چرا در قرآن آیات زیادی تکرار شده است، فلسفه آن را بیان کنید؟
در مورد مطالب، واژه‌ها و کلماتی که در قرآن تکرار شده مانند سوره الرحمن که آیه‌ی (فَبِأَیِّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ) چندین بار تکرار شده یا داستان حضرت موسی و حضرت آدم(‌ع) و همچنین داستان میهمانی حضرت ابراهیم و نیز آیه‌ی (یقولون متی هذا الوعد)1 که در چند جای قرآن آمده است در این زمینه مفسران دو دیدگاه دارند: دیدگاه اول: برخی از مفسران و متفکران اسلامی معتقدند، که در قرآن (تکرار) وجود ندارد بلکه بعضی از این واژه‌ها، لفظاً تکرار شده اما در حقیقت در معنا تکرار وجود ندارد. بدین صورت که ما هر مورد را مثلاً (فَبِأَیِّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ) یا آیه‌ی (و یقولون متی هذا الوعد) با قبل و بعدش که در نظر بگیریم، معنای جدیدی را به ما منتقل می‌کند در یک آیه می‌فرماید: (کدام نعمت را شما تکذیب می‌کنید؟) مثلاً اشاره می‌کند به آسمان‌ها و زمین و جای دیگر اشاره می‌کند به انسان و همین طور موارد دیگر. در حقیقت سوال جدید و مطلب تازه‌ای است. یا داستان آدم و موسی(‌ع) و انبیای دیگر که تکرار شده، در هر بار از زاویه‌ی خاصی، به این داستان نگاه شده، و مطالب تازه و نوینی را به خواننده معرفی می‌کند. بنابراین هر چند به نظر می‌رسد گاهی الفاظ تکرار شده، ولی معانی تکراری نیست! دیدگاه دوم: برخی معتقدند: تکرار در قرآن هست، ولو لفظاً ولی ما باید ببینیم (چرا در قرآن مطالبی مکرر آمده است؟) قبل از پاسخ به این پرسش بنگریم که (قرآن چگونه کتابی است؟) قرآن کتاب تربیت است، کتاب تربیت و هدایت مستلزم آن است که گاهی اوقات، مسائل تربیتی برای کسی که مورد تربیت قرار می‌گیرد تکرار شود، هر مربی و هر معلمی، هر پرورشگری مطالبی را مکرر بری شخص مورد تربیت می‌گوید، تا اینها برایش ملکه شود و در ذهن و جان او جای گیرد و به صورت ثابت در آید. و این اشکال ندارد. و در نظام تعلیم و تربیت امروزی، تکرار را کسی منع نمی‌کند البته نباید تکرار ملال آور و خسته کننده باشد بلکه لازم است در حد ضرورت و مصلحت باشد. قرآن هم چون کتاب تربیتی است از همین روش استفاده کرده است. بنابراین باید گفت: اولا تکرارهای قرآن فایده‌های تربیتی دارد، و هر تکراری ناپسند نمی‌باشد. دوم اینکه به مناسبت‌های مختلف و در حد ضرورت تکرار شده است و سوم اینکه در هر قسمتی از این تکرارها همانطور که اشاره شد از زاویه‌ی خاصی نگاه شده مثلاً همین دو موردی که در پرسش آمده داستان میهمانی حضرت ابراهیم در سوره‌ی هود آیه‌ی 69 آمده و در سوره‌ی عنکبوت آیه‌ی 31 هم این مطلب را می‌بینید اما در سوره‌ی هود، میهمان‌نوازی حضرت ابراهیم و آداب میهمان داری مورد تاکید واقع شده است، و در سوره‌ی عنکبوت اصلاً بحث میهمان نوازی حضرت ابراهیم مطرح نشده است بلکه بُعد دیگری از مطلب مورد توجه واقع شده است که این فرشتگان آمدند خانه‌ی حضرت ابراهیم(‌ع) و چی گذشت! و چه کاری انجام دادند! یعنی در هر کدام از این آیات می‌بینیم به مناسبت آن استفاده‌ای که می‌خواستند از این داستان بکنند یک پنجره‌ای از این داستان باز شده است. چهارم اینکه تکرار این داستان و امثال آن نشان می‌دهد این ماجرا خیلی مهم است یعنی خود تکرار، نشان می‌دهد که این مطلب مهم است و باید به آن توجه ویژه شود و از زاویه‌های مختلفی به این موضوع نگاه شود. لذا در مورد (یَقُولُونَ مَتَی‌ هذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ) موضوع آیات در مورد رستاخیز و انکار مخالفین است که چه موقعی این وعده‌ی رستاخیز واقع می‌شود؟ و می‌بینیم در آیه‌های مختلف که در هر موردی یک واقعه‌ای بوده و این سوال از طرف مخالفین تکرار شده و پاسخ مناسب همان واقعه هم داده شده است. لذا امکان دارد افراد متعددی، در وقایع گوناگونی یک سوالی را از پیامبر کرده باشند، و پاسخ‌های مناسب خودشان را در همان واقعه، گرفته باشند. از این رو اگر به موارد سوال در آیات مراجعه شود متوجه می‌شویم که مسئله‌ی تکرار در این موارد حداقل کمتر به ذهن می‌رسد. پی نوشت: 1 . در یونس / 48، انبیاء / 38، نمل / 71، سبأ / 29، یاسین / 48 و ملک / 24 آمده است. eporsesh.com
عنوان سوال:

چرا در قرآن آیات زیادی تکرار شده است، فلسفه آن را بیان کنید؟


پاسخ:

در مورد مطالب، واژه‌ها و کلماتی که در قرآن تکرار شده مانند سوره الرحمن که آیه‌ی (فَبِأَیِّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ) چندین بار تکرار شده یا داستان حضرت موسی و حضرت آدم(‌ع) و همچنین داستان میهمانی حضرت ابراهیم و نیز آیه‌ی (یقولون متی هذا الوعد)1 که در چند جای قرآن آمده است در این زمینه مفسران دو دیدگاه دارند:
دیدگاه اول: برخی از مفسران و متفکران اسلامی معتقدند، که در قرآن (تکرار) وجود ندارد بلکه بعضی از این واژه‌ها، لفظاً تکرار شده اما در حقیقت در معنا تکرار وجود ندارد. بدین صورت که ما هر مورد را مثلاً (فَبِأَیِّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ) یا آیه‌ی (و یقولون متی هذا الوعد) با قبل و بعدش که در نظر بگیریم، معنای جدیدی را به ما منتقل می‌کند در یک آیه می‌فرماید: (کدام نعمت را شما تکذیب می‌کنید؟) مثلاً اشاره می‌کند به آسمان‌ها و زمین و جای دیگر اشاره می‌کند به انسان و همین طور موارد دیگر. در حقیقت سوال جدید و مطلب تازه‌ای است.
یا داستان آدم و موسی(‌ع) و انبیای دیگر که تکرار شده، در هر بار از زاویه‌ی خاصی، به این داستان نگاه شده، و مطالب تازه و نوینی را به خواننده معرفی می‌کند. بنابراین هر چند به نظر می‌رسد گاهی الفاظ تکرار شده، ولی معانی تکراری نیست!
دیدگاه دوم: برخی معتقدند: تکرار در قرآن هست، ولو لفظاً ولی ما باید ببینیم (چرا در قرآن مطالبی مکرر آمده است؟) قبل از پاسخ به این پرسش بنگریم که (قرآن چگونه کتابی است؟) قرآن کتاب تربیت است، کتاب تربیت و هدایت مستلزم آن است که گاهی اوقات، مسائل تربیتی برای کسی که مورد تربیت قرار می‌گیرد تکرار شود، هر مربی و هر معلمی، هر پرورشگری مطالبی را مکرر بری شخص مورد تربیت می‌گوید، تا اینها برایش ملکه شود و در ذهن و جان او جای گیرد و به صورت ثابت در آید. و این اشکال ندارد. و در نظام تعلیم و تربیت امروزی، تکرار را کسی منع نمی‌کند البته نباید تکرار ملال آور و خسته کننده باشد بلکه لازم است در حد ضرورت و مصلحت باشد.
قرآن هم چون کتاب تربیتی است از همین روش استفاده کرده است. بنابراین باید گفت: اولا تکرارهای قرآن فایده‌های تربیتی دارد، و هر تکراری ناپسند نمی‌باشد. دوم اینکه به مناسبت‌های مختلف و در حد ضرورت تکرار شده است و سوم اینکه در هر قسمتی از این تکرارها همانطور که اشاره شد از زاویه‌ی خاصی نگاه شده مثلاً همین دو موردی که در پرسش آمده داستان میهمانی حضرت ابراهیم در سوره‌ی هود آیه‌ی 69 آمده و در سوره‌ی عنکبوت آیه‌ی 31 هم این مطلب را می‌بینید اما در سوره‌ی هود، میهمان‌نوازی حضرت ابراهیم و آداب میهمان داری مورد تاکید واقع شده است، و در سوره‌ی عنکبوت اصلاً بحث میهمان نوازی حضرت ابراهیم مطرح نشده است بلکه بُعد دیگری از مطلب مورد توجه واقع شده است که این فرشتگان آمدند خانه‌ی حضرت ابراهیم(‌ع) و چی گذشت! و چه کاری انجام دادند!
یعنی در هر کدام از این آیات می‌بینیم به مناسبت آن استفاده‌ای که می‌خواستند از این داستان بکنند یک پنجره‌ای از این داستان باز شده است. چهارم اینکه تکرار این داستان و امثال آن نشان می‌دهد این ماجرا خیلی مهم است یعنی خود تکرار، نشان می‌دهد که این مطلب مهم است و باید به آن توجه ویژه شود و از زاویه‌های مختلفی به این موضوع نگاه شود. لذا در مورد (یَقُولُونَ مَتَی‌ هذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ)
موضوع آیات در مورد رستاخیز و انکار مخالفین است که چه موقعی این وعده‌ی رستاخیز واقع می‌شود؟ و می‌بینیم در آیه‌های مختلف که در هر موردی یک واقعه‌ای بوده و این سوال از طرف مخالفین تکرار شده و پاسخ مناسب همان واقعه هم داده شده است.
لذا امکان دارد افراد متعددی، در وقایع گوناگونی یک سوالی را از پیامبر کرده باشند، و پاسخ‌های مناسب خودشان را در همان واقعه، گرفته باشند. از این رو اگر به موارد سوال در آیات مراجعه شود متوجه می‌شویم که مسئله‌ی تکرار در این موارد حداقل کمتر به ذهن می‌رسد.
پی نوشت:
1 . در یونس / 48، انبیاء / 38، نمل / 71، سبأ / 29، یاسین / 48 و ملک / 24 آمده است.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین