ذکر چند نکته قابل توجه است: 1. با توجه به اختلافی که بین مفسران و صاحبنظران علوم قرآنی، در معنا و حقیقت تأویل قرآن وجود دارد، به طور کلی سه دیدگاه در این رابطه ابراز شده: یک) جمعی در گذشته تأویل و تفسیر را به یک معنا میدانستهاند. دو) این دو واژه مغایر یکدیگرند، در بیان فرق این دو اختلاف نظر وجود دارد مثلاً برخی، هر دو مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانستهاند ولی تفسیر کشف مراد از لفظ مشکل یا شرح قصهای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب است و تأویل، تبیین معنای متشابه یا برگردان آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنّت یا بازگرداندن یکی از آن دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر است.(ر.ک: روششناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابایی و غلامعلی عزیزی کیا و مجتبی روحانی راد، ص 32، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.) و برخی گفتهاند: تفسیر در جایی است که به علت تعقید و پیچیدگی در الفاظ، معنا مبهم و نارسا باشد ولی تأویل عبارت است از دفع شک و شبهه از اقوال و افعال متشابه.(تفسیر و مفسران، آیت اللّه معرفت، ج 1، ص 23، مؤسسه فرهنگی التمهید.) سه) نظر مرحوم علامه طباطبایی;، این است: تفسیر در حیطة مفاهیم الفاظ میباشد که همان بیان معانی آیات قرآنی و کشف مقاصد و مدلولهای آنها است.(ر.ک: المیزان فی التفسیر القرآن، علامه طباطبایی;، ج 1، ص 4، اسماعیلیان.) و تأویل، حقایق و واقعیتهایی است که جایگاه آن خارج از ذهن و عبارات الفاظ و مصادیق خارجی آن است حقیقتی که تمامی بیانات قرآن، اعم از احکام، مواعظ و حکمتها بدان مستند است و آنحقیقت متعالیه قرآن در لوح محفوظ بوده که همه آیات کریمه مستند به آن میباشد.(المیزان، همان، ج 3، ص 23، و 25 و 27 و 49 / ترجمه المیزان، ترجمه عبدالکریم نیری بروجردی، ج 3، ص 80104، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.) 2. با توجه به این که، بنابراین تمامی انظار، تفسیر در مورد بیان معانی الفاظ قرآن کریم میباشد و هر کسی در خور فهم و استعداد خویش از ظاهر قرآن، میتواند بهرهمند شود، میتوان گفت که تمام آیات قرآنی دارای تفسیرهستند و هیچ آیهای بدون تفسیر نداریم. افزون بر این که، خداوند یکی از وظایف و شئون پیامبر اکرمرا تبیین آیات قرآن شمرده میفرماید: "بِالْبَیِّنََتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ;(نحل،44)و ما این ذکر ]=قرآن[ را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشنسازی و شاید اندیشه کنند." البته، از آن جا که قرآن دارای ظاهر و باطن است، گاهی معنای باطن یک آیه بیان میشود که در راستای همان معنای ظاهر قرآن بوده و تفسیر دیگری از آیه است، بنابراین حتی حروف مقطعه قرآن کریم نیز، به همان میزان که از ظاهر الفاظ آن معنایی برداشت میشود، دارای تفسیر خاص خود است.(ر.ک: یکصد و پنجاه پرسش و پاسخ، آیت اللّه مکارم شیرازی، ص 236، دفتر نشر برگزیده.) 3. با توجه به اختلاف نظر در معنای تأویل قرآن، که اشاره شد، بنابر نظر مرحوم علامه طباطبایی;، که تأویل را شامل تمامی آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه میدانند، علاوه بر این که آن را از نوع مفهوم نمیشمارند که با الفاظ فهمانده شود بلکه یک وجود باطنی و حقیقی برای آن قائلند که اصلِ این قرآن موجود است که از دسترس نوع عقول و افکار بشری به دور است که مآل تأویل قرآن به همین موجود حقیقی است، از این جهت فهم تأویل قرآن برای ما میسور نیست و فقط برای پاکان، امکان دستیابی به حقیقت قرآن، ممکن است; میفرماید: "إِنَّهُو لَقُرْءَانٌ کَرِیم # فِی کِتََبٍ مَّکْنُونٍ # لآ یَمَسُّهُوَّ إِلآ الْمُطَهَّرُونَ ;(واقعه،7779) که آن قرآن کریمی است. که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند ]=دست یابند[."(ر.