در سؤال سه ادعا مطرح است: 1- اتفاق اهل سنت بر عدم تحریف قرآن. 2- طعن شیعه به قرآن. 3- قول شیعه به تحریف قرآن. شواهد بطلان ادعای اول: الف) اکثر سنیان[1] و دست کم حشویه[2] مانند سرخسی[3]، ابن حزم اندلسی[4] و سیوطی[5]، قائل به نسخ تلاوت به معنی: حذف آیه و بقا حکم آن هستند، و این همان تحریف لفظی است. ب) روایات زیادی در کتب معتبر آنها مثل: صحیح بخاری[6]، صحیح مسلم[7]، الدر المنثور[8]، البرهان[9] و الاتقاق[10]، وجود دارد؛ که دلالت بر وقوع 25 مورد تحریف لفظی دارد[11]. که به ذکر یک روایت بسنده میشود: جلال الدین سیوطی با اسناد خود از پسر عمر نقل میکند که گفت: کسی از شما نگوید کل قرآن را گرفتم بلکه بگوید مقداری را که ظاهر است گرفتم، چه میدانید کل قرآن چقدر است؟ قطعاً بسیاری از آن نابود شده است[12]. ج) آنها آیات زیادی مخصوصاً در ارتباط با عقاید را با تفسیر به رأی تحریف معنوی کردهاند که یک نوع تحریف است. چنان که ابوالحسن اشعری - رئیس اشاعره - طبق نقل استاد معرفت از کتاب دو کتاب (الابانه) و (مقالات الاسلامیین)، خدا را جسم و دارای مکان و اعضا میداند[13]، و طبق همین عقیده فخر رازی، ذیل آیة 143 اعراف میگوید: اصحاب ما گفتهاند: این آیه بر امکان رؤیت (دیده شدن) خدا دلالت دارد[14]. و پیامبران را غیر معصوم دانسته و میگوید: (ارتکاب) صغائر بر انبیاء از روی سهو و عمد جایز است[15]. و هر آیهای را که دلالت بر امامت علی - علیه السلام- و اولاد او دارد ناصحیح تفسیر کرده است. مثلاً با اینکه سه روایت در مورد ارتباط آیه 55 از سوره مائده با امامت علی - علیه السلام- آورده شده باز به میل خود تفسیر کرده است[16]. شواهد بطلان ادعای دوم: الف) روایات زیادی در کتب شیعه وجود دارد[17] که حاکی از عظمت قرآن است، مثلاً پیامبر اکرم - صلی الله علیه و سلم- میفرماید: (انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن تضلوا ما تمسکتم بهما و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ من دو چیز گرانبها در بین شما میگذارم: کتاب خدا و عترتم (اهل بیتم) را، تا وقتی به آنها چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد[18]. امام صادق- علیه السلام- قرآن را محور سنجش حق از باطل دانسته و میفرماید: هر موضوعی باید به قرآن و سنت برگردانده شود و هر حدیثی که موافق قرآن نباشد دروغی خوش نماست[19]. و امام علی - علیه السلام- هم با تأکید سفارش میکند: ( و الله الله فی القرآن لا یسبقکم بالعمل به غیرکم) خدا را خدا را در توجه به قرآن، نکند دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند[20]. ب) محترم بودن قرآن نزد شیعه: مرحوم مظفر از - علمای بنام شیعه - مینویسد: ما شیعیان به وجوب احترام قولی و عملی قرآن معتقدیم و بعد هرگونه بیاحترامی به قرآن مثل نجس کردن، سوزاندن و... را حرام دانسته و مرتکب آنها را از جرگة مسلمانان خارج شمرده است[21]. حتی فقهای شیعه فتوا به حرمت مس بیطهارت آن دادهاند[22]. ج) پیوند ناگسستنی شیعه با قرآن: شیعه هرگز از قرآن جدا نشده است، و به شهادت تاریخ قرآن قرآن با وضع کنونی محصول تلاش شیعه است چرا که: اول بار علی- علیه السلام- اقدام به جمعآوری قرآن نمود،صاحبان مصاحف مهم قبل از توحید مصاحف از شیعیان بودند، شکلگذاری، نقطهگذاری و ضبط حرکات قرآن توسط شیعیان انجام شد، دست کم چهار تن از قراء سبعه شیعه بودند و قرائت کنونی حفص از عاصم) یک قرائت شیعی است.