11] البته این تضاد معنا در یک باب ثلاثی مجرد را برخی تفکیک کرده و اظهار داشتهاند که اگر مصدر آن (هَویّ) یعنی با فتحه باشد، مقصود سقوط از بالا به پایین است و اگر مصدر آن (هُویّ) یعنی با ضمه باشد، معنای صعود و بالا رفتن میدهد.[12] که مصدر و معنای اول استعمال بیشتری دارد، چنانچه در بسیاری از آیات قرآن نیز معنای ذم میدهد؛[13] مانند فعل رغب که وقتی با حرف جر (إلی) متعدی میشود معنای آن متضاد با وقتی است که با (عن) متعدی میگردد. با توجه به آنچه بیان شد، به خوبی روشن میشود که بیشتر مفسران و مترجمان شیعی و سنی بر اساس قرائت غیر مشهور معنا کرده[14] و برخی نیز بر اساس قول فراء، عبارت را معنا نمودهاند.[15] چه بسا معنای اشتیاق و میل با توجه به حدیث رسول اکرم باشد: (عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ [رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ‌] فِی قَوْلِ اللَّهِ [تَعَالَی‌] فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی‌ إِلَیْهِمْ‌ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هِیَ تَحِنُ‌ قُلُوبُ شِیعَتِنَا إِلَی مَحَبَّتِنَا)[16] و تعبیر به (تحنّ) یعنی میل و اشتیاق فرموده اند. اما این حدیث، بیش از آنکه درصدد بیان معنای لغوی آیه باشد، به توضیح برجستهترین مصادیق ذریهی حضرت ابراهیم (ع) پرداخته است. پی نوشت: [1]. حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ‌20، ص 347، دار الفکر، بیروت، 1404ق. [2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌6، ص 487، ناصر خسرو، تهران، 1372ش. [3] . تاج العروس من جواهر القاموس، ج ‌20، ص 347؛ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ‌6، ص 2538، دار العلم للملایین، بیروت، 1990م. [4] . المائده، 70. [5] . ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، ج 1، ص 76، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق. [6] . طه، 81. [7] . المائده، 48. [8] . ابن منظور، لسان العرب، ج ‌15، ص 372، دار صادر، بیروت، 1414ق؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ج4، ص452، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1421ق؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، النص، ص643، دار الرضی، قم. [9] . لسان العرب، ج 15، ص 373؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 6، ص 259، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1421ق. [10] . همان، ج 12، ص 171. [11] . طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص 248، انتشارات انصاریان، قم، 1419ق. [12] . احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقائیس اللغة، ج 7، ص16، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1404ق؛ تاج العروس، همان؛ المصباح المنیر، همان. [13] . عسکری، ابو هلال، الفروق فی اللغة، ص 118، دار الآفاق الجدیدة، بیروت، 1400ق. [14] . فولادوند، محمد مهدی، ذیل آیه فوق، دارالقرآن الکریم، تهران، 1415ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌6، ص 490؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ‌10، ص373، ناصر خسرو، تهران، 1364ش؛ رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج ‌11، ص 289، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408ق. [15] . بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ‌3، ص 201، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1418ق؛ میبدی، رشید الدین، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج ‌5، ص 271، امیر کبیر، تهران، 1371ش. [16] . کوفی، فرات بن احمد، تفسیر فرات الکوفی، ص 224، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‌، تهران، 1410ق. منبع:islamquest.net
در آیهی 37 سوره ابراهیم آمده است: (رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُون)؛ (پروردگارا، من [یکی از] فرزندانم را در درّهای بیکشت، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند).
