قرآن کریم چون کتاب حیات و رسالت ابد است خطوط کلی را گفته و بعد جزئیات را هم بوسیله اهل بیت علیهمالسلام به مردم بازگو کرد چون خداوند، قرآن را بعنوان قانون اساسی تدوین کرد بعد به پیغمبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود (و أنزلنا إلیک الذّکر لتبین للنّاس ما نزّل إلیهم)(1) پیغمبر را مبیّن و مفسّر قرار داد یعنی علوم قرآنی را به پیغمبر آموخت پیغمبر آن علوم قرآنی را به اهل بیت و همچنین به مردم فرمود بخش مهم آن علوم، پیش اهلبیت بود و خودش هم فرمود (إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی)(2) از مجموع قرآن و روایاتِ اهل بیت علیهم السلام میشود حکم هر حادثهای را بدست آورد و از طرف دیگرهم قرآن، هم عترت طاهرین، عقل را بعنوان یکی از منابع قوی دانستند اگر خود عقل چیزی را تشخیص داد این فرمایش رسول خداست که (إنّ لله علی الناس حجّتین)(3). اگر عقل چیزی را زیانبار تشخیص داد عمل به آن حرام است اگر عقل چیزی را سودمند و لازم تشخیص داد عمل به او یا واجب است یا مستحب برای اینکه عقل وقتی حجّت خدا شد و بطور قطع چیزی از راه عقل ثابت شد که حالا یا زیانبار است یا سودمند، عمل به او میشود شرعی، با توجه به اینکه قرآن، خطوط کلی را گفته، روایات خطوط جرئی را هم بیان کرده و عقل یکی از حجج خداست از این مجموعه برمیآید که انسان تا روز قیامت در کنار سفرة دین نشسته است. (1) سوره نحل، آیه 44. (2) مستدرک الرسائل، ج 3، ص 355. (3) اصول کافی، ج 1، ص 15. (مصاحبه آیةالله جوادی آملی با روزنامه دی مسلم چاپ پاکستان، 15/11/1375)
قرآن برای همة اعصار آمده ؛ حال در مسائل و موضوعات جدید چگونه از قرآن حکم استنباط میتوان کرد در حالیکه در قرآن ذکری از این امور نرفته؟
قرآن کریم چون کتاب حیات و رسالت ابد است خطوط کلی را گفته و بعد جزئیات را هم بوسیله اهل بیت علیهمالسلام به مردم بازگو کرد چون خداوند، قرآن را بعنوان قانون اساسی تدوین کرد بعد به پیغمبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود (و أنزلنا إلیک الذّکر لتبین للنّاس ما نزّل إلیهم)(1) پیغمبر را مبیّن و مفسّر قرار داد یعنی علوم قرآنی را به پیغمبر آموخت پیغمبر آن علوم قرآنی را به اهل بیت و همچنین به مردم فرمود بخش مهم آن علوم، پیش اهلبیت بود و خودش هم فرمود (إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی)(2) از مجموع قرآن و روایاتِ اهل بیت علیهم السلام میشود حکم هر حادثهای را بدست آورد و از طرف دیگرهم قرآن، هم عترت طاهرین، عقل را بعنوان یکی از منابع قوی دانستند اگر خود عقل چیزی را تشخیص داد این فرمایش رسول خداست که (إنّ لله علی الناس حجّتین)(3). اگر عقل چیزی را زیانبار تشخیص داد عمل به آن حرام است اگر عقل چیزی را سودمند و لازم تشخیص داد عمل به او یا واجب است یا مستحب برای اینکه عقل وقتی حجّت خدا شد و بطور قطع چیزی از راه عقل ثابت شد که حالا یا زیانبار است یا سودمند، عمل به او میشود شرعی، با توجه به اینکه قرآن، خطوط کلی را گفته، روایات خطوط جرئی را هم بیان کرده و عقل یکی از حجج خداست از این مجموعه برمیآید که انسان تا روز قیامت در کنار سفرة دین نشسته است.
(1) سوره نحل، آیه 44.
(2) مستدرک الرسائل، ج 3، ص 355.
(3) اصول کافی، ج 1، ص 15.
(مصاحبه آیةالله جوادی آملی با روزنامه دی مسلم چاپ پاکستان، 15/11/1375)
- [سایر] از آیات قرآن کریم چه اذکاری را برای تسبیح خدا میتوان استنباط کرد؟
- [سایر] چگونه میتوان تفسیر گران قدر المیزان را خوب بخوانیم و بفهمیم و به صورت علمی و اصولی از آن استنباط کرد؟
- [سایر] از آیات خدا چه اذکاری را برای تسبیح خدا میتوان استنباط کرد؟
- [سایر] چگونه ممکن است قرآن در اعصار قبل که امکانات چاپ و نشر وجود نداشت بدون تغییرو تحریف مانده باشد ؟
- [آیت الله بهجت] آیا اعلمیّت و کمتر بودن خطای مجتهد در استنباط فرع از اصل و... فقط مربوط به مسایل فقهی است یا مسایل سیاسی را نیز شامل می شود؟
- [سایر] فرق میان تفسیر به رای و تفکر و استنباط شخصی از قرآن چیست؟
- [سایر] فرق میان تفسیر به رای و تفکر و استنباط شخصی از قرآن چیست؟
- [سایر] احکامی که در قرآن نیامده، چگونه از آن استنباط میشود؟
- [سایر] چگونه از هر لحاظ می توان ثابت کرد که قرآن تنها برای دوره جاهلیت و زمان رسول اکرم (ص) نیامده، بلکه برای تمامی اعصار است؟
- [سایر] آیا میشود اسامی اهلبیت علیهمالسّلام را بصورت رمز از قرآن استنباط نمود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] فتوا دادن و اظهار نظر کردن در مسائل شرعی برای کسی که مجتهد نیست (یعنی قادر به استنباط احکام از مدارک و دلایل آن نمی باشد) حرام است و هرگاه بدون اطلاع اظهار نظر کند، مسؤول اعمال تمام کسانی است که به گفته او عمل می کنند.
- [آیت الله سبحانی] عدول از مجتهدی به مجتهد دیگر جایز نیست مگر این که دومی اعلم باشد، و نیز فتوی دادن و اظهار نظر در مسائل شرعی برای کسی که قادر بر استنباط احکام از مدارک آن نیست حرام است، و مسئول اعمال دیگران خواهد بود.
- [آیت الله اردبیلی] از هر زنی بجز زنانی که ازدواج با آنان حرام است و در مسائل آینده بیان خواهد شد و زنانی که در عدّه هستند یا در حال احرامند، میتوان خواستگاری نمود.
- [آیت الله مظاهری] انسان باید از مجتهد زنده تقلید کند و اگر مجتهدی که انسان از او تقلید میکند از دنیا برود، میتوان در همه مسائل بر تقلید او باقی بود، گرچه به هیچ یک از فتواهای او عمل نکرده باشد.
- [آیت الله اردبیلی] تقلید در احکام، این است که در حین عمل تصمیم و التزام داشته باشد به احکامی که مجتهد از ادله شرعی استنباط کرده است عمل نماید و تقلید به این معنا، موضوع جواز یا وجوب بقاء بر تقلید میت وعدم جواز عدول از تقلید مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده، عادل و اعلم باشد (یعنی در فهمیدن حکم خدا از ادله شرعی و درک موضوعات از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد) و دنیا طلب نباشد به طوری که منافات با عدالت داشته باشد و همچنین بنابر مشهور مرد باشد.
- [آیت الله مظاهری] هر چیزی را که مالیّت داشته باشد میتوان مهر قرار داد، کم باشد یا زیاد، عین باشد یا منفعت، حتّی تعلیم قرآن و یا صنعت دیگری را هم میتوان مهر قرار داد، و در عقد دائم خوب است بیشتر از مهر السّنه حضرت زهرا علیها السلام (پانصد درهم) نباشد که تقریباً دویست و شصت مثقال نقره میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا جائز است که بانک این فائده را بگیرد؟ ظاهراً بلکه قطعاً گرفتن این فائده جائز نیست برای این که فائدهای است برای قرض و آن ربا است ولی بنابر آنچه در اول مسائل بانکی گفته شد چنانچه به یکی از آن عناوین شرعی تطبیق کند، مانعی ندارد بلکه میتوان گفت که گرفتن این فائده صحیح باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است انسان برای نماز میت و زیارت اهل قبور و رفتن به مسجد و حرم معصومین علیهمالسلام و برای همراه داشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن و مسّ حاشیه قرآن و برای خوابیدن وضو بگیرد و نیز مستحب است کسی که وضو دارد دوباره وضو بگیرد و اگر برای یکی از این کارها وضو بگیرد، هر کاری را که میتوان با وضو انجام داد، میتواند انجام دهد، مثلاً میتواند با آن وضو نماز بخواند. چیزهایی که وضو را باطل میکند
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تعرّب پس از هجرت است، و معنای آن این است که انسان جایی رود که نتواند دین خود را حفظ کند؛ نظیر اینکه جایی رود که از معنویات و مسائل اسلامی دور بماند و نتواند او و وابستگان به او برخوردار از آشنائی با اسلام و مسائل دینی و معنویات انسانی شوند، و نظیر اینکه جایی رود که میداند خود او یا وابستگان به او فاسد میشوند، و اگر در چنین جاهایی باشد، خروج از آنجا را قرآن شریف واجب مؤکّد میداند.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی که بالغ و عاقل است عمداً و به ناحق مسلمانی را بکشد، درصورتی که مقتول، مرد یا پسر باشد، ولیّ مقتول میتواند قاتل را ع- ف- و ک- ند یا بکشد. ولی اگر مقتول کافر باشد قاتل او را که مسلمان است نمیتوان کشت و اگر مقتول مسلمان زن یا دختر باشد اگرچه میتوان قاتل مسلمان او را کشت لکن اگر قاتل مرد باشد باید نصف دیة او را به ولیّ او بدهند و اگر قاتل دیوانه یا نابالغ باشد مطلقاً دیه باید بدهند و دیة آن بر عاقله است که معنای آن خواهد آمد و نیز ولی میتواند به مقداری که طرفین راضی شوند از قاتل دیه بگیرد. و درصورتی که رضایت آنها به دیهای باشد که در شرع معین شده است چون تقدیرات شرعی در دیه مختلف است اختیار تعیین آن با قاتل است و میتواند هر کدام که برای او آسانتر است اختیار نماید. بنابراین میتوان قیمت نقره را که از سایر اقسام دیه کمتر است بدهد و آن به حساب قران قدیم ایرانی که یک مثقال بوده پانصد و بیست و پنج تومان میشود و اعتبار آن به قران قدیم است نه به ریال رائج امروزی امّا اگر از روی خطای محض بکشد مثلًا برای حیوانی تیر بیندازد و اشتباهاً کسی را بکشد، ولیّ کشته حق ندارد او را بکشد، امّا میتواند از عاقله (یعنی قوم و خویشان پدری قاتل) و در صورت ندادن آنها از خود قاتل، دیه بگیرد. و اگر از روی خطای شبیه به عمد بکشد به این معنی که شخصی کسی را با آلتی بزند که عادتاً کشنده نیست و قصد کشتن هم نداشته باشد و اتفاقاً بکشد در این فرض خود قاتل باید دیه بدهد و ولیّ مقتول حق کشتن او را ندارد.