درباره نزول قرآن چند قول وجود دارد: 1. آغاز نزول قرآن شب قدر بوده است. این نظریه از سوی شعبی (از مفسران اهل سنت) و آیت الله معرفت تأیید شده است 2. همه قرآن در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده و سپس به تدریج در طی 23 سال بر پیامبر(ص) نازل شده است. این نظریه ابن عباس است (فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج 32، ص 27 (دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، بی تا، چاپ سوم). مقاتل از مفسران صدر اسلام نیز تقریباً بر این دیدگاه است. (طبرسی، امین الاسلام، تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 518، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، 1356، قم). و برخی از صاحب نظران مانند علامه طباطبائی، امام خمینی و استاد جوادی بر این عقیده اند که؛ در حقیقت در شب قدر همه معارف قرآن - که در مخزن الهی بوده - بر قلب مبارک پیامبر اکرم(ص) نازل شده و ایشان از همه آن معارف مطلع گردیده است که از آن به (نزول دفعی) قرآن تعبیر می‌شود. این نزول جمعی و دفعی قرآن است و در آنجا سخن از تفصیل و کثرت و سوره و آیه نیست. اما از طرف دیگر قرآن به مدت 23 سال، تدریجاً نازل شد تا در دنیا - که خانه تکلیف است - مردم به تدریج با معارف قرآن آشنا شوند و آن هم نزول تدریجی قرآن است . برخی از سوره ها به صورت کامل و یکباره نازل شده اند مانند سوره حمد و سوره نصر ولی اکثر سوره ها در چند نوبت نازل شده و از زمانی که (بسم الله) وحی می شد تا نزول (بسم الله) بعدی همه آیات نازل شده جزء همان سوره قبلی به شمار می آمدند. ترتیب و تدوین آیات در هر سوره به دستور پیامبر(ص) و در زمان حیات ایشان انجام گرفته است. و اما درباره جمع آوری و تدوین قرآن به صورت فعلی میان محققان علوم قرآنی سه دیدگاه به چشم می‌خورد: یک. تدوین قرآن بعد از رحلت رسول الله(ص) بر می‌گردد. دلایل پیروان این دیدگاه چنین است: الف. امکان تدوین قرآن به لحاظ پراکندگی نزول وحی وجود نداشت. ب. روایاتی هم این نظر را تأیید می‌کند؛ مثل: (رسول الله(ص) در حالی رحلت نمود که قرآن در چیزی نگاشته نشده بود). (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 92، ص 97.) دو. تدوین قرآن به همین صورت فعلی (ترتیب آیه‌ها و سوره‌ها) در عهد رسول‌الله(ص) انجام گرفته است. این گروه نیز برای مدعای خود ادلّه ذیل را اقامه می‌کنند: الف. مصونیت قرآن از خطر تحریف بدون تدوین در زمان آن حضرت امکان‌پذیر نیست. چون غیر از حضرت کسی به طور کامل به خصوصیات قرآن آگاه نیست. ب. تحدی از جانب قرآن، اقتضا می‌کند آیه‌ها و سوره‌ها تنظیم و به شکل خاصّی در بیاید. ج. روایاتی که دلالت دارد، عده‌ای در زمان رسول الله مشغول این کار بوده‌اند. از شعبی نقل شده است: (شش نفر از انصار، قرآن را در عهد رسول الله جمع کردند: ابی بن کعب، زید بن ثابت، معاذ بن جبل، ابو درداء، سعید بن عبید، و ابو زید). سه. برای قرآن سه مرحله جمع‌آوری شکل گرفته است: مرحله یکم: عبارت است از نظم و چینش آیه‌ها در کنار یکدیگر که شکل‌گیری سوره‌ها را در پی دارد. این کار در زمان پیامبر(ص) صورت گرفت. مرحله دوم: عبارت از جمع نمودن مصحف‌های پراکنده در یک‌جا و تهیه جلد برای آنها، که در زمان ابوبکر انجام شد. مرحله سوم: عبارت از جمع‌آوری تمام قرآن‌های نویسندگان وحی برای نگارش یک قرآن به عنوان الگو و ایجادوحدت قرائت در آن. این مرحله هم در زمان عثمان صورت