اگر فیض معنوی قرآن در شعاع وسیع و همگانی است چرا در آیه سوم سوره لقمان بهره‌گیری از آن را به نیکوکاران اختصاص داده است.
قرآن نسخه سعادت است وبرای هدایت همگان فرو فرستاده شده است و هدف ازبعثت پیامبر خاتم نیز همین است و بس، اما تنها آن گروه از آن بهره‌مند می‌گردند که خود را در مسیر هدایت قرار داده و آماده بهره‌گیری باشند و تا فردی آماده هدایت و بهره‌مندی نباشد، هرگز قرآن به حال او سودی نمی‌بخشد. مثلاً باران رحمت الهی بردشت و دمن می‌ریزد، و سراسر صحرا می‌گیرد، تنها آن گروه از کشاورزان بهره‌مند می‌شوند که زمین را برای کشت آماده کرده و دانه در آن پاشیده باشند. بنابراین، هم صحیح است بگوییم که قرآن برای هدایت همه مردم فرو فرستاده شده است، زیرا انگیزه از نزول قرآن هدایت همه جهانیان است. و هم صحیح است که بگوییم برای نیکوکاران فرو فرستاده شده است زیرا تنها آن گروه از آنان بهره‌مند می‌شوند که نیکوکار باشند. خلاصه هدف از نزول قرآن، هدایت همگان است هرچند نتیجه اش از آن گروهی است که آماده بهره‌گیری باشند. روی این بیان روشن می‌شود که چرا خدا قرآن را تنها شفا و رحمت برای افراد با ایمان می‌داند و می‌فرماید: (وَ نُنَزِّلَ مِنَ الْقُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَه لِلْمؤمِنینَ) اسراء/82 [آیاتی از قرآن فرو می‌فرستیم که مایه شفاء و وسیله رحمت برای گروه با ایمان است.] قرآن در عین اینکه نجات دهنده انسان ها از بیماریهای فردی و اجتماعی، و مایه رحمت برای همه جهانیان است ولی تنها آن گروه از این خوان گسترده بهره‌مند می‌شوند که آماده بهره‌مندی باشند. گروه دیگری که در آنها آمادگی وجود ندارد نه تنها بهره ای نمی‌برند، بلکه با شنیدن آیاتی از قرآن، از حق روی گردان شده و گامی به عقب می‌نهند، چنانکه می‌فرماید: (وَلَقَدْ صَرَّفْنا فی هذا الْقُرآنِ لِیَذَّکَّروُا وَما یَزیدُوهُمْ اِلّا نُفُوراً) اسراء/41 [ما در این قرآن به طور تفصیل پیرامون موضوعاتی سخن گفتیم ولی نسبت به مشرکان جز دوری از حق نتیجه ای نمی‌بخشد.] از این جهت قرآن پس از آن که خود را شفادهنده و مایه رحمت برای گروه با ایمان می‌داند صریحاً اعلام می‌دارد که گروه ظالم و ستمگر از این قرآن جز زیان بهره ای نمی‌برند. زیرا قرآن با دلائل روشن حجت را بر گروههای منحرف تمام کرده، و زبان آنان را در روز رستاخیز می‌بندد دیگر نمی‌توانند بگویند پروردگارا! ما را معذور بدار و ما به وظایف و تکالیف خود جاهل و نادان بودیم بلکه به آنان خطاب می‌شود: (قالَ کَذلِکَ اَتَتْکَ آیا تُنا فَنَسیتَها وَکَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسی) طه/126 [خداوند به آنان می‌گوید: آیات و پیامبران ما به سوی تو آمدند ولی تو آنها را به دست فراموشی سپردی و امروز نیز تو فراموش می‌شوی.] خود قرآن بار دیگر این حقیقت را به روشنترین وجه ضمن آیه ای بیان می‌کند و می‌فرماید: (یُضِلُّ به کثیراً وَیَهْدی بِهِ کَثیراً وَما یُضِلُّ بِهِ اِلّاَالْفاسِقینَ) [(با مثل های) قرآن گروهی گمراه و گروه زیادی هدایت می‌شوند و جز بد کاران کسی گمراه نمی‌گردد.] مولوی این حقیقت را در ضمن مثلی مجسم می‌کند و می‌گوید: مثل قرآن مانند طناب چاه است که گروهی بوسیله آن از چاه بیرون می‌آیند و برخی بوسیله آن در درون آن وارد می‌شوند، این تقصیر طناب نیست بلکه تقصیر آن کسی است که از آن بطور معکوس استفاده می‌کند چنانکه می‌گوید: از خدا می‌خواه تا زین نکته‌ها در نلغزی و رسی در انتها زآن که از قرآن بسی گمراه شدند زین رسن قومی‌درون چه شدند مر رسن را نیست جرمی ‌ای عنود چون تو را سودای سر بالا نبود eporsesh.com
عنوان سوال:

اگر فیض معنوی قرآن در شعاع وسیع و همگانی است چرا در آیه سوم سوره لقمان بهره‌گیری از آن را به نیکوکاران اختصاص داده است.


