آیا حیات و زندگی مخصوص کره زمین است و تمام این کرات جهان بالا غیر مسکون می‌باشد؟ گاهی دانشمندان در برابر این سؤال پاسخ منفی و یا لااقل آمیخته با تردید می‌گفتند. ولی تحقیقات اخیر دانشمندان به ما می گوید حیات و زندگی مخصوص به کره زمین نیست، و شرایط حیات در بسیاری از کرات آسمانی فراهم است. در کتاب (حیات در جهان) از انتشارات مجله (لایف) چنین میخوانیم (بطوریکه دانشمندان حساب کرده‌اند، فقط در کهکشان ما ممکن است میلیونها ستاره موجود باشد که سیارات تابع آنها مسکون باشند.) و به این ترتیب در همین کهکشان (راه شیری) یعنی (کهکشان ما) که منظومه شمسی جزء کوچکی از آن می‌باشد، روی محاسباتی که انجام شده، شرایط حیات و زندگی (به همان مفهومی که در کره زمین است) در میلیونها سیاره موجود می‌باشد و با توجه به اینکه کهکشان ما یکی از هزاران کهکشان عالم بالاست، تعداد سیارات مسکونی اجمالا روشن می‌گردد. اکنون برگردیم به قرآن، قرآن مجید می‌گوید: (وَمِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَةِ وَهُوَ عَلی جَمْعِهِمْ اِذا یَشاءُ قَدیرٌ) شوری/ 28 [از نشانه‌های خدا، آفرینش آسمانها و زمین و جنبندگانی است که در آنها پراکنده ساخته، و او قدرت دارد هرگاه بخواهد همه را جمع‌آوری نماید.] کلمه (دابه) و کلمه (فیهما) صریحاً می‌گویند، جنبندگان و موجودات زنده منحصر به کره زمین نیستند، بلکه در آسمانها و کرات عالم بالا نیز جنبندگان و موجودات زنده‌ای وجود دارد. در حدیث معروفی میخوانیم (هذهِ النُّجومٌ الَّتی فِی السَّماءِ مَدائِنٌ مِثْلَ مَدائن الاَرْضِ) [این ستارگانی که در آسمانند، شهرهائی همانند شهرهای زمین هستند (و ساکنانی دارند)] eporsesh.com
آیا حیات و زندگی مخصوص کره زمین است و تمام این کرات جهان بالا غیر مسکون میباشد؟ گاهی دانشمندان در برابر این سؤال پاسخ منفی و یا لااقل آمیخته با تردید میگفتند.
ولی تحقیقات اخیر دانشمندان به ما می گوید حیات و زندگی مخصوص به کره زمین نیست، و شرایط حیات در بسیاری از کرات آسمانی فراهم است.
در کتاب (حیات در جهان) از انتشارات مجله (لایف) چنین میخوانیم (بطوریکه دانشمندان حساب کردهاند، فقط در کهکشان ما ممکن است میلیونها ستاره موجود باشد که سیارات تابع آنها مسکون باشند.)
و به این ترتیب در همین کهکشان (راه شیری) یعنی (کهکشان ما) که منظومه شمسی جزء کوچکی از آن میباشد، روی محاسباتی که انجام شده، شرایط حیات و زندگی (به همان مفهومی که در کره زمین است) در میلیونها سیاره موجود میباشد و با توجه به اینکه کهکشان ما یکی از هزاران کهکشان عالم بالاست، تعداد سیارات مسکونی اجمالا روشن میگردد.
اکنون برگردیم به قرآن، قرآن مجید میگوید:
(وَمِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَةِ وَهُوَ عَلی جَمْعِهِمْ اِذا یَشاءُ قَدیرٌ) شوری/ 28 [از نشانههای خدا، آفرینش آسمانها و زمین و جنبندگانی است که در آنها پراکنده ساخته، و او قدرت دارد هرگاه بخواهد همه را جمعآوری نماید.]
کلمه (دابه) و کلمه (فیهما) صریحاً میگویند، جنبندگان و موجودات زنده منحصر به کره زمین نیستند، بلکه در آسمانها و کرات عالم بالا نیز جنبندگان و موجودات زندهای وجود دارد.
در حدیث معروفی میخوانیم (هذهِ النُّجومٌ الَّتی فِی السَّماءِ مَدائِنٌ مِثْلَ مَدائن الاَرْضِ) [این ستارگانی که در آسمانند، شهرهائی همانند شهرهای زمین هستند (و ساکنانی دارند)]
eporsesh.com
- [سایر] سلام از نظر قرآن وجود موجودات هوشمند در سایر کرات امکان دارد؟ یعنی وجود دارد؟ موفق باشید
- [سایر] اسلام در مورد زندگی در سایر کرات چه نظری دارد؟
- [سایر] آیا در قرآن مجید از دست یافتن به کرات آسمانی و... یاد شده؟
- [سایر] آیا از نظر قرآن حکمت با علم فرق دارد؟
- [سایر] نظر قرآن درباره پیشرفت علم و تکنولوژی جدید چیست؟
- [سایر] آیا از نظر قرآن؛ حکمت با علم فرق دارد؟
- [سایر] اعجاز قرآن از نظر بیان احاطه علم خداوند چگونه است؟
- [سایر] آیا در قرآن کریم به وجود نیروی جاذبه در بین کرات آسمانی اشاره شده است؟
- [سایر] آیا قبل از آن که حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) آفریده شوند انسان های دیگری در زمین و یا کرات دیگر زندگی می کرده اند؟
- [سایر] اعمال مشترکی که در سه کتاب بزرگ پروردگار قرآن، انجیل و تورات به کرات انسان از آن منع و یا به انجام آن توصیه شده است، چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] قرآن خواندن در سجده مکروه است و نیز مکروه است برای برطرف کردن گرد و غبار، جای سجده را فوت کند و اگر در اثر فوت کردن، دو حرف از دهان بیرون آید چنانچه این کار از روی علم و عمد باشد نماز باطل است. غیر از اینها مکروهات دیگری هم در کتب مفصّل گفته شده است. سجده واجب قرآن
- [آیت الله مظاهری] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند گرچه آن علم، علم دینی نباشد، میشود به او زکات داد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده به نحوی که در نظر متعارف مردم محل زندگی او محسوب میشود وطن اوست؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد و همچنین جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست در آنجا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همانجا برمیگردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، وطن او محسوب میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنان چه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد. ولی احتیاط برای اهل علم نگرفتن زکات است مگر در صورتی که از تحصیل مخارج عاجز باشند ولکن جایز است اشتغال به تحصیل علم هر چند باعث عجز از تحصیل نفقه بشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه آن علم واجب یا مستحبّ باشد، میشود به او زکاْ داد، و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکاْ دادن به او اشکال دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [امام خمینی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ باشد میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند چنانچه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد می توان به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او جایز نیست.
- [آیت الله سبحانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد می شود از سهم (فی سبیل الله) به او زکات داد. زکات فطره;