پاسخ اجمالی: هر چند سبیل، طریق و صراط به معنای راه میباشند و از نظر معنا به هم نزدیکاند، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. طریق به معنای راهی است که صرفاً وسیلهای برای رساندن میباشد. حال این راهها چه مجازی و چه حقیقی، تفاوتی نمیکند. سبیل نیز به معنای راه است و اعم از هرگونه راهی است، چه ضلالت و چه هدایت باشد. صراط در اصل سراط با سین بوده و بیش از 40 بار در قرآن ذکر شده است. صراط به صورت مفرد در قرآن ذکر شده و راهی است که به خیر منتهی میشود. صراط مانند بزرگ راهی است که راههای فرعی و یا کوچکتر مانند سبیل و طریق بدان منتهی میشوند. پاسخ تفصیلی: در قرآن کریم کلمات متفاوتی که ظاهرا ًبه یک معنا هستند، به کار رفته است اما با دقت بیشتر در آیات، خواننده پی به معانی بیشتر و ژرفتری میبرد که آن کلمه را از دیگر کلمات هم معنای خود متمایز مینماید. از جمله این واژهها میتوان به سه واژه سبیل، صراط و طریق اشاره نمود که هر سه به معنای راه میباشند، اما هر یک ویژگیهای خاصی دارند که در ادامه آنها را بیان میکنیم. شایان ذکر است که بررسی این معانی به صورتی محدود انجام گرفته و ذکر تفصیلی آن در این مقاله نمیگنجد و علاقهمندان به مطالب تفصیلی را، به کتابهای تفسیری ارجاع میدهیم. طریق (طریق) به معنای راه است، راهی که با پا پیموده شود. راغب اصفهانی میگوید: طریق‌ راهی که با پا پیموده و زده می‌شود: (طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ)؛[1] راهی خشک در دریا. و از این معنا واژه طریق برای هر روشی که انسان در کاری خوب یا ناپسند در پیش می‌گیرد استعاره شده است، در آیه آمده است: (وَ یذْهَبا بِطَرِیقَتِکمُ‌ الْمُثْلی‌)؛[2] آئین و روش نیکوی شما را از بین ‌ببرند. (طَرِیقَة من النّخل) ردیف طولانی درختان خرما است که تشبیهی است به ادامه یافتن راه... طریق به معنای وسیله و یا واسطه نیز می‌باشد: (نَالَ الشَّی‌ءَ عَنْ‌ طریق‌ فُلان)؛ به وسیله فلانی به چیزی نایل شد: (وَضَلَ الَیهِ‌ بِطَریق‌ الوِراثَة)؛ آن چیز از راه وراثت بدو رسید.[3] همچنین در برخی از فرهنگ لغات به معانی، راه، شیوه، روش، آئین، مسلک، حال، حالت، عادت، خو، پیشه و شغل.آمده است.[4] در قرآن کریم طریق به معانی مختلفی به کار رفته است که به چند مورد اشاره مینماییم. 1. (لا لِیهْدِیهُمْ طَرِیقا)؛[5] آنها را به راه هدایت نخواهد کرد. اعم از راه خوب یا بد؛ چرا که به گونه مطلق ذکر شده است. 2. (إِلاَّ طَرِیقَ جَهَنَّم)؛[6] مگر به سوی راه دوزخ. در اینجا تصریح به راه بد دارد که راه جهنم و دوزخ است. 3. (یهْدِی إِلَی الْحَق وَ إِلی‌ طَرِیقٍ مُسْتَقِیم)؛[7] به سوی حقّ و راه راست هدایت میکند. در این آیه به معنای راه خوب که راه مستقیم است به کار رفته است. 4.. (وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَة...)؛[8] و اگر آنها (جن و انس) بر طریقه (ایمان) استقامت ورزند. در این آیه به راه ایمان معنا شده است. 5. در این آیه: (إِذْ یقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ یوْما)؛[9] هنگامی که آنکس که از همه آنها روشی بهتر دارد می‌گوید شما تنها یک روز درنگ کردید. به معنای طریقه و مسلک و شیوه ذکر شده است. 6. اعم از راههای زمینی و آسمانی معنا شده است: (وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکمْ سَبْعَ طَرائِق)؛[10] ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم. با توجه به معانی فوق و آنچه که در کتاب مفردات الفاظ قرآن آمده است، به نظر میرسد این معنا که طریق به معنای راهی باشد که صرفاً وسیلهای