این آیه به دو صورت قرائت شده است. قرائت مشهور که قرائت حفص از عاصم نیز از آن جمله بوده، (تهوِی الیهم) با کسره واو است.[1] قرائت دیگر مانند قرائت مجاهد، (تهوَی الیهم) یعنی با فتحه میباشد.[2]
ریشهی (ه و ی) در ساختار ثلاثی مجرد خود دارای دو باب است، یکی فَعِل یفعَل؛ مانند عَلِم و دیگری فعَل یفعِل مانند ضرب یضرب. باب اول به معنای (أحبّه و أراده) متعدی بوده و در گرفتن مفعول به نیازی به حروف جر ندارد؛[3] مانند (کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوی أَنْفُسُهُم).[4] از این رو در قرائت مجاهد برخی إلی را زائده دانسته و برخی دیگر نیز تهوَی را متضمن معنای تمیل دانستهاند که با إلی متعدی میشود.[5]
اما باب دوم دارای معنای دیگری است و اکثر اهل لغت معنای آن را سقوط از بلندی به پایین ذکر کردهاند. چنانچه در بسیاری از آیات قرآن که ریشه (ه و ی) از این باب به کار رفته به همین معنا بوده و دارای نوعی ذم است؛ مانند: (مَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبی فَقَدْ هَوی)،[6] و (وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَکَ مِنَ الْحَق)[7].
اما این معنا در مورد آیه 37 سوره ابراهیم مناسب نیست؛ از این رو برخی از لغتشناسان عربی برای عبارت (تهوِی الیهم) معنای متفاوتی ارائه کردهاند که در ظاهر متضاد با معنای دیگر است و آن (ترتفع الیهم) است؛ یعنی (به سوی آنها اوج بگیرد و عروج کند).[8] و یا مانند فراء که (تسرع) یعنی (سرعت بگیرد) معنا کرده است.[9] معنای صعود و ارتفاع در بعضی اشعار و احادیث نیز استعمال شده است؛ مانند: (یَهْوِی مَخَارِمَهَا هُوِیَّ الأَجْدَلِ)؛ به سوی راه کوهها به مانند باز شکاری بالا میرود.[10] و یا (یهوی إلی المنبر)؛ از منبر بالا رفت.[11]
البته این تضاد معنا در یک باب ثلاثی مجرد را برخی تفکیک کرده و اظهار داشتهاند که اگر مصدر آن (هَویّ) یعنی با فتحه باشد، مقصود سقوط از بالا به پایین است و اگر مصدر آن (هُویّ) یعنی با ضمه باشد، معنای صعود و بالا رفتن میدهد.[12] که مصدر و معنای اول استعمال بیشتری دارد، چنانچه در بسیاری از آیات قرآن نیز معنای ذم میدهد؛[13] مانند فعل رغب که وقتی با حرف جر (إلی) متعدی میشود معنای آن متضاد با وقتی است که با (عن) متعدی میگردد.
با توجه به آنچه بیان شد، به خوبی روشن میشود که بیشتر مفسران و مترجمان شیعی و سنی بر اساس قرائت غیر مشهور معنا کرده[14] و برخی نیز بر اساس قول فراء، عبارت را معنا نمودهاند.[15] چه بسا معنای اشتیاق و میل با توجه به حدیث رسول اکرم باشد: (عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ [رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ] فِی قَوْلِ اللَّهِ [تَعَالَی] فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هِیَ تَحِنُ قُلُوبُ شِیعَتِنَا إِلَی مَحَبَّتِنَا)[16] و تعبیر به (تحنّ) یعنی میل و اشتیاق فرموده اند. اما این حدیث، بیش از آنکه درصدد بیان معنای لغوی آیه باشد، به توضیح برجستهترین مصادیق ذریهی حضرت ابراهیم (ع) پرداخته است.
پی نوشت:
[1]. حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 20، ص 347، دار الفکر، بیروت، 1404ق.
[2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 487، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[3] . تاج العروس من جواهر القاموس، ج 20، ص 347؛ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج 6، ص 2538، دار العلم للملایین، بیروت، 1990م.
[4] . المائده، 70.
[5] . ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، ج 1، ص 76، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.
[6] . طه، 81.
[7] . المائده، 48.
[8] . ابن منظور، لسان العرب، ج 15، ص 372، دار صادر، بیروت، 1414ق؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ج4، ص452، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1421ق؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، النص، ص643، دار الرضی، قم.
[9] . لسان العرب، ج 15، ص 373؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 6، ص 259، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1421ق.
[10] . همان، ج 12، ص 171.
[11] . طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص 248، انتشارات انصاریان، قم، 1419ق.
[12] . احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقائیس اللغة، ج 7، ص16، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1404ق؛ تاج العروس، همان؛ المصباح المنیر، همان.