گرفته است. طرفداران دیدگاه سوم برای مدعای خود، ادله‌ای را ذکر نموده‌اند که در کتاب‌های مربوط به علوم قرانی به تفصیل آمده است. به هر حال از آنچه گذشت می‌توان به این نقطه رسید که نزد علمای اسلام، امر به این منوال نیست که همه آنها تدوین در غیر زمان رسول الله(ص) را پذیرفته باشند؛ بلکه عده‌ای از آنان به تدوین و جمع‌آوری در زمان آن حضرت معتقداند و سه مرحله‌ای بودن و یا تدوین در زمان خلفا را هم به طور کلی رد می‌کنند؛ از جمله آیه‌الله خویی (در ترجمه البیان، ج 1، ص 346) و آیه‌الله حسن زاده آملی (در فصل‌الخطاب، ص 46) و دکتر صبحی صالح (در مباحث فی علوم القرآن، ص 73) و ... . مرحوم آیت‌اللّه‌خویی در ترجیح دیدگاه خود، امور ذیل را مطرح فرموده است: 1. احادیث دلالت‌کننده بر جمع قرآن در غیر زمان پیامبر(ص) با هم متناقض است. در بعضی نام ابوبکر و در برخی دیگر عمر و در بعضی هم عثمان ذکر شده است. 2. این احادیث با احادیث دلالت کننده بر جمع قرآن در زمان پیامبر(ص) تعارض دارد. 3. احادیث یادشده با حکم عقل به وجوب اهتمام پیامبر در امر جمع و ضبط قرآن مخالف است. 4. روایات فوق با اجماع مسلمانان مبنی بر ثبوت قرآن با تواتر هم مخالفت دارد. 5. جمع متأخر، طبعا نمی‌تواند شبهه تحریف قرآن را به طور کامل از بین ببرد. در مقابل کسانی که تدوین را به عهد رسول خدا منسوب نمی‌دانند، به سؤالات مرحوم آیت‌اللّه‌خوئی پاسخ گفته و براین باورند که قضیه جمع‌آوری قرآن یک حادثه تاریخی است و مسأله عقلانی نیست. لذا می‌بایست در این باره به نصوص تاریخی مستند مراجعه نمود. این گروه در مقابل این سؤال که چرا تدوین در زمان رسول الله(ص) صورت نگرفت، می‌گویند: اهتمامی که پیامبر(ص) داشت به ترتیب و جمع آیه‌ها مربوط می‌شد. و امّا جمع و ترتیب سوره‌ها، همانند مصحف واحد، کاری است که بعد از رحلت صورت گرفت. علتش هم این بود که هم‌چنان در زمان پیامبر(ص) نزول قرآن انتظار می‌رفت. و با عدم انقطاع وحی، چگونه جمع‌آوری قرآن بین دو جلد همانند کتاب امکان‌پذیر بود. از این رو هنگامی که پیامبر آثار وفات را مشاهده فرمود، به انقطاع وحی هم یقین پیدا کرد، حضرت علی(ع) را به جمع‌آوری قرآن وصیت فرمود. بنابراین دیدگاه پس از درگذشت پیامبر، بزرگان صحابه بر حسب دانش و کفایت خود، به جمع آوری آیات و مرتب کردن سوره‌های قرآن دست زدند و هر یک آن را در مصحف خاص خود گرد آوردند. به این ترتیب و با گسترش قلمرو حکومت اسلام، تعداد مصحف ها رو به فزونی گذاشت. بعضی از این مصحف‌ها به تبع موقعیت و پایگاه جمع کننده آن در جهان اسلام آن روز، مقام والایی کسب کرد؛ مثلاً مصحف عبدالله بن مسعود، مرجع اهل کوفه به شمار می‌آمد و مصحف ابوموسی اشعری در بصره و مصحف مقداد بن اسود در دمشق مورد توجه مردم بود. جمع کنندگان مصحف ها متعدد بودند و ارتباطی با یکدیگر نداشتند و از نظر کفایت و استعداد و توانایی انجام کار یکسان نبودند؛ بنابراین، نسخه هر کدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و ... با دیگری یکسان نبود. این تفاوت ها، اختلاف بین مردم را ایجاد می‌کرد. دامنه اختلاف به آنجا رسیده بود که حتی در مرکز خلافت (مدینه)، معلمان قرآن شاگردان خود را به صورت های مختلف تعلیم می‌دادند. گردآوری مصحف‌ها این اختلافات، زمینه‌های اقدام عثمان را برای یکی کردن مصحف‌ها به وجود آورد. وی گروهی متشکل از چهار نفر (زید بن ثابت، سعید بن عاص، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمان بن حارث بن هشام) را مأمور این کار کرد. آنان نیز با همکاری هشت نفر دیگر ابتدا مصحف‌ها را از اطراف و اکناف کشور پهناور اسلامی جمع آور کردند و قرآنی را که به نام مصحف امام یا عثمانی مشهور شد، از بین آنها یا یکی از آنها فراهم آوردند. همه مصحف‌های دیگر به دستور عثمان، خلیفه سوم، سوزانده یا در آب جوش انداخته شد. مصاحف عثمانی به قولی به تعداد چهار عدد استنساخ شد و هر کدام از آنها به همراه فردی آگاه به مراکز مهم اسلامی در آن زمان ارسال شد تا همگان طبق آن نسخه‌ها به تکثیر و تعلیم قرآن اقدام کنند. (رامیار، محمد، تاریخ قرآن، ص 407.) اما در هر صورت امامان(ع) قرآن موجود را تأیید و تلاوت بر اساس قرآن موجود را سفارش کرده‌اند. علامه طباطبایی در این باره می‌نویسد: (حضرت علی(ع) با اینکه خودش بیش از آن به قرآن مجید را به ترتیب نزول جمع آوری کرده و به جماعت نشان داده و مورد پذیرش واقع نشده بود و بر هیچ یک از جمع اول و دوم او را شرکت نداده بودند، با این حال هیچ گونه مخالفتی و مقاومتی از خود نشان نداد و مصحف دایر را پذیرفت و تا زنده بود حتی در زمان خلافت خود از خلاف دم نزد. هم چنین ائمه و اهل‌بیت(ع) که جانشینان و فرزندان آن حضرت‌اند، هرگز در اعتبار قرآن مجید، حتی به خواص خود حرفی نزده‌اند؛ بلکه پیوسته در بیانات خود، استناد به آن جسته و شیعیان خود را امر کرده‌اند که از قراآت مردم پیروی کنند...)(حجتی، سید محمدباقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص 235.) eporsesh.com
درباره نزول قرآن چند قول وجود دارد:
1. آغاز نزول قرآن شب قدر بوده است. این نظریه از سوی شعبی (از مفسران اهل سنت) و آیت الله معرفت تأیید شده است
2. همه قرآن در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده و سپس به تدریج در طی 23 سال بر پیامبر(ص) نازل شده است. این نظریه ابن عباس است (فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج 32، ص 27 (دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، بی تا، چاپ سوم).
مقاتل از مفسران صدر اسلام نیز تقریباً بر این دیدگاه است. (طبرسی، امین الاسلام، تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 518، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، 1356، قم).
و برخی از صاحب نظران مانند علامه طباطبائی، امام خمینی و استاد جوادی بر این عقیده اند که؛ در حقیقت در شب قدر همه معارف قرآن - که در مخزن الهی بوده - بر قلب مبارک پیامبر اکرم(ص) نازل شده و ایشان از همه آن معارف مطلع گردیده است که از آن به (نزول دفعی) قرآن تعبیر میشود. این نزول جمعی و دفعی قرآن است و در آنجا سخن از تفصیل و کثرت و سوره و آیه نیست. اما از طرف دیگر قرآن به مدت 23 سال، تدریجاً نازل شد تا در دنیا - که خانه تکلیف است - مردم به تدریج با معارف قرآن آشنا شوند و آن هم نزول تدریجی قرآن است .
برخی از سوره ها به صورت کامل و یکباره نازل شده اند مانند سوره حمد و سوره نصر ولی اکثر سوره ها در چند نوبت نازل شده و از زمانی که (بسم الله) وحی می شد تا نزول (بسم الله) بعدی همه آیات نازل شده جزء همان سوره قبلی به شمار می آمدند. ترتیب و تدوین آیات در هر سوره به دستور پیامبر(ص) و در زمان حیات ایشان انجام گرفته است.
و اما درباره جمع آوری و تدوین قرآن به صورت فعلی میان محققان علوم قرآنی سه دیدگاه به چشم میخورد:
یک. تدوین قرآن بعد از رحلت رسول الله(ص) بر میگردد.