ک: قرآن در اسلام، علامه طباطبایی;، ص 5467، دارالکتب الاسلامیة / المیزان، همان، ج 3، ص 49 و ج 2، ص 1416.) امّا بنابر نظر مشهور، که تأویل را فقط در آیات متشابه قرآن قائلند، میتوان با برگرداندن متشابهات به دامن آیات محکم قرآن به تأویل آن پی برد و این امر هر چند بالاصالة مختص به خداوند متعال است ولی راسخان درعلم و پیروان آنان نیز از آن بی بهره نمیباشند. چنان که میفرماید: "او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات "محکم" ]=صریح و روشن[ است که اساس این کتاب میباشد; (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر با مراجعه به اینها، برطرف میگردد.) و قسمتی از آن "متشابه" است ]=آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اوّل، احتمالات مختلفی در آن میرود، ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار میگردد.[ اما آنها که در قلوبشان انحراف است به دنبال متشابهاتند تا فتنهانگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستی) برای آن میطلبند در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند."(آلعمران،7) eporsesh.com
ذکر چند نکته قابل توجه است:
1. با توجه به اختلافی که بین مفسران و صاحبنظران علوم قرآنی، در معنا و حقیقت تأویل قرآن وجود دارد، به طور کلی سه دیدگاه در این رابطه ابراز شده: یک) جمعی در گذشته تأویل و تفسیر را به یک معنا میدانستهاند.
دو) این دو واژه مغایر یکدیگرند، در بیان فرق این دو اختلاف نظر وجود دارد مثلاً برخی، هر دو مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانستهاند ولی تفسیر کشف مراد از لفظ مشکل یا شرح قصهای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب است و تأویل، تبیین معنای متشابه یا برگردان آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنّت یا بازگرداندن یکی از آن دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر است.(ر.ک: روششناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابایی و غلامعلی عزیزی کیا و مجتبی روحانی راد، ص 32، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.)
و برخی گفتهاند: تفسیر در جایی است که به علت تعقید و پیچیدگی در الفاظ، معنا مبهم و نارسا باشد ولی تأویل عبارت است از دفع شک و شبهه از اقوال و افعال متشابه.(تفسیر و مفسران، آیت اللّه معرفت، ج 1، ص 23، مؤسسه فرهنگی التمهید.)
سه) نظر مرحوم علامه طباطبایی;، این است: تفسیر در حیطة مفاهیم الفاظ میباشد که همان بیان معانی آیات قرآنی و کشف مقاصد و مدلولهای آنها است.(ر.ک: المیزان فی التفسیر القرآن، علامه طباطبایی;، ج 1، ص 4، اسماعیلیان.)
و تأویل، حقایق و واقعیتهایی است که جایگاه آن خارج از ذهن و عبارات الفاظ و مصادیق خارجی آن است حقیقتی که تمامی بیانات قرآن، اعم از احکام، مواعظ و حکمتها بدان مستند است و آنحقیقت متعالیه قرآن در لوح محفوظ بوده که همه آیات کریمه مستند به آن میباشد.(المیزان، همان، ج 3، ص 23، و 25 و 27 و 49 / ترجمه المیزان، ترجمه عبدالکریم نیری بروجردی، ج 3، ص 80104، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.)
2. با توجه به این که، بنابراین تمامی انظار، تفسیر در مورد بیان معانی الفاظ قرآن کریم میباشد و هر کسی در خور فهم و استعداد خویش از ظاهر قرآن، میتواند بهرهمند شود، میتوان گفت که تمام آیات قرآنی دارای تفسیرهستند و هیچ آیهای بدون تفسیر نداریم.
افزون بر این که، خداوند یکی از وظایف و شئون پیامبر اکرمرا تبیین آیات قرآن شمرده میفرماید: "بِالْبَیِّنََتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ;(نحل،44)و ما این ذکر ]=قرآن[ را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشنسازی و شاید اندیشه کنند."
البته، از آن جا که قرآن دارای ظاهر و باطن است، گاهی معنای باطن یک آیه بیان میشود که در راستای همان معنای ظاهر قرآن بوده و تفسیر دیگری از آیه است، بنابراین حتی حروف مقطعه قرآن کریم نیز، به همان میزان که از ظاهر الفاظ آن معنایی برداشت میشود، دارای تفسیر خاص خود است.(ر.ک: یکصد و پنجاه پرسش و پاسخ، آیت اللّه مکارم شیرازی، ص 236، دفتر نشر برگزیده.)
3. با توجه به اختلاف نظر در معنای تأویل قرآن، که اشاره شد، بنابر نظر مرحوم علامه طباطبایی;، که تأویل را شامل تمامی آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه میدانند، علاوه بر این که آن را از نوع مفهوم نمیشمارند که با الفاظ فهمانده شود بلکه یک وجود باطنی و حقیقی برای آن قائلند که اصلِ این قرآن موجود است که از دسترس نوع عقول و افکار بشری به دور است که مآل تأویل قرآن به همین موجود حقیقی است، از این جهت فهم تأویل قرآن برای ما میسور نیست و فقط برای پاکان، امکان دستیابی به حقیقت قرآن، ممکن است; میفرماید: "إِنَّهُو لَقُرْءَانٌ کَرِیم # فِی کِتََبٍ مَّکْنُونٍ # لآ یَمَسُّهُوَّ إِلآ الْمُطَهَّرُونَ ;(واقعه،7779) که آن قرآن کریمی است. که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند ]=دست یابند[."(ر.ک: قرآن در اسلام، علامه طباطبایی;، ص 5467، دارالکتب الاسلامیة / المیزان، همان، ج 3، ص 49 و ج 2، ص 1416.)
امّا بنابر نظر مشهور، که تأویل را فقط در آیات متشابه قرآن قائلند، میتوان با برگرداندن متشابهات به دامن آیات محکم قرآن به تأویل آن پی برد و این امر هر چند بالاصالة مختص به خداوند متعال است ولی راسخان درعلم و پیروان آنان نیز از آن بی بهره نمیباشند. چنان که میفرماید: "او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات "محکم" ]=صریح و روشن[ است که اساس این کتاب میباشد; (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر با مراجعه به اینها، برطرف میگردد.) و قسمتی از آن "متشابه" است ]=آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اوّل، احتمالات مختلفی در آن میرود، ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار میگردد.[ اما آنها که در قلوبشان انحراف است به دنبال متشابهاتند تا فتنهانگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستی) برای آن میطلبند در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند."(آلعمران،7)
eporsesh.com
- [سایر] تفسیر آیه (یا لَیتَنی کُنتُ تراباً) با توجه به روایاتی که درباره تفسیر این آیه نقل شده چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 53 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 60 سوره روم چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 40 سوره سبأ چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 37 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 11 سورة رعد را بنویسید.
- [سایر] آیه 13 سوره واقعه را تفسیر نمایید؟
- [سایر] آیه 30 سوره انفال را تفسیر کنید؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سورههای مبارکه (یس) و (صافات) و (احزاب) و (آیة الکرسی) و دو آیه بعد آن تا (هُم فِیها خالِدون) و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره را بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد بشنود یا از رادیو و ضبط صوت و مانند اینها آیه سجده را بشنود، واجب است سجده کند.
- [آیت الله اردبیلی] جنب وقتی که دعای کمیل میخواند، نباید آیه (أفمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا لا یستوون) را که آیه هجدهم سوره سجده میباشد، بخواند؛ ولی اگر آن را به قصد قرآن نخواند، اشکال ندارد، اگرچه نخواندن آن بهتر است.
- [امام خمینی] اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد بشنود، یا از مثل گرامافون آیه سجده را بشنود، لازم نیست سجده نماید. ولی اگر از آلتی که صدای خود انسان را می رساند بشنود، واجب است سجده کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر دیوانه و یا کودک غیر بالغ آیه سجده را به قصد قرآن بخواند، چنانچه کسی به آن آیه گوش کند، باید سجده نماید؛ ولی اگر کسی آیه سجده را بدون آن که قصد خواندن قرآن داشته باشد، بخواند (مثل کسی که در خواب آن را میخواند)، با گوش دادن به آن، سجده واجب نمیشود؛ ولی اگر از چیزی مثل ضبط صوت و رادیو به آیه سجده گوش کند، احتیاطا لازم است سجده نماید و اگر از وسیلهای که صدای قاری را همزمان با قرائت او پخش میکند به آیه سجده گوش کند، واجب است سجده کند.