در قرآن مجید (رعد/17) برای مجسم ساختن منظره مبارزه حق و باطل، و سرانجام این مبارزه دامنه‌دار و دائمی، مثال جالبی زده شده است (اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اوُدیة ٌبِقَدَرِها فَاحْتَملَ السَّیْلُ زَبَداً رابیاً وَمِمّا یُوقَدوُنَ عَلَیْهِ فِی النّارِ ابْتِغاءَ ِحلْیَةٍ اَوْ مَتاع زَبَدِ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضرِبُ اللهُ الْحَقَ وَالْباطِلَ فَامّا الزَّیدُ فَیَذْهَبُ جُفاء وَاَما ما یَنْفَعُ النّاسُ فَیَمْکُثُ فِی الْاَرْضِ) [خداوند آبی از آسمان نازل نمود، و از هر سرزمینی رودهائی به اندازه گنجایش آن به راه افتاد (رودها بهم پیوستند و سیلابی تشکیل دادند) سیلاب کفهائی بر روی خود حمل کرد (نه تنها بر روی سیلاب کف ظاهر میگردد بلکه) در روی فلزاتی که برای زینت، یا وسائل زندگی زیر فشار آتش ذوب می‌شوند، اینگونه کفها آشکار می‌گردد، این چنین خداوند حق و باطل را مجسم می‌سازد، اما کف بزودی از بین می‌رود، ولی آنچه به مردم سود میرساند در زمین باقی می‌ماند] در همین یک مثال کوتاه که با الفاظ و عبارات موزونی ادا شده، نکات جالبی نهفته است که ذیلا به قسمتی از آن اشاره می گردد: 1 طرفداران باطل همیشه مانند کفهای روی آب پرهیاهو هستند، ظاهری فریبنده و درونی تهی و خالی دارند، و ضمناً همیشه متکبر و خودپسند و بلندی طلبند (زبداً رابیاً) در حالی که طرفداران حق، بعکس آنها، متواضع و بردبار و مرد عمل هستند. 2 باطل، بی‌دوام، بی‌فایده و بی‌خاصیت است، ولی حق، منبع انواع برکات است، همانطور که کفهای روی آب نه رفع تشنگی می کنند و نه گل و گیاهی میرویانند، ولی آب همه جا رمز حیات است. 3 باطل ممکن است به شکلهای گوناگون و در هر لباس و هر صحنه‌ای خودنمائی کند. همانطور که کفها بر روی آب و فلزات ذوب شده، هر دو آشکار می‌گردند. (وَمِمّا یوقدون عَلیهِ فِی النّار ...) 4 هرکسی باندازه استعداد و وسعت روح خود میتواند از مواهب این جهان استفاده کند، همانطور که هر زمینی باندازه وسعت خود قطرات باران را بخود می‌پذیرد، همچنین آثار وجود هرکس به مقدار ظرفیت وجود اوست، چنانکه رودهائی که از هر زمینی جریان می یابد چنین است (فسالت اودیه بقدرها). 5 مبارزه حق و باطل یک مبارزة دائمی و همیشگی است و سرانجام این مبارزه در همه جا یکسان، یعنی پیروزی درخشان حق می‌باشد، همانطور که منظرة سیلاب و کف در همه جا به چشم می‌خورد. 6 بقاء و دوام هر موجودی در سایه سود رسانیدن به اجتماع و مردم است و بدون آن، دوام ممکن نیست (واما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض.) 7 حتی باطل در بقای خود مدیون حق است و بدون استفاده از حیثیت حق، لحظه‌ای دوام نخواهد داشت، همانطور که کفها را همیشه آب بر روی خود حمل می‌کند (فاحتمل السیل) اگر آبی نبود هرگز کف نمی‌توانست به حیات خود ادامه دهد، همینطوریکه اگر حق نبود باطل هم فروغی نداشت، فی المثل اگر سخن راست در جهان نبود، هیچکس دروغ را باور نمی‌کرد و اگر افراد درستکار نبودند کسی تحت تأثیر افراد خائن واقع نمی‌شد، پس همین جولان و فروغ کاذب باطل، مدیون بهره‌برداری از فروغ حق است (آن دروغ از راست میگیرد فروغ). 8 باطل همیشه دنبال بازار آشفته میگردد، همانطور که کفها معمولا هنگامی روی آب آشکار می‌شوند که سیلاب از سراشیبی تند کوهها با هیجان و شور به پائین میریزد، اما همین که در میان جلگه صاف و همواری قرار گرفت و وضع آرام شد، کفها تدریجاً محو می‌شوند و آب صاف باقی می‌ماند. eporsesh.com
در قرآن مجید (رعد/17) برای مجسم ساختن منظره مبارزه حق و باطل، و سرانجام این مبارزه دامنهدار و دائمی، مثال جالبی زده شده است
(اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اوُدیة ٌبِقَدَرِها فَاحْتَملَ السَّیْلُ زَبَداً رابیاً وَمِمّا یُوقَدوُنَ عَلَیْهِ فِی النّارِ ابْتِغاءَ ِحلْیَةٍ اَوْ مَتاع زَبَدِ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضرِبُ اللهُ الْحَقَ وَالْباطِلَ فَامّا الزَّیدُ فَیَذْهَبُ جُفاء وَاَما ما یَنْفَعُ النّاسُ فَیَمْکُثُ فِی الْاَرْضِ)
[خداوند آبی از آسمان نازل نمود، و از هر سرزمینی رودهائی به اندازه گنجایش آن به راه افتاد (رودها بهم پیوستند و سیلابی تشکیل دادند) سیلاب کفهائی بر روی خود حمل کرد (نه تنها بر روی سیلاب کف ظاهر میگردد بلکه) در روی فلزاتی که برای زینت، یا وسائل زندگی زیر فشار آتش ذوب میشوند، اینگونه کفها آشکار میگردد، این چنین خداوند حق و باطل را مجسم میسازد، اما کف بزودی از بین میرود، ولی آنچه به مردم سود میرساند در زمین باقی میماند]
در همین یک مثال کوتاه که با الفاظ و عبارات موزونی ادا شده، نکات جالبی نهفته است که ذیلا به قسمتی از آن اشاره می گردد:
1 طرفداران باطل همیشه مانند کفهای روی آب پرهیاهو هستند، ظاهری فریبنده و درونی تهی و خالی دارند، و ضمناً همیشه متکبر و خودپسند و بلندی طلبند (زبداً رابیاً) در حالی که طرفداران حق، بعکس آنها، متواضع و بردبار و مرد عمل هستند.