پاسخ:

قرآن نسخه سعادت است وبرای هدایت همگان فرو فرستاده شده است و هدف ازبعثت پیامبر خاتم نیز همین است و بس، اما تنها آن گروه از آن بهره‌مند می‌گردند که خود را در مسیر هدایت قرار داده و آماده بهره‌گیری باشند و تا فردی آماده هدایت و بهره‌مندی نباشد، هرگز قرآن به حال او سودی نمی‌بخشد.
مثلاً باران رحمت الهی بردشت و دمن می‌ریزد، و سراسر صحرا می‌گیرد، تنها آن گروه از کشاورزان بهره‌مند می‌شوند که زمین را برای کشت آماده کرده و دانه در آن پاشیده باشند.
بنابراین، هم صحیح است بگوییم که قرآن برای هدایت همه مردم فرو فرستاده شده است، زیرا انگیزه از نزول قرآن هدایت همه جهانیان است.
و هم صحیح است که بگوییم برای نیکوکاران فرو فرستاده شده است زیرا تنها آن گروه از آنان بهره‌مند می‌شوند که نیکوکار باشند.
خلاصه هدف از نزول قرآن، هدایت همگان است هرچند نتیجه اش از آن گروهی است که آماده بهره‌گیری باشند.
روی این بیان روشن می‌شود که چرا خدا قرآن را تنها شفا و رحمت برای افراد با ایمان می‌داند و می‌فرماید:
(وَ نُنَزِّلَ مِنَ الْقُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَه لِلْمؤمِنینَ) اسراء/82
[آیاتی از قرآن فرو می‌فرستیم که مایه شفاء و وسیله رحمت برای گروه با ایمان است.]
قرآن در عین اینکه نجات دهنده انسان ها از بیماریهای فردی و اجتماعی، و مایه رحمت برای همه جهانیان است ولی تنها آن گروه از این خوان گسترده بهره‌مند می‌شوند که آماده بهره‌مندی باشند.
گروه دیگری که در آنها آمادگی وجود ندارد نه تنها بهره ای نمی‌برند، بلکه با شنیدن آیاتی از قرآن، از حق روی گردان شده و گامی به عقب می‌نهند، چنانکه می‌فرماید:
(وَلَقَدْ صَرَّفْنا فی هذا الْقُرآنِ لِیَذَّکَّروُا وَما یَزیدُوهُمْ اِلّا نُفُوراً) اسراء/41
[ما در این قرآن به طور تفصیل پیرامون موضوعاتی سخن گفتیم ولی نسبت به مشرکان جز دوری از حق نتیجه ای نمی‌بخشد.]
از این جهت قرآن پس از آن که خود را شفادهنده و مایه رحمت برای گروه با ایمان می‌داند صریحاً اعلام می‌دارد که گروه ظالم و ستمگر از این قرآن جز زیان بهره ای نمی‌برند.
زیرا قرآن با دلائل روشن حجت را بر گروههای منحرف تمام کرده، و زبان آنان را در روز رستاخیز می‌بندد دیگر نمی‌توانند بگویند پروردگارا! ما را معذور بدار و ما به وظایف و تکالیف خود جاهل و نادان بودیم بلکه به آنان خطاب می‌شود:
(قالَ کَذلِکَ اَتَتْکَ آیا تُنا فَنَسیتَها وَکَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسی) طه/126
[خداوند به آنان می‌گوید: آیات و پیامبران ما به سوی تو آمدند ولی تو آنها را به دست فراموشی سپردی و امروز نیز تو فراموش می‌شوی.]
خود قرآن بار دیگر این حقیقت را به روشنترین وجه ضمن آیه ای بیان می‌کند و می‌فرماید:
(یُضِلُّ به کثیراً وَیَهْدی بِهِ کَثیراً وَما یُضِلُّ بِهِ اِلّاَالْفاسِقینَ) [(با مثل های) قرآن گروهی گمراه و گروه زیادی هدایت می‌شوند و جز بد کاران کسی گمراه نمی‌گردد.]
مولوی این حقیقت را در ضمن مثلی مجسم می‌کند و می‌گوید:
مثل قرآن مانند طناب چاه است که گروهی بوسیله آن از چاه بیرون می‌آیند و برخی بوسیله آن در درون آن وارد می‌شوند، این تقصیر طناب نیست بلکه تقصیر آن کسی است که از آن بطور معکوس استفاده می‌کند چنانکه می‌گوید:
از خدا می‌خواه تا زین نکته‌ها
در نلغزی و رسی در انتها
زآن که از قرآن بسی گمراه شدند
زین رسن قومی‌درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ‌ای عنود
چون تو را سودای سر بالا نبود
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین