کتاب «الدرّ المنثور» اثر کیست و چه جایگاهی در میان مفسّران دارد؟
پرسش: کتاب (الدرّ المنثور) اثر کیست که علامه طباطبایی(ره) در تفسیر خود از این کتاب در بسیاری از موارد نام برده است؟ این کتاب و نویسنده آن را معرّفی کنید. پاسخ اجمالی: (الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور)، تألیف جلال الدین عبدالرحمن سیوطی است. سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است که دارای آثار فراوانی بوده، و تخصّص و تبحّر وی بیشتر در علوم نقلی بوده است؛ زیرا تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کرده‌اند، از تبحّر او در علوم نقلی حکایت دارد. تفسیر (الدرّ المنثور) در زمان خود جایگاه خوبی در میان تفاسیر باز کرد. این تفسیر به روش روایی است و احادیث پیامبر اسلام(ص)، صحابه و تابعان را نقل می‌کند. علّامه طباطبایی به این تفسیر به صورت وسیعی استناد نموده است. این استفاده به صورت نقل روایت از رسول خدا(ص)، صحابه و تابعین می‌باشد و اوّلین منبع روایی (المیزان فی تفسیر القرآن)، قلمداد می‌شود. پاسخ تفصیلی: (الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور)، تألیف جلال الدین عبدالرحمن سیوطی است که در بخش‌های زیر نگاهی کوتاه به این کتاب و نویسنده آن خواهیم داشت. معرّفی مؤلف (الدرّ المنثور) نویسنده این تفسیر بدون هیچ تردید و اختلاف نظر، جلال الدین عبدالرحمن بن کمال الدین ابوبکر سیوطی است.[1] او را سیوطی گویند؛ زیرا اصل خانواده او منسوب به شهر اسیوط مصر است[2] که یکی از شهرهای بزرگ و متمدن مصر است.[3] سیوطی بعد از این‌که پدرش محل زندگی خود را از اسیوط مصر به قاهره انتقال داد،[4] در سال 849ق در قاهره متولد شد، و در سال 911ق از دنیا رفت.[5] سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است که دارای آثار فراوانی می‌باشد. و تخصّص و تبحّر وی بیشتر در علوم نقلی بوده است؛ زیرا تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کرده‌اند، از تبحّر او در علوم نقلی حکایت دارد.[6] به طور کلی؛ سیوطی در هفت علم تبحّر یافته بود: تفسیر، حدیث، فقه، نحو، معانی، بیان و بدیع به روش عرب‌های بلیغ، نه به روش عجم و اهل فلسفه.[7] سیوطی از کودکی به قرآن علاقه‌مند بوده و تا قبل از هشت سالگی قرآن را حفظ کرد.[8] او نزد اساتیدی چون محمد بن موسی حنفی، عثمان مقسی، شمس ابن فالاتی، برهان عجلونی، و ... علوم گفته شده را فرا ‌گرفت.[9] شیوه تحصیل علم سیوطی این‌گونه بوده است که برای فراگیری علوم به هر جا که احتمال می‌داده سفر می‌کرد و به نزد هر استادی می‌رفت به همین جهت مسافرت‌های بسیاری انجام داد. سیوطی در این زمینه می‌نویسد: (به حمد الله تعالی به شهرهای شام، حجاز، هند، مغرب، تکرور(افریقا) و ... مسافرت کردم).[10] بی‌گمان دانشمند بزرگی همچون سیوطی در کنار تحصیل دانش استفاده‌های فراوانی در مسائل جامعه‌شناسی و آداب و رسوم اجتماعی در این مسافرت‌ها به دست آورده که در حیات علمی او بسیار سودمند بوده است. سیوطی دارای تألیفات و آثار زیادی است که به طور عمده در تفسیر، قرائت حدیث، فقه و ادبیات عربی می‌باشد،[11] از جمله کتاب‌های او: (الإتقان فی علوم القرآن)،[12] (الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور)، (تاریخ الخلفاء)، (تفسیر الجلالین)،[13] (البهجة المرضیة فی شرح الألفیة). است شناخت‌نامه (الدرّ المنثور) تفسیر (الدرّ المنثور) در زمان خود جایگاه خوبی در میان تفاسیر باز کرد. این تفسیر به روش روایی است و احادیث پیامبر اسلام(ص)، صحابه و تابعان را نقل می‌کند.[14] این تفسیر یک تفسیر ترتیبی است که از سوره حمد تا پایان سوره ناس به تفسیر و شرح آیات پرداخته است. شیوه ایشان ذکر روایات ذیل هر آیه است؛ اما به بررسی و نقد یا ترجیح روایات نپرداخته و متعرّض صحت و سقم آنها نیز نشده است[15] و روایات جعلی و اسرائیلیات در آن دیده می‌شود.[16] یادآوری این نکته سودمند است که تفسیر (الدرّ المنثور) علی‌رغم شهرت فراوانی که دارد، از منابع معتبر و قدیمی تفسیر مأثور به شمار نمی‌آید؛ زیرا (جامع البیان فی تفسیر القرآن) ابو جعفر محمد بن جریر طبری(310ق) به لحاظ قدمت و جامعیّت، مقدم بر تفسیر سیوطی است.[17] شاید شهرت تفسیر سیوطی بدین جهت است که تفسیر وی از منابع و مآخذی است که در دسترس همگان بویژه تفسیر پژوهان بوده و مراجعه به آن بسیار آسان است؛ زیرا تفسیر سیوطی، یک تفسیر اختصاصی روایی است که تفسیر پژوهان به راحتی به احادیث مراجعه می‌کنند، ولی تفسیر طبری یک تفسیر روایی جامعی است که به شیوه اجتهادی تدوین شده[18] و دسترسی به روایات آن مستلزم صرف وقت بیشتری است؛ از این‌رو، تفسیر طبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین (الدرّ المنثور) در زمینه آشنایی با روایات تفسیری اهل تسنن، بویژه در مسائل مورد اختلاف بین شیعه و سنی، مرجع بسیار سودمندی است. از امتیازهای آن، در بر داشتن بیشترین روایات تفسیری اهل تسنن و آوردن روایاتی در فضایل ائمه اطهار(ع) است. برای نمونه؛ در ذیل آیه شریفه (فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ)،[19] از طریق ابن نجّار[20] از ابن عباس نقل کرده است: از رسول خدا(ص) کلماتی را که حضرت آدم از پروردگارش دریافت کرد، پرسیدم. فرمود: (سَألَ بحقِّ محمد و علیٍّ و فاطمة و الحسن و الحسین إلّا تُبتَ عَلَیّ فتابَ عَلیه)؛[21] به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین از خدا درخواست کرد که توبه‌ام را بپذیر؛ پس توبه‌اش را پذیرفت. سیوطی درباره تفسیر خود می‌گوید: (کتابی که تفاسیر پیامبر صلّی اللّه علیه و سلم نیز در آن می‌باشد، با ذکر سند گرد آورده‌ام که بالغ بر ده‌هزار حدیث می‌شود که برخی مرفوع و برخی موقوف هستند و بحمد اللّه در چهار مجلد تمام شده و آن را ترجمان القرآن نامیده‌ام).[22] همچنین در مقدمه تفسیر الدر المنثور می‌نویسد: (چون کتاب ترجمان القرآن که تفسیر مسند از رسول خدا -صلّی اللّه علیه و سلّم- و اصحاب اوست و روایات آن با سند است و در چند جلد به اتمام رسید، دیدم همت‌ها در تحصیل آن کم و تمایل بیشتر افراد به مطالب مختصر و کوتاه و به ویژه به متن حدیث است؛ از این‌رو، اسناد را حذف و آن را خلاصه نموده و جمع‌آوری کردم و آن را تفسیر الدرّ المنثور نامیدم).[23] از این‌دو عبارت روشن می‌شود که سیوطی تفسیر (الدر المنثور) را از تفسیر (ترجمان القرآن) اقتباس کرده و در حقیقت (الدر المنثور) خلاصه (ترجمان القرآن) است، آن‌هم خلاصه‌ای که فقط اسناد احادیث را حذف کرده نه متن احادیث.[24] علّامه طباطبایی به این تفسیر به صورت وسیعی استناد نموده است. این استفاده به صورت نقل روایت از رسول خدا(ص)، صحابه و تابعین می‌باشد و اوّلین منبع روایی (المیزان فی تفسیر القرآن)، قلمداد می‌شود.