دلایل پیروان این دیدگاه چنین است:
الف. امکان تدوین قرآن به لحاظ پراکندگی نزول وحی وجود نداشت.
ب. روایاتی هم این نظر را تأیید میکند؛ مثل: (رسول الله(ص) در حالی رحلت نمود که قرآن در چیزی نگاشته نشده بود). (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 92، ص 97.)
دو. تدوین قرآن به همین صورت فعلی (ترتیب آیهها و سورهها) در عهد رسولالله(ص) انجام گرفته است. این گروه نیز برای مدعای خود ادلّه ذیل را اقامه میکنند:
الف. مصونیت قرآن از خطر تحریف بدون تدوین در زمان آن حضرت امکانپذیر نیست. چون غیر از حضرت کسی به طور کامل به خصوصیات قرآن آگاه نیست.
ب. تحدی از جانب قرآن، اقتضا میکند آیهها و سورهها تنظیم و به شکل خاصّی در بیاید.
ج. روایاتی که دلالت دارد، عدهای در زمان رسول الله مشغول این کار بودهاند.
از شعبی نقل شده است: (شش نفر از انصار، قرآن را در عهد رسول الله جمع کردند: ابی بن کعب، زید بن ثابت، معاذ بن جبل، ابو درداء، سعید بن عبید، و ابو زید).
سه. برای قرآن سه مرحله جمعآوری شکل گرفته است:
مرحله یکم: عبارت است از نظم و چینش آیهها در کنار یکدیگر که شکلگیری سورهها را در پی دارد. این کار در زمان پیامبر(ص) صورت گرفت.
مرحله دوم: عبارت از جمع نمودن مصحفهای پراکنده در یکجا و تهیه جلد برای آنها، که در زمان ابوبکر انجام شد.
مرحله سوم: عبارت از جمعآوری تمام قرآنهای نویسندگان وحی برای نگارش یک قرآن به عنوان الگو و ایجادوحدت قرائت در آن. این مرحله هم در زمان عثمان صورت گرفته است. طرفداران دیدگاه سوم برای مدعای خود، ادلهای را ذکر نمودهاند که در کتابهای مربوط به علوم قرانی به تفصیل آمده است.
به هر حال از آنچه گذشت میتوان به این نقطه رسید که نزد علمای اسلام، امر به این منوال نیست که همه آنها تدوین در غیر زمان رسول الله(ص) را پذیرفته باشند؛ بلکه عدهای از آنان به تدوین و جمعآوری در زمان آن حضرت معتقداند و سه مرحلهای بودن و یا تدوین در زمان خلفا را هم به طور کلی رد میکنند؛ از جمله آیهالله خویی (در ترجمه البیان، ج 1، ص 346) و آیهالله حسن زاده آملی (در فصلالخطاب، ص 46) و دکتر صبحی صالح (در مباحث فی علوم القرآن، ص 73) و ... .
مرحوم آیتاللّهخویی در ترجیح دیدگاه خود، امور ذیل را مطرح فرموده است:
1. احادیث دلالتکننده بر جمع قرآن در غیر زمان پیامبر(ص) با هم متناقض است. در بعضی نام ابوبکر و در برخی دیگر عمر و در بعضی هم عثمان ذکر شده است.
2. این احادیث با احادیث دلالت کننده بر جمع قرآن در زمان پیامبر(ص) تعارض دارد.
3. احادیث یادشده با حکم عقل به وجوب اهتمام پیامبر در امر جمع و ضبط قرآن مخالف است.
4. روایات فوق با اجماع مسلمانان مبنی بر ثبوت قرآن با تواتر هم مخالفت دارد.
5. جمع متأخر، طبعا نمیتواند شبهه تحریف قرآن را به طور کامل از بین ببرد.