برای رساندن باشد به حقیقت نزدیکتر است. حال این راهها چه مجازی و چه حقیقی، تفاوتی نمیکند، بلکه صرفاً مراد در اینجا همان وسیله است که لاجرم طی کننده راه را به مقصد میرساند اعم از اینکه آن مقصد بد یا خوب، زمینی و یا آسمانی باشد. صراط (صراط) نیز یکی دیگر از واژههایی است که به معنای راه است. (صراط) در اصل (سراط) با (سین) بوده و بیش از 40 بار در قرآن ذکر شده است. هر چند که صراط به معنای راه است، اما معانی دیگری نیز برای آن ذکر کردهاند. راغب اصفهانی، صراط را به معنای راه مستقیم ذکر کرده است.[11] در کتاب قاموس قرآن صراط به معنای راه خدا آمده است.[12] به دین (صراط) گفته شده؛ زیرا سالکش را به بهشت میرساند، همچنانکه (صراط) روندهاش را به مقصد میرساند.[13] در لغت صراط به معنای راه ذکر شده است، اما معنای دیگر صراط صرفاً به واسطه اضافه شدن صراط به کلمات دیگر ایجاد شده است، نه اینکه صراط به چند معنا آمده باشد. همچنین واژه صراط که فقط به صورت مفرد میآید یک راه بیش نیست که پایانش خیر است و به خدای متعال ختم میشود. در اینجا به چند مورد از واژه صراط که در آیات مختلف قرآن ذکر شده است، اشاره میکنیم. 1. صراط به راه خدا اطلاق شده است: (إِنَّ رَبِّی عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیم)؛[14] پروردگار من بر صراط مستقیم است. 2. راه پیامبر خدا: (إِنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِین، عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیم)؛[15] تو قطعاً از رسولان(خداوند) هستی، بر راهی راست(قرار داری). 3. راه تمسک به قرآن: (فَاسْتَمْسِک بِالَّذِی أُوحِی إِلَیک إِنَّک عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیم)(آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیم هستی)[16] 4. راه ایمان آورندگان واقعی: (وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیم)؛[17] و خداوند کسانی را که ایمان آوردند به سوی صراط مستقیم هدایت می‌کند. 5. راه نعمت داده شدگان: (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِم)؛[18] راه آنها که بر آنان نعمت دادی. سبیل: (سبیل) به معنای راه است، اعم از هر گونه راهی، چه راه ضلالت باشد، چه راه هدایت باشد: و یا راه معمولی.[19] برخی دیگر گفتهاند که سبِیل‌: راهی است نرم که سهل گذر و هموار باشد.[20] در قرآن کریم نیز سبیل در معانی گفته شده به کار رفته است که به تعدادی از آنها اشاره میشود. 1. مطلق راه، راه سفر: (وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِرِی سَبِیل)؛[21] و همچنین هنگامی که جنب هستید، مگر اینکه مسافر باشید. 2. راه راست: (وَ مَنْ یتَبَدَّلِ الْکفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیل)؛[22] کسی که کفر را با ایمان مبادله کند(و آنرا بجای ایمان بپذیرد) از راه مستقیم (عقل و فطرت) گمراه شده است. 3. راه حل مشکل، راه چاره و نجات: (فَأَمْسِکوهُنَّ فِی الْبُیوتِ حَتَّی یتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً)؛[23] اگر گواهی دادند آنان (زنان) را در خانه‌های(خود) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا اینکه خداوند راهی برای آنها قرار دهد. 4. گناه، عقوبت و سرزنش: (ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیل)؛[24] بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست. 5. راه مؤمنان: (وَ مَنْ یشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَینَ لَهُ الْهُدی‌ وَ یتَّبِعْ غَیرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّی وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیرا)؛[25] کسی که بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت با پیامبر در آید و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به همان راه که می‌رود می‌بریم و به دوزخ داخل می‌کنیم و جایگاه بدی دارد. 6. راه و رفتار گناهکاران: (وَ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ وَ لِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِین)؛[26] و این گونه، آیات [خود] را به روشنی بیان میکنیم تا راه و رسم گناهکاران روشن شود. 7. راهی میان حق و باطل: (إِنَّ الَّذینَ یکفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یریدُونَ أَنْ یفَرِّقُوا بَینَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعْضٍ وَ یریدُونَ أَنْ یتَّخِذُوا بَینَ ذلِک سَبیلاً )؛[27] کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می‌ورزند، و می‌خواهند میان خدا و پیامبران او جدایی اندازند، و می‌گویند: (ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار می‌کنیم) و می‌خواهند میان این [دو]، راهی برای خود اختیار کنند. 8. مال، زاد و توشه و صحت و توانایی: (وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیهِ سَبِیلا)؛[28] و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه(او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند. جمع بندی هرچند این واژهها به معنای راه میباشند و از نظر معنا به هم نزدیکاند، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند که در تفاسیر، ذیل هر یک از آنها توضیحات مبسوطی ارائه شده است. در اینجا به اختصار به برخی از تفاوتهای مهم اشاره میکنیم. الف. در قرآن کریم واژه صراط صرفاً به صورت مفرد آمده است و جمع ندارد، اما واژههای سبیل و طریق هر دو به صورت جمع نیز وارد شده است. جمع سبیل، سبل است: (ثُمَّ کلِی مِنْ کلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّک ذُلُلا)؛[29] سپس از تمام ثمرات تناول کن، و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده به راحتی بپیما. واژه طریق نیز به صورت جمع که طرائق میباشد، آمده است: (وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکمْ سَبْعَ طَرائِق)؛[30] ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم. ب. سبیل هم در راه خیر و هدایت و هم در راه شرّ به کار رفته است، و با شرک و ضلالت جمع میشود. طریق نیز در اعم از راه خوب و بد استعمال شده است. اما واژه صراط فقط در خیر به کار رفته و هرگز با ضلالت و شرک جمع نمیشود. از آیه شریفه: (وَ ما یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکونَ)؛[31] برمی‌آید که یک مرحله از شرک(که همان ضلالت باشد)، با ایمان(که عبارت است از یکی از سبیل‌ها) جمع میشود، و این خود فرق دیگری میان سبیل و صراط است که سبیل با شرک جمع میشود، ولی صراط مستقیم با ضلالت و شرک جمع نمیشود.[32] ج. سبیل و طریق برای راههای گوناگون و کوچک است، اما صراط بزرگ راهی است که راههای کوچک بدان ختم میشود. بنابر این، صراط تنها یک راه است و سرِّ آن هم این است صراط به خداوند استناد دارد و راه مستقیم الهی تنها یک راه بیشتر نیست. پی نوشت: [1]. طه، 77. [2]. طه، 63. [3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن‌، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 518، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [4]. فرهنگ فارسی معین ذیل واژه (طریق). [5]. نساء، 168. [6]. نساء، 169. [7]. احقاف، 30. [8]. جن، 16. [9]. طه، 104. [10]. مؤمنون، 17. [11]. المفردات فی غریب القرآن‌، ص 482. [12]. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 123، دارلکتب الاسلامیه،تهران، چاپ ششم، 1371ش. [13]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 9، دانشگاه تهران و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم،1377ش. [14]. هود، 56. [15]. یس، 3،4. [16]. زخرف، 43. [17]. حج، 54. [18]. حمد، 7. [19]. قاموس قرآن، ج 3، ص 224. [20]. المفردات فی غریب القرآن‌، ص 396. [21]. نساء، 43. [22]. بقره، 108. [23]. نساء، 15. [24]. توبه، 91. [25]. نساء، 115. [26]. انعام، 55. [27]. نساء، 150. [28]. نساء، 97. [29]. نحل، 69. [30]. مؤمنون، 17. [31]. یوسف، 106، (بیشترشان به خدا ایمان نمی‌آورند، مگر توأم با شرک). [32]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 32 – 33، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق. منبع: islamquest.net
پاسخ اجمالی:
هر چند سبیل، طریق و صراط به معنای راه میباشند و از نظر معنا به هم نزدیکاند، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. طریق به معنای راهی است که صرفاً وسیلهای برای رساندن میباشد. حال این راهها چه مجازی و چه حقیقی، تفاوتی نمیکند. سبیل نیز به معنای راه است و اعم از هرگونه راهی است، چه ضلالت و چه هدایت باشد. صراط در اصل سراط با سین بوده و بیش از 40 بار در قرآن ذکر شده است. صراط به صورت مفرد در قرآن ذکر شده و راهی است که به خیر منتهی میشود. صراط مانند بزرگ راهی است که راههای فرعی و یا کوچکتر مانند سبیل و طریق بدان منتهی میشوند.
پاسخ تفصیلی:
در قرآن کریم کلمات متفاوتی که ظاهرا ًبه یک معنا هستند، به کار رفته است اما با دقت بیشتر در آیات، خواننده پی به معانی بیشتر و ژرفتری میبرد که آن کلمه را از دیگر کلمات هم معنای خود متمایز مینماید. از جمله این واژهها میتوان به سه واژه سبیل، صراط و طریق اشاره نمود که هر سه به معنای راه میباشند، اما هر یک ویژگیهای خاصی دارند که در ادامه آنها را بیان میکنیم. شایان ذکر است که بررسی این معانی به صورتی محدود انجام گرفته و ذکر تفصیلی آن در این مقاله نمیگنجد و علاقهمندان به مطالب تفصیلی را، به کتابهای تفسیری ارجاع میدهیم.
طریق
(طریق) به معنای راه است، راهی که با پا پیموده شود. راغب اصفهانی میگوید: طریق راهی که با پا پیموده و زده میشود: (طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ)؛[1] راهی خشک در دریا. و از این معنا واژه طریق برای هر روشی که انسان در کاری خوب یا ناپسند در پیش میگیرد استعاره شده است، در آیه آمده است: (وَ یذْهَبا بِطَرِیقَتِکمُ الْمُثْلی)؛[2] آئین و روش نیکوی شما را از بین ببرند. (طَرِیقَة من النّخل) ردیف طولانی درختان خرما است که تشبیهی است به ادامه یافتن راه... طریق به معنای وسیله و یا واسطه نیز میباشد: (نَالَ الشَّیءَ عَنْ طریق فُلان)؛ به وسیله فلانی به چیزی نایل شد: (وَضَلَ الَیهِ بِطَریق الوِراثَة)؛ آن چیز از راه وراثت بدو رسید.[3]
همچنین در برخی از فرهنگ لغات به معانی، راه، شیوه، روش، آئین، مسلک، حال، حالت، عادت، خو، پیشه و شغل.آمده است.[4] در قرآن کریم طریق به معانی مختلفی به کار رفته است که به چند مورد اشاره مینماییم.
1. (لا لِیهْدِیهُمْ طَرِیقا)؛[5] آنها را به راه هدایت نخواهد کرد. اعم از راه خوب یا بد؛ چرا که به گونه مطلق ذکر شده است.
2. (إِلاَّ طَرِیقَ جَهَنَّم)؛[6] مگر به سوی راه دوزخ. در اینجا تصریح به راه بد دارد که راه جهنم و دوزخ است.