[25] هرچند این تفسیر جامع‌ترینِ تفاسیر روایی اهل تسنن، و منبع سودمندی برای پی بردن به روایات تفسیری آنان است، ولی بی نیاز کننده از رجوع به سایر کتاب‌های تفسیری و روایی اهل تسنن نیست؛ زیرا همه روایات تفسیری اهل تسنن و به ویژه روایات مربوط به فضایل اهل بیت پیامبر اکرم(ص)، در آن نیامده است. همچنین در فهم معارف و استنباط احکام و تبیین معنا و مقصود آیات، تنها به روایاتی از این تفسیر می‌توان اعتماد کرد که از قراینی مانند قوّت متن، مطابقت با نص یا ظاهر آیات، سنت قطعی، روایات معتبر و اعتبار عقلی به صدور آنها از پیامبر(ص) و یا یکی از جانشینان معصوم آن حضرت، اطمینان حاصل شود؛ و از روایاتی که به صدور آنها از معصوم اطمینان حاصل نشود، تنها می‌توان به عنوان مؤیّد استفاده کرد. بنابر این، کسی می‌تواند از این تفسیر استفاده صحیح ببرد که توان علمی لازم برای بررسی روایات از طریق قراین را داشته باشد.[26] پی نوشت: [1]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 3، ص 302، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، 1418ق. [2]. معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 333، الجامعة الرضویة للعلوم الاسلامیة، مشهد، چاپ اوّل، 1418ق؛ حفنی، عبد المنعم، موسوعة القرآن العظیم، ج 1، ص 394، مکتبة مدبولی، قاهرة، چاپ اوّل، 2004م. [3]. حمیری، محمد بن عبد المنعم، الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص 58، مکتبة لبنان، بیروت، چاپ دوم، 1984م. [4]. حموده، طاهر سلیمان، جلال الدین السیوطی عصره و حیاته و آثاره و جهوده فی الدرس اللغوی، ص 94، المکتب الاسلامی، بیروت، چاپ اوّل، 1410ق. [5]. الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 3، ص 301؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 251، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا. [6]. ر.ک: حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 1، ص 785 – 786، انتشارات دلیل ما ، قم، 1422ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117. [7]. نوفل، یوسف حسن، من المکتبة القرآنیة، ص 25، دار الشروق، القاهرة، چاپ اوّل، 1422ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117. [8]. ابن عماد حنبلی، شهاب الدین ابو الفلاح عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق: الأرناؤوط، ج 10، ص 75، دار ابن کثیر، دمشق، بیروت،چاپ اول، 1406ق. [9]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117؛ ر.ک: شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج 10، ص 75 – 76. [10]. سیوطی ، جلال الدین، حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة، ج 1، ص 290، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1418ق. [11]. ر.ک: الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 3، ص 301 – 302؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117. [12]. از مشهورترین کتاب‌ها، درباره علوم قرآنی است. [13]. تفسیری موجز بر قرآن کریم تألیف جلال الدین محلّی و جلال الدین سیوطی. جلال الدین محلّی نخست بخش دوم این تفسیر را، از سوره کهف تا آخر سوره ناس، تألیف کرد، سپس به تفسیر بخش نخست پرداخت. به سبب فوت وی در 864، این کار پس از تفسیر سوره حمد ناتمام ماند تا آنکه در 870 جلال الدین سیوطی بخش ناتمام تفسیر( از ابتدای سوره بقره تا انتهای سوره اسراء) را نوشت و تفسیر سوره فاتحه، نگاشته محلّی، را در انتهای همه سوره‌ها قرار داد. ر.