در مقابل کسانی که تدوین را به عهد رسول خدا منسوب نمیدانند، به سؤالات مرحوم آیتاللّهخوئی پاسخ گفته و براین باورند که قضیه جمعآوری قرآن یک حادثه تاریخی است و مسأله عقلانی نیست. لذا میبایست در این باره به نصوص تاریخی مستند مراجعه نمود. این گروه در مقابل این سؤال که چرا تدوین در زمان رسول الله(ص) صورت نگرفت، میگویند: اهتمامی که پیامبر(ص) داشت به ترتیب و جمع آیهها مربوط میشد. و امّا جمع و ترتیب سورهها، همانند مصحف واحد، کاری است که بعد از رحلت صورت گرفت. علتش هم این بود که همچنان در زمان پیامبر(ص) نزول قرآن انتظار میرفت. و با عدم انقطاع وحی، چگونه جمعآوری قرآن بین دو جلد همانند کتاب امکانپذیر بود. از این رو هنگامی که پیامبر آثار وفات را مشاهده فرمود، به انقطاع وحی هم یقین پیدا کرد، حضرت علی(ع) را به جمعآوری قرآن وصیت فرمود. بنابراین دیدگاه پس از درگذشت پیامبر، بزرگان صحابه بر حسب دانش و کفایت خود، به جمع آوری آیات و مرتب کردن سورههای قرآن دست زدند و هر یک آن را در مصحف خاص خود گرد آوردند. به این ترتیب و با گسترش قلمرو حکومت اسلام، تعداد مصحف ها رو به فزونی گذاشت.
بعضی از این مصحفها به تبع موقعیت و پایگاه جمع کننده آن در جهان اسلام آن روز، مقام والایی کسب کرد؛ مثلاً مصحف عبدالله بن مسعود، مرجع اهل کوفه به شمار میآمد و مصحف ابوموسی اشعری در بصره و مصحف مقداد بن اسود در دمشق مورد توجه مردم بود. جمع کنندگان مصحف ها متعدد بودند و ارتباطی با یکدیگر نداشتند و از نظر کفایت و استعداد و توانایی انجام کار یکسان نبودند؛ بنابراین، نسخه هر کدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و ... با دیگری یکسان نبود.
این تفاوت ها، اختلاف بین مردم را ایجاد میکرد. دامنه اختلاف به آنجا رسیده بود که حتی در مرکز خلافت (مدینه)، معلمان قرآن شاگردان خود را به صورت های مختلف تعلیم میدادند.
گردآوری مصحفها
این اختلافات، زمینههای اقدام عثمان را برای یکی کردن مصحفها به وجود آورد. وی گروهی متشکل از چهار نفر (زید بن ثابت، سعید بن عاص، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمان بن حارث بن هشام) را مأمور این کار کرد. آنان نیز با همکاری هشت نفر دیگر ابتدا مصحفها را از اطراف و اکناف کشور پهناور اسلامی جمع آور کردند و قرآنی را که به نام مصحف امام یا عثمانی مشهور شد، از بین آنها یا یکی از آنها فراهم آوردند. همه مصحفهای دیگر به دستور عثمان، خلیفه سوم، سوزانده یا در آب جوش انداخته شد.
مصاحف عثمانی به قولی به تعداد چهار عدد استنساخ شد و هر کدام از آنها به همراه فردی آگاه به مراکز مهم اسلامی در آن زمان ارسال شد تا همگان طبق آن نسخهها به تکثیر و تعلیم قرآن اقدام کنند. (رامیار، محمد، تاریخ قرآن، ص 407.)
اما در هر صورت امامان(ع) قرآن موجود را تأیید و تلاوت بر اساس قرآن موجود را سفارش کردهاند.
علامه طباطبایی در این باره مینویسد: (حضرت علی(ع) با اینکه خودش بیش از آن به قرآن مجید را به ترتیب نزول جمع آوری کرده و به جماعت نشان داده و مورد پذیرش واقع نشده بود و بر هیچ یک از جمع اول و دوم او را شرکت نداده بودند، با این حال هیچ گونه مخالفتی و مقاومتی از خود نشان نداد و مصحف دایر را پذیرفت و تا زنده بود حتی در زمان خلافت خود از خلاف دم نزد. هم چنین ائمه و اهلبیت(ع) که جانشینان و فرزندان آن حضرتاند، هرگز در اعتبار قرآن مجید، حتی به خواص خود حرفی نزدهاند؛ بلکه پیوسته در بیانات خود، استناد به آن جسته و شیعیان خود را امر کردهاند که از قراآت مردم پیروی کنند...)(حجتی، سید محمدباقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص 235.)
