این سؤال در عرف دانشمندان علوم قرآنی به ادله(عدم تحریف قرآن) موسوم است، برای اثبات سلامت قرآن از تحریف ادله فراوانی اعم از عقلی، نقلی(قرآنی و روایی) و تاریخی اقامه شده است که به ذکر پارهای از دلایل عقلی و تاریخی اکتفا میکنیم. در ابتدا به معانی لغوی و اصطلاحی واژه تحریف میپردازیم: تحریف در لغت به معنای مایل کردن و دگرگون کردن آمده این واژه در قرآن و حدیث به کار رفته است. تحریف در اصطلاح شامل تحریف معنوی و تحریف لفظی میشود. تحریف معنوی: در مورد تحریف معنوی قرآن هیچ تردیدی وجود ندارد زیرا تفسیر به رای همان تحریف معنوی است، روایات نیز ضمن بیان وقوع چنین تحریفی عاملان آنرا به شدت نکوهش کردهاند، در روایتی از امام باقر علیه السّلام آمده است: نشانه پشت سرانداختن کتاب توسط آنان، این بود که حروف آنرا نگاه داشتند ولی حدودش را تحریف نمودند.[1] تحریف لفظی: که شامل تبدیل، افزایش یا کاهش الفاظ قرآن است به دلایلی که ذکر خواهیم کرد اینگونه تحریف در قرآن واقع نشده و به عبارت دیگر قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر گرامی اسلام نازل شده است. 1. دلیل عقلی: الف: برهان حکمت خداوند حکیم برای هدایت بشر قرآن را فرستاده است و با توجه به خاتمیت دین و پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله ، اگر قرآن تحریف شود پیامبر دیگری که راه صحیح را به مردم نشان دهد نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد بدون آنکه در این گمراهی تقصیری متوجه آنان باشد بلکه این گمراهی مستند به عدم حفظ الهی میشود و این امر با ساحت اقدس خداوند سازگار نیست و نقض غرض و مخالفت با حکمت الهی است و میدانیم خداوند حکیم کار خلاف حکمت انجام نمیدهد.[2] ب: اعجاز و تحدّی قرآن قرآن کریم از همان آغاز نزول در برابر انکار مخالفان خویش همگان را به دعوت به همانندآوری نموده و خود را موصوف به ویژگیهایی مانند هدایتگری[3]، تطابق با حقیقت[4]، هماهنگی و عدم اختلاف[5]و مانند ناپذیری[6]دانست متنی که در میان مسلمنان است نیز همواره همان فراخوان عمومی را بازگو میکند و همگان را به تأمل و کاووش در خود میخواند. از اینروی روشن میشود آنچه اکنون در دست مسلمانان است تماماً وحی الهی است و چیزی از سخن انسان همراه آن نمیباشد زیرا اگر تمام یا بخشی از سور قرآن، کلام انسان بود میبایست مانندپذیر شود و بشود همانند آنرا ابداع نمود.[7] اهتمام دانشمندان مسلمان بر گسترش علوم و معارف قرآن و اعتراف دانشمندان غربی به اوجمندی آموزههای قرآنی بهترین گواه بر این مطلب است به نمونهای از اعترافات دانشمندان مغرب زمین توجه کنیم: دکتر(والگیری) استاد دانشگاه(ناپل) در کتاب معروف خود(پیشرفت سریع اسلام) میگوید: (کتاب آسمانی اسلام نمونهای از اعجاز است قرآن کتابی است که نمیتوان از آن تقلید کرد چطور ممکن است این کتاب اعجازآمیز کار محمد صلّی الله علیه و آله باشد در صورتیکه او یک عرب درس نخوانده بود، ما در این کتاب خزائن و ذخایری از دانش میبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین افراد بشر و بزرگترین فیلسوفان و قویترین رجال سیاست.)[8] (جان دیون پورت) درکتاب(عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن) مینویسد: قرآن به اندازهای از نقائص مبرا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح و اصلاحی نیست، سپس اضافه میکند: (سالیان درازی کشیشان از خدا بیخبر، ما را از پیبردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن(محمد(ص)) دور نگه داشتند، اما هرقدر در جاده علم و دانش قرار بگیریم پردههای جهل و تعصب از میان میرود و به زودی این کتاب توصیفناپذیر، عالم را به خود جلب خواهد کرد و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان گذارده و محور افکار مردم دنیا میشود.