ک: التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 521 – 522؛ شربجی، محمد یوسف، الإمام السیوطی و جهوده فی علوم القرآن، ص 120، دار المکتبی، دمشق، 2001م. [14]. الإمام السیوطی و جهوده فی علوم القرآن، ص 248. [15]. همان، ص 256. [16]. التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 142؛ همچنین برای آگاهی از تعدادی روایات اسرائیلیات در (درّ المنثور) ر.ک: ابو عزیز، سعد یوسف محمود، الإسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفاسیر قدیماً و حدیثاً، ص 124، 159، 206 – 207، 218، 219، مکتبة التوفیقیة، قاهرة، بی‌تا. [17]. التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 18. [18]. ر.ک: الصفار، سالم، نقد منهج التفسیر و المفسرین المقارن، ص 173 – 174، دار الهادی، بیروت، چاپ اوّل، 1420ق. [19]. بقره، 37: (آدم از پروردگارش کلمه‌ای چند فرا گرفت. پس خدا توبه او را پذیرفت، زیرا او توبه‌پذیر و مهربان است). [20]. وی محمد بن جعفر تمیمی کوفی (متوفای سال 402ق)، معروف به ابن النجار کوفی، مؤلّف کتاب‌های متعددی مانند (تاریخ الکوفة)، (مختصر فی النحو)، و است و (ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، ج 5، ص 275 - 276) و معلوم نیست سیوطی این روایت را از کدام کتاب‌های او نقل کرده است. [21]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 60 - 61، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق. [22]. سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 456، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ دوم، 1421ق. [23]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 2. [24]. التفسیر و المفسرون(ذهبی)، ج 1، ص 253. [25]. ر.ک: الاوسی، علی، روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ترجمه: میر جلیلی، سید حسین، ص 96 – 97، چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اوّل، 1381ش. [26]. ر.ک: بابایی، علی اکبر، تأملی در (الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور) و امتیازها و کاستی های آن، مجله حدیث اندیشه، شماره 1، سال 1385ش. منبع: islamquest.net
عنوان سوال:

کتاب «الدرّ المنثور» اثر کیست و چه جایگاهی در میان مفسّران دارد؟


پاسخ:

پرسش:
کتاب (الدرّ المنثور) اثر کیست که علامه طباطبایی(ره) در تفسیر خود از این کتاب در بسیاری از موارد نام برده است؟ این کتاب و نویسنده آن را معرّفی کنید.

پاسخ اجمالی:
(الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور)، تألیف جلال الدین عبدالرحمن سیوطی است. سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است که دارای آثار فراوانی بوده، و تخصّص و تبحّر وی بیشتر در علوم نقلی بوده است؛ زیرا تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کرده‌اند، از تبحّر او در علوم نقلی حکایت دارد.
تفسیر (الدرّ المنثور) در زمان خود جایگاه خوبی در میان تفاسیر باز کرد. این تفسیر به روش روایی است و احادیث پیامبر اسلام(ص)، صحابه و تابعان را نقل می‌کند.
علّامه طباطبایی به این تفسیر به صورت وسیعی استناد نموده است. این استفاده به صورت نقل روایت از رسول خدا(ص)، صحابه و تابعین می‌باشد و اوّلین منبع روایی (المیزان فی تفسیر القرآن)، قلمداد می‌شود.

پاسخ تفصیلی:
(الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور)، تألیف جلال الدین عبدالرحمن سیوطی است که در بخش‌های زیر نگاهی کوتاه به این کتاب و نویسنده آن خواهیم داشت.
معرّفی مؤلف (الدرّ المنثور)
نویسنده این تفسیر بدون هیچ تردید و اختلاف نظر، جلال الدین عبدالرحمن بن کمال الدین ابوبکر سیوطی است.[1] او را سیوطی گویند؛ زیرا اصل خانواده او منسوب به شهر اسیوط مصر است[2] که یکی از شهرهای بزرگ و متمدن مصر است.[3] سیوطی بعد از این‌که پدرش محل زندگی خود را از اسیوط مصر به قاهره انتقال داد،[4] در سال 849ق در قاهره متولد شد، و در سال 911ق از دنیا رفت.[5]
سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است که دارای آثار فراوانی می‌باشد. و تخصّص و تبحّر وی بیشتر در علوم نقلی بوده است؛ زیرا تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کرده‌اند، از تبحّر او در علوم نقلی حکایت دارد.[6] به طور کلی؛ سیوطی در هفت علم تبحّر یافته بود: تفسیر، حدیث، فقه، نحو، معانی، بیان و بدیع به روش عرب‌های بلیغ، نه به روش عجم و اهل فلسفه.[7] سیوطی از کودکی به قرآن علاقه‌مند بوده و تا قبل از هشت سالگی قرآن را حفظ کرد.[8] او نزد اساتیدی چون محمد بن موسی حنفی، عثمان مقسی، شمس ابن فالاتی، برهان عجلونی، و ... علوم گفته شده را فرا ‌گرفت.[9]
شیوه تحصیل علم سیوطی این‌گونه بوده است که برای فراگیری علوم به هر جا که احتمال می‌داده سفر می‌کرد و به نزد هر استادی می‌رفت به همین جهت مسافرت‌های بسیاری انجام داد. سیوطی در این زمینه می‌نویسد: (به حمد الله تعالی به شهرهای شام، حجاز، هند، مغرب، تکرور(افریقا) و ... مسافرت کردم).[10]
بی‌گمان دانشمند بزرگی همچون سیوطی در کنار تحصیل دانش استفاده‌های فراوانی در مسائل جامعه‌شناسی و آداب و رسوم اجتماعی در این مسافرت‌ها به دست آورده که در حیات علمی او بسیار سودمند بوده است.
سیوطی دارای تألیفات و آثار زیادی است که به طور عمده در تفسیر، قرائت حدیث، فقه و ادبیات عربی می‌باشد،[11] از جمله کتاب‌های او: (الإتقان فی علوم القرآن)،[12] (الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور)، (تاریخ الخلفاء)، (تفسیر الجلالین)،[13] (البهجة المرضیة فی شرح الألفیة). است
شناخت‌نامه (الدرّ المنثور)
تفسیر (الدرّ المنثور) در زمان خود جایگاه خوبی در میان تفاسیر باز کرد. این تفسیر به روش روایی است و احادیث پیامبر اسلام(ص)، صحابه و تابعان را نقل می‌کند.[14] این تفسیر یک تفسیر ترتیبی است که از سوره حمد تا پایان سوره ناس به تفسیر و شرح آیات پرداخته است. شیوه ایشان ذکر روایات ذیل هر آیه است؛ اما به بررسی و نقد یا ترجیح روایات نپرداخته و متعرّض صحت و سقم آنها نیز نشده است[15] و روایات جعلی و اسرائیلیات در آن دیده می‌شود.[16]
یادآوری این نکته سودمند است که تفسیر (الدرّ المنثور) علی‌رغم شهرت فراوانی که دارد، از منابع معتبر و قدیمی تفسیر مأثور به شمار نمی‌آید؛ زیرا (جامع البیان فی تفسیر القرآن) ابو جعفر محمد بن جریر طبری(310ق) به لحاظ قدمت و جامعیّت، مقدم بر تفسیر سیوطی است.[17] شاید شهرت تفسیر سیوطی بدین جهت است که تفسیر وی از منابع و مآخذی است که در دسترس همگان بویژه تفسیر پژوهان بوده و مراجعه به آن بسیار آسان است؛ زیرا تفسیر سیوطی، یک تفسیر اختصاصی روایی است که تفسیر پژوهان به راحتی به احادیث مراجعه می‌کنند، ولی تفسیر طبری یک تفسیر روایی جامعی است که به شیوه اجتهادی تدوین شده[18] و دسترسی به روایات آن مستلزم صرف وقت بیشتری است؛ از این‌رو، تفسیر طبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین (الدرّ المنثور) در زمینه آشنایی با روایات تفسیری اهل تسنن، بویژه در مسائل مورد اختلاف بین شیعه و سنی، مرجع بسیار سودمندی است.