eporsesh.com
- [سایر] چرا سورههای قرآن به ترتیب نزول نوشته شده است؟
- [سایر] ترتیب نزول آیات و سوره ها به چه صورت بوده است؟
- [سایر] رابطه ترتیب سوره ها و آیات با ترتیب نزول آنها چیست؟
- [سایر] چرا قرآن به ترتیب نزول سورهها در دست مردم نیست؟
- [سایر] چرا ترتیب آیات قرآن کریم به ترتیب نزول نیست ؟
- [سایر] ترتیب نزول قرآن به چه صورت بوده است؟
- [سایر] ارتباط نزول تدریجی با ترتیب نزول چیست؟
- [سایر] چرا ترتیب فعلی سور و آیات قرآن کریم به ترتیب نزول آنها نیست؟
- [سایر] سورههای قرآن به چه ترتیبی در کتاب قرآن چیده شدهاند؟ و اگر ترتیبی ندارند چرا؟
- [سایر] به چه علت حروف مقطعه سورههای قرآن در اوّل سوره قرار دارند، چرا در وسط سوره قرار نگرفتند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مأموم بعد از حمد و سوره امام نیّت فرادی کند لازم نیست حمد و سوره را بخواند ولی اگر پیش از تمام شدن حمد و سوره نیّت فرادی نماید و یا بلافاصله پس از اقتدا قصد داشته که بعد از حمد و سوره امام نیت فرادی نماید بنابر احتیاط واجب حمد و سوره را از اوّل بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر عمدا سوره را پیش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگر اشتباها سوره را پیش از حمد بخواند و در بین آن یادش بیاید؛ باید سوره را رها کندو بعد از خواندن حمد؛ سوره را از اول بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] دو سوره (فیل) و (قریش) و نیز دو سوره (الضّحی) و (انشراح) با هم در نماز یک سوره محسوب میشوند و باید با همان ترتیبی که در قرآن آمده و با گفتن (بِسم اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ) برای هر کدام خوانده شوند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مأموم بعضی از کلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتیاط واجب آن است که حمد و سوره نخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] واجب است در نمازهای قضأ یومیّه به همان ترتیبی که از او فوت شده است بجا آورد اگر در ادأ آن شرعاً ترتیب باشد مثل نماز ظهر وعصر یک روز، و در غیر مرتّب ترتیب لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر مأموم بعضی از کلمات حمد و سوره امام را بشنود، نباید حمد و سوره را بخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پیش از آن که برای رکوع خم شود، بفهمد که حمد و سوره را نخوانده، باید بخواند و اگر بفهمد سوره را نخوانده باید فقط سوره را بخواند ولی اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده باید اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و نیز اگر خم شود و پیش از آن که به رکوع برسد، بفهمد حمد و سوره، یا سوره تنها، یا حمد تنها را نخوانده، باید بایستد و به همین دستور عمل نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر پیش از آن که برای رکوع خم شود، بفهمد که حمد و سوره را نخوانده، باید بخواند. و اگر بفهمد سوره را نخوانده باید فقط سوره را بخواند ولی اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده; باید اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند، و نیز اگر خم شود و پیش از آن که به رکوع برسد، بفهمد حمد و سوره، یا سوره تنها، یا حمد تنها را نخوانده، باید بایستد و به همین شیوه عمل نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر پیش از ان که برای رکوع خم شود بفهمد که حمد و سوره را نخوانده باید بخواند و اگر بفهمد سوره را نخوانده باید فقط سوره را بخواند ولی اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده باید اول حمد و بعد از ان دوباره سوره را بخواند و نیز اگر خم شود و پیش از ان که به رکوع برسد بفهمد حمد و سوره یا سوره تنها یا حمد تنها را نخوانده باید بایستد و به همین دستور عمل نماید
- [آیت الله سیستانی] اگر پیش از آنکه برای رکوع خم شود ، بفهمد که حمد و سوره را نخوانده باید بخواند . و اگر بفهمد سوره را نخوانده ، باید فقط سوره را بخواند . ولی اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده ، باید اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند . و نیز اگر خم شود و پیش از آنکه به رکوع برسد بفهمد حمد و سوره ، یا سوره تنها ، یا حمد تنها را نخوانده ، باید بایستد و به همین دستور عمل نماید .