2 باطل، بیدوام، بیفایده و بیخاصیت است، ولی حق، منبع انواع برکات است، همانطور که کفهای روی آب نه رفع تشنگی می کنند و نه گل و گیاهی میرویانند، ولی آب همه جا رمز حیات است.
3 باطل ممکن است به شکلهای گوناگون و در هر لباس و هر صحنهای خودنمائی کند. همانطور که کفها بر روی آب و فلزات ذوب شده، هر دو آشکار میگردند. (وَمِمّا یوقدون عَلیهِ فِی النّار ...)
4 هرکسی باندازه استعداد و وسعت روح خود میتواند از مواهب این جهان استفاده کند، همانطور که هر زمینی باندازه وسعت خود قطرات باران را بخود میپذیرد، همچنین آثار وجود هرکس به مقدار ظرفیت وجود اوست، چنانکه رودهائی که از هر زمینی جریان می یابد چنین است (فسالت اودیه بقدرها).
5 مبارزه حق و باطل یک مبارزة دائمی و همیشگی است و سرانجام این مبارزه در همه جا یکسان، یعنی پیروزی درخشان حق میباشد، همانطور که منظرة سیلاب و کف در همه جا به چشم میخورد.
6 بقاء و دوام هر موجودی در سایه سود رسانیدن به اجتماع و مردم است و بدون آن، دوام ممکن نیست (واما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض.)
7 حتی باطل در بقای خود مدیون حق است و بدون استفاده از حیثیت حق، لحظهای دوام نخواهد داشت، همانطور که کفها را همیشه آب بر روی خود حمل میکند (فاحتمل السیل) اگر آبی نبود هرگز کف نمیتوانست به حیات خود ادامه دهد، همینطوریکه اگر حق نبود باطل هم فروغی نداشت، فی المثل اگر سخن راست در جهان نبود، هیچکس دروغ را باور نمیکرد و اگر افراد درستکار نبودند کسی تحت تأثیر افراد خائن واقع نمیشد، پس همین جولان و فروغ کاذب باطل، مدیون بهرهبرداری از فروغ حق است (آن دروغ از راست میگیرد فروغ).
8 باطل همیشه دنبال بازار آشفته میگردد، همانطور که کفها معمولا هنگامی روی آب آشکار میشوند که سیلاب از سراشیبی تند کوهها با هیجان و شور به پائین میریزد، اما همین که در میان جلگه صاف و همواری قرار گرفت و وضع آرام شد، کفها تدریجاً محو میشوند و آب صاف باقی میماند.
eporsesh.com
- [سایر] قرآن درباره تازه مسلمانان سست ایمان چه مثالی آورده است؟
- [سایر] قرآن درباره مشرک و مؤمن چه مثالی آورده است؟
- [سایر] مقصود از استفاده عقل برهانی در تفسیر قرآن چیست؟ مثالی بزنید.
- [سایر] رابطه بین اصل برائت با اصل قانونی بودن جرم و مجازات، و فرق تفسیر مضیق با تفسیر به نفع متهم چیست. در صورت امکان مثالی بیاورید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی در ماه مبارک، بواسطه نگاه کردن به منظره تهییج کننده یا نامحرم جنب شود، آیا روزه او باطل است و قضا و کفّاره دارد؟
- [سایر] راههای مبارزه با تفرقه و اختلاف نامقدس از نظر قرآن چیست؟
- [سایر] آیا قرآن دشمنان خود را به آوردن یک آیه مثل یکی از آیات خود به مبارزه (تحدی ) فرا خوانده است؟
- [سایر] آیا قرآن دشمنان خود را به آوردن یک آیه مثل یکی از آیات خود به مبارزه (تحدی ) فرا خوانده است؟
- [سایر] نمیدونم.گفتن این کلمات و ساختن جملات با اونا سخته.اما شیرین! .گناه..توبه...کناه..توبه...بازم گناه...آه. گناه خودارضائی. فقط می خوام راهنماییم کنید کخ چه خوری باهاش مبارزه کنم؟جه جوری باید عزت نفس پیدا کنم؟چه جوری میشه آثار این گناه رو پاک کرد؟ سخت بود ولی شیرین! چون میدونم حتما خوب راهنمایی مشم با تشکر
- [سایر] سلام.من 21 سالمه،دانشجوام. حاج آقا، وقتی قرآن می خونم، با دیدن بعضی آیات دچار تردید میشم.آخه احساس میکنم خدا هم هوای مردها رو بیشتر داشته.ببخشید الان نمیتونم مثالی از آیات بیارم.با شرمندگی تمام،چندماهی میشه قرآن نخوندم و آیات دقیقا یادم نیست. میشه کمکم کنید...
- [آیت الله نوری همدانی] همانطور که استعمال ظرف طلا و نقره و ساختن و خریدن و فروختن و نگاه داشتن و هر گونه استفاده از آ ن و اجرت برای ساختن و اصلاح آن حرام است ، ساختن اشیائی از قبیل تخت و زین اسب ولوح وامثال آن از طلا و نقره، هر چند که ظرف نیست نیز حرام است و راکد نگهداشتن این قبیل منابع ثروت جائز نیست واسراف است وآنچه که در روایات حکم به جواز آن شده است ، ساختن و استعمال اشیائی است که حقیر یا تابع چیز دیگری مانند حلقة شمشیر وقاب قرآن است .
- [آیت الله اردبیلی] اگر خانهای را که مثلاً دو اتاق دارد اجاره دهد و یک اتاق آن خراب شود، چنانچه فورا آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود، اجاره باطل نمیشود ومستأجر هم نمیتواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر ساختن آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفاده مستأجر از بین برود، اجاره به آن مقدار باطل میشود و مستأجر میتواند اجاره مدّت باقیمانده را به هم بزند.
- [آیت الله بروجردی] اگر خانهای را که مثلاً دو اتاق دارد اجاره دهد و یک اتاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفادهی آن از بین نرود، اجاره باطل نمیشود و مستأجر هم نمیتواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر ساختن آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفادهی مستأجر از بین برود، اجاره به آن مقدار باطل میشود و مستأجر میتواند اجارهی باقی مانده را به هم بزند.
- [آیت الله بهجت] اگر خانهای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود، اجاره باطل نمیشود و مستأجر هم نمیتواند اجاره را بههم بزند، ولی اگر ساختن آن بهقدری طول بکشد که مقداری از استفاده مستأجر از بین برود، اجاره به آن مقدار باطل میشود و مستأجر میتواند اجاره مدت باقیمانده را بههم بزند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر خانه ای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود و مستأجر هم حق فسخ ندارد، ولی اگر ساختن آن به اندازه ای طول بکشد که مقداری از استفاده مستأجر از بین برود اجاره نسبت به آن اطاق باطل می شود، و در بقیه نیز حق فسخ دارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر خانه ای راکه مثلاً دواطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود ، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفادة آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود و مستأجر هم نمی تواند اجاره را بهم بزند ، ولی اگر ساختن آن بقدری طول بکشد که مقداری از استفادة مستأجر از بین برود اجاره به آن مقدار باطل می شود و مستأجر می تواند اجارة باقی مانده را بهم بزند .
- [آیت الله سبحانی] اگر خانه ای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و عرفاً استفاده آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود و مستأجر هم نمی تواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر ساختن آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفاده صفحه 409 مستاجر از بین برود، اجاره به آن مقدار باطل می شود و مستأجر می تواند اجاره باقیمانده را به هم بزند.
- [آیت الله خوئی] اگر خانهای را که مثلًا دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاد، آن از بین نرود اجاره باطل نمیشود و مستأجر هم نمیتواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر ساختن آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفاده مستأجر از بین برود اجاره به آن مقدار باطل میشود و مستأجر میتواند اجاره تمام مدت را بهم بزند و برای استفادهای که کرده (اجرتالمثل) بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر سلام نماز را عمدا ترک کند، نمازش باطل است و اگر آن را فراموش کند و هنگامی به خاطر آورد که موالات و صورت نماز به هم نخورده و کاری هم که عمدی و سهوی آن نماز را باطل میکند مثل پشت به قبله کردن انجام نداده، باید سلام را بگوید و نماز او صحیح است و چنانچه حرف زده باشد، سلام نماز را بگوید و دو سجده سهو نیز انجام دهد.
- [آیت الله خوئی] اگر بعد از نماز بفهمد که در حال نماز شکی برای او پیش آمده، ولی نداند از شکهای باطل یا صحیح بوده و اگر از شکهای صحیح بوده، نداند کدام قسم آن بوده است، جایز است نماز را به هم زده و دوباره بخواند.