[9] 2. شواهد تاریخی: قرآن از آغاز نزول با جان مسلمانان درآمیخت و سورهها و آیات بلکه واژگان و حروف آن بر ابزارها و لوح دلها ثبت شد و بهطور متواتر میان تمام مسلمانان دستبهدست گشت و هرچه عمر زمینی این نامه هدایت گذشت جایگاه رفیع آن بر دلها افزایش گشت. بزرگان شیعه از عصر ائمه علیهم السّلام تا به امروز همین معنا را مورد تأکید قرار دادهاند از جمله شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی علمالهدی، شیخ طوسی، امینالسلام طبرسی، سید بن طاووس، علامه حلّی و فقهای بزرگ معاصر شیعه مانند امام خمینی(ره) و آیت اللّه خویی(ره)...[10] شواهد تاریخی گویای عجز معارضان و تسلیم آنان در مقابل جاذبه بینظیر قرآن است در تاریخ میخوانیم: ولید بن مغیره مخزومی از دشمنان اسلام و قرآن که او را(ریحانه العرب)(گل سرسبد عرب) میگفتند و به عقل و درایت او اعتقاد داشتند پس از شنیدن آیاتی از سوره غافر از زبان پیامبر این چنین گفت: اکنون کلامی از محمد(ص) شنیدم که نه شباهت به سخن انسانها دارد و نه به سخن پریان، گفتار او شیرینی خاصی دارد و زیبایی و طراوت فوقالعادهای، شاخههایش پرمیوه و ریشههایش پرمایه، سخنی است که از هر سخن دیگر بالاتر میرود و هیچ سخنی بر آن برتری نمییابد.[11] در نتیجه این دلایل که پارهای از آنها را به اختصار ذکر کردیم گویای این حقیقت هستند که قرآن موجود همان قرآن منزل بر پیامبر گرامی اسلام - صلی الله علیه و اله- است، خداوند توفیق عمل به دستورات حیاتبخش آنرا به همه ما عنایت فرماید. [1] . جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، ناشر: بوستان کتاب قم، ج ششم، سال 1380، صص 309 و 310. [2] . مصباح یزدی، محمد تقی، قرآنشناسی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1376، ص 216. [3] . سوره نحل، آیه 89. [4] . سوره بقره، آیه 2. [5] . سوره نساء، آیه 82. [6] . سوره اسراء، آیه 88. [7] . سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، سال 1377، صص 201 و 202. [8] . آیت اللّه مکارم شیرازی و همکاران، پیام قرآن، ج 8، ناشر: انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، بهار 1374، صص 102 و 103. [9] . آیت اللّه مکارم شیرازی و همکاران، پیام قرآن، ج 8، ناشر: انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، بهار 1374. [10] . صیانه القرآن من التعریف، استاد معرفت، ناشر: مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ سوم، سال 1418 ه، از ص 60 تا ص 78. [11] . مکارم شیرازی و همکاران، همان، صص 87 و 88. www.andisheqom.com
شبهه: به نظر می رسد که هیچ دلیلی وجود ندارد که قرآن موجود همان قرآن نازل شده بر پیامبراست.
این سؤال در عرف دانشمندان علوم قرآنی به ادله(عدم تحریف قرآن) موسوم است، برای اثبات سلامت قرآن از تحریف ادله فراوانی اعم از عقلی، نقلی(قرآنی و روایی) و تاریخی اقامه شده است که به ذکر پارهای از دلایل عقلی و تاریخی اکتفا میکنیم. در ابتدا به معانی لغوی و اصطلاحی واژه تحریف میپردازیم:
تحریف در لغت به معنای مایل کردن و دگرگون کردن آمده این واژه در قرآن و حدیث به کار رفته است.
تحریف در اصطلاح شامل تحریف معنوی و تحریف لفظی میشود.
تحریف معنوی: در مورد تحریف معنوی قرآن هیچ تردیدی وجود ندارد زیرا تفسیر به رای همان تحریف معنوی است، روایات نیز ضمن بیان وقوع چنین تحریفی عاملان آنرا به شدت نکوهش کردهاند، در روایتی از امام باقر علیه السّلام آمده است: نشانه پشت سرانداختن کتاب توسط آنان، این بود که حروف آنرا نگاه داشتند ولی حدودش را تحریف نمودند.[1]
تحریف لفظی: که شامل تبدیل، افزایش یا کاهش الفاظ قرآن است به دلایلی که ذکر خواهیم کرد اینگونه تحریف در قرآن واقع نشده و به عبارت دیگر قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر گرامی اسلام نازل شده است.
