سورههای قرآن را به گونههای مختلفی و بر اساس موضوعهای متفاوتی تقسیمبندی کردهاند; یکی از تقسیمبندیهای سورههای قرآن، بر اساس نزول و به مکی و مدنی است. سورههایی که در مکه نازل شده را مکی و سورههایی که در مدینه نازل شده است را مدنی مینامند. این سورهها بر اساس این نوع تقسیمبندی ویژگیهای مختص به خود دارند که معمولاً در همه آنها کم و بیش یافت میشود. تقسیمبندی دیگر بر اساس کوتاهی و بلندی آنهاست. بر این اساس، سورههای قرآن به چهار دسته تقسیم میشوند: 1. سَبْعِ طِوال (هفت سورة طولانی قرآن): سورههای بقره، آلعمران، نسأ، مائده، انعام، اعراف و سوره انفال همراه با سورة توبه (چون دو سوره انفال و توبه کنار یکدیگر قرار دارند و میان آنها "بسم اللّه" فاصله نشده، لذا به عنوان یک سوره تلقی شده است)، برخی از دانشمندان نیز بجای سورة انفال و توبه، سورة یونس را از "سبع طوال" دانستهاند.(ر.ک: تاریخ قرآنکریم، دکتر سیدمحمدباقر حجتی، ص 101، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.) 2. مئین: سورههایی که عدد آیات آنها از صد بیشتر است، ولی از لحاظ حجم به "سبع طوال" نمیرسند، مانند: هود، یوسف، نحل، کهف، مریم و... .(تاریخ قرآن، آیتاللّه معرفت، ص 80، نشر سمت.) 3. مثانی: سورههایی که تعداد آیات آن کمتر از صد آیه باشد ]مانند: نور، فرقان، نمل و...[، و از این جهت به این سورهها مثانی گفته شده که قابل تکرارند و به جهت کوتاه بودن بیش از یک مرتبه تلاوت میشوند.(تاریخ قرآن، آیتاللّه معرفت، ص 80.) دربارة سور "مثانی" و وجه تسمیه آن اقوال دیگری نیز وجود دارد.(ر.ک: تاریخ قرآن، دکتر سیدمحمد باقر حجتی، ص 102.) 4. مفصّلات: "مفصلات" به سورههای آخر قرآن گفته میشود و چون کوچک و کوتاه هستند و "بسمله" در بین آنها زیاد تکرار شده و بین آنها فصل و جدایی افکنده است، "مفصّل" نامیده شده است و شامل تمامی سورههای کوتاه قرآن کریم میشود و به نقلی از سورة حجرات (49) تا آخر قرآن را شامل میگردد. سورههای مفصّل خود به سه دسته تقسیم میشود: 1. طوال: از سوره حجرات (49) تا بروج (85) 2. اوساط: از سوره طارق (86) تا سورة بیّنه (98) 3. قِصار: از سوره زلزال (99) تا سوره ناس (114)(ر.ک: الاتقان، سیوطی، ج 1، نوع هیجدهم، ص 100 104 / تاریخ قرآن، دکتر محمود رامیار، ص 594، نشر امیرکبیر.) گویا منظور از "شرح نزول" شأن نزول است. شأن نزول را به گونههای مختلفی تعریف کردهاند. برخی بین "شأن نزول" و "سبب نزول" تفاوت قائل شدهاند که بر این اساس شأن نزول مفاهیمی است که آیات سورهها دربارة آنها نازل شدهاند و سبب نزول عوامل و حوادثی است که باعث شده آیاتی از قرآن یا سورهای نازل شود. این حوادث ممکن است مسائل اجتماعی خاص، جنگ، پرسش کفار و اهل کتاب و جز اینها باشد.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: روششناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابایی و دیگران، ص 151154، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت، چ اول سال 1379 ش.) بر اساس تعریفی که گذشت، اغلب سورههای قرآن شأن نزول خاص به خود دارند و گاه نیز چند سوره در یک موضوع خاص سخن راندهاند مانند معاد یا توحید که البته در شکل بیان و ریز موضوعات با هم متفاوتند. eporsesh.com
سورههای قرآن را به گونههای مختلفی و بر اساس موضوعهای متفاوتی تقسیمبندی کردهاند; یکی از تقسیمبندیهای سورههای قرآن، بر اساس نزول و به مکی و مدنی است. سورههایی که در مکه نازل شده را مکی و سورههایی که در مدینه نازل شده است را مدنی مینامند. این سورهها بر اساس این نوع تقسیمبندی ویژگیهای مختص به خود دارند که معمولاً در همه آنها کم و بیش یافت میشود.