از امتیازهای آن، در بر داشتن بیشترین روایات تفسیری اهل تسنن و آوردن روایاتی در فضایل ائمه اطهار(ع) است. برای نمونه؛ در ذیل آیه شریفه (فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ)،[19] از طریق ابن نجّار[20] از ابن عباس نقل کرده است: از رسول خدا(ص) کلماتی را که حضرت آدم از پروردگارش دریافت کرد، پرسیدم. فرمود: (سَألَ بحقِّ محمد و علیٍّ و فاطمة و الحسن و الحسین إلّا تُبتَ عَلَیّ فتابَ عَلیه)؛[21] به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین از خدا درخواست کرد که توبه‌ام را بپذیر؛ پس توبه‌اش را پذیرفت.
سیوطی درباره تفسیر خود می‌گوید: (کتابی که تفاسیر پیامبر صلّی اللّه علیه و سلم نیز در آن می‌باشد، با ذکر سند گرد آورده‌ام که بالغ بر ده‌هزار حدیث می‌شود که برخی مرفوع و برخی موقوف هستند و بحمد اللّه در چهار مجلد تمام شده و آن را ترجمان القرآن نامیده‌ام).[22]
همچنین در مقدمه تفسیر الدر المنثور می‌نویسد: (چون کتاب ترجمان القرآن که تفسیر مسند از رسول خدا -صلّی اللّه علیه و سلّم- و اصحاب اوست و روایات آن با سند است و در چند جلد به اتمام رسید، دیدم همت‌ها در تحصیل آن کم و تمایل بیشتر افراد به مطالب مختصر و کوتاه و به ویژه به متن حدیث است؛ از این‌رو، اسناد را حذف و آن را خلاصه نموده و جمع‌آوری کردم و آن را تفسیر الدرّ المنثور نامیدم).[23]
از این‌دو عبارت روشن می‌شود که سیوطی تفسیر (الدر المنثور) را از تفسیر (ترجمان القرآن) اقتباس کرده و در حقیقت (الدر المنثور) خلاصه (ترجمان القرآن) است، آن‌هم خلاصه‌ای که فقط اسناد احادیث را حذف کرده نه متن احادیث.[24]
علّامه طباطبایی به این تفسیر به صورت وسیعی استناد نموده است. این استفاده به صورت نقل روایت از رسول خدا(ص)، صحابه و تابعین می‌باشد و اوّلین منبع روایی (المیزان فی تفسیر القرآن)، قلمداد می‌شود.[25]
هرچند این تفسیر جامع‌ترینِ تفاسیر روایی اهل تسنن، و منبع سودمندی برای پی بردن به روایات تفسیری آنان است، ولی بی نیاز کننده از رجوع به سایر کتاب‌های تفسیری و روایی اهل تسنن نیست؛ زیرا همه روایات تفسیری اهل تسنن و به ویژه روایات مربوط به فضایل اهل بیت پیامبر اکرم(ص)، در آن نیامده است. همچنین در فهم معارف و استنباط احکام و تبیین معنا و مقصود آیات، تنها به روایاتی از این تفسیر می‌توان اعتماد کرد که از قراینی مانند قوّت متن، مطابقت با نص یا ظاهر آیات، سنت قطعی، روایات معتبر و اعتبار عقلی به صدور آنها از پیامبر(ص) و یا یکی از جانشینان معصوم آن حضرت، اطمینان حاصل شود؛ و از روایاتی که به صدور آنها از معصوم اطمینان حاصل نشود، تنها می‌توان به عنوان مؤیّد استفاده کرد. بنابر این، کسی می‌تواند از این تفسیر استفاده صحیح ببرد که توان علمی لازم برای بررسی روایات از طریق قراین را داشته باشد.[26]
پی نوشت:
[1]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 3، ص 302، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، 1418ق.
[2]. معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 333، الجامعة الرضویة للعلوم الاسلامیة، مشهد، چاپ اوّل، 1418ق؛ حفنی، عبد المنعم، موسوعة القرآن العظیم، ج 1، ص 394، مکتبة مدبولی، قاهرة، چاپ اوّل، 2004م.