3. (یهْدِی إِلَی الْحَق وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیم)؛[7] به سوی حقّ و راه راست هدایت میکند. در این آیه به معنای راه خوب که راه مستقیم است به کار رفته است.
4.. (وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَة...)؛[8] و اگر آنها (جن و انس) بر طریقه (ایمان) استقامت ورزند. در این آیه به راه ایمان معنا شده است.
5. در این آیه: (إِذْ یقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ یوْما)؛[9] هنگامی که آنکس که از همه آنها روشی بهتر دارد میگوید شما تنها یک روز درنگ کردید. به معنای طریقه و مسلک و شیوه ذکر شده است.
6. اعم از راههای زمینی و آسمانی معنا شده است: (وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکمْ سَبْعَ طَرائِق)؛[10] ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم.
با توجه به معانی فوق و آنچه که در کتاب مفردات الفاظ قرآن آمده است، به نظر میرسد این معنا که طریق به معنای راهی باشد که صرفاً وسیلهای برای رساندن باشد به حقیقت نزدیکتر است. حال این راهها چه مجازی و چه حقیقی، تفاوتی نمیکند، بلکه صرفاً مراد در اینجا همان وسیله است که لاجرم طی کننده راه را به مقصد میرساند اعم از اینکه آن مقصد بد یا خوب، زمینی و یا آسمانی باشد.
صراط
(صراط) نیز یکی دیگر از واژههایی است که به معنای راه است. (صراط) در اصل (سراط) با (سین) بوده و بیش از 40 بار در قرآن ذکر شده است. هر چند که صراط به معنای راه است، اما معانی دیگری نیز برای آن ذکر کردهاند. راغب اصفهانی، صراط را به معنای راه مستقیم ذکر کرده است.[11] در کتاب قاموس قرآن صراط به معنای راه خدا آمده است.[12] به دین (صراط) گفته شده؛ زیرا سالکش را به بهشت میرساند، همچنانکه (صراط) روندهاش را به مقصد میرساند.[13]
در لغت صراط به معنای راه ذکر شده است، اما معنای دیگر صراط صرفاً به واسطه اضافه شدن صراط به کلمات دیگر ایجاد شده است، نه اینکه صراط به چند معنا آمده باشد. همچنین واژه صراط که فقط به صورت مفرد میآید یک راه بیش نیست که پایانش خیر است و به خدای متعال ختم میشود.
در اینجا به چند مورد از واژه صراط که در آیات مختلف قرآن ذکر شده است، اشاره میکنیم.
1. صراط به راه خدا اطلاق شده است: (إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیم)؛[14] پروردگار من بر صراط مستقیم است.
2. راه پیامبر خدا: (إِنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِین، عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیم)؛[15] تو قطعاً از رسولان(خداوند) هستی، بر راهی راست(قرار داری).
3. راه تمسک به قرآن: (فَاسْتَمْسِک بِالَّذِی أُوحِی إِلَیک إِنَّک عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیم)(آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیم هستی)[16]
4. راه ایمان آورندگان واقعی: (وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیم)؛[17] و خداوند کسانی را که ایمان آوردند به سوی صراط مستقیم هدایت میکند.
5. راه نعمت داده شدگان: (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِم)؛[18] راه آنها که بر آنان نعمت دادی.
سبیل:
(سبیل) به معنای راه است، اعم از هر گونه راهی، چه راه ضلالت باشد، چه راه هدایت باشد: و یا راه معمولی.[19] برخی دیگر گفتهاند که سبِیل: راهی است نرم که سهل گذر و هموار باشد.[20]
در قرآن کریم نیز سبیل در معانی گفته شده به کار رفته است که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
1. مطلق راه، راه سفر: (وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِرِی سَبِیل)؛[21] و همچنین هنگامی که جنب هستید، مگر اینکه مسافر باشید.