تقسیمبندی دیگر بر اساس کوتاهی و بلندی آنهاست. بر این اساس، سورههای قرآن به چهار دسته تقسیم میشوند:
1. سَبْعِ طِوال (هفت سورة طولانی قرآن): سورههای بقره، آلعمران، نسأ، مائده، انعام، اعراف و سوره انفال همراه با سورة توبه (چون دو سوره انفال و توبه کنار یکدیگر قرار دارند و میان آنها "بسم اللّه" فاصله نشده، لذا به عنوان یک سوره تلقی شده است)، برخی از دانشمندان نیز بجای سورة انفال و توبه، سورة یونس را از "سبع طوال" دانستهاند.(ر.ک: تاریخ قرآنکریم، دکتر سیدمحمدباقر حجتی، ص 101، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.)
2. مئین: سورههایی که عدد آیات آنها از صد بیشتر است، ولی از لحاظ حجم به "سبع طوال" نمیرسند، مانند: هود، یوسف، نحل، کهف، مریم و... .(تاریخ قرآن، آیتاللّه معرفت، ص 80، نشر سمت.)
3. مثانی: سورههایی که تعداد آیات آن کمتر از صد آیه باشد ]مانند: نور، فرقان، نمل و...[، و از این جهت به این سورهها مثانی گفته شده که قابل تکرارند و به جهت کوتاه بودن بیش از یک مرتبه تلاوت میشوند.(تاریخ قرآن، آیتاللّه معرفت، ص 80.) دربارة سور "مثانی" و وجه تسمیه آن اقوال دیگری نیز وجود دارد.(ر.ک: تاریخ قرآن، دکتر سیدمحمد باقر حجتی، ص 102.)
4. مفصّلات: "مفصلات" به سورههای آخر قرآن گفته میشود و چون کوچک و کوتاه هستند و "بسمله" در بین آنها زیاد تکرار شده و بین آنها فصل و جدایی افکنده است، "مفصّل" نامیده شده است و شامل تمامی سورههای کوتاه قرآن کریم میشود و به نقلی از سورة حجرات (49) تا آخر قرآن را شامل میگردد.
سورههای مفصّل خود به سه دسته تقسیم میشود:
1. طوال: از سوره حجرات (49) تا بروج (85)
2. اوساط: از سوره طارق (86) تا سورة بیّنه (98)
3. قِصار: از سوره زلزال (99) تا سوره ناس (114)(ر.ک: الاتقان، سیوطی، ج 1، نوع هیجدهم، ص 100 104 / تاریخ قرآن، دکتر محمود رامیار، ص 594، نشر امیرکبیر.)
گویا منظور از "شرح نزول" شأن نزول است. شأن نزول را به گونههای مختلفی تعریف کردهاند. برخی بین "شأن نزول" و "سبب نزول" تفاوت قائل شدهاند که بر این اساس شأن نزول مفاهیمی است که آیات سورهها دربارة آنها نازل شدهاند و سبب نزول عوامل و حوادثی است که باعث شده آیاتی از قرآن یا سورهای نازل شود. این حوادث ممکن است مسائل اجتماعی خاص، جنگ، پرسش کفار و اهل کتاب و جز اینها باشد.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: روششناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابایی و دیگران، ص 151154، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت، چ اول سال 1379 ش.)