[13] . عسکری، ابو هلال، الفروق فی اللغة، ص 118، دار الآفاق الجدیدة، بیروت، 1400ق.
[14] . فولادوند، محمد مهدی، ذیل آیه فوق، دارالقرآن الکریم، تهران، 1415ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 490؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 10، ص373، ناصر خسرو، تهران، 1364ش؛ رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج 11، ص 289، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408ق.
[15] . بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 3، ص 201، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1418ق؛ میبدی، رشید الدین، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج 5، ص 271، امیر کبیر، تهران، 1371ش.
[16] . کوفی، فرات بن احمد، تفسیر فرات الکوفی، ص 224، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، تهران، 1410ق.
منبع:islamquest.net
- [سایر] رسول خدا(ص) میفرمود: «أنا دعوة ابراهیم» ؛ من محصول دعای حضرت ابراهیم هستم, معنای این سخن چیست؟
- [سایر] منظور از «اهل البیت» در آیه تطهیر چیست؟
- [سایر] آیا منظور از قید «أُمَّةً مُّسْلِمَةً» در آیه 128 سورۀ بقره، پیامبر اکرم(ص) و امّت ایشان است؟ و معنای «أَرِنَا مَنَاسِکَنَا» در این آیه چیست؟
- [سایر] لطفا آیه 34 سوره «صاد» را که در باره آزمایش و امتحان حضرت سلیمان است، به طور واضح بیان کنید که تفسیر و منظور چیست؟
- [سایر] در آیه اول سوره یونس آمده است «تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ» این آیه چه ارتباطی با کل سوره یونس دارد؟ منظور از حکیم و حکمت چیست؟
- [سایر] آیا منظور از «یُطَهِّرَکُمْ» در آیه تطهیر،«اذهاب رجس» است؟
- [سایر] در آیه 108 سوره طه منظور از «داعی که در او هیچ کژی نیست»، چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] در سوره «الرحمن» چرا آیه «فبایّ الاء ربکما تکذبان» تکرار شده است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله مظاهری] سه چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهراعلیهم السلام. دوّم: گذاشتن چیزی یا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرینعلیهم السلام، ولی اگر از یک در مسجد یا حرم داخل شود و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پیغمبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم، ولی توقف در جاهایی که مربوط بهمسجد است ولی مسجد نیست و توقف در صحنها و رواقهای پیامبران و ائمه علیهم السلام و حرمهای امامزادهها مانعی ندارد. سوّم: خواندن هر یک از آیاتی که سجده واجب دارد و آن آیات در چهار سوره است: 1 - آیه پانزده، سورة سجده 2 - آیه سی و هفت، سورة فصّلت. 3 - آیه شصت و دو، سورة النّجم. 4 - آیه نوزده، سورة علق.
- [آیت الله سیستانی] نماز غفیله یکی از نمازهای مستحبّی است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود . و در رکعت اول آن ، بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِ ّ وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤْمِنِین) . و در رکعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِ ّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطبٍ وَلا یابسٍ إلاّ فِی کِتابٍ مُبینٍ) . و در قنوت بگویند : (اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفْعَل بِی کَذا وکَذا) . وبجای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند : (اللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَاَسْالُکَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی) .
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله سبحانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز لیلة الدفن برای میّت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر (انّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و ابْعَثْ ثَوابَها إلی قَبْرِ فلان و به جای فلان، اسم میّت را بگویند.
- [امام خمینی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند. و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره "انا انزلناه" بخوانند، و بعداز سلام نماز بگویند: "اللهم صل علی محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان" و به جای کلمه فلان، اسم میت را بگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه (آیة الکرسی) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره (إنّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: (اللّهمّ صَلِّ علی محمَّدٍ و آلِ محمّدٍ، وابْعَثْ ثوابَها إلی قَبْرِ فُلانٍ) و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور ان این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه ایه الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انا انزلناه را بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللهم صل علی محمد و ال محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره اِنّا اَنْزَلْنا بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوابَها اِلَی قَبْرِ فُلانَ و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.