[23] و همچنین با وجودی که شیعه همیشه در اقلیت بوده و هست، غیر از تفاسیر موضوعی و جزیی بیش از 60 دوره تفسیر مانند: تبیان شیخ طوسی، مجمع البیان طبرسی، صافی فیض کاشانی، المیزان علامه طباطبائی (ره) و... بر قرآن کریم، نوشته شده است که نسبت به جمعیت، تفاسیر اهل سنت قابل مقایسه نیست و در اکثر خانههای شیعه قرآن وجود دارد و تلاوت میشود و...همچنین احترام شیعه به ائمة اطهار علیهم السلام، احترام به قرآن و در راستای عمل به (قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی) [24]و حدیث ثقلین است. شواهد بطلان ادعای سوم: الف) اهمیت دادن به قرآن نشانهای به صحت و عدم تحریف آن است. ب) تصریحات علمای شیعه بر عدم تحریف قرآن: آیت الله معرفت در کتاب صیانه القرآن عن التحریف عبارات صریح سی تن از علما مانند شیخ صدوق، مفید، طوسی، طبرسی، مقدس اردبیلی، شیخ حر عاملی، آیت الله گلپایگانی، خوئی و امام خمینی-رضوان الله علیهم- را نقل کرده است، و بعد اعتراف بعضی از بزرگان اهل سنت مبنی بر عدم تحریف قرآن نزد شیعه آورده است[25]. ج) علمای شیعه علاوه بر اقامة برهان بر عدم تحریف قرآن، شبهات قائلان به تحریف را مستدل رد کردهاند و در روایاتی که موجب پندار تحریف شدهاند از جهت سند و دلالت خدشه وارد ساختهاند[26]. پس با این وجود خارج از انصاف است که به صرف طرح مسئله تحریف توسط معدودی از اخباریان شیعه مانند نعمت الله جزایری و میرزای نوری (ره) آن را به مکتب، و کل علمای شیعه نسبت بدهیم به ویژه آنکه طبق نقل آقابزرگ تهرانی (ره) از مرحوم میرزای نوری، قصد ایشان از تألیف فصل الخطاب جمع همه روایات مربوط به این موضوع به منظور نتیجهگیری عدم تحریف از آنها بوده است[27]. گرچه ناکام مانده است. نکتة پایانی: طبق آیة 7 آل عمران تحریف معنوی (تفسیر به رأی)، در قرآن راه دارد و علی - علیه السلام- از وقوع آن در زمان خود و آینده به ترتیب در خطبههای 17 و147 نهج البلاغه خبر دادهاند، و همین مسأله هم عامل پیدایش مکاتب مختلف انحرافی شده است. -------------------------------------------------------------------------------- [1] - ر.ک: خوئی، سید ابوالقاسم، البیان، انوار الهدی، چاپ هشتم، 1401ه ق، ص 206، معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مدرسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1411، ج 2، ص 290. [2] - ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، ج 1-2، ص 83. [3] - ر.ک: السرخسی، محمد بن احمد، اصول السرخسی، بیروت، دارالمعرفه، ج 2، ص 81. [4] - ر.ک: اندلسی، علی بن احمد بن سعید بن حزم، المحلی، بیروت، دار الافاق الجدیده تابی، ج 11، ص 234 - 237. [5] - جلال الدین السیوطی، الاتقان، تحقیق محمد ابوالفضل، ابراهیم، منشورات الرضی، بیدار، چاپ دوم، 1363، ج 3، ص 81 - 87. [6] - ر.ک: بخاری، الصحیح البخاری، با شرح کرمانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 140ه ق، ج 23، ص 1317- 1326. [7] - ر.ک: مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1375ه ق، ج 3، ص 1317 - 1326. [8] - ر.ک: جلال الدین السیوطی، الدار المنثور، قم، کتابخانة آیت الله العظمی مرعشی نجفی، 1404ه ق، ج1، ص104-106. [9] - ر.ک: الزرکشی، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد، ابوالفضل، ابراهیم، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، بیتا، ج 2، ص 35- 37. [10]- ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، همان. [11] - ر.