2. راه راست: (وَ مَنْ یتَبَدَّلِ الْکفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیل)؛[22] کسی که کفر را با ایمان مبادله کند(و آنرا بجای ایمان بپذیرد) از راه مستقیم (عقل و فطرت) گمراه شده است.
3. راه حل مشکل، راه چاره و نجات: (فَأَمْسِکوهُنَّ فِی الْبُیوتِ حَتَّی یتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً)؛[23] اگر گواهی دادند آنان (زنان) را در خانههای(خود) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا اینکه خداوند راهی برای آنها قرار دهد.
4. گناه، عقوبت و سرزنش: (ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیل)؛[24] بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست.
5. راه مؤمنان: (وَ مَنْ یشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَینَ لَهُ الْهُدی وَ یتَّبِعْ غَیرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّی وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیرا)؛[25] کسی که بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت با پیامبر در آید و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به همان راه که میرود میبریم و به دوزخ داخل میکنیم و جایگاه بدی دارد.
6. راه و رفتار گناهکاران: (وَ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ وَ لِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِین)؛[26] و این گونه، آیات [خود] را به روشنی بیان میکنیم تا راه و رسم گناهکاران روشن شود.
7. راهی میان حق و باطل: (إِنَّ الَّذینَ یکفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یریدُونَ أَنْ یفَرِّقُوا بَینَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعْضٍ وَ یریدُونَ أَنْ یتَّخِذُوا بَینَ ذلِک سَبیلاً )؛[27] کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر میورزند، و میخواهند میان خدا و پیامبران او جدایی اندازند، و میگویند: (ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار میکنیم) و میخواهند میان این [دو]، راهی برای خود اختیار کنند.
8. مال، زاد و توشه و صحت و توانایی: (وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیهِ سَبِیلا)؛[28] و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه(او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند.
جمع بندی
هرچند این واژهها به معنای راه میباشند و از نظر معنا به هم نزدیکاند، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند که در تفاسیر، ذیل هر یک از آنها توضیحات مبسوطی ارائه شده است. در اینجا به اختصار به برخی از تفاوتهای مهم اشاره میکنیم.
الف. در قرآن کریم واژه صراط صرفاً به صورت مفرد آمده است و جمع ندارد، اما واژههای سبیل و طریق هر دو به صورت جمع نیز وارد شده است. جمع سبیل، سبل است: (ثُمَّ کلِی مِنْ کلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّک ذُلُلا)؛[29] سپس از تمام ثمرات تناول کن، و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده به راحتی بپیما.
واژه طریق نیز به صورت جمع که طرائق میباشد، آمده است: (وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکمْ سَبْعَ طَرائِق)؛[30] ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم.
ب. سبیل هم در راه خیر و هدایت و هم در راه شرّ به کار رفته است، و با شرک و ضلالت جمع میشود. طریق نیز در اعم از راه خوب و بد استعمال شده است. اما واژه صراط فقط در خیر به کار رفته و هرگز با ضلالت و شرک جمع نمیشود. از آیه شریفه: (وَ ما یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکونَ)؛[31] برمیآید که یک مرحله از شرک(که همان ضلالت باشد)، با ایمان(که عبارت است از یکی از سبیلها) جمع میشود، و این خود فرق دیگری میان سبیل و صراط است که سبیل با شرک جمع میشود، ولی صراط مستقیم با ضلالت و شرک جمع نمیشود.[32]
ج. سبیل و طریق برای راههای گوناگون و کوچک است، اما صراط بزرگ راهی است که راههای کوچک بدان ختم میشود. بنابر این، صراط تنها یک راه است و سرِّ آن هم این است صراط به خداوند استناد دارد و راه مستقیم الهی تنها یک راه بیشتر نیست.
پی نوشت:
[1]. طه، 77.
[2]. طه، 63.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 518، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[4]. فرهنگ فارسی معین ذیل واژه (طریق).
[5]. نساء، 168.
[6]. نساء، 169.