1. دلیل عقلی: الف: برهان حکمت
خداوند حکیم برای هدایت بشر قرآن را فرستاده است و با توجه به خاتمیت دین و پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله ، اگر قرآن تحریف شود پیامبر دیگری که راه صحیح را به مردم نشان دهد نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد بدون آنکه در این گمراهی تقصیری متوجه آنان باشد بلکه این گمراهی مستند به عدم حفظ الهی میشود و این امر با ساحت اقدس خداوند سازگار نیست و نقض غرض و مخالفت با حکمت الهی است و میدانیم خداوند حکیم کار خلاف حکمت انجام نمیدهد.[2]
ب: اعجاز و تحدّی قرآن
قرآن کریم از همان آغاز نزول در برابر انکار مخالفان خویش همگان را به دعوت به همانندآوری نموده و خود را موصوف به ویژگیهایی مانند هدایتگری[3]، تطابق با حقیقت[4]، هماهنگی و عدم اختلاف[5]و مانند ناپذیری[6]دانست متنی که در میان مسلمنان است نیز همواره همان فراخوان عمومی را بازگو میکند و همگان را به تأمل و کاووش در خود میخواند.
از اینروی روشن میشود آنچه اکنون در دست مسلمانان است تماماً وحی الهی است و چیزی از سخن انسان همراه آن نمیباشد زیرا اگر تمام یا بخشی از سور قرآن، کلام انسان بود میبایست مانندپذیر شود و بشود همانند آنرا ابداع نمود.[7]
اهتمام دانشمندان مسلمان بر گسترش علوم و معارف قرآن و اعتراف دانشمندان غربی به اوجمندی آموزههای قرآنی بهترین گواه بر این مطلب است به نمونهای از اعترافات دانشمندان مغرب زمین توجه کنیم:
دکتر(والگیری) استاد دانشگاه(ناپل) در کتاب معروف خود(پیشرفت سریع اسلام) میگوید: (کتاب آسمانی اسلام نمونهای از اعجاز است قرآن کتابی است که نمیتوان از آن تقلید کرد چطور ممکن است این کتاب اعجازآمیز کار محمد صلّی الله علیه و آله باشد در صورتیکه او یک عرب درس نخوانده بود، ما در این کتاب خزائن و ذخایری از دانش میبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین افراد بشر و بزرگترین فیلسوفان و قویترین رجال سیاست.)[8]
(جان دیون پورت) درکتاب(عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن) مینویسد: قرآن به اندازهای از نقائص مبرا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح و اصلاحی نیست، سپس اضافه میکند: (سالیان درازی کشیشان از خدا بیخبر، ما را از پیبردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن(محمد(ص)) دور نگه داشتند، اما هرقدر در جاده علم و دانش قرار بگیریم پردههای جهل و تعصب از میان میرود و به زودی این کتاب توصیفناپذیر، عالم را به خود جلب خواهد کرد و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان گذارده و محور افکار مردم دنیا میشود.[9]
2. شواهد تاریخی:
قرآن از آغاز نزول با جان مسلمانان درآمیخت و سورهها و آیات بلکه واژگان و حروف آن بر ابزارها و لوح دلها ثبت شد و بهطور متواتر میان تمام مسلمانان دستبهدست گشت و هرچه عمر زمینی این نامه هدایت گذشت جایگاه رفیع آن بر دلها افزایش گشت.
بزرگان شیعه از عصر ائمه علیهم السّلام تا به امروز همین معنا را مورد تأکید قرار دادهاند از جمله شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی علمالهدی، شیخ طوسی، امینالسلام طبرسی، سید بن طاووس، علامه حلّی و فقهای بزرگ معاصر شیعه مانند امام خمینی(ره) و آیت اللّه خویی(ره)...[10]
شواهد تاریخی گویای عجز معارضان و تسلیم آنان در مقابل جاذبه بینظیر قرآن است در تاریخ میخوانیم: ولید بن مغیره مخزومی از دشمنان اسلام و قرآن که او را(ریحانه العرب)(گل سرسبد عرب) میگفتند و به عقل و درایت او اعتقاد داشتند پس از شنیدن آیاتی از سوره غافر از زبان پیامبر این چنین گفت: اکنون کلامی از محمد(ص) شنیدم که نه شباهت به سخن انسانها دارد و نه به سخن پریان، گفتار او شیرینی خاصی دارد و زیبایی و طراوت فوقالعادهای، شاخههایش پرمیوه و ریشههایش پرمایه، سخنی است که از هر سخن دیگر بالاتر میرود و هیچ سخنی بر آن برتری نمییابد.[11]
در نتیجه این دلایل که پارهای از آنها را به اختصار ذکر کردیم گویای این حقیقت هستند که قرآن موجود همان قرآن منزل بر پیامبر گرامی اسلام - صلی الله علیه و اله- است، خداوند توفیق عمل به دستورات حیاتبخش آنرا به همه ما عنایت فرماید.
[1] . جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، ناشر: بوستان کتاب قم، ج ششم، سال 1380، صص 309 و 310.
[2] . مصباح یزدی، محمد تقی، قرآنشناسی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1376، ص 216.
[3] . سوره نحل، آیه 89.
[4] . سوره بقره، آیه 2.
[5] . سوره نساء، آیه 82.
[6] . سوره اسراء، آیه 88.
[7] . سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، سال 1377، صص 201 و 202.
[8] . آیت اللّه مکارم شیرازی و همکاران، پیام قرآن، ج 8، ناشر: انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، بهار 1374، صص 102 و 103.
[9] . آیت اللّه مکارم شیرازی و همکاران، پیام قرآن، ج 8، ناشر: انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، بهار 1374.
[10] . صیانه القرآن من التعریف، استاد معرفت، ناشر: مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ سوم، سال 1418 ه، از ص 60 تا ص 78.
[11] . مکارم شیرازی و همکاران، همان، صص 87 و 88.
www.andisheqom.com
- [سایر] به نظر می رسد که هیچ دلیلی وجود ندارد که قرآن موجود همان قرآن نازل شده بر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است.
- [سایر] شبهه: مطالب علمی ثابت میکند که قرآن از طرف خدا نازل شده است؛ امّا معجزهی قرآن را ثابت نمیکند.
- [سایر] شبهه: با اینکه گفته می شود قرآن کتاب جاودانی و جهانی است اما به عربی نازل شده و برای دیگران فایده ندارد.
- [سایر] شبهه: مسلمانها دلیلی بر تحریف کتاب مقدس ندارند.
- [سایر] شبهه: شیعه معتقد به بداء درباره خداست اما از نظر قرآن، مسئله بداء مردود است.
- [سایر] چرا قرآن عربی نازل شده است؟
- [سایر] چرا قرآن به عربی نازل شده است؟
- [سایر] شبهه: اقدام برای دفن مخفیانه حضرت فاطمه زهراء - سلام الله علیها- و مخفی گذاشتن قبرش هیچ دلیلی نداشته است.
- [سایر] شبهه: اقدام برای دفن مخفیانه حضرت فاطمه زهراء - سلام الله علیها- و مخفی گذاشتن قبرش هیچ دلیلی نداشته است.
- [سایر] چرا قرآن به زبان عربی نازل شد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مردی از دنیا برود، قرآن، انگشتر و شمشیر و لباسی را که می پوشیده، یا برای پوشیدن آماده کرده، مال پسر بزرگتر اوست و اگر میت از این چهار چیز بیش از یکی دارد، مثلاً دو قرآن یا دو انگشتر دارد چنانچه از همه آنها استفاده می کرده همه به پسر بزرگترش می رسد.
- [آیت الله خوئی] کسی را که انسان وصیت میکند چیزی به او بدهند، لازم نیست در حال وصیت وجود داشته باشد، پس اگر وصیت کند به بچهای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند اگر آن بچه پس از مرگ موصی موجود باشد لازم است آن چیز را به او بدهند، و اگر موجود نباشد در مصرف دیگری که به نظر موصی نزدیکتر به مورد وصیت باشد صرف میکنند ولی اگر وصیت کند که چیزی از مال او بعد از مرگش مال کسی باشد پس اگر آن شخص وقت مرگ موصی موجود باشد وصیت صحیح والا باطل است و آنچه را که برای او وصیت کرده، ورثه میان خودشان قسمت میکنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی را که انسان وصیّت میکند چیزی به او بدهند لازم نیست در حال وصیّت وجود داشته باشد، پس اگر وصیّت کند به بچهای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند اگر آن بچه پس از مرگ وصیّتکننده موجود باشد لازم است آن چیز را به او بدهند و اگر موجود نباشد در مصرف دیگری که به نظر وصیّتکننده نزدیکتر به مورد وصیّت باشد صرف میکنند.
- [آیت الله اردبیلی] هر یک از نامزدها میتوانند در صورت به هم خوردن نامزدی، هدایایی را که برای وصلت مورد نظر به طرف دیگر یا پدر و مادر او دادهاند، مطالبه کنند و در صورتی که عین آنها موجود نباشد، میتوانند بهای هدایایی را که عادتا نگهداشته میشود مطالبه نمایند، مگر این که هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی را که انسان وصیت می کند چیزی به او بدهند لازم نیست در حال وصیت وجود داشته باشد پس اگر وصیت کند به بچه ای که ممکن است فلان زن به او ابستن شود چیزی بدهند اگر ان بچه پس از مرگ موصی موجود باشد لازم است ان چیزرا به او بدهند و اگر موجود نباشد در صورتی که از وصیت موصی یا قراین دیگری استفاده شود که نظر موصی در صورت نبود ان بچه صرف در مصرف دیگری است باید بر طبق نظرش عمل شود وگرنه وصیت باطل و به ورثه منتقل می شود و اگر وصیت کند که چیزی از مال او بعد از مرگش مال کسی باشد پس اگر ان شخص وقت مرگ موصی موجود باشد وصیت صحیح وگرنه باطل است و انچه را که برای او وصیت کرده به ورثه منتقل می شود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که انسان وصیت می کند که چیزی به او بدهند لازم نیست در حال وصیت وجود داشته باشد؛ پس اگر وصیت کند به بچه ای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند؛ اگر آن بچه پس از مرگ موصی موجود باشد لازم است آن چیز را به او بدهند و اگر موجود نباشد؛ در مصرف دیگری که به نظر موصی نزدیکتر به مورد وصیت باشد صرف می کنند؛ ولی اگر وصیت کند که چیزی از مال او بعد از مرگش مال کسی باشد؛ پس اگر آن شخص بعد از مرگ موصی موجود باشد؛ وصیت صحیح و الا باطل است و آنچه را که برای او وصیت کرده؛ ورثه میان خودشان قسمت می کنند.
- [آیت الله سیستانی] اگر وصیّت کند که چیزی را به کسی بدهند، لازم نیست آن شخص در حال وصیّت وجود داشته باشد، پس اگر آن شخص پس از مرگ موصی موجود باشد؛ لازم است آن چیز را به او بدهند، و اگر موجود نباشد چنانچه از وصیّت تعدد مطلوب استفاده شود، باید در مصرف دیگری که به نظر موصی نزدیکتر به مورد وصیّت باشد صرف شود وگرنه ورثه میتوانند آن را میان خود قسمت کنند. ولی اگر وصیّت کند که چیزی از مال او بعد از مرگش مال کسی باشد، پس اگر آن شخص وقت مرگ موصی موجود باشد هرچند حملی باشد که هنوز جان نیافته است، وصیّت صحیح، و إلاّ باطل است، و آنچه را که برای او وصیّت کرده است، ورثه میان خودشان قسمت میکنند.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله اردبیلی] زمینهای موات عَرَضی از جهت شناخت مالک بر دو قسمند: اوّل:زمینهایی که دارای صاحب بوده، ولی بر اثر رها کردن و اِعراض، ساختمانهای آن با گذشت زمان خراب شده و عمران آنها از بین رفته باشد و در حال حاضر بدون صاحب شمرده شوند؛ حکم این زمینها مانند زمینهای موات اصلی است. دوم: زمینهایی که متروک شدهاند، ولی نه آنچنان که از آنها اعراض شده و بدون مالک به حساب آیند، بلکه مالک آنها مشخّص است و یا این که موجود است ولی شناخته شده نیست (مجهولالمالک)؛ حکم این زمینها مانند سایر اموالی است که صاحب دارند و تصرّف در مال مجهولالمالک نیز بنابر احتیاط واجب، موکول به نظر مجتهد جامعالشرایط میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه با پول خُمس داده یا پولی که خُمس ندارد، خانه یا ملکی بخرد، چنانچه قصد او تجارت با آن نباشد بلکه بخواهد خود از آن استفاده نماید، در این صورت ترقّی قیمت آن خُمس ندارد و اگر آن را به ملک دیگری تبدیل کند نیز خُمس ندارد؛ ولی اگر آن را بیشتر از آنچه خریده بفروشد، چنانچه رشد قیمت بر اثر کاهش ارزش پول نباشد بلکه ترقّی به خاطر قیمت بازار باشد و از مخارج سالانه زیاد بیاید، باید خُمس ترقی قیمت آن را بپردازد و همچنین اگر قصد او تجارت با آن باشد و یک سال از ترقّی قیمت آن بگذرد، چنانچه رشد قیمت بر اثر کاهش ارزش پول نباشد و امکان فروش داشته باشد به گونهای که در نظر مردم سود موجود حساب شود، خُمس ترقّی قیمت را باید بپردازد.