ک: معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، دار القرآن الکریم، چاپ اول، 1410، ص 125 - 156. [12] - الدار المنشور، همان، ص 106. [13] - ر.ک: معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1412، ج 3، ص 63 - 64. [14] - الفخر الرازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، بیتا، ج 14، ص 229. [15] - همان، ج 28، ص 78. [16] - ر.ک: همان، ج 12، ص 26. [17] - ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمة سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیة اسلامیه، بیتا، ج 4، ص 394 - 446، صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ترجمة علی اکبر غفاری، بیجا، کتابفروشی صدوق، چاپ هفتم، 1363، ص 224 - 290 الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، تحقیق عبد الرحیم ربانی شیرازی، بیروت، احیاء التراث الغربی، چاپ چهارم، 1391ه ق، ج 4، ص 823 - 895، النوری الطبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، تحقیق مؤسسه اهل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1407ه ق، ج 1، ص 50، عبد الواحد، تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم ودررالکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، بیتا، ص 110 - 112، محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، 1367، ج 8، ص 64 - 96. [18] - قمی، عباس، سفینه البحار، بیجا، دار الاسرة للطباعة والنشر، چاپ اول، 1414، ج 1، ص 500. [19] - الکلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج 1، ص 89. [20] - نهج البلاغه نامة 47. [21] - ر.ک: الخرازی، السید محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزة علمیة، چاپ پنجم، 1371، ج 1، ص 305. [22] - ر.ک: بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1376، ج 1، ص 179، مسألة 317؛ الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، العروة الوثقی، با تعلیمات چهار تن از فقهاء، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1370، ج 1، ص 138، مسألة 3. [23] - ر.ک: معرفت، محمد هادی، التمهید، همان، ج 2، ص 238 - 240، همان، علوم قرآنی، بیجا، تهران، التمهید و سمت، چاپ اول، 1379، ص 70 - 72. [24] - شوری/23. [25] - ر. ک: معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، پیشین، ص 43 - 74. [26] - ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1371، ج 12، ص 104 - 133؛ مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1364، ج 11، ص 21 - 31، خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، بیجا، انوار الهدی، چاپ هشتم، بیتا، ص 197، 235؛ معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، پیشین، جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، 1378، ص 315 - 349، الخرازی، السید محسن، پیشین، ص 279 - 310، مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، قم، انتشارات مدرسة علمیه معصومیه، بیتا، ج 2، ص 15 - 58. [27] - ر.ک: النوری الطبرسی، میرزا حسین، پیشین، ج 1، ص 50.
اهل سنت بر صحت و سلامت قرآن کریم از زیاده و نقصان اتفاق دارند، ولی شیعیان در صحت قرآن شک دارند؟
در سؤال سه ادعا مطرح است: 1- اتفاق اهل سنت بر عدم تحریف قرآن. 2- طعن شیعه به قرآن. 3- قول شیعه به تحریف قرآن.