بر اساس تعریفی که گذشت، اغلب سورههای قرآن شأن نزول خاص به خود دارند و گاه نیز چند سوره در یک موضوع خاص سخن راندهاند مانند معاد یا توحید که البته در شکل بیان و ریز موضوعات با هم متفاوتند.
eporsesh.com
- [سایر] مردم در قیامت به چند دسته تقسیم میشوند؟
- [سایر] ارتباط نزول تدریجی با ترتیب نزول چیست؟
- [سایر] داستانهای قرآن را به چند دسته میتوان تقسیم کرد؟
- [سایر] ماده183 قانون مدنی را شرح دهید. در طلاق زوج و زوجه تا چه مدت حق رجوع از طلاق را دارند؟ طلاق به چند دسته تقسیم می شود؟
- [سایر] چرا ترتیب فعلی سور و آیات قرآن کریم به ترتیب نزول آنها نیست؟
- [سایر] روایاتی که در تبیین مراد خداوند از آیات قرآن کریم رسیده است، به چند دسته قابل تقسیم است؟
- [سایر] رابطه ترتیب سوره ها و آیات با ترتیب نزول آنها چیست؟
- [سایر] تفاوت شأن نزول، فضای نزول و جوّ نزول قرآن چیست؟
- [سایر] نزول آیات در مناسبتهای مختلف و ترتیب آنها چگونه بوده است؟
- [سایر] برنامه های اسلام به چند دسته تقسیم می شوند؟
- [آیت الله اردبیلی] معمولاً پرندگان حلال گوشت از حرام گوشت به دو راه شناخته میشوند: اوّل:این که هنگام پرواز، بال زدن آنها بیشتر از بال نزدن آنها باشد، پس آن دسته که بال زدن آنها بیشتر است، حلالند و آن دسته که بیشتر بال را نگه میدارند، حرام میباشند. دوم:آن دسته که سنگدان یا چینهدان یا انگشت جدایی مانند شست انسان دارند حلال و آن دسته که اینها را ندارند حرام میباشند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را از مریض، یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دسته دیگر بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله خوئی] حجی که بر میت واجب است و بدهکاری و حقوقی را که مثل خمس و زکات و مظالم، ادا کردن آنها واجب میباشد، باید از اصل مال میت بدهند اگرچه میت برای آنها وصیت نکرده باشد.
- [آیت الله مظاهری] حیوان نجاستخوار و حیوانی که انسان با آن نزدیکی نموده حتّی عرق و شیر و سرگین آنها نجس است و نیز تخم اینگونه پرندگان نجس میباشد، ولی اجزای بی روح آنها مانند پر و مو و پشم پاک است.
- [آیت الله خوئی] اگر حمد و سوره یا یکی از آنها را فراموش کند، و بعد از رسیدن به رکوع بفهمد، نمازش صحیح است.
- [آیت الله خوئی] مرد باید در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد که تمام کلمات حمد و سوره حتی حرف آخر آنها را بلند بخواند.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی در خواندن حمد و سوره بیشتر از معمول صدایش را بلند کند، مثل آن که آنها را با فریاد بخواند، نمازش باطل است.
- [آیت الله خوئی] خوردن گوشت اسب و قاطر والاغ مکروه است، و اگر کسی آنها را وطی (نزدیکی) کند خود و نسلشان حرام میشوند، و بول و سرگین آنها نجس میشود و باید آنها را از شهر بیرون ببرند و در جای دیگر بفروشند و بر واطی لازم است که قیمتش را به صاحبش بدهد و اگر با حیوان حلالگوشتی مانند گاو و گوسفند نزدیکی کنند، بول و سرگین آنها نجس میشود و خوردن گوشت و آشامیدن شیر آنها هم حرام است و همچنین است نسل آنها و باید فوری آن حیوان را بکشند و بسوزانند و کسی که با آن وطی کرده، پول آن را به صاحبش بدهد.
- [آیت الله خوئی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکال ندارد. اگرچه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
- [آیت الله مظاهری] اگر برّه و بزغاله پیش از آنکه علف خوار شوند بمیرند پنیرمایهای که در شیردان آنها میباشد پاک است، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.