[7]. احقاف، 30.
[8]. جن، 16.
[9]. طه، 104.
[10]. مؤمنون، 17.
[11]. المفردات فی غریب القرآن، ص 482.
[12]. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 123، دارلکتب الاسلامیه،تهران، چاپ ششم، 1371ش.
[13]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 9، دانشگاه تهران و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم،1377ش.
[14]. هود، 56.
[15]. یس، 3،4.
[16]. زخرف، 43.
[17]. حج، 54.
[18]. حمد، 7.
[19]. قاموس قرآن، ج 3، ص 224.
[20]. المفردات فی غریب القرآن، ص 396.
[21]. نساء، 43.
[22]. بقره، 108.
[23]. نساء، 15.
[24]. توبه، 91.
[25]. نساء، 115.
[26]. انعام، 55.
[27]. نساء، 150.
[28]. نساء، 97.
[29]. نحل، 69.
[30]. مؤمنون، 17.
[31]. یوسف، 106، (بیشترشان به خدا ایمان نمیآورند، مگر توأم با شرک).
[32]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 32 – 33، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] در قرآن فرق بین طریق، سبیل و صراط چیست؟
- [سایر] فرق سبیل با صراط چیست
- [سایر] صراط مستقیم در تفسیر سوره حمد چیست؟
- [سایر] آیا در قرآن به «پُل صراط» اشاره شده است؟
- [سایر] درباره پل صراط در قیامت توضیح دهید. اینکه گفته می شود پل صراط بسیار باریک است! یعنی چه؟
- [سایر] قاعده (نفی سبیل) چیست؟
- [سایر] نور صراط چیست؟
- [سایر] معنای پل صراط چیست؟
- [سایر] صراط مستقیم چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] کوتاه کردن سبیل چه فوایدی دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] فقیر میتواند برای رفتن به حجّ وزیارت ومانند اینها از سهم سبیل ا& زکاْ بگیرد، ولی اگر به مقدار خرج سالش زکاْ گرفته باشد، برای زیارت و مانند آن نمیتواند زکاْ بگیرد ولی میتواند از سهم سبیل ا& بگیرد و در این وجوه صرف نماید.
- [آیت الله سبحانی] فقیر می تواند از سهم (سبیل الله) برای رفتن به حج و زیارت و مانند اینها زکات بگیرد، حتّی اگر به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد، باز می تواند برای زیارت و مانند آن از سهم سبیل الله زکات بگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان میتواند از زکاْ از سهم سبیل ا&، قرآن یا کتاب دینی یا کتاب دعا بخرد ووقف نماید، اگرچه بر اولاد خود وبر کسانی وقف کند که خرج آنان بر او واجب است، و نیز میتواند تولیت وقف را برای خود یا اولاد خود قرار دهد.
- [آیت الله سبحانی] انسان می تواند از سهم (سبیل الله)، به اندازه نیاز مسلمانان قرآن یا کتاب دینی یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید، اگرچه بر اولاد خود و بر کسانی وقف کند که خرج آنان بر او واجب است. و نیز می تواند تولیت وقف را برای خود یا اولاد خود قرار دهد.
- [آیت الله خوئی] انسان میتواند برای رفتن به حج و زیارت و مانند اینها از سهم سبیل الله زکات بگیرد، اگرچه فقیر نباشد یا به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد.
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان میتواند برای رفتن به حجّ خانه خدا و زیارت، از سهم سبیل اللَّه زکات بگیرد؛ اگر چه فقیر نباشد یا این که به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] فقیر می تواند برای رفتن به حج و زیارت و مانند اینها زکات بگیرد، ولی اگر به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد، برای زیارت و مانند آن نمی تواند زکات بگیرد ولی از سهم سبیل الله مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] انسان میتواند برای رفتن به حجّ و زیارت و مانند اینها از سهم سبیل اللَّه زکات بگیرد، گرچه فقیر نباشد یا اینکه به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد.