قاعده (نفی سبیل) چیست؟
مفهوم قاعده نفی سبیل این است که خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچ‌گونه راه نفوذ و تسلط کفار بر مسلمانان را باز نگذارده و هر گونه راه تسلط کافران بر مسلمانان را بسته است. پس در هیچ شرایطی تسلط کفار بر مسلمانان جایز نیست.[1] قاعده نفی سبیل، یکی از قواعد فقهی است که در ابواب مختلف، اعم از عبادات و معاملات، مستند حکم قرار گرفته و احکامی از آن به دست آمده است که در رابطه میان مسلمانان در جامعه اسلامی؛ از یک سو و اقلیت‌های دینی از سوی دیگر و نیز در ارتباط جوامع اسلامی با ملت‌های دیگر که بیرون از سیطره دولت اسلامی بسر می‌برند، تأثیرگذار می‌باشد. در ارتباط میان امت اسلامی و ملل غیر مسلمان قاعده یاد شده ایجاب می‌کند همواره مسلمانان دست بالا را داشته باشند به هیچ وجه تعهد یا داوری و به طور کل تعاملی را نپذیرند که موجب تسلط غیر مسلمانان بر ایشان یا منجرّ به تساوی آنان با کافران گردد. آیه «... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»؛[2] (و خدا هرگز هیچ راه سلطه‌ای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است) مستند فقیهان در قاعده ‌نفی سبیل است.[3] البته این در مقام تشریع است؛ یعنی مسلمانان نباید رویکردی را دنبال کنند که نتیجه‌اش تسلط کفار بر آنان باشد، اما این‌که در عمل چه رخ خواهد داد، باید گفت آنچه تضمین شده است، پیروزی همیشگی منطق خداجویان است، اما ممکن است در دنیای مادی، کافران برتری‌هایی نیز نسبت به مسلمانان به دست آورند. در همین راستا در روایتی، «سبیل» در این آیه شریفه به معنای حجّت و منطق دانسته شده است؛ امام رضا(ع) می‌فرماید: «مقصود از این فرموده خدا "وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا" این است که خدا از برای کافر بر مؤمن حجتی قرار نداده است؛ یعنی کافر نمی‌تواند مؤمن را در منطق ایمانی او مغلوب کند و او را دلیلی نباشد که به سبب آن ظفر یابد، اما با این وجود حق‌تعالی از کفاری خبر داده است که پیامبران را به ناحق کشتند و چنین قتلی ناقض نفی سبیل نیست؛ ‌زیرا قاتلان نتوانستند از لحاظ منطقی بر آنان چیره شوند».[4] البته این معنا منافاتی با آنچه در فقه از آن بحث می‌شود ندارد؛ زیرا حجت و دلیل هم یکی از مصادیق «سبیل» است و همان‌طور که در روایت به آن اشاره شده است، کافر نمی‌تواند مسلمان و مؤمن را در دلیل و استدلال ایمان مغلوب کند و بر او پیروز شود. به دیگر سخن؛ از آن‌جا که کلمه «سبیل» به اصطلاح، از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنای عموم را می‌رساند،[5] از آیه استفاده می‌شود که نه تنها از نظر منطق، بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ‌نظر، خداوند هیچ‌گونه حقّی به کفار نداده‏ تا بر افراد با ایمان، چیره بشوند.[6]   [1] . موسوی بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیة، محقق، مهریزی، مهدی، درایتی، محمد حسن، ج 1، ص 187 – 188، قم، ‌نشر الهادی، چاپ اول، 1419ق. [2] . نساء، 141. [3] . القواعد الفقهیة، ج 1، ص 187. [4] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، لاجوردی، مهدی، ج ‏2، ص 204، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. [5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏4، ص 175، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ همچنین ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ‏3، ص 364، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا. [6] . ر.ک: طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص 246، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
عنوان سوال:

قاعده (نفی سبیل) چیست؟


پاسخ:

مفهوم قاعده نفی سبیل این است که خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچ‌گونه راه نفوذ و تسلط کفار بر مسلمانان را باز نگذارده و هر گونه راه تسلط کافران بر مسلمانان را بسته است. پس در هیچ شرایطی تسلط کفار بر مسلمانان جایز نیست.[1]
قاعده نفی سبیل، یکی از قواعد فقهی است که در ابواب مختلف، اعم از عبادات و معاملات، مستند حکم قرار گرفته و احکامی از آن به دست آمده است که در رابطه میان مسلمانان در جامعه اسلامی؛ از یک سو و اقلیت‌های دینی از سوی دیگر و نیز در ارتباط جوامع اسلامی با ملت‌های دیگر که بیرون از سیطره دولت اسلامی بسر می‌برند، تأثیرگذار می‌باشد. در ارتباط میان امت اسلامی و ملل غیر مسلمان قاعده یاد شده ایجاب می‌کند همواره مسلمانان دست بالا را داشته باشند به هیچ وجه تعهد یا داوری و به طور کل تعاملی را نپذیرند که موجب تسلط غیر مسلمانان بر ایشان یا منجرّ به تساوی آنان با کافران گردد.
آیه «... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»؛[2] (و خدا هرگز هیچ راه سلطه‌ای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است) مستند فقیهان در قاعده ‌نفی سبیل است.[3]
البته این در مقام تشریع است؛ یعنی مسلمانان نباید رویکردی را دنبال کنند که نتیجه‌اش تسلط کفار بر آنان باشد، اما این‌که در عمل چه رخ خواهد داد، باید گفت آنچه تضمین شده است، پیروزی همیشگی منطق خداجویان است، اما ممکن است در دنیای مادی، کافران برتری‌هایی نیز نسبت به مسلمانان به دست آورند.
در همین راستا در روایتی، «سبیل» در این آیه شریفه به معنای حجّت و منطق دانسته شده است؛ امام رضا(ع) می‌فرماید: «مقصود از این فرموده خدا "وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا" این است که خدا از برای کافر بر مؤمن حجتی قرار نداده است؛ یعنی کافر نمی‌تواند مؤمن را در منطق ایمانی او مغلوب کند و او را دلیلی نباشد که به سبب آن ظفر یابد، اما با این وجود حق‌تعالی از کفاری خبر داده است که پیامبران را به ناحق کشتند و چنین قتلی ناقض نفی سبیل نیست؛ ‌زیرا قاتلان نتوانستند از لحاظ منطقی بر آنان چیره شوند».[4]
البته این معنا منافاتی با آنچه در فقه از آن بحث می‌شود ندارد؛ زیرا حجت و دلیل هم یکی از مصادیق «سبیل» است و همان‌طور که در روایت به آن اشاره شده است، کافر نمی‌تواند مسلمان و مؤمن را در دلیل و استدلال ایمان مغلوب کند و بر او پیروز شود.
به دیگر سخن؛ از آن‌جا که کلمه «سبیل» به اصطلاح، از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنای عموم را می‌رساند،[5] از آیه استفاده می‌شود که نه تنها از نظر منطق، بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ‌نظر، خداوند هیچ‌گونه حقّی به کفار نداده‏ تا بر افراد با ایمان، چیره بشوند.[6]   [1] . موسوی بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیة، محقق، مهریزی، مهدی، درایتی، محمد حسن، ج 1، ص 187 – 188، قم، ‌نشر الهادی، چاپ اول، 1419ق. [2] . نساء، 141. [3] . القواعد الفقهیة، ج 1، ص 187. [4] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، لاجوردی، مهدی، ج ‏2، ص 204، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. [5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏4، ص 175، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ همچنین ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ‏3، ص 364، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا. [6] . ر.ک: طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص 246، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین