آیه 38 سوره رعد، در حقیقت پاسخی است به ایرادات مختلفی که دشمنان پیامبر اسلام(ص) نسبت به ایشان داشتند؛ مانند اینکه می‌گفتند: 1. مگر پیامبر ممکن است از جنس بشر باشد، همسر اختیار کند و فرزندانی داشته باشد، این آیه به آنها پاسخ میدهد که این مسئله تازه‌ای نیست، ما پیش از تو پیامبران بسیاری فرستادیم و برای آنها همسران و فرزندان قرار دادیم: (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً). 2. آنها انتظار دارند که هر معجزه‌ای را پیشنهاد می‌کنند و هر چه هوا و هوسشان اقتضا می‌کند انجام دهی (چه ایمان بیاورند یا نیاورند) ولی آنها باید بدانند: هیچ پیامبری نمی‌تواند معجزه‌ای جز به فرمان خداوند بیاورد: (وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ). 3. سومین ایرادشان این بود که چرا پیامبر اسلام(ص) آمده و احکامی از تورات یا انجیل را دگرگون ساخته، مگر نه این است که اینها کتب آسمانی است و از طرف خدا نازل شده؟ مگر ممکن است خداوند فرمان خود را نقض کند؟ آیه مورد بحث در آخرین جمله خود به آنها پاسخ می‌گوید که برای هر زمانی حکم و قانونی مقرر شده است: (لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ). بنابر این، جای تعجب نیست که یک روز تورات را نازل کند، و روز دیگر انجیل را، و سپس قرآن را؛ چرا که انسان در زندگی متحول و متکامل خود، نیاز به برنامه‌های متفاوت و گوناگونی دارد.[1] توضیح: با توجه به اینکه نظام هستی بر اساس تحول و تبدل و زوال و حدوث نهاده شده، هر موجودی پیوسته در حرکت خواهد بود؛ مانند نور خورشید که هر لحظه پس از تابش، نور دیگری حادث شده فضا را فرا میگیرد، اگرچه نور واحد و ممتد به نظر میرسد؛ از اینرو هیچ موجود طبیعی دو لحظه برقرار نخواهد ماند، همچنانکه نور خورشید دو لحظه بقا و ثبات نخواهد داشت. بر این اساس، برای هر موجودی هر لحظه اجل و مدت خاصی در نظر گرفته شده، و حکم مخصوص و مقدار و اندازه خاصی از سوی خداوند درباره آن صادر می‌شود.[2] پس اینکه فرمود: (لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ)، معنایش این است که برای هر زمانی حکمی است مخصوص آن زمان. و این اشاره به همان مطلبی دارد که استثناء (وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ)، و مسئله سنت جاری خدا و تقدیرات او بدان اشاره دارد. نتیجه اینکه خدای سبحان است که هر چه بخواهد نازل می‌کند و بهر چه بخواهد اذن می‌دهد، اما همان خدا در هر وقت، هر آیهای را نازل نمی‌کند و بدان اذن نمی‌دهد؛ زیرا برای هر وقتی کتابی است که او نوشته و به جز آنچه در آن کتاب نوشته، واقع نمی‌شود.[3] پی نوشت: [1] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌10، ص 239- 240، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش. [2]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج ‌9، ص 237، کتابفروشی لطفی، تهران، 1404ق. [3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌11، ص 374، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق. منبع: islamquest.net
آیه 38 سوره رعد، در حقیقت پاسخی است به ایرادات مختلفی که دشمنان پیامبر اسلام(ص) نسبت به ایشان داشتند؛ مانند اینکه میگفتند:
1. مگر پیامبر ممکن است از جنس بشر باشد، همسر اختیار کند و فرزندانی داشته باشد، این آیه به آنها پاسخ میدهد که این مسئله تازهای نیست، ما پیش از تو پیامبران بسیاری فرستادیم و برای آنها همسران و فرزندان قرار دادیم: (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً).
2. آنها انتظار دارند که هر معجزهای را پیشنهاد میکنند و هر چه هوا و هوسشان اقتضا میکند انجام دهی (چه ایمان بیاورند یا نیاورند) ولی آنها باید بدانند: هیچ پیامبری نمیتواند معجزهای جز به فرمان خداوند بیاورد: (وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ).