[3]. حمیری، محمد بن عبد المنعم، الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص 58، مکتبة لبنان، بیروت، چاپ دوم، 1984م.
[4]. حموده، طاهر سلیمان، جلال الدین السیوطی عصره و حیاته و آثاره و جهوده فی الدرس اللغوی، ص 94، المکتب الاسلامی، بیروت، چاپ اوّل، 1410ق.
[5]. الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 3، ص 301؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 251، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
[6]. ر.ک: حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 1، ص 785 – 786، انتشارات دلیل ما ، قم، 1422ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117.
[7]. نوفل، یوسف حسن، من المکتبة القرآنیة، ص 25، دار الشروق، القاهرة، چاپ اوّل، 1422ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117.
[8]. ابن عماد حنبلی، شهاب الدین ابو الفلاح عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق: الأرناؤوط، ج 10، ص 75، دار ابن کثیر، دمشق، بیروت،چاپ اول، 1406ق.
[9]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117؛ ر.ک: شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج 10، ص 75 – 76.
[10]. سیوطی ، جلال الدین، حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة، ج 1، ص 290، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1418ق.
[11]. ر.ک: الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 3، ص 301 – 302؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 10، ص 117.
[12]. از مشهورترین کتاب‌ها، درباره علوم قرآنی است.
[13]. تفسیری موجز بر قرآن کریم تألیف جلال الدین محلّی و جلال الدین سیوطی. جلال الدین محلّی نخست بخش دوم این تفسیر را، از سوره کهف تا آخر سوره ناس، تألیف کرد، سپس به تفسیر بخش نخست پرداخت. به سبب فوت وی در 864، این کار پس از تفسیر سوره حمد ناتمام ماند تا آنکه در 870 جلال الدین سیوطی بخش ناتمام تفسیر( از ابتدای سوره بقره تا انتهای سوره اسراء) را نوشت و تفسیر سوره فاتحه، نگاشته محلّی، را در انتهای همه سوره‌ها قرار داد. ر.ک: التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 521 – 522؛ شربجی، محمد یوسف، الإمام السیوطی و جهوده فی علوم القرآن، ص 120، دار المکتبی، دمشق، 2001م.
[14]. الإمام السیوطی و جهوده فی علوم القرآن، ص 248.
[15]. همان، ص 256.
[16]. التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 142؛ همچنین برای آگاهی از تعدادی روایات اسرائیلیات در (درّ المنثور) ر.ک: ابو عزیز، سعد یوسف محمود، الإسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفاسیر قدیماً و حدیثاً، ص 124، 159، 206 – 207، 218، 219، مکتبة التوفیقیة، قاهرة، بی‌تا.
[17]. التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 18.
[18]. ر.ک: الصفار، سالم، نقد منهج التفسیر و المفسرین المقارن، ص 173 – 174، دار الهادی، بیروت، چاپ اوّل، 1420ق.
[19]. بقره، 37: (آدم از پروردگارش کلمه‌ای چند فرا گرفت. پس خدا توبه او را پذیرفت، زیرا او توبه‌پذیر و مهربان است).
[20]. وی محمد بن جعفر تمیمی کوفی (متوفای سال 402ق)، معروف به ابن النجار کوفی، مؤلّف کتاب‌های متعددی مانند (تاریخ الکوفة)، (مختصر فی النحو)، و است و (ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، ج 5، ص 275 - 276) و معلوم نیست سیوطی این روایت را از کدام کتاب‌های او نقل کرده است.
[21]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 60 - 61، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.
[22]. سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 456، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ دوم، 1421ق.
[23]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 2.
[24]. التفسیر و المفسرون(ذهبی)، ج 1، ص 253.
[25]. ر.ک: الاوسی، علی، روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ترجمه: میر جلیلی، سید حسین، ص 96 – 97، چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اوّل، 1381ش.
[26]. ر.ک: بابایی، علی اکبر، تأملی در (الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور) و امتیازها و کاستی های آن، مجله حدیث اندیشه، شماره 1، سال 1385ش.
منبع:
islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین