در آموزه‌های دینی، به «سبحان الله» گفتن، «تسبیح» می‌‌گویند. تسبیح به معنای منزه، مبرا، پاک و مقدس دانستن خداوند است از هر نقص، عیب، نیاز، شریک و هر چیزی که سزاوار خداوند نیست.[1] ذکر «سبحان الله» به صورت مکرر در قرآن آمده است؛ لذا هر ذکری که با واژه‌های «سبحان» و «سبحانه»، «سبحانک»، «سَبِّحْ» و ... در قرآن وجود دارد می‌تواند به عنوان تسبیح در نظر گرفته شود، مانند: 1. «سُبْحانَهُ وَ تَعالی‏ عَمَّا یَصِفُون»؛[2] او منزه و فراتر است از آنچه وصفش می‏‌کنند. 2. «إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛[3] هیچ خدایی جز او نیست. منزه است از آنچه شریکش می‏‌‌سازند. 3. «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ»؛[4] منزّه است خداوند از آنچه توصیف می‏‌کنند. 4. «سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا»؛[5] منزهی تو (از هر عیب و نقص)، تویی تنها دوست و سرپرست و یاور ما. 5. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها...»؛[6] و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور. 6. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی»؛[7] منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه‌‏ات را. [1] . «التسبیح: هو التنزیه عن الشریک و العجز و النقص‏....». ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ج1، ص 19، دار احیاء الترلث العربی، بیروت، 1422ق. [2] . انعام، 100. [3] . توبه، 31. [4] . صافات، 159. [5] . سبأ، 41. [6] . طه، 130. [7] . اعلی، 1.
در آموزههای دینی، به «سبحان الله» گفتن، «تسبیح» میگویند. تسبیح به معنای منزه، مبرا، پاک و مقدس دانستن خداوند است از هر نقص، عیب، نیاز، شریک و هر چیزی که سزاوار خداوند نیست.[1]
ذکر «سبحان الله» به صورت مکرر در قرآن آمده است؛ لذا هر ذکری که با واژههای «سبحان» و «سبحانه»، «سبحانک»، «سَبِّحْ» و ... در قرآن وجود دارد میتواند به عنوان تسبیح در نظر گرفته شود، مانند:
1. «سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَصِفُون»؛[2] او منزه و فراتر است از آنچه وصفش میکنند.
2. «إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛[3] هیچ خدایی جز او نیست. منزه است از آنچه شریکش میسازند.
3. «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ»؛[4] منزّه است خداوند از آنچه توصیف میکنند.
4. «سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا»؛[5] منزهی تو (از هر عیب و نقص)، تویی تنها دوست و سرپرست و یاور ما.
5. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها...»؛[6] و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور.
6. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی»؛[7] منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبهات را. [1] . «التسبیح: هو التنزیه عن الشریک و العجز و النقص....». ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ج1، ص 19، دار احیاء الترلث العربی، بیروت، 1422ق. [2] . انعام، 100. [3] . توبه، 31. [4] . صافات، 159. [5] . سبأ، 41. [6] . طه، 130. [7] . اعلی، 1.
- [سایر] از آیات قرآن کریم چه اذکاری را برای تسبیح خدا میتوان استنباط کرد؟
- [سایر] در سوره اسرا آیه 45 می فرماید: " تمام موجودات جهان خدا را تسبیح می گویند. نحوة تسبیح موجودات چگونه است؟
- [سایر] چگونه میتوان تفسیر گران قدر المیزان را خوب بخوانیم و بفهمیم و به صورت علمی و اصولی از آن استنباط کرد؟
- [سایر] قرآن برای همة اعصار آمده ؛ حال در مسائل و موضوعات جدید چگونه از قرآن حکم استنباط میتوان کرد در حالیکه در قرآن ذکری از این امور نرفته؟
- [سایر] مقصود از غذای ارزان قیمت در ماده 151 قانون به چه معنی می باشد آیا میتوان از آن غذای مجانی نیز استنباط نمود؟
- [سایر] آیا با یقین تجربی میتوان آیات قرآن را تفسیر کرد؟
- [سایر] آیا میتوان آیات قرآن را با علوم روز تطبیق داد؟
- [سایر] مخلوقات خداوند، بجز انسان مانند حیوانات و نباتات و جمادات چگونه خالق خود را تسبیح میگویند؟ بخصوص جمادات؟
- [سایر] آیا همه موجودات روح دارند؟ اگر روح ندارند، پس چگونه در مقابل خدا سجده می کنند و تسبیح می گویند؟
- [سایر] برخی از آیات قرآن علم غیب را مخصوص خدا دانسته و در برخی برای رسولان هم علم غیب را ممکن دانسته است. اما برای گروه دیگر این بحث نیست. چگونه میتوان علم غیب داشتن ائمه(ع) را توجیه کرد؟
- [آیت الله اردبیلی] نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند، ولی نافله عشاء را به نیّت این که شاید مطلوب خداوند باشد، میتوان بجا آورد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اشیاء غصبی کوچک باشد یا بزرگ (مانند تسبیح، دستمال و...) اگر همراه نمازگزار باشد موجب بطلان نماز نمی شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار , حریم نماز خود را از رفت و آمد دیگران حفظ کند, هرچند با عصا، تسبیح و مانند آن.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است بین اذان واقامه فاصله بیندازد به نشستن یا دو رکعت نماز یا تکلم یا تسبیح ولی حرف زدن بین اذان و اقامه نماز صبح مکروه است
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکیاتّفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد وزلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها، یک نماز آیات بخواند؛ مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد؛ انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند؛ مثلا اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود؛ باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله سیستانی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد، و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله بروجردی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتّفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله بهجت] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.