شواهد بطلان ادعای اول: الف) اکثر سنیان[1] و دست کم حشویه[2] مانند سرخسی[3]، ابن حزم اندلسی[4] و سیوطی[5]، قائل به نسخ تلاوت به معنی: حذف آیه و بقا حکم آن هستند، و این همان تحریف لفظی است. ب) روایات زیادی در کتب معتبر آنها مثل: صحیح بخاری[6]، صحیح مسلم[7]، الدر المنثور[8]، البرهان[9] و الاتقاق[10]، وجود دارد؛ که دلالت بر وقوع 25 مورد تحریف لفظی دارد[11]. که به ذکر یک روایت بسنده میشود: جلال الدین سیوطی با اسناد خود از پسر عمر نقل میکند که گفت: کسی از شما نگوید کل قرآن را گرفتم بلکه بگوید مقداری را که ظاهر است گرفتم، چه میدانید کل قرآن چقدر است؟ قطعاً بسیاری از آن نابود شده است[12].
ج) آنها آیات زیادی مخصوصاً در ارتباط با عقاید را با تفسیر به رأی تحریف معنوی کردهاند که یک نوع تحریف است. چنان که ابوالحسن اشعری - رئیس اشاعره - طبق نقل استاد معرفت از کتاب دو کتاب (الابانه) و (مقالات الاسلامیین)، خدا را جسم و دارای مکان و اعضا میداند[13]، و طبق همین عقیده فخر رازی، ذیل آیة 143 اعراف میگوید: اصحاب ما گفتهاند: این آیه بر امکان رؤیت (دیده شدن) خدا دلالت دارد[14]. و پیامبران را غیر معصوم دانسته و میگوید: (ارتکاب) صغائر بر انبیاء از روی سهو و عمد جایز است[15]. و هر آیهای را که دلالت بر امامت علی - علیه السلام- و اولاد او دارد ناصحیح تفسیر کرده است. مثلاً با اینکه سه روایت در مورد ارتباط آیه 55 از سوره مائده با امامت علی - علیه السلام- آورده شده باز به میل خود تفسیر کرده است[16].
شواهد بطلان ادعای دوم: الف) روایات زیادی در کتب شیعه وجود دارد[17] که حاکی از عظمت قرآن است، مثلاً پیامبر اکرم - صلی الله علیه و سلم- میفرماید: (انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن تضلوا ما تمسکتم بهما و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ من دو چیز گرانبها در بین شما میگذارم: کتاب خدا و عترتم (اهل بیتم) را، تا وقتی به آنها چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد[18]. امام صادق- علیه السلام- قرآن را محور سنجش حق از باطل دانسته و میفرماید: هر موضوعی باید به قرآن و سنت برگردانده شود و هر حدیثی که موافق قرآن نباشد دروغی خوش نماست[19]. و امام علی - علیه السلام- هم با تأکید سفارش میکند: ( و الله الله فی القرآن لا یسبقکم بالعمل به غیرکم) خدا را خدا را در توجه به قرآن، نکند دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند[20]. ب) محترم بودن قرآن نزد شیعه: مرحوم مظفر از - علمای بنام شیعه - مینویسد: ما شیعیان به وجوب احترام قولی و عملی قرآن معتقدیم و بعد هرگونه بیاحترامی به قرآن مثل نجس کردن، سوزاندن و... را حرام دانسته و مرتکب آنها را از جرگة مسلمانان خارج شمرده است[21]. حتی فقهای شیعه فتوا به حرمت مس بیطهارت آن دادهاند[22]. ج) پیوند ناگسستنی شیعه با قرآن: شیعه هرگز از قرآن جدا نشده است، و به شهادت تاریخ قرآن قرآن با وضع کنونی محصول تلاش شیعه است چرا که: اول بار علی- علیه السلام- اقدام به جمعآوری قرآن نمود،صاحبان مصاحف مهم قبل از توحید مصاحف از شیعیان بودند، شکلگذاری، نقطهگذاری و ضبط حرکات قرآن توسط شیعیان انجام شد، دست کم چهار تن از قراء سبعه شیعه بودند و قرائت کنونی حفص از عاصم) یک قرائت شیعی است.[23] و همچنین با وجودی که شیعه همیشه در اقلیت بوده و هست، غیر از تفاسیر موضوعی و جزیی بیش از 60 دوره تفسیر مانند: تبیان شیخ طوسی، مجمع البیان طبرسی، صافی فیض کاشانی، المیزان علامه طباطبائی (ره) و... بر قرآن کریم، نوشته شده است که نسبت به جمعیت، تفاسیر اهل سنت قابل مقایسه نیست و در اکثر خانههای شیعه قرآن وجود دارد و تلاوت میشود و...همچنین احترام شیعه به ائمة اطهار علیهم السلام، احترام به قرآن و در راستای عمل به (قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی) [24]و حدیث ثقلین است.
شواهد بطلان ادعای سوم: الف) اهمیت دادن به قرآن نشانهای به صحت و عدم تحریف آن است. ب) تصریحات علمای شیعه بر عدم تحریف قرآن: آیت الله معرفت در کتاب صیانه القرآن عن التحریف عبارات صریح سی تن از علما مانند شیخ صدوق، مفید، طوسی، طبرسی، مقدس اردبیلی، شیخ حر عاملی، آیت الله گلپایگانی، خوئی و امام خمینی-رضوان الله علیهم- را نقل کرده است، و بعد اعتراف بعضی از بزرگان اهل سنت مبنی بر عدم تحریف قرآن نزد شیعه آورده است[25]. ج) علمای شیعه علاوه بر اقامة برهان بر عدم تحریف قرآن، شبهات قائلان به تحریف را مستدل رد کردهاند و در روایاتی که موجب پندار تحریف شدهاند از جهت سند و دلالت خدشه وارد ساختهاند[26]. پس با این وجود خارج از انصاف است که به صرف طرح مسئله تحریف توسط معدودی از اخباریان شیعه مانند نعمت الله جزایری و میرزای نوری (ره) آن را به مکتب، و کل علمای شیعه نسبت بدهیم به ویژه آنکه طبق نقل آقابزرگ تهرانی (ره) از مرحوم میرزای نوری، قصد ایشان از تألیف فصل الخطاب جمع همه روایات مربوط به این موضوع به منظور نتیجهگیری عدم تحریف از آنها بوده است[27]. گرچه ناکام مانده است. نکتة پایانی: طبق آیة 7 آل عمران تحریف معنوی (تفسیر به رأی)، در قرآن راه دارد و علی - علیه السلام- از وقوع آن در زمان خود و آینده به ترتیب در خطبههای 17 و147 نهج البلاغه خبر دادهاند، و همین مسأله هم عامل پیدایش مکاتب مختلف انحرافی شده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - ر.ک: خوئی، سید ابوالقاسم، البیان، انوار الهدی، چاپ هشتم، 1401ه ق، ص 206، معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مدرسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1411، ج 2، ص 290.
[2] - ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، ج 1-2، ص 83.
[3] - ر.ک: السرخسی، محمد بن احمد، اصول السرخسی، بیروت، دارالمعرفه، ج 2، ص 81.
[4] - ر.ک: اندلسی، علی بن احمد بن سعید بن حزم، المحلی، بیروت، دار الافاق الجدیده تابی، ج 11، ص 234 - 237.
[5] - جلال الدین السیوطی، الاتقان، تحقیق محمد ابوالفضل، ابراهیم، منشورات الرضی، بیدار، چاپ دوم، 1363، ج 3، ص 81 - 87.
[6] - ر.ک: بخاری، الصحیح البخاری، با شرح کرمانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 140ه ق، ج 23، ص 1317- 1326.
[7] - ر.ک: مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1375ه ق، ج 3، ص 1317 - 1326.
[8] - ر.ک: جلال الدین السیوطی، الدار المنثور، قم، کتابخانة آیت الله العظمی مرعشی نجفی، 1404ه ق، ج1، ص104-106.
[9] - ر.ک: الزرکشی، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد، ابوالفضل، ابراهیم، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، بیتا، ج 2، ص 35- 37.
[10]- ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، همان.
[11] - ر.ک: معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، دار القرآن الکریم، چاپ اول، 1410، ص 125 - 156.
[12] - الدار المنشور، همان، ص 106.
[13] - ر.ک: معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1412، ج 3، ص 63 - 64.
[14] - الفخر الرازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، بیتا، ج 14، ص 229.
[15] - همان، ج 28، ص 78.
[16] - ر.ک: همان، ج 12، ص 26.
[17] - ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمة سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیة اسلامیه، بیتا، ج 4، ص 394 - 446، صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ترجمة علی اکبر غفاری، بیجا، کتابفروشی صدوق، چاپ هفتم، 1363، ص 224 - 290 الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، تحقیق عبد الرحیم ربانی شیرازی، بیروت، احیاء التراث الغربی، چاپ چهارم، 1391ه ق، ج 4، ص 823 - 895، النوری الطبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، تحقیق مؤسسه اهل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1407ه ق، ج 1، ص 50، عبد الواحد، تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم ودررالکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، بیتا، ص 110 - 112، محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، 1367، ج 8، ص 64 - 96.
[18] - قمی، عباس، سفینه البحار، بیجا، دار الاسرة للطباعة والنشر، چاپ اول، 1414، ج 1، ص 500.
[19] - الکلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج 1، ص 89.
[20] - نهج البلاغه نامة 47.
[21] - ر.ک: الخرازی، السید محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزة علمیة، چاپ پنجم، 1371، ج 1، ص 305.
[22] - ر.ک: بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1376، ج 1، ص 179، مسألة 317؛ الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، العروة الوثقی، با تعلیمات چهار تن از فقهاء، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1370، ج 1، ص 138، مسألة 3.
[23] - ر.ک: معرفت، محمد هادی، التمهید، همان، ج 2، ص 238 - 240، همان، علوم قرآنی، بیجا، تهران، التمهید و سمت، چاپ اول، 1379، ص 70 - 72.
[24] - شوری/23.
[25] - ر. ک: معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، پیشین، ص 43 - 74.
[26] - ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1371، ج 12، ص 104 - 133؛ مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1364، ج 11، ص 21 - 31، خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، بیجا، انوار الهدی، چاپ هشتم، بیتا، ص 197، 235؛ معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، پیشین، جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، 1378، ص 315 - 349، الخرازی، السید محسن، پیشین، ص 279 - 310، مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، قم، انتشارات مدرسة علمیه معصومیه، بیتا، ج 2، ص 15 - 58.
[27] - ر.ک: النوری الطبرسی، میرزا حسین، پیشین، ج 1، ص 50.
- [سایر] آیادرست است عده ای از اهل سنت معتقدند یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم را شیعیان وارد قران کرده اند (یعنی قرآن تحریف شده)؟
- [سایر] بین تفسیر شیعه و تفسیر سنی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
- [سایر] آیا علمای شیعه و اهل سنت بر وجوب اعتقاد به ظهور مهدی (عج) اتفاق نظر دارند؟
- [سایر] اختلاف فقهی شیعه بین فقهای و اهل تسنّن را در مورد آیه إلی المرافق (من المرافق) در قرآن کریم مفصلاً شرح دهید؟
- [سایر] فرقهای اصولی تفسیر تشیّع و اهل سنّت درچیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] مضمون آیه صلوات از دیدگاه مفسّران شیعه و سنی چگونه است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] از چه زمانی مسلمین به شیعه و سنی تقسیم شدند و چرا تعداد سنی ها از شیعیان بیشتر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مأموم در صحّت قرائت امام جماعت شک کند، در صورتی که شک او به گونهای باشد که بتواند حمل بر صحّت نماید، میتواند به او اقتدا کند. * شرط چهارم: جلوتر نبودن مأموم از امام.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود، و پیش از ذکر رکوع شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، جماعت باطل است، و مطابق احتیاطی که در مسأله پیش گفته شد عمل نماید، اگر چه حکم به صحت نماز چنان که گذشت بعید نیست، ولی اگر در حال اشتغال به ذکر رکوع یا بعد از آن شک کند، جماعت او محکوم به صحت است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.