3. سومین ایرادشان این بود که چرا پیامبر اسلام(ص) آمده و احکامی از تورات یا انجیل را دگرگون ساخته، مگر نه این است که اینها کتب آسمانی است و از طرف خدا نازل شده؟ مگر ممکن است خداوند فرمان خود را نقض کند؟
آیه مورد بحث در آخرین جمله خود به آنها پاسخ میگوید که برای هر زمانی حکم و قانونی مقرر شده است: (لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ).
بنابر این، جای تعجب نیست که یک روز تورات را نازل کند، و روز دیگر انجیل را، و سپس قرآن را؛ چرا که انسان در زندگی متحول و متکامل خود، نیاز به برنامههای متفاوت و گوناگونی دارد.[1]
توضیح: با توجه به اینکه نظام هستی بر اساس تحول و تبدل و زوال و حدوث نهاده شده، هر موجودی پیوسته در حرکت خواهد بود؛ مانند نور خورشید که هر لحظه پس از تابش، نور دیگری حادث شده فضا را فرا میگیرد، اگرچه نور واحد و ممتد به نظر میرسد؛ از اینرو هیچ موجود طبیعی دو لحظه برقرار نخواهد ماند، همچنانکه نور خورشید دو لحظه بقا و ثبات نخواهد داشت. بر این اساس، برای هر موجودی هر لحظه اجل و مدت خاصی در نظر گرفته شده، و حکم مخصوص و مقدار و اندازه خاصی از سوی خداوند درباره آن صادر میشود.[2]
پس اینکه فرمود: (لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ)، معنایش این است که برای هر زمانی حکمی است مخصوص آن زمان. و این اشاره به همان مطلبی دارد که استثناء (وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ)، و مسئله سنت جاری خدا و تقدیرات او بدان اشاره دارد.
نتیجه اینکه خدای سبحان است که هر چه بخواهد نازل میکند و بهر چه بخواهد اذن میدهد، اما همان خدا در هر وقت، هر آیهای را نازل نمیکند و بدان اذن نمیدهد؛ زیرا برای هر وقتی کتابی است که او نوشته و به جز آنچه در آن کتاب نوشته، واقع نمیشود.[3]
پی نوشت:
[1] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج10، ص 239- 240، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[2]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج 9، ص 237، کتابفروشی لطفی، تهران، 1404ق.
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج11، ص 374، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] جمله (لکلّ اجل کِتاب) در آیه 38 سوره رعد به چه حقیقتی اشاره دارد؟
- [سایر] سبب تکرار جمله «مُصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ من التوراة» در آیهٔ مبارکهٔ 46 سورۀ مائده چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] مراد از «وحی» و «امر آسمانها» در آیه 12 سوره فصلت چیست؟
- [سایر] در سوره «الرحمن» چرا آیه «فبایّ الاء ربکما تکذبان» تکرار شده است؟
- [سایر] در آیه 7 سوره آل عمران، آیا «الراسخون فی العلم» عطف بر الله است یا جمله ای مستقل می باشد؟
- [سایر] چرا در آیۀ 3 از سورۀ تحریم، صیغۀ «نبّأها» مقدم بر «أنبأک» آمده و سپس کلمۀ «نبّأنی» تکرار شده است؟
- [سایر] تفسیر «لا تجعلوا دعاء الرسول»، «یتسللون منکم لواذا» و «فلیحذر الذین»، در آیه 63 سوره نور چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 26 سوره «صاد» چیست؟
- [سایر] چرا در آیه 125 سوره انعام خداوند فرموده «یَشْرَحْ صَدْرَه» و نفرمود: «یَشرَح قلبَه»؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر اشتباها مشغول خواندن سوره ای شود که سجده واجب دارد؛ چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد؛ باید آن سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد؛ احتیاطا به سجده اشاره نموده و سوره را تمام کند و بعد از نماز باید سجده آن را به جا آورد.
- [آیت الله مظاهری] اگر اشتباهاً مشغول خواندن سورهای شود که سجده واجب دارد، چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد باید آن سوره را رها کند و سوره دیگری بخواند و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد باید در بین نماز با اشاره سجده آن را به جا آورده و به همان سوره که خوانده اکتفا نماید.
- [آیت الله خوئی] اگر اشتباهاً مشغول خواندن سورهای شود که سجده واجب دارد، چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد، باید آن سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند، و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد، احتیاطاً به سجده اشاره نموده و سوره را تمام کند و بعد از نماز باید سجده آن را بهجا آورد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر اشتباها مشغول خواندن سوره ای شود که سجده واجب دارد چنانچه پیش از رسیدن به ایه سجده بفهمد باید ان سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند و اگر بعد از خواندن ایه سجده بفهمد احتیاطا به سجده اشاره نموده و سوره را تمام کند و سوره دیگری هم به قصد قربت مطلقه یعنی اگر وظیفه اش سوره دیگری است این همان باشد وگرنه به عنوان قرایت قران باشد بخواند و بعد از نماز باید سجده ان را به جا اورد
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره ای شود که سجده واجب دارد چنان چه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد باید آن سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد بنابر احتیاط برای سجده واجب اشاره کند و سوره را تمام کند و بعد یک سوره دیگر احتیاطاً به قصد قربت مطلقه بخواند و به رکوع رود و نماز را تمام کند و بعد از نماز بنابر احتیاط سجده آن را به جا آورد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر سهوا مشغول خواندن سورهای شود که سجده واجب دارد، چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد، باید آن سوره را رها کند و سوره دیگری را بخواند و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد، باید در بین نماز با اشاره، سجده آن را بجا آورد و همان سوره را تمام کند و پس از نماز به جهت آیه سجده یک سجده بجا آورد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر اشتباهاً مشغول خواندن سورهای شود که سجده واجب دارد چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد، باید آن سوره را رها کند وسوره دیگر بخواند و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد وسجده آن را به اشاره آورده نمازش را تمام کند که در این صورت، نمازش صحیح است و اگر ملتفت بشود قبل از این که سجده را بنماید باید به اشاره سجده کند ونمازش صحیح است گرچه در هر دو مورد بعد از نماز احتیاطاً سجده هم بنماید، و اگر از روی عصیان سجده را نیاورد احتیاط واجب آن است که نماز را تمام کند و بعد اعاده نماید.
- [آیت الله سیستانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند، و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند بلکه کمتر از یک آیه را نیز میتواند بخواند ولی باید بنا بر احتیاط جمله تامّه باشد، و از اوّل سوره شروع کند و به گفتن (بسم الله) اکتفا نکند، و سپس به رکوع رود و سر بردارد، و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود، و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً در سوره فلق، اوّل (بِسْمِ الله الرَّحَمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ) دوباره به رکوع رود، و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی العُقَدِ) و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند، و رکعت دوّم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد، و بعد از سجده دوّم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید، لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند.
- [آیت الله سیستانی] نماز غفیله یکی از نمازهای مستحبّی است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود . و در رکعت اول آن ، بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِ ّ وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤْمِنِین) . و در رکعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِ ّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطبٍ وَلا یابسٍ إلاّ فِی کِتابٍ مُبینٍ) . و در قنوت بگویند : (اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفْعَل بِی کَذا وکَذا) . وبجای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند : (اللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَاَسْالُکَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی) .
- [آیت الله شبیری زنجانی] شکل دیگر خواندن نماز آیات این است که انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا کمتر یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً به قصد سوره توحید، (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد) دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (اَللَّهُ الصَّمَد) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد) و برود به رکوع، باز هم سر بردارد و بگوید: (وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَد) بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سربرداشتن، دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد شکل دیگر نماز آیات آن است که سوره را به کمتر از پنج قسمت تقسیم کند، لکن هر وقت سوره را تمام کرد، لازم است حمد را بخواند و سپس تمام یا بعضی از سوره را به شکلی که اشاره شد، بخواند